خواب چپ زیباکلام برای هاشمی و سیدحسن

صادق زیباکلام ضمن 2 مقاله و سرمقاله در روزنامه‌های آرمان و بهار از نامزدی سیدحسن خمینی، هاشمی رفسنجانی و... استقبال کرد

کد خبر : 474164
کیهان: صادق زیباکلام ضمن 2 مقاله و سرمقاله در روزنامه‌های آرمان و بهار از نامزدی سیدحسن خمینی، هاشمی رفسنجانی و... استقبال کرد. روزنامه بهار همان روزنامه زنجیره‌ای است که چندین بار- و از جمله یک نوبت به خاطر انکار ولایت امیر مؤمنان علی‌علیه‌السلام- توقیف شده است. زیباکلام در مقاله روزنامه آرمان با عنوان «یاران امام در خبرگان» نوشت: به نظر می‌رسد یاران و وفاداران به امام(ره) وظیفه و تکلیف خود می‌دانند که در این دوره از انتخابات مجلس خبرگان ثبت‌نام کنند. صرفنظر از اینکه اصولگرایان چه تصمیمی در برابر حضور آنها خواهند گرفت باید نفس ورود یاران امام به انتخابات جدی گرفته شود. آیت‌الله امجد و آیت‌الله سیدحسن خمینی و احتمالاً دستغیب و محسن غرویان اشخاصی هستند که به رغم تفاوت‌هایی که ممکن است با یکدیگر در برخی موارد داشته باشند اما نقطه مشترک این افراد وفاداری آنها به حضرت امام(ره) است. بنابراین تا به این لحظه می‌توان به این نتیجه‌گیری رسید چهره‌هایی که به حضرت امام(ره) احساس تعهد و تکلیف می‌کنند.
دغدغه خاطر زیباکلام برای «یاران امام» در حالی است که وی پیش از این خواستار حذف مرگ بر آمریکا و سازش با آمریکا حتی به قیمت تعطیلی فناوری هسته‌ای شده، از دیکتاتور مفسدی چون رضاخان حمایت کرده، خواستار به رسمیت شناختن رژیم اشغالگر قدس شده و مه‌آفرید خسروی مفسد اقتصادی اعدام شده را نابغه و کارآفرین نمونه معرفی کرده است.
این مدعی حمایت از هاشمی و سیدحسن خمینی 12 خرداد 92 در مصاحبه با روزنامه زنجیره‌ای بهار گفته بود: «حاکمیت اپوزیسیون نمی‌خواهد اما ما نمی‌توانیم اپوزیسیون را از دید حاکمیت تعریف کنیم. همان گونه که ما می‌بینیم هاشمی به اپوزیسیون تبدیل می‌شود، حاکمیت هم این را می‌بیند و به هاشمی می‌گوید آشیخ اکبر باید تکلیفت را معلوم کنی؛ از شما بهره‌برداری می‌کنند و هل می‌دهند تاچهره‌ای بسازند که در مقابل نظام قرار بگیری. ضرورت دموکراسی‌خواهی، اینها (نهضت آزادی، سازمان مجاهدین انقلاب، دفتر تحکیم) را پشت سر کسی سوق خواهد داد که شنل اپوزیسیون را به تن کند. هاشمی که عمر نوح ندارد. 5 یا 10 سال دیگر با ما نخواهد بود اما جنبش ادامه پیدا می‌کند. اگر هاشمی، خاتمی و هر کسی نتواند حداقل خواسته‌های این جنبش را لبیک بگوید، جنبش آنها را پس می‌زند. نگران نباشید که آقای رفسنجانی می‌تواند پا به پای ما بدود یا نه، اگر نتواند همپا با جبهه اپوزیسیون بدود، حذف می‌شود... مهم نیست هاشمی چه می‌کند. او یا می‌تواند پا به پای این قطار باشد یا نه. اگر حذف شد هیچ اتفاقی نمی‌افتد، اپوزیسیون یک شخصیت دیگر را درون نظام پیدا می‌کند».
زیباکلام همچنین در مصاحبه با روزنامه آرمان گفته بود ایده‌آل ما روحانی و حتی عارف و خاتمی هم نیست بلکه واسلاو هاول و آنگ سان‌سوچی و بازرگان است.
او در مصاحبه 20 مرداد 92 با سایت ضدانقلابی کلمه نیز تصریح می‌کند: «اپوزیسیون به کمتر از شتر رضایت نداده. دوران انقلاب کنار دانشگاه تهران چادر زده بودند و برای کومله و حزب دموکرات کردستان لباس و پتو جمع‌آوری می‌کردند در حالی که این احزاب در حال جنگ با سپاه و ارتش بودند. بعد از دوم خرداد ما چه گفتیم؟ گفتیم درباره ولایت فقیه بحث کنیم، جنگ بعد از فتح خرمشهر درست نبود، قصاص این گونه است، نعوذبالله خدا و پیغمبر آن گونه است. اگر این دفعه هم دچار همین خطا بشویم و بگوییم شتر، نه روحانی و نه پدر جد روحانی کاری نمی‌توانند بکنند. باید یاد بگیریم میلی‌متری به جلو برویم».
وی البته 16 آبان 1393 در مصاحبه با آریا اذعان کرد «مجلس خبرگان مجال تحرک اصلاح‌طلبان نیست و اصلاح‌طلبان نباید روی این مجلس سرمایه‌گذاری کنند. شورای نگهبان اجازه نمی‌دهد افرادی که کوچک‌ترین نزدیکی با اصلاح‌طلبان داشته باشند وارد این مجلس شوند بنابراین من فکر نمی‌کنم خیلی اهمیت داشته باشد که اعضای آینده مجلس خبرگان چه کسانی باشند».
زیباکلام فروردین 92 یادداشتی در سایت شخصی منتشر کرده و نوشته بود: اگر جایی ده‌ها نفر باشند و من هم باشم و اتفاق سوئی بیفتد، مادرم بی‌اختیار به من می‌گویند «کی درست می‌شوی...» مادر من درست برعکس مادران دیگر است. من را یک جورهایی ام‌الفساد و مفسد فی‌الارض می‌داند. بعضی وقت‌ها آن‌چنان در مورد من صحبت می‌کند و از مخاطب می‌خواهد برای من دعا کند که اگر مخاطب مرا نشناسد تصور می‌کند که من منگل یا عقب‌مانده هستم، یا معتاد به شیشه و کرک هستم.
وی خاطرنشان کرده است: حتی در مواردی که دیگران از باب احترام یا از باب اعتقاد از من تعریف و تمجید کرده‌اند، ایشان به یک باره پاسخ داده‌اند که شما (یعنی تعریف کننده) او را خوب نمی‌شناسد... زمانی از رضا شاه که دفاع کرده بودم دیگر نور علی نور شده بود. نه تنها به من گفتند؛ «تن آن مرد (منظورشان مرحوم پدرم هست) را در قبر لرزانده‌ام»، بلکه گفتند: «هم دنیایم را تباه کرده‌ام و هم آخرتم را.»
لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: