حسن عباسی: دولت اکنون مکتب نئوکینزیها در اقتصاد را پیاده میکند
رئیس مرکز بررسیهای دکترینال امنیت بدون مرز کشور گفت: دولت اکنون مکتب نئوکینزیها در اقتصاد را پیاده میکند بعد به دروغ میگوید اقتصاد مقاومتی را پیاده میکنم.
کد خبر :
473929
فارس: مسئله نفوذ پس از برجام یکی از دغدغههای مهم رهبر معظم انقلاب است که بارها و در سخنرانیهای اخیرشان به آن اشاره کردهاند.
حضرت آیتالله خامنهای (مدظلهالعالی) در دیدار فرماندهان بسیج گفتند؛ تزویر در عملکرد دستگاههای سیاسی و دیپلماسی استکبار یعنی در همان حالی که به شما لبخند میزنند و شما را در آغوش میگیرند، خنجر خود را در قلبتان فرو میکنند.
ایشان با اشاره به ضرورت هوشیاری دائم در مقابل شیوههای مختلف «دشمنی سخت و نرم استکبار»، خاطرنشان کردند: از جمله موضوعات بسیار مهم در دشمنی نرم، استفاده از پروژه نفوذ است.
رهبر انقلاب افزودند: برخی به طرح موضوع نفوذ واکنش نشان دادند و گفتند که از این موضوع، استفادهی جناحی میشود، البته اگر کسانی از آن استفاده جناحی میکنند، کار اشتباهی است اما این حرفها نباید موجب غفلت از اصل موضوع «نفوذ» و فراموشی آن شود.
حضرت آیتالله خامنهای گفتند: مهم این است که بدانیم و باور کنیم که دشمن در حال طراحی و برنامهریزی در این زمینه است.
سفر حسن عباسی رئیس مرکز بررسیهای دکترینال امنیت بدون مرز کشور به استان کردستان فرصتی شد تا علاوه بر انجام گفتوگویی در ارتباط با مسئله "نفوذ"، دیدگاه این مسئول را در خصوص مسئله اقتصاد کشور و اقتصاد مقاومتی جویا شوم.
وی معتقد است؛ افرادی که با مفهوم نفوذ مشکل دارند، یا عملا ناآگاه هستند و یا گروه محدودی هستند که خودشان عناصر نفوذ هستند و سعی میکنند این موضوع را مخدوش کنند.
مسئله نفوذ یکی از مسائل مهم است که بارها مقام معظم رهبری در سخنرانیهایشان به آن اشاره میکنند، اما برخیها آن را توهم میپندارند، نظر جنابعالی در این خصوص، به عنوان فردی که با مسائل مهم کشور درگیر هستید، چیست؟
عباسی: تقریبا ما هر روز درگیر مبحث پرسش در مورد این موضوع توهم نفوذ و نفوذ توهم و پیرامون آن هستیم. طبیعی است کسانی که با مفهوم نفوذ مشکل دارند، کسانی هستند که عملا نسبت به مسئله یا ناآگاه هستند و مخاطرات را نمیدانند یا خیلی موضوع برایشان سرسری تبیین شده یا اینکه اقلیت و گروه محدودی هستند که خودشان عناصر نفوذ هستند و سعی میکنند این موضوع را مخدوش کنند.
اما یک نکته وجود دارد که ما بجای اینکه به تفسیر و تبیین نفوذ و مبانی فکری فلسفهای آن بپردازیم، در محافل دانشگاهی و در رسانهها به این سمت رفتهایم که دو دسته مصادیق عینی را مشخص کنیم.
یکی مصادیق نفوذ برتر در سطح جهان در حیطههای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی شناخته شده پر سروصدای جهان است که با مستندات و مدارک که این کار را شروع کردهایم و دومین کاری که باید انجام دهیم و انجام ندادهایم اینکه نفوذهایی که تاکنون در قبل از انقلاب و بعد از انقلاب و تاثیری که در انحراف جامعه و یا فراموش کردن حرکت ملی در کشور داشته است، ما اینها را باید با مستندات برای افکار عمومی روشن کنیم و مردم وقتی راههای نفوذها را میبینند خودشان میتوانند قرینهسازی و قضاوت کنند که آیا نفوذ بوده است یا نه.
اگر امکان دارد برای روشنتر شدن مفهوم نفوذ جهانی و داخلی، مصادیقی را هم ذکر کنید.
وقتی ویلی برانت صدراعظم آلمان از حزب سوسیال دموکرات در سال 1970 رأی آورد و صدراعظم آلمان شد، از آلمان شرقی یک زن و مرد جوانی به نام آقای گونترگیوم بهعنوان عکاس به آلمان غربی پناهنده شد، گونترگیوم عکاس بود و در حزب سوسیال دموکرات عکاسی میکرد.
وی در سال 1956 در آن حزب نفوذ کرد نفوذ کرد، 14 سال بعد حزب سوسیال دموکرات دولت را بهدست گرفت. 14 سال این فرد در قالب نفوذی در این حزب فعالیت میکرد.
این عکاس آنقدر خودش را به حزب نزدیک کرد که وقتی ویلی برانت دبیرکل آن حزب، صدراعظم آلمان شد، آقای گونترگیوم و همسرش منشی ویلی برانت شدند.
همه اسناد و مدارک ملت آلمان قبل از اینکه صدراعظم آن را ببیند، گونترگیوم میدید و یک نسخه آن را به آلمان شرقی میفرستاد.
سازمان جاسوسی آلمان شرقی "اشتازی" سه سال بعد این فرد را شناسایی کردند اما تمام اطلاعات و آمار اینها لو رفت و ویلی برانت مجبور به استعفا شد.
وقتی کسی از یک کشوری نفوذ میکند و وارد یک حزب میشود و این حزب رأی میآورد و حزب حاکم میشود بعد از سه سال او را شناسایی میکنند، این یک نفوذ برتر است که از طریق نفوذهای حزبی صورت میگیرد.
و مصداق داخلی نفوذ...
نفوذی هم که کشمیری صورت داد مصداق نفوذ داخلی است. کشمیری آنقدر در بین افراد نظام معتمد بود که کیف حاوی بمب را از همه گیتهای امنیتی گذرانده بود و وارد جلسه کرده بود، و در این بمبگذاری رجایی و باهنر شهید شدند.
این نفوذ در داخل نخستوزیری صورت میگیرد و با اهمال بعضی از حزبها و افرادی که موجب نفوذ کشمیری شدند این معضل ایجاد شد و این اتفاق صورت گرفت.
در زمینه نفوذهای فرهنگی هنری و امنیتی و نفوذ سیاسی نیز نمونههای بسیاری در جهان و در ایران داریم که این نمونهها را میتوانیم به شکل داستان با مستنداتش در حجم محدود برای مردم مشخص کنیم. آن موقع کسانی که معتقدند نفوذ توهم است، قانع میشوند.
با وجود اینکه توطئه، تهدید هستهای و تهدید مسلحانه در قضیه سیاسی و فرهنگی علیه کشور وجود دارد، یک گروهی میگفتند بعضیها توهم توطئه دارند و این پدیده توطئه است.
آنها کتاب نوشتند و بارها سخنرانی کردند. همه آنهایی که این حرفها را میزدند امروز در VOA و BBC و شبکههای ضدانقلاب علیه نظام حرف میزنند و امیدوارم که کسانی که امروز میگویند نفوذ توهم است چند سال بعد در این شبکهها ماهیت خودشان را نشان ندهند و علیه نظام حرف نزنند.
دولت یازدهم تمامی موارد و مسائل و مشکلات را به تحریمها ربط میداد و حتی آن را بر مسئله آب خوردن هم اثرگذار میدانست، با توجه به اینکه به پایان تحریمها نزدیک میشویم آیا رفع تحریمها در بحث رکود و تورم و در کل، اقتصاد ایران تاثیر چشمگیری خواهد داشت؟
اوایل سال 92 که دولت عوض شد و بحث مذاکره با آمریکا برای حل تحریمها مطرح شد یک گزارشی در مرکز بررسیهای دکترینال بررسی کردیم و برای مسئولین کشور فرستادیم، در آنجا رسانهها و دانشگاهها اعلام کردند.
ما براساس این گزارش؛ گفتیم که اگر مطلق تحریمها برداشته شود تاثیرش در اقتصاد ایران کمتر از 5 درصد است دلایل را گفته بودم و دوستانی که اقتصاددان هستند، میدانند که چه چیزهایی است.
و حرف اصلی این است که ما مشکل اقتصادیمان به زیرساختهای نظری اقتصاد برمیگردد، دوم به زیرساختهای خود اقتصاد و ساختارهای اقتصادی و سوم ساختار مدیریت اقتصاد. و این سه تا هستند که مشکل ایجاد کرده و گرنه تحریم اثرش کمتر از پنج درصد است ضمن اینکه کشورهایی که ما را تحریم کردهاند در بدترین حالت قرار دارند.
اخیرا عمده کارشناسان اقتصادی در رسانهها مینویسند که رفع تحریمها تاثیری در اقتصاد کشور ندارد الان در آخر آذر 94 که قرار است PMD نهایی شود، شورای حکام حرف آخرش را بزند و در 20 روز آینده که کلا تحریمها برداشته شود، اگر آخر آذرماه سال آینده به حرف امروز بنده برگردید و مقایسه کنید، متوجه خواهید شد که رفع تحریمها همین موقع تاثیرش را کمتر از 5 درصد میبینید که آن هم بعید است، مثبت باشد.
سال گذشته آقای روحانی رئیس جمهور کشورمان گفت، از رکود خارج شدهایم، در حالی که کارشناسان معتقدند رکود هنوز بر اقتصاد کشور حاکم است، این دوگانگی به نظر جنابعالی در چیست؟
ما الان در آستانه پدیده مخربی به نام رکود تورمی هستیم که رکود تورمی اولین چهرهایی که از خود نشان میدهد شیوع گسترده بیکاری است، لذا دلار 3 هزار و 800 تومان نشان میدهد که از تورم عبور کردهایم یا نه؟
وضع اقتصادی خوب نیست آنچه که هست ما نگران معیشت مردم، کارآمدی ساختارهای اقتصادی جامعه و مواردی از این دست هستیم و همچنان روی آن حرف هستیم که یک راه درمان برای رفع مشکلات وجود ندارد، آن هم باور قلبی و واقعی به مفهوم اقتصاد مقاومتی است.
دولت امروز مکتب نئوکینزیها را پیاده میکند و بعد به دروغ میگوید که اقتصاد مقاومتی را پیاده میکنم.
لطفا بیشتر در خصوص این نوع اقتصاد توضیح دهید.
سندی که دولت از درون مباحث مجمع تشخیص مصلحت به آن استناد کرده است و میگوید من این را مبنای برنامه ششم پیاده میکنم.
که سخنگوی دولت گفته است، کتاب نظامهای اقتصادی خود رئیس جمهور مبنای برنامه ششم است، که در آن کتاب گفتهاند ما باید اقتصاد نئوکینزیها را پیاده کنیم، بعد این دوستان میگویند ما اقتصاد مقاومتی را پیاده میکنیم که این دو ضد هم هستند و باید فهمید، بالاخره دولت کدام را پیاده میکند؟
این کتاب 800 صفحهای در این خلاصه شده است که اقتصاد ایران باید نئوکینزی باشد، این است که تعارض وجود دارد. باید باور مقاومتی به اقتصاد داشته باشیم اما مسئولین باور قلبی ندارند و این ناکارآمدی اقتصادی دولت در نگاه لیبرال است که در قالب اقتصاد نئوکینزی دارد پیاده میشود و در آخر میخواهند تقصیر را به گردن اقتصاد مقاومتی بیندازند.
من به صراحت میگویم، آن چه دولت جمهوری اسلامی اکنون آن را پیاده میکند، لیبرالیسم مبتنی بر مکتب نئوکینزی است منتهی مدام از اقتصاد مقاومتی صحبت میکنند که پیامدهای آن به اسم رهبری ثبت شود که باید گفت، این هیچ ربطی به اقتصاد مقاومتی ندارد.