یک بازی کامل در یک فیلم کامل / احترام به مخاطب پیچیده امروز در ماجراجویی اجتماعی
در بسط دادن مفهوم «بازی» در میان مضامینی چون اعتیاد، کلاهبرداری در فضای مجازی و از هم گسیختگی محور خانواده است و اینکه تمامی این مضامین در قالب کاراکترهایی جوان پرداخت میشوند؛ نکتهای که فیلم را فیلمی بهروز، دارای دغدغه و دارای واکنش اجتماعی جلوه میدهد. بنابراین مشخص است که با این رویکرد، فیلم هم میتواند توجه ها را به خود جلب کند.
سرویس فرهنگی فردا - سید سعید هاشمزاده - اصطلاح «فیلم کامل» شاید به اندازهی دیگر اصطلاحاتِ توصیفکنندهی یک اثر سینمایی، شناخته شده نباشد اما فیلم کامل از منظر نگارنده فیلمی است دارای بالاترین امتیازات و مشخصات در عناصر فیلمسازی، ساختاری، فرمی، مضمونی و غیره.
رخ دیوانه با این نگاه یک فیلم کامل محسوب میشود. فیلمی که از اسم آن گرفته تا مفهوم و مضمون اثر، از فیلمبرداری تا پرداخت در جلوههای بصری و از موسیقی گرفته تا بازیگری و از کارگردانی اثر تا نوشتن فیلمنامه، حائز اهمیت و جایگاه بالایی است. در خیل فیلمهایی که این روزها در سینمای ایران ساخته و نمایش داده می شودُ بیشک کمتر اثری است که چنین هارمونی درستی میان تمام عوامل و عناصرش برقرار کرده باشد و در این میان مغز متفکر این هارمونی، فیلمنامه و نحوهی روایت آن است.
«محمدرضا گوهری» با این اثر چند چیز با اهمیت را که در فیلمنامه مغفول مانده بود، دوباره حائز اهمیت میشمارد و مهمترین نکته هم وجه مشترک مضمونی از نام اثر تا مفهوم یا کانسپتی است که در فیلم بسط و گسترش می یابد و وجوه تماتیک اثر را تکمیل می کند.
«رخ دیوانه» اصطلاحی است که برای حرکت رخ فداکار در بازی شطرنج از آن بهره میگیرند. رخی که خودش را به آب و آتش میزند و در نهایت نیز مجبور به فداکاری میشود؛ نام این رخ «رخ دیوانه» است. حال پس از این شرح مختصر در فیلم، شاهد داستانی ماجراجویانه حول محور یک حادثه هستیم که برای شش دختر و پسر جوان رخ میدهد و این حادثه را از منظرهای گوناگون، هر بار از دید یکی از شش نفر تماشا میکنیم. تماشایی که از منظر هرکدام صورت میگیرد، نهتنها اطلاعات دقیقتری را از ماجرای محوری برای ما به همراه دارد بلکه نحوهی قضاوت و نگرش ما را به افراد تغییر میدهد و ما را دچار تفسیر جدیدی میکند.
به همراه این شکل پازلگونه در روایت هرکدام از اپیزودها با نام «بازی...» نامگذاری شدهاند و در واقع نام فیلم، حادثهی محوری و اشخاص، با مفهوم «بازی» به یکدیگر متصل میشوند. گویی تمام اشخاصی که در این حادثه حضور داشتند رخ دیوانه یا فداکارند که مشغول «بازی» هستند و بازی آخر که قرار است تمام اطلاعات مربوط به حادثه را برای تماشاگر کامل کند، بازی مرگ و زندگی خواهد بود که در آن یا رخ میمیرد، یا زنده میماند. این عناصر در کنار یکدیگر همانند تکههای پازل یک قصه میمانند که در نهایت تصویری کامل را از ماجرا ارائه میکنند. این تصویر کامل نه تنها از جنبهی پرداخت و سیر آشکارسازی اطلاعات در داستان بلکه به لحاظ مفهومی و تماتیک نیز نمود یک سازهی منسجم و کامل را پیدا میکند که بدون ضعف ارائه میشود.
هوشمندی گوهری و «داوودی» در بسط دادن مفهوم «بازی» در میان مضامینی چون اعتیاد، کلاهبرداری در فضای مجازی و از هم گسیختگی محور خانواده است و اینکه تمامی این مضامین در قالب کاراکترهایی جوان پرداخت میشوند؛ نکتهای که فیلم را فیلمی بهروز، دارای دغدغه و دارای واکنش اجتماعی جلوه میدهد. بنابراین مشخص است که با این رویکرد، فیلم هم میتواند توجه هیأت داوران و هم رأی مردمی جشنواره فجر سال گذشته را به خود جلب کرده و جایزهی بهترین فیلم از نگاه داوران را در کنار بهترین فیلم از نگاه مردم کسب کند.
رخ دیوانه در رویارویی با تماشاگرش هیچ عنصر زائد، خط داستانی اضافه و یا صرفاً مهیج را وارد پیرنگ خود نمیکند بلکه با عقب و جلو رفتن و بازی با زمان در روند روایت، از کوچکترین عناصر طرح شده در کشمکشها بهره میگیرد و با این دقت در داستانپردازی به تماشاگر خود احترام میگذارد. از سوی دیگر رخ دیوانه و اهمیت دادن متقابل مخاطب به آن نشان میدهد که سلیقهی مخاطب تغییر کرده است و حالا او انتظار دارد تا جزئیات در شاکلهی روایت رعایت شود و همچنین در دنبال کردن داستان و معما نقش وی دستکم گرفته نشود، زیرا مخاطب امروز تبدیل به کارشناسی نخبه شده است که با روایتهای دست اول سینمای جهان سروکار دارد؛ روایتهایی که او را دستکم نمیگیرند و به حل معماهای پیچیده و به دیدن جزئیاتی دقیق و اثرگذار دعوتش میکنند.