شعر طنز: القصه دانشگاه، حالش خوب نیست

آن اوایل بود او لولوی دانشگاه‌ها | چند ترم بعد شد جوجوی دانشگاه‌ها || این یکی از چشمه‌های کوچک این روزهاست | صبر کن تا بنگری جادوی دانشگاه‌ها

کد خبر : 470492

فردانیوز- رضا احسان پور

آن اوایل بود او لولوی دانشگاه‌ها چند ترم بعد شد جوجوی دانشگاه‌ها

این یکی از چشمه‌های کوچک این روزهاست صبر کن تا بنگری جادوی دانشگاه‌ها

راهروهایش به مار و پلّه، زکی گفته است سبک معماری تو در توی دانشگاه‌ها

زیر بار امتحان از بس که می‌زایند، پس چند زایشگاه هم پهلوی دانشگاه‌ها -

یک نفر تاسیس اگر می‌کرد عمراً می‌رسید تا فلک فریاد دانشجوی دانشگاه‌ها!

در توانم نیست از استادهایش دم زنم عالم دهر است تا هالوی دانشگاه‌ها

غیر علم و دانش و تحقیق و کار و بحث و درس نقطه‌چین هم هست گاهی توی دانشگاه‌ها

بسته است از پشت دست تورهای بوووق را! شور و حال و لذّت اردوی دانشگاه‌ها

تا شقایق هست و مریم هست، وز وز نیز هست! پس چرا خالی شود کندوی دانشگاه‌ها؟

در زمان حافظ شیراز اگر این طور بود، وضع خال و گونه و گیسوی دانشگاه‌ها-

جای آن آهوی وحشی مطمئناً می‌سرود چند دیوان شعر از آهوی دانشگاه‌ها

درد عشقی می‌کشیدم از نگاری جزوه‌دار عاقبت کافور، این داروی دانشگاه‌ها...

بگذریم! القصه دانشگاه، حالش خوب نیست وای بر وضعیّت بد بوی دانشگاه‌ها!

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: