چالش کوچ زیست‌محیطی مردم

در سال‌های نه‌چندان دور زمانی که سریال‌های کارتونی مانند «مهاجران» و «خانواده دکتر ارنست» را از قاب تلویزیون مشاهده می‌کردیم، مهاجرت و جابه‌جا شدن براساس آنچه مشاهده می‌کردیم، برای‌مان تعریف‌های خاص خودش را داشت، مهاجرتی که یک خانواده به دلیل تحصیل فرزند دختر خود دائم از یک شهر به شهر دیگر و از یک کشور به کشوری دیگر در سفر بود یا پزشکی که همواره به دلیل مشکلات کاری به اجبار به تنهایی یا با خانواده از یک نقطه به نقطه‌ای دیگر در حال جابه‌جایی بود.

کد خبر : 470463
وطن امروز: در سال‌های نه‌چندان دور زمانی که سریال‌های کارتونی مانند «مهاجران» و «خانواده دکتر ارنست» را از قاب تلویزیون مشاهده می‌کردیم، مهاجرت و جابه‌جا شدن براساس آنچه مشاهده می‌کردیم، برای‌مان تعریف‌های خاص خودش را داشت، مهاجرتی که یک خانواده به دلیل تحصیل فرزند دختر خود دائم از یک شهر به شهر دیگر و از یک کشور به کشوری دیگر در سفر بود یا پزشکی که همواره به دلیل مشکلات کاری به اجبار به تنهایی یا با خانواده از یک نقطه به نقطه‌ای دیگر در حال جابه‌جایی بود.
اما هیچگاه در تخیل‌مان هم نمی‌گنجید سال‌ها بعد در کشور شاهد نوع تازه‌ای از مهاجرت باشیم، آن هم مهاجرتی اجباری از نوع زیست‌محیطی! این روزها موج مهاجرت‌های اجباری از دیگر انواع مهاجرت‌ها در کشور پیشی گرفته است و مشکلات زیست‌محیطی و عوامل محیطی خود عاملی برای مهاجرت خانواده‌ها از استان‌های جنوبی کشور به سمت پایتخت و شهرهای بزرگی مانند اصفهان، مشهد و تبریز شده است. این موضوعی است که جامعه‌شناسان و اساتید حوزه جمعیت‌شناسی کشور به آن اذعان داشته و بر تاثیرات منفی این موج مهاجرت یا بهتر بگوییم «کوچ اجباری مردم» از برخی استان‌های جنوبی مانند خوزستان، سیستان‌وبلوچستان و فارس تاکید داشته و دارند.
هر چند در اصطلاح رسانه‌ای هنوز این موضوع آنقدر مهم جلوه داده نشده است یا هنوز صدای کمی از آسیب‌های ناشی از این نوع مهاجرت به گوش می‌رسد اما بسیاری از کارشناسان، دلسوزان محیط‌زیست و اساتید دانشگاه نگران هستند که در آینده‌ای نه‌چندان دور، در اثر نگاه تشریفاتی به حوزه محیط‌زیست شاهد موج‌های پی‌درپی مهاجرت و کوچ اجباری مردم در اثر مشکلات زیست‌محیطی مانند خشکی تالاب‌ها و دریاچه‌ها، ریزگردها، آلودگی هوا و بدی آب و هوا به استان‌های مرکزی بویژه تهران باشیم. آن زمان است که دیگر کار از کار گذشته است و نمی‌توان چاره‌ای برای علاج این موضوع اندیشید! از این رو در میزگرد علمی گروه اجتماعی روزنامه «وطن امروز» که با حضور ۲ کارشناس در حوزه‌های جامعه‌شناسی و جمعیت‌شناسی برگزار شد، موضوع مهاجرت مردم در اثر مشکلات زیست‌محیطی مورد بحث و نقد و بررسی قرار گرفت. در این میزگرد دکتر امان‌الله قرایی‌مقدم، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه همچنین دکتر محمود مشفق، جمعیت‌شناس و استاد دانشگاه به بیان دیدگاه‌ها و نظرات خود پیرامون موضوع میزگرد پرداختند. بخش اول این میزگرد هم‌اینک پیش روی شماست
***
بتازگی اخباری مبنی بر افزایش آمار مهاجرت هموطنان بویژه از مناطق جنوبی کشور، با توجه به مشکلات زیست‌محیطی منتشر شده است. اولین برداشت شما از مواجهه با چنین اخباری چیست؟
قرایی‌مقدم: رشد آمارهای مهاجرت افراد در پی بروز مشکلات زیست‌محیطی عاملی است که ذهن را به سمت ریشه‌یابی این موضوع سوق می‌دهد. برای این منظور لازم است ابتدا به تعریف مهاجرت بپردازیم. از نظر روانشناسی اجتماعی افرادی مهاجرت می‌کنند که باهوش‌ترند، چرا که هوش قدرت انطباق و قدرت سازگاری فرد با محیط است بنابراین زمانی که فرد در شرایطی قرار بگیرد که امکان ماندگاری وجود نداشته باشد براساس هوش خود تصمیم به ترک موقعیت می‌گیرد. انسان با مهاجرت بزرگ شده، اگر انسان ابتدایی را در نظر بگیرم هیچگاه ساکن نبوده است و همواره برای تغییر و بهبود شرایط زندگی‌اش تلاش کرده بنابراین اساس پیشرفت بشر مهاجرت است و انسان بر اثر مهاجرت یا حرکت به پویایی می‌رسد.
مشفق: اولین موضوعی که در این باره به ذهن بنده متبادر می‌شود وابستگی و تاثیر متقابل بین انسان و محیط است. انسان و محیط به طور متقابل روی هم تاثیر می‌گذارند. برداشت من از این مطلب مهاجرت افراد در اثر مشکلات زیست‌محیطی وقوع یک نوع مهاجرت اجباری ناشی از عوامل طبیعی است. در کل از نظر اراده افراد ۲ نوع مهاجرت وجود دارد، یک نوع از مهاجرت‌ها اختیاری و نوع دیگر آن اجباری است. در مهاجرت اختیاری افراد با میل و با برنامه‌ریزی تصمیم می‌گیرند برای بهتر شدن وضعیت معیشت و اقتصادی یا تحصیل مهاجرت کنند، چرا که این نوع مهاجرت با برنامه‌ریزی صورت می‌گیرد و افراد تحت فشار‌های بیرونی نیستند اما مهاجرت در اثر فشار محیط‌زیست یک مهاجرت اجباری است که نشان دهنده خروج از آستانه تحمل انسانی در انطباق با شرایط زیست خود است.
با توجه به اینکه افراد با هوش مهاجرت می‌کنند آیا مهاجرت یک مقوله مثبت اجتماعی است؟
قرایی‌مقدم: مهاجرت از نظر روانشناسی عکس‌العمل افرادی است که سعی دارند قدرت انطباق‌پذیری خود با محیط را افزایش دهند و هر زمان که احساس کنند حالت انتخاب برتر وجود دارد در تصمیم خود تجدیدنظر می‌کنند. راز ماندگاری انسان هم همین نکته است اما این مقوله از نظر جامعه‌شناسی و بازخورد اجتماعی آن نمی‌تواند به طور کامل مثبت باشد بلکه ناهنجاری‌ها و آسیب‌های بسیاری به همراه دارد.
آقای دکتر مشفق! شما به‌عنوان جمعیت‌شناس تا چه اندازه با این موضوع موافق هستید؟
اینکه افراد نخبه و با هوش تلاش می‌کنند با تغییر محل سکونت خود به یک زندگی بهتری دست پیدا کنند نوعی استراتژی پیشرفت است که احتمال دارد به پیشرفت فردی کمک کند و هم اینکه منطقه مهاجرپذیر نیز از آن منتفع شود اما مهاجرتی که در حال حاضر از آن صحبت می‌کنیم نوعی استراتژی بقا است. مهاجرت به دلیل وقوع ریزگردها و گرد و غبارهای محلی نوعی مهاجرت محیطی است. در واقع برخی مناطق کشور با بحث مهاجرت اجباری محیطی یا تخلیه جمعیتی بر اثر عوامل زیست‌محیطی مواجه شده‌اند.
چرا مهاجرت از عوامل برهم زننده انضباط اجتماعی و جمعیتی است؟
قرایی‌مقدم: شرایط محیطی را باید در بروز مهاجرت در نظر گرفت. تا به حال اهالی سیستان‌وبلوچستان چندین بار کوچ کرده‌اند. افراد به محض اینکه بدانند شرایط زندگی محیا نیست تغییر مکان می‌دهند. اما تبعات اجتماعی و جمعیتی این پدیده مقوله‌ای مجزا است که همزمان با تغییرات جمعیتی و جابه‌جایی‌های صورت گرفته اتفاق می‌افتد. مهاجران در برنامه‌های مطالعاتی به
۲ گروه تقسیم‌بندی می‌شوند، یک گروه افرادی هستند که از آسیب مصون می‌مانند اما گروه دوم باعث جرم‌خیزی و تشدید آسیب‌های اجتماعی در محل کوچ خود هستند.
آیا پدیده مهاجرت از زوایای دیگری هم قابل طبقه‌بندی است؟
مشفق: مهاجرت را می‌توان از منظر دیگری به مهاجرت‌های برنامه‌ریزی شده و برنامه‌ریزی نشده طبقه‌بندی کرد. مهاجرت‌های اجباری از نوع مهاجرت‌های برنامه‌ریزی نشده به حساب می‌آید. بر این اساس مهاجرت اجباری خود با توجه به عامل مسلط اثرگذار به ۲ زیرشاخه تقسیم‌بندی می‌شود، یک نوعی مهاجرت‌های اجباری است که در اثر عوامل انسانی و اجتماعی مانند جنگ، انقلاب‌ها و ناامنی‌هایی اتفاق می‌افتد که روابط بین انسان‌ها و شرایط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در آن دخیل است. نوع دیگر مهاجرت‌هایی است که باز هم اجباری است اما در اثر عوامل محیطی و طبیعی به وقوع می‌پیوندد. خشکسالی، گرد و غبار، ریزگردها، وقوع سیل، رانش زمین، بالا آمدن سطح آب دریاها یا خشک شدن دریاچه‌ها از مهم‌ترین عوامل مهاجرت‌های محیطی به حساب می‌آید. با توجه به افزایش این پدیده مقوله جدیدی تحت عنوان مهاجران یا پناهندگان محیطی در مطالعات مهاجرت جا باز کرده است.
چندی پیش برخی مدیران اعلام کردند باید مردم با مشکلات زیست‌محیطی کنار بیایند، با این شرایط پیامد‌های این موضوع چیست؟
قرایی‌مقدم: برطرف کردن این مشکلات به طور حتم چندین و چند سال طول می‌کشد و با توجه به رویه‌ای که مدیران محیط‌زیست برای حل این مشکل در پیش گرفته‌اند دستیابی به هدف طولانی‌تر هم خواهد شد. با این تفاسیر و با توجه به اینکه در حال حاضر مردم سیستان‌وبلوچستان در فقر هستند چگونه می‌توانند کوچ نکنند. در هفت‌گل مسجدسلیمان یا در ایلام وضعیت همین است. مهاجرت زمانی صورت می‌گیرد که فرد نتواند زندگی روزمره‌اش را ادامه دهد. اگر روزی زاینده‌رود خشک شود اصفهانی‌ها هم مهاجرت می‌کنند. مردم تشخیص می‌دهند که وعده‌ها بزودی عملی نمی‌شود بنابراین تصمیم می‌گیرند در منطقه نمانند. فرد زمانی که نتواند شرایط زندگی راحت را فراهم کند مهاجرت می‌کند.
با توجه به شرایط موجود، آینده این وضعیت چه خواهد شد؟
مشفق: در آینده موضوع مهاجرت در اثر عوامل زیست‌محیطی نه‌تنها کاهش پیدا نمی‌کند بلکه وخیم‌تر می‌شود، چرا که عوامل تخریب‌زای محیط‌زیست روز به روز بیشتر می‌شود.
آقای قرایی‌مقدم! تا چه اندازه با این موضوع موافق هستید؟
این موضوع اثبات شده است و نگاه به عملکرد دولت‌ها درباره بهبود شرایط زیست‌محیطی چشم‌اندازی جز افزایش مهاجرت و کوچ را نمایان نمی‌کند به علاوه اینکه تغییرات تخریبی محیط‌زیست نیز با سرعت در حال انجام است و انسان در تشدید آن نقش دارد؛ این موضوعی است که ابن خلدون 700 سال پیش مطرح کرده که انسان محیط را آلوده می‌کند. در کلوپ رم هم مطرح شد که در سال 2015 از مدیترانه تا پاکستان دچار قحطی آب می‌شود، 70درصد کشور ما هم که خشک و فراخشک است بنابراین دورنمای روشنی نمی‌توان از این وضعیت متصور شد.
آیا تاثیر تغییرات زیست‌محیطی بر تمام اقشار جامعه یکسان است؟
مشفق: بحث تغییرات محیطی زمانی اثرش ملموس می‌شود که تنها و اصلی‌ترین منبع معیشت و درآمد مردم زمین کشاورزی و دامداری باشد. بیشتر مناطقی که در مسیر ریزگردها قرار دارند تنها منبع درآمدشان کشاورزی، دامداری و زراعت است. زمانی که تنها منبع معاش افراد کشاورزی و دامداری است و زمین و محیط تخریب شده باشد هیچ گزینه دیگری جز مهاجرت پیش پای ساکنان قرار ندارد چون مهاجرت در چنین شرایطی نوعی راهبرد برای تداوم حیات است.
آقای قرایی‌مقدم! نظر شما به‌عنوان یک جامعه‌شناس درباره این موضوع چیست؟
من با این بحث موافق هستم. باید ابتدا به داد کشاورزان منطقه رسید. دستور رهبر انقلاب مبنی بر آبادی سواحل مکران وجود دارد اما حرکت لاک‌پشتی مدیران در این مسیر وضعیت را بدتر می‌کند. قسمت جنوب سیستان‌وبلوچستان شرایط بهتری دارد. نخلستان و زمین زراعی هنوز باقی مانده است بنابراین باید هم و غم دولت آبادانی جنوب سیستان باشد. قبل از ایلام، خوزستان و آذربایجان غربی باید به فکر سیستان‌وبلوچستان باشیم، باید با به کارگیری نیروهای بومی و ایجاد شغل مردم را در منطقه نگه داشت.
تا چه اندازه این مقوله مورد توجه مدیران قرار گرفته است؟
مشفق: محیط‌زیست و مهاجرت به طور متقابل به هم پیوسته هستند. نشانه‌ها و علایم تخریب محیط‌زیست و مهاجرت‌های برنامه‌ریزی نشده در کشور به طور کامل نمایان است، این در حالی است که تغییرات زیست‌محیطی کشور و بحث مهاجرت و پیامدهای آن را جدی نگرفته‌ایم. شاید در حد حرف یا رسانه‌ها مواردی مطرح شود اما تاکنون اقدام موثری به عمل نیامده است. در حال حاضر برخی مناطق با موضوعات زیست‌محیطی مواجه هستند که یکی از پاسخ‌ها به این وضعیت مهاجرت به مناطق خوش آب و هواتر است.
آقای قرایی‌مقدم! در صورت افزایش آمار مهاجرت باید منتظر چه پیامدهایی در شهرهای بزرگ باشیم؟
این موضوع ده‌ها پیامد به دنبال دارد. مهاجرت از نظر جامعه‌شناسی سلسله‌ای از مسائل را در جامعه ایجاد می‌کند. از نظر اقتصادی مهاجرفرستی و مهاجرپذیری متفاوت است. مهاجرفرستی برای منطقه زیان به همراه دارد چون نیروی کار جوان را از دست می‌دهد. دومین موضوع برهم خوردن نسبت جنسی جمعیت است، چراکه مردان بیشتر مهاجرت می‌کنند بنابراین در بحث ازدواج مشکل ایجاد خواهد شد. به علاوه از نظر تجانس فرهنگی هم مهاجرت اثرگذار است و انواع آسیب‌های اجتماعی را به همراه دارد. درحال حاضر شهرهای مهاجرپذیر مانند کرج به دلیل نبود تجانس به ایران کوچک تبدیل شده‌اند و چون مهاجرت خودکنترلی را ضعیف می‌کند وقوع جرم بالا می‌رود. در جامعه نامتجانس ترس از شناخته شدن کم می‌شود بنابراین آمار جرائم بالا می‌رود. افرادی مانند خفاش‌شب پدیده مهاجرت هستند. مهاجرت در نهایت فرهنگ جامعه را دگرگون می‌کند و اثرات اقتصادی و سیاسی نیز به دنبال دارد.
آیا از نگاه کارشناسی پیامدهای مهاجرت با انجام عمل کوچ متوقف می‌شود؟
مشفق: زمانی که مهاجران تازه‌وارد به یک منطقه هجوم می‌آورند، باعث افزایش جمعیت خواهند شد و افزایش جمعیت خود عاملی برای تخریب محیط‌زیست خواهد شد. زمانی که تراکم جمعیت از حد ظرفیت تحمل محیط بالا می‌رود باعث عبور از آستانه‌ها و خط قرمزهای محیط‌زیستی می‌شود یعنی در هر دو حالت محیط‌زیست قربانی است. مهاجرت در جامعه مقصد، بر شرایط زیستی تاثیر منفی گذاشته و بر منابع آب، خاک و هوا فشار وارد می‌کند. هر محیطی ظرفیت محدودی دارد و زمانی که سرانه جمعیتی نسبت به ظرفیت‌های زیستی بالا می‌رود منطقه را به خطر می‌اندازد لذا جابه‌جایی‌های بدون برنامه خود عاملی برای تخریب محیط است.
با وجود سند آمایش سرزمینی چرا گرفتاری‌های زیست‌محیطی و مشکلات پیش‌بینی نشده است؟
قرایی‌مقدم: برنامه‌های زیست‌محیطی مانند طرح ستیران در 7 جلد در گذشته تهیه شد که براساس ساختار و سازمان فضایی منطقه انجام گرفت و براساس ظرفیت مناطق طرح آمایش سرزمین هم تدوین شد. اما نکته اینجاست که به آن عمل نشده است. در حال حاضر مهاجرت مردم در اثر بروز معضلات زیست‌محیطی فریاد دادخواهی آنها به حساب می‌آید. مردم زمانی که مشاهده می‌کنند مدیران به فکر آنها نیستند فرار را بر قرار ترجیح می‌دهند. باید دولت به پیام این هشدارها توجه کند. مهاجرت و کوچ اجباری باعث از بین رفتن زیرساخت‌های استان و در نهایت تخریب کامل شهرها و سرمایه‌های کشور می‌شود.
از نظر علمی سطوحی که در اثر تخریب محیط‌زیست دچار آسیب می‌شوند شامل چه مواردی است؟
مشفق: زمانی که یک منطقه‌ای دچار تخریب زیست‌محیطی می‌شود 3 اکوسیستم که حیات آن وابسته و همبسته هم هستند به تدریج رو به فرسایش می‌گذارد البته در زمینه انسان‌ها نقش اصلی را دارند؛ این سطوح شامل:
1- اکوسیستم انسانی: تخریب نتایج دموگرافیک دارد، یعنی افرادی به تدریج مهاجرت می‌کنند تغییرات جمعیتی و دموگرافیکی ایجاد می‌کنند و موازنه جمعیت را به هم می‌زنند و عده‌ای افراد سالمند که توان مهاجرت ندارند در منطقه باقی می‌مانند. در حال حاضر بسیاری از روستاها ساختارشان سالمند شده و به تدریج تخلیه جمعیتی در آنها اتفاق خواهد افتاد.
2- زیست جانوری منطقه که برای زیست انسانی هم مهم است تخریب می‌شود
3- پوشش گیاهی هم تحت تاثیر قرار می‌گیرد. بدین معنی که پوشش سبز رفته رفته به سمت بیابانی شدن به پیش می‌رود.
این شرایط در حال حاضر در کشور ایجاد شده است؟
قرایی‌مقدم: نگاهی به بافت جمعیتی استان سیستان‌وبلوچستان نشان می‌دهد این شرایط در این استان نه تنها شروع شده بلکه پیشرفته هم شده است. در سیستان‌وبلوچستان بیشتر افراد مسن ساکن هستند و جوانان ترک دیار کرده‌اند. این وضعیت زنگ هشداری است برای آغاز تبعات اجتماعی و زیست‌محیطی پدیده مهاجرت و کوچ اجباری افراد از شهرها و روستاها.
مشفق: بله! در برخی مناطق این شرایط آغاز شده و چنانچه چاره‌ای برای آن اندیشیده نشود روند سریع‌تری را هم به خود خواهد گرفت. بحث جدی و استراتژیکی است که متاسفانه ما عمقی به آن توجه نکرده‌ایم.
با توجه به این موضوع، اگر حرکت‌های جهادی به سرعت در این باره انجام نشود، باید منتظر چه تبعاتی در جامعه باشیم؟
قرایی‌مقدم: از نظر آسیب‌شناسی اجتماعی جرم رابطه مستقیمی با مهاجرت دارد. بنابراین با افزایش آمار مهاجرت جرم هم رشد خواهد کرد. نابسامانی اجتماعی ایجاد می‌شود و نیروی کار مازاد به‌ وجود می‌آید. بر این اساس مهاجرت در منطقه مهاجرپذیر به بیکاری دامن می‌زند. بیکاری هم خود عاملی است که آسیب‌های اجتماعی را تشدید می‌کند با توجه به این موضوع باید منتظر اعتیاد، دزدی، انواع و اقسام فساد و فحشا در چنین مناطقی باشیم.
شما به‌عنوان یک جمعیت‌شناس چه تحلیلی از این موضوع دارید؟
مشفق: توجه نداشتن به نتایج زیانبار کاربری‌های صنعتی و تکنولوژیک، پیامد نابرابری در بحث توسعه زیست‌محیطی و جغرافیایی است. اگر این عوامل به تدریج اصلاح نشوند رنگ و بوی سیاسی پیدا می‌کنند. یعنی مساله زیست‌محیطی که می‌توان در فرصت مناسب به آن پاسخ مناسب داد و آن را حل کرد، در صورت نداشتن چاره‌اندیشی بموقع در بلندمدت به موضوعات سیاسی و امنیتی تبدیل می‌شود. بنابراین باید توجه داشت تغییرات زیست‌محیطی و پیامدهای جمعیتی به سرعت در حال وقوع است اما ما بسیار به کندی عمل می‌کنیم.
رسیدگی به مشکلات زیست‌محیطی و ساماندهی به وضعیت مهاجرت تا چه اندازه در اولویت سازمان‌های مربوط قرار دارد؟
قرایی‌مقدم: در شرایط فعلی قانون و ضوابط اجرایی نمی‌شود و سازمان‌های ذی‌ربط هم دغدغه این موضوعات را ندارند. این موضوع ریشه تاریخی دارد دولت‌ها هیچکدام محیط‌زیست را در اولویت قرار نداده‌اند نگاهی به بافت جمعیت ساکنان استان‌هایی مانند گلستان و جنوب خراسان رضوی حضور پرتعداد اهالی سیستان‌وبلوچستان در این مناطق را گواهی می‌دهد که نشان‌دهنده پابرجا بودن مشکلات سیستان‌وبلوچستان در زمان‌های گوناگون است.
مشفق: استان‌هایی مانند خوزستان یا ایلام همواره به‌عنوان استان‌های مهاجرفرست مطرح بوده‌اند اما در دهه‌های 80 و 90 این آمار تشدید شده و میزان مهاجرت‌ها با رشد مواجه شده است. این تغییرات آماری نشان‌دهنده ایجاد عامل دیگری برای تشدید مهاجرت است که وجود آن از در اولویت نبودن مشکلات زیست‌محیطی برای ما حکایت دارد.
آقای مشفق! به نظر شما وضعیت مهاجرت در حال حاضر در چه شرایطی قرار دارد؟
به طور کلی می‌توان گفت حجم جابه‌جایی‌های مهاجرتی در کشور طی 3 دهه گذشته نسبتاً بالا و رو به افزایش بوده، یا به عبارتی جمعیت کشور در سطح ملی متحرک‌تر شده است و به‌طور مسلم این جابه‌جایی‌ها منجر به تغییراتی‌ اساسی در الگوهای توزیع مکانی و فضایی جمعیت در سطح کشور شده‌اند. استان‌هایی که بیشتر توسعه‌ یافته‌اند به‌عنوان نقاط جذب مهاجران عمل کرده‌اند و استان‌های کمتر توسعه‌یافته به‌عنوان نقاط دفع مهاجران عمل کرده‌اند، قابلیت جذب و دفع مهاجرتی استان‌ها تابع مکانیسم‌های اقتصادی و جمعیتی آنها بوده است، استان‌هایی چون استان‌های تهران، قم، اصفهان، سمنان و یزد همواره مهاجرپذیر بوده‌اند و استان‌هایی چون همدان، کردستان، لرستان، چهارمحال و بختیاری، ایلام، خوزستان، کرمان، اردبیل، سیستان‌وبلوچستان، کرمانشاه و آذربایجان‌غربی مهاجرفرست.
برای کاستن از آمار مهاجرت و پیشگیری از تبعات اجتماعی آن چه راهکاری پیشنهاد می‌دهید؟
قرایی‌مقدم: تنها راه برای بازگشت به تعادل رفع عامل کوچ و مهاجرت افراد در منطقه است. باید برای ساماندهی وضعیت زیست‌محیطی در استان‌های سیستان‌وبلوچستان و خوزستان دست به کار شد. سوءمدیریت در محیط‌زیست بیداد می‌کند افرادی که تخصص‌های نامرتبط دارند و شناختی از مسائل ندارند اگر امور را در دست بگیرند شرایط به چنین وضعیتی تبدیل خواهد شد.
مشفق: ساماندهی و احیای شرایط زیست‌محیطی کشور باید در سطوح منطقه‌ای، ملی و فراملی پیگیری شود. مدیران سازمان حفاظت محیط‌زیست باید با اولویت‌بندی مشکلات، موضوعات حاد زیست ‌محیطی را در اولویت قرار دهند و با برنامه‌ریزی‌های بلندمدت و کوتاه‌مدت برای ایجاد امید در جامعه و ماندگاری افراد در شهر و دیارشان عمل کنند. از طرفی از طریق کنوانسیون‌ها و معاهدات بین‌المللی می‌توان منابع ریزدگردها و گردغبارها را که منشاء خارجی دارند پیگیری و به بهبود اوضاع کمک کرد.
راهکار شما به‌عنوان یک جمعیت‌شناس برای ماندگاری جمعیت بومی در مناطق چیست؟
مشفق: ما به یک اولویت‌بندی و طبقه‌بندی در زمینه محیط‌زیست و مهاجرت در اثر مشکلات زیست‌محیطی نیازمندیم. در حال حاضر بسیاری از کشورها در بحث آمایش سرزمین و محیط‌زیست فعال هستند. مثلاً کره جنوبی کشور را به 15 منطقه براساس ظرفیت‌های موجود تقسیم کرده است. در کشور ما هم نیاز به چنین برنامه‌ریزی‌هایی احساس می‌شود باید در کنار مسائل آماری و با توجه به نوع مسائلی که در منطقه وجود دارد موضوعات زیست‌محیطی نیز لحاظ شود و با طبقه‌بندی دقیق مراکز مهاجرفرست، مناطق در معرض تخریب و مناطق در معرض تخلیه را‌ شناسایی کرده و اولویت‌بندی کنیم. اینکه فقط در رسانه‌ها صحبت کنیم مشکلی از محیط‌زیست حل نمی‌شود. در واقع به عمل کار برآید. تا اقدامی انجام نشود، مشکل پابرجاست و این اقدامات هم مسکن و موقتی نیست. حداقل یک تا 2 دهه زمان لازم دارد تا اتفاقی بیفتد. همانطور که به‌تدریج این موضوعات شکل گرفته راه‌حل‌ها هم زمانبر است.
لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: