واکاوی علل سرکوب خونین شیعیان در نارداران آذربایجان
با توجه به ابعاد بهره برداری جمهوری آذربایجان از این موضوع بنظر می رسد وزارت کشور جمهوری آذربایجان براساس طراحی قبلی، دو تن از نیروهای خود را نیز قربانی کرده است تا با ملتهب تر کردن فضا، امکان سرکوب شدیدتر و ایجاد رعب و وحشت در کل کشور را برای خود فراهم کند.
کد خبر :
469173
ابنا: در دومین حمله خشونت بار و غافلگیرانه نیروهای ویژه وزارت کشور جمهوری آذربایجان (اداره مبارزه با جرایم سازمان یافته) به قصبه نارداران در روز پنجشنبه 26 نوامبر 2015 میلادی ( 14 صفر)، چهار تن از شیعیان در نماز جماعت مسجد نارداران به شهادت رسیدند و بیش از ده تن مجروح شدند. وزارت کشور جمهوری آذربایجان مدعی شده است که در جریان مقاومت اعضای سازمان «جنبش اتحاد مسلمانان» جمهوری آذربایجان در برابر نیروهای ویژه، دو نیروی پلیس نیز کشته شده اند. اما، منابع ناردارانی تاکید دارند که دو نیروی پلیس توسط نیورهای امنیتی کشته شده اند تا با کشته سازی و مظلوم نمایی، اوج وحشیگری و سرکوب علیه شیعیان مظلوم نارداران، تحت الشعاع قرار گیرد. دقیقاً در همین راستاست که در حالیکه وزارت کشور حاضر نیست فیلم تهیه شده از صحنه عملیات را منتشر کند، تصاویر و مصاحبه های سایت های اینترنتی جمهوری آذربایجان از شاهدان عینی نیز نشان می دهد که نمازگزاران شرکت کننده در نمازجماعت به امام حجت الاسلام طالع باقرزاده، در مقابله با حمله نیروهای ویژه وزارت کشور هیچ گونه سلاحی در اختیار نداشته و تنها شعار های مذهبی سر دادند. با توجه به ابعاد بهره برداری
جمهوری آذربایجان از این موضوع بنظر می رسد وزارت کشور جمهوری آذربایجان براساس طراحی قبلی، دو تن از نیروهای خود را نیز قربانی کرده است تا با ملتهب تر کردن فضا، امکان سرکوب شدیدتر و ایجاد رعب و وحشت در کل کشور را برای خود فراهم کند. بخصوص که همزمان با حمله به نارداران، در شهر گنجه نیزدوتن از فعالان جنبش اتحاد مسلمانان که به داشتن مواضع ضد صهیونیستی و ضد تکفیری اشتهار دارد، دستگیر شده و مطابق معمول که برای مردم جمهوری آذربایجان نیز عیان است، وزارت کشور جمهوری آذربایجان آنها را نیز مضحکانه به در اختیار داشتن نارنجک و مواد مخدر متهم کرده است. همزمان با حمله نیروهای ویژه وزارت کشور جمهوری آذربایجان به نارداران، نیروهای ویژه پلیس لنکران نیز با محاصره مسجدی در این شهر، عملیاتی را برای دستگیری حاج الهام آقایوف، یکی از روحانیون این شهر انجام دادند. همچنین حجت الاسلام میکاییل ذوالفقارزاده، یکی دیگر از منبری های مشهور جمهوری آذربایجان که اخیرا به شدت از تکفیریها و وهابی ها انتقاد کرده بود، همزمان با حمله به نارداران، توسط نیروی پلیس باکو در بیله جری در حومه پایتخت جمهوری آذربایجان بازداشت شد. تمامی این موارد بهمراه
محاصره نارداران و قطع آب، برق و گاز این منطقه توسط دولت باکو در آستانه اربعین حسینی، نشان می دهد که طرحی گسترده و حساب شده علیه شیعیان مظلوم جمهوری آذربایجان به اجرا گذاشته شده است که موج دوم سرکوب فعالان شیعه در دوره ریاست جمهوری الهام علی اف به شمار می رود. موج اول سرکوب فعالان شیعه در سالهای 2011 و 2012 میلادی در آستانه برگزاری مسابقه ابتذالی یوروویژن-2012 اجرا شده بود که طی آن، حاج محسن صمدوف، رهبر حزب اسلام، حاج آبگل سلیمانوف، رهبر اتحادیه ارزشهای ملی-معنوی، حجت الاسلام فرامیز عباس اف، روح الله آخوندزاده، رییس شعبه حزب اسلام در آستارا و دهها تن دیگر از فعالان و روحانیون جمهوری آذربایجان در شهرهای باکو و گنجه و لنکران و ماسالی و جلیل آباد و سایر مناطق دستگیر شد که تعدادی از آنها در زندان به شهادت رسیدند و تعداد دیگر همچنان در زندان هستند. در موج اول سرکوب شیعیان در جمهوری آذربایجان حاج طالع باقرزاده، رهبر جنبش اتحاد مسلمانان که هنوز در آن زمان این جنبش را تاسیس نکرده بود، نیز دستگیر و زندانی شده بود. حاج طالع باقرزاده پس از آزادی از زندان در سال 2015 میلادی، با مشارکت شماری از فعالان شیعی جمهوری
آذربایجان، جنبش اتحاد مسلمانان این کشور را پایه گذاری کرد که در مدت کوتاهی به یکی از فعال ترین و تاثیرگذارترین سازمانهای اجتماعی موجود در جمهوری آذربایجان تبدیل شد. فعالیت روشنگرانه این جنبش علیه ظلم وفساد و بخصوص مفاسد مالی و بی عدالتی در جمهوری آذربایجان، نه تنها عاملان داخلی ظلم و فساد در این کشور، بلکه حامیان خارجی صاحبان قدرت و ثروت در جمهوری آذربایجان را نیز به اندیشه واداشت. به گونه ای که همزمان با گسترش فعالیت های اتحاد مسلمانان جمهوری آذربایجان در روشنگری دینی و احیای هویت شیعی مردم این کشور طی یک سال گذشته و برگزاری کنفرانس های متعدد در زمینه های مختلف توسط این جنبش و انعکاس گسترده آنها در فضای مجازی، ارگان های لائیک تنظیم کننده سیاست های دولت جمهوری آذربایجان در حوزه دین را بسیار نگران ساخته بود، ارگانهای که در اسلهای اخیر همکاری خود را با نهادهای صهیونیستی و غربی در پوشش به اصطلاح "مدل آذربایجانی تساهل و چندفرهنگی گرایی" افزایش داده اند. واقعیت آن است که در سالهای اخیر برگزاری مراسم های دینی و احیای سبک زندگی شیعی در جمهوری آذربایجان، برگزاری مراسم عزاداری حسینی و مجالس خیرات و احسان در ماه
های محرم و صفر ، در مناطق مختلف جمهوری آذربایجان رونق گرفته است و سال به سال نیز بر تعداد این مجالس و احیای سنت عزاداری حسینی افزوده می شود. اما، دولتمردان باکو که طی سالهای گذشته دست فرقه های ضاله مذهبی، بهایی، وهابی و تکفیری را برای تبلیغ در این کشور باز گذاشته اند، از تقویت تشیع در این کشور بسیار نگرانند، بطوریکه در مقاله ای که روز 28 نوامبر در روزنامه دولتی "آذربایجان" منتشر شد و خبرگزاری ترند و سایر منابع خبری و غیرخبری باکو نیز آن را بازنشر دادند، به صراحت به تشیع حمله کرده و گفته شده بود که اسلام دارای "ظاهرعربی" و "منشأ فارسی" برای جمهوری آذربایجان لازم نیست!! اما، با وجود تمامی تبلیغات و مساعی دولت باکو برای جلوگیری از احیای اسلام اصیل در این کشور، مردم سعی در احیای هویت شیعی خود دارند و در عین حال، حکومت برای تداوم سبک زندگی آتئیستی برجای مانده از زمان شوروی، به شدت تلاش می کند. این چالش و تقابل میان مردم و دولت جمهوری آذربایجان، موجب شده است که دولت باکو ظلم شدیدی را بر مردم و بخصوص شیعیان این کشور اعمال کند. ظلمی که در جمهوری آذربایجان بر شیعیان می شود، قابل قیاس با شرایطی است که شیعیان بحرین
دارند. واقعه روز پنجشنبه 14 صفر در نارداران واقعه دردناکی بود که مشابه حملات وهابی ها به مجالس عزاداری در عربستان سعودی می باشد. در حالیکه در جمهوری آذربایجان بر سیاست تساهل دینی و چندفرهنگی گرایی تاکید می شود، هیچ گونه تساهلی در خصوص احیای سبک زندگی شیعی توسط اکثریت مردم این کشور اعمال نمی شود، اما بهایی ها و دیگر فرقه های ضاله به بهانه تساهل دینی، در باکو و دیگر شهرها جولان می دهند و چنانچه مطبوعات باکو نیز پس از برکناری الدار محمود اف وزیر امنیت ملی جمهوری آذربایجان، فاش ساختند توسعه فعالیت وهابی ها در این کشور با هماهنگی و مدیریت مستقیم وزارت امنیت ملی این کشور صورت می گیرد. در حمله نظامی به مجلس عزای امام حسین (ع) در منزل ابوالفضل بنیادوف در نارداران، چهار نفر از عزاداران را در همان منزل به شهادت رساندند و این بیم وجود دارد که زخمی ها نیز به بهانه های مختلف توسط نیروهیا امنیتی به شهادت برسند. حاج طالع باقرزاده، روحانی سرشناسی که برای سخنرانی در این مجلس دعوت شده بود و ابوالفضل بنیادوف (صاحب خانه) و حاج ذوالفقار میکاییلزاده (که اساسا در این مجلس عزاداری حضور نداشت و در باکو دیگری دستگیر شد) و 12 نفر
بازداشتی دیگر در اداره مبارزه با جرایم سازمان یافته وزارت کشور جمهوری آذربایجان تحت وحشیانه ترین شکنجه ها قرار دارند. متاسفانه در ایران نیز در این زمینه بایکوت خبری حاکم است. حال آنکه، ظلمی که به شیعیان جمهوری آذربایجان می شود از جهاتی از ظلم به شیعیان بحرین شدیدتر است. برگزاری عزاداری های محرم سال جاری در مناطق مختلف جمهوری آذربایجان که مراسم عاشورای نارداران عظمت خاصی داشت، موجبات نگرانی شدید آتئیست های پس مانده از رژیم الحادی کمونیسم که هنوز در جمهوری آذربایجان صاحب قدرت هستند را فراهم کرده است. در ائتلاف با بقایای آتئیست ها باقی مانده از کمونیسم، جریان وهابیت، جریان نورچی ها و وابستگان صهیونیسم نیز به شدت از مراسم عزاداری شیعیان جمهوری آذربایجان در ایام محرم ناراضی و نگران بودند و طی هفته های اخیر، مطالبی که در شبکه های تلویزیونی و رسانه های مکتوب باکو علیه مراسم عزاداری منتشر می کردند، به وضوح گواه این نگرانی این نیروهای ضدشیعی بود. در این تبلیغات ضدشیعی، یکی از مهمترین حربه های ماشین تبلیغاتی باکو زیرسوال بردن عزاداری و سوگواری بود که افرادی معلوم الحال مثل فاضل غضنفراوغلو و الشاد میری، عاقل علی
عسگر و سایرین که رسانه های باکو آنها را کارشناس دینی قلمداد می کنند، در این زمینه فعال بودند. یکی دیگر از بهانه ها و حربه های تبلیغاتی این شبکه رسانه ای علیه شیعیان جمهوری آذربایجان، اقدام نمادین و قابل تحسین شماری از روحانیون این کشور و بخصوص حجت الاسلام طالع باقرزاده در ابراز ارادت به مرجعیت شیعه و بوسه زدن بر دستان آیت الله نوری همدانی در در جریان سفر ایشان به جمهوری آذربایجان در تابستان گذشته بود که در پی آن رسانه های باکو با هدایت کمیته دولتی امور گروه های دینی، هجمه سنگینی را علیه حاج طالع باقرزاده و سایر روحانیون و فعالان شیعی آغاز کردند و آنها را عناصر وابسته به ایران و غیرملی معرفی کردند تا به تصور خود با تخریب وجهه فعالان شیعی، گرایش عمومی مردم جمهوری آذربایجان به احیای آیین های شیعی در کشورشان را سد کنند. اما، هیچ یک از این امواج تبلیغاتی کارآیی لازم را نداشت و آغاز مجالس سخنرانی و عزاداری های دهه های پایانی محرم و صفر در نقاط مختلف جمهوری آذربایجان نیز نشان می داد که تبلیغات ماشین رسانه ای باکو، کارآیی لازم را نداشته است. بطوریکه حاج طالع باقرزاده به منبرهای روشنگرانه خود در نارداران و مشتاقا
و لنکران و گنجه ادامه داد و جلسات سخنرانی وی با حضور گسترده جوانان مشتاق تعالیم دینی برگزار می شد. طی همین مدت، در جبهه مقابل شیعیان جمهوری آذربایجان، جریان وهابی و صهیونیستی و نورچی ها بخاطر برخی تحولات که ازقضا، از اختیار حاکمیت باکو و نیز بیگانگان شیعه ستیز در جمهوری آذربایجان خارج بود، بیش از پیش افشاء شدند. برکناری الدار محمودوف، وزیر امنیت ملی جمهوری آذربایجان و برکناری و بازداشت دستکم 20 مقام امنیتی عالیرتبه، به علت تدارک کودتا علیه الهام علی اف، رییس جمهوری آذربایجان (که بنوشته مطبوعات ولادیمیر پوتین، رییس جمهوری روسیه اطلاعات آن را در اختیار علی اف گذاشت)، هم ضربه سهمگینی به ساختار وزارت امنیت ملی به عنوان مهمترین ارگان سرکوب فعالان شیعی وارد کرد و هم فضایی را ایجاد کرد که ارتباطات وزارت امنیت ملی با جریان وهابی و تکفیریها در این فضا افشاء بیش از پیش افشاء شد. در این فضاء هرگونه تقلایی از طرف جریان ضدشیعی وهابی بخصوص به علت جنایاتی که وهابی ها در سوریه مرتکب شده اند، نه تنها علیه تشیع کارگر نیفتاد، بلکه خواه ناخواه به زیان خود وهابی ها و حامیان امنیتی آنها تمام می شد. در کنار رسوایی های جریان
وهابی - تکفیری، جریان نورچی های هدایت شده از ترکیه نیز به علت بروز اختلافات داخلی در ترکیه ، در جمهوری آذربایجان نیز به میزان زیادی افشاء شده بودند و تحرکات این جریان نیز علیه تشیع، ثمره زیادی برای خود این جریان و موءتلفان آتئیست و صهیونیستش نداشت. در چنین فضایی و برای انحراف افکار عمومی، حمله به مجالس عزاداری و کشتار شیعیان و کشته سازی از پلیس، در دستور کار نیروهای ضدشیعی در جمهوری آذربایجان قرار گرفته است. اقدام وزارت کشور جمهوری آذربایجان در حمله به نارداران در آستانه اربعین حسینی، در واقع حرکتی محسوب می شود که مورد اتفاق تمامی جریان های ضدشیعی در این جمهوری اعم از آتئیستها، صهیونیستها، وهابی ها و نورچی ها می باشد. بویژه اینکه تحریم انتخابات پارلمانی اول نوامبر توسط تشکل های اسلامی همسو با سایر تشکل های مخالف، ضربه جدی بر مشروعیت این انتخابات زد و حتی نهادهای اروپایی به انتقاد از انتخابات پرداخته و موجب شدند که تایید این انتخابات توسط هیات اعزامی از طرف رژیم صهیونیستی برای نظارت بر این انتخابات به ریاست آویگدور لیبرمن، به عاملی جهت مضحکه رسانه ای تبدل شود. بنظر می رسد صهیونیست ها با آگاهی از کاهش
مشروعیت دولت پس از انتخابات پارلمانی ، خواسته های جدیدی از باکو با محوریت تشدید سرکوب شیعیان مطرح کرده اند، از این رو، حمله به ناداران و آغاز موج جدید سرکوب شیعیان در جمهوری آذربایجان مطالبه ای صهیونیستی - وهابی است که مشخصا از اسراییل و عربستان سعودی هدایت می شود و صاحبان قدرت در جمهوری آذربایجان نیز با استفاده از فرصت برگزاری اجلاس آیسسکو (سازمان علمی-فرهنگی - آموزشی سازمان همکاری های اسلامی) در باکو و با این تصور که جهان اسلام با مشکلات بزرگی در سوریه و عراق و یمن مواجه است و فرصت اندیشیدن به مشکلات شیعیان جمهوری آذربایجان را نخواهد داشت، این حمله را تدارک دید. در موارد مشابه گذشته، باکو پس از موضع گیری و اعلام حمایت مراجع عالیقدر شیعه از حقوق شیعیان جمهوری آذربایجان و از جمله حق حجاب، علیه مراجع تبلیغات منفی به راه می انداخت، این بار ، قبل از اینکه ندای تظلم شیعیان جمهوری آذربایجان به خارج از این کشور برسد و قبل از اینکه مراجع و علما به اعلام حمایت از حقوق شیعیان جمهوری آذربایجان بپردازند، باکو پیشدستی کرده و در خلال تبلیغات و سیاه نمایی علیه نارداران و فعالان شیعی جمهوری آذربایجان، حوزه علمیه قم را
نیز هدف بهتان گویی های خود قرار داده است. این نشان می دهد که باکو تا چه میزان از حمایت های معنوی ایران اسلامی از شیعیان و مسلمان جهان از جمله جمهوری آذربایجان آسیب پذیر است و دقیقا به همین دلیل نیز در سالهای اخیر باکو با استفاده از خوش باوری برخی از محافل سیاسی ناآگاه به منطقه، تلاش گسترده ای برای منفعل کردن دیپلماسی رسانه ای کشورمان در قبال تحولات جمهوری آذربایجان و ایجاد نوعی حاشیه امن برای پیگیری شدیدتر سیاسهای ضد شیعی انجام داده است، بنظر می رسد باکو قبل از شروع جنایت اخیر نیز، روی این پروژه انفعال، حساب ویژه ای باز کرده است. اما شکی نیست که خون شهدای نارداران موجب تقویت بیداری هرچه بیشتر مردم مسلمان این کشور خواهد شد.