جمشید مشایخی: من میلیونرم

پهلوان خلیل سریال «پهلوانان نمی‌میرند»، «شازده احتجاب»، «کمال‌الملک»، رضا تفنگچی سریال «هزاردستان»، آقای سعدی «یه بوس کوچولو» و خان‌دایی مصلحت‌اندیش «قیصر». در عالم سینما همه اینها یک نفرند.

کد خبر : 467756
جام جم: پهلوان خلیل سریال «پهلوانان نمی‌میرند»، «شازده احتجاب»، «کمال‌الملک»، رضا تفنگچی سریال «هزاردستان»، آقای سعدی «یه بوس کوچولو» و خان‌دایی مصلحت‌اندیش «قیصر». در عالم سینما همه اینها یک نفرند. همه جمشید مشایخی، هنرمند پیشکسوت کشورمان هستند که با بازی در این نقش‌ها درخشیده و برای همیشه در ذهنمان ثبت شده است. این هنرمند که سابقه نیم قرن فعالیت در عرصه بازیگری دارد و در بیش از 150 فیلم سینمایی، سریال تلویزیونی و تئاتر بازی کرده است، فردا 81 ساله می‌شود و می‌گوید میلیونر است؛ چراکه میلیون‌ها دختر، پسر و نوه دارد که دوستشان دارد و برایشان دعا می‌کند. فردا روز تولد هنرمند بزرگ کشورمان جمشید مشایخی است. مردی که با بازی‌های ماندگارش برای همیشه نامش در سینمای ایران زنده می‌ماند و بخشی از خاطرات تصویری مان را مدیون بازی‌های خوبش هستیم. این هنرمند در گفت‌وگو با جام‌جم، بازی در نقش‌هایی چون شازده احتجاب، سلطان صاحبقران، قیصر و کمال‌الملک را بخشی از ماندگارترین نقش‌هایش در ذهن مردم می‌داند و می‌گوید افراد زیادی درباره این نقش‌ها با او صحبت کرده و دوستشان داشته‌اند. ماجرای یک رویا مشایخی در بخش دیگری از این گفت‌وگو با اشاره به خاطره‌اش از بازی در نقش کمال‌الملک می‌گوید: خیلی از مردم نقش مرا در فیلم سینمایی کمال‌الملک به خاطر دارند. به خاطر دارم وقتی بازی در این نقش از سوی علی حاتمی به من پیشنهاد شد از قبول آن می‌ترسیدم و مدام فکر می‌کردم از پس آن برمی‌آیم یا نه. درگیر این موضوع بودم که یک شب خواب دیدم یکی از دوستانم که اهل کاشان است پیش من آمده و می‌گوید یک مصاحبه از کمال‌الملک پیدا کرده‌ایم. بیا آن را ببین تا بتوانی نقش ایشان را بازی کنی. من خیلی خوشحال بودم که می‌توانم این شخصیت را ببینم و برای بازی کردن نقش از او الهام بگیرم، اما نکته عجیب این بود در خوابی که می‌دیدم فضا کاملا صورتی بود و فیلمی که از مصاحبه می‌دیدم کاملا سیاه و سفید بود. او ادامه می‌دهد: هر چه دقت می‌کردم فقط تصویر می‌دیدم و صدایی نمی‌شنیدم. به دوستم گفتم این که صدا ندارد. چگونه می‌توانم نقش را بازی کنم؟ گفت تو ژست‌هایش را ببین. چه کار به حرف‌هایش داری. درگیر و دار همین بحث‌ها بودیم که دیدم کمال‌الملک آمد و گفت می‌خواهی نقش مرا بازی کنی؟ گفتم بله. گفت: بگو ببینم نانوا چه می‌کند؟ گفتم: خب نان می‌پزد. گفت: نه تو نمی‌توانی نقش مرا بازی کنی. هر قدر توضیح دادم هم بی‌فایده بود. در عالم خواب از رفتار ایشان ناراحت شدم و گفتم درست است که شما استاد منحصربه‌فردی هستی، اما من هم در کار خودم نیمچه اوستایی هستم. یک لحظه سکوت کرد و گفت: این شد! بازیگر سریال پهلوانان نمی‌میرند، می‌افزاید: از خواب پریدم. آهسته رفتم نشستم به سیگار کشیدن. ناراحت بودم و می‌خواستم فردایش به زنده‌یاد حاتمی بگویم نمی‌توانم این نقش را بازی کنم. همسرم از خواب بیدار شد. وقتی دید ناراحت هستم از من پرسید چه شده و من هم ماجرا را برایش تعریف کردم و گفتم استاد به من اجازه نداد نقشش را بازی کنم. ایشان به من گفت منظور استاد این نبوده، بلکه خواسته به شما بگوید همان طور که کار نانوا، نانوایی است کار نقاش هم نقاشی است. خواسته بگوید شما باید نقاشی بلد باشی تا بتوانی نقش مرا بازی کنی. این شد که از آقای حجت شکیبا، استاد نقاشی درخواست کردم با من نقاشی کار کنند و در این حین متوجه شدم نقاشی چقدر کار سختی است. بعد هم نقش را پذیرفتم و بازی کردم و خدا را شکر همه هم آن را دوست داشتند. سیمرغ‌های مشایخی مشایخی برای بازی در «گل‌های داوودی» ساخته رسول صدرعاملی و کمال‌الملک، برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر شده است. البته او معتقد است ارزشمندترین سیمرغ را می‌توان از مردم هدیه گرفت و در این باره توضیح می‌دهد: همیشه برایم نظر مردم شرط است. وقتی می‌خواهم ببینم در ایفای نقشی موفق بوده‌ام یا نه سعی می‌کنم نظرم مردم را جویا شوم. این هنرمند البته از رسانه‌ها هم گلایه داشت و این گفت‌وگو را بهانه خوبی برای بیان یکی از این گله‌ها می‌داند و بیان می‌کند: من هفته پیش صحبت‌هایی داشتم درباره بازیگران تئاتر و حضور چهره‌های شناخته شده ورزش و سینما در این عرصه که متاسفانه درست منتقل نشده است. من گفتم آقای هادی مرزبان، هنرمند بزرگ و عزیز از من خواستند در نمایش «شب روی سنگفرش خیس» بازی کنم. من به ایشان گفتم هرچند شروع کارم با تئاتر بوده، اما سال‌هاست روی صحنه نرفته‌ام و اگر قرار باشد بازی کنم نیاز است ایشان یک ماه با من تمرین کنند. به هیچ وجه هم این حرف را نزده‌ام که ایشان می‌خواستند در تئاترشان بازی کنم تا مردم به تماشای کار بیایند. مشایخی توضیح می‌دهد: منظورم این بود من که هنرمند تئاتر بودم می‌ترسیدم بدون تمرین دوباره روی صحنه بروم. می‌خواهم بگویم کسی که تئاتر بلد نیست را نباید به خاطر اسمش برد روی صحنه. مردم باید تئاتر ببینند نه این که برای اسم کسی به سالن‌ها بیایند. مشایخی ادامه می‌دهد: من گفتم خوب نیست مردم بخواهند به خاطر حضور چهره‌های سینمایی به تماشای یک تئاتر بیایند. بعد هم خودم را مثال زدم و گفتم اگر قرار باشد مردم به خاطر من مشایخی بیایند تئاتر ببینند خوب نیست. متاسفانه حرف‌هایم جور دیگری منتقل شده است، البته عزیزان هنرمند بنده را می‌شناسند و می‌دانند حضورم کنارشان در صحنه تئاتر برایم افتخار است. آرزوی مشایخی مشایخی که فردا 81 ساله می‌شود، می‌گوید: در روز تولدم از ته دل آرزو دارم همه مردم ایران شاد باشند و درد و غمی نداشته باشند. به‌ویژه جوان‌های این مملکت که استحقاق داشتن بهترین‌ها را دارند. ما عمرمان را کرده‌ایم و خدا را شکر از زندگی‌مان راضی هستیم. امیدوارم زندگی جوان‌ها در اوج باشد و ایران را هم به اوج برسانند. من همیشه فکر می‌کنم دست‌کم در یک زمینه میلیونرم. من میلیون‌ها دختر، پسر و نوه دارم که همیشه برای همه‌شان دعا می‌کنم و بهترین آرزوها را دارم. او در پایان درباره این که توصیه‌ای برای نسل جوان دارد یا نه، اظهار می‌کند: من هیچ وقت کسی را نصیحت نکرده و نمی‌کنم. ما هم در عمرمان اشتباهات خودمان را انجام داده‌ایم و راه را پیدا کرده‌ایم. خدا را شکر جوان‌ها هم عاقل هستند و راهشان را پیدا می‌کنند. عمری از ما گذشته است. باید به اشتباهاتمان فکر کنیم. من همیشه این کار را می‌کنم و وقتی از من بخواهند دیگران را نصیحت کنم هرگز تن به این کار نمی‌دهم و اگر هم بخواهم حرفی بزنم از بزرگان ادب فارسی سخنی می‌گویم. حالا هم به مناسبت تولدم بیتی از حافظ را به همه مخاطبان شما هدیه می‌دهم: حافظ غبار فقر و قناعت ز رخ مشوی/ کاین خاک بهتر از عمل کیمیاگری. روزنامه جام‌جم، برای این هنرمند برجسته آرزوی سلامت و طول عمر دارد. امیدواریم ایشان شمع تولد 120 سالگی‌شان را هم فوت کنند. مشایخی آهنگساز هم تولدش است فردا تولد مشایخی پدر و امروز هم تولد مشایخی پسر است. نادر مشایخی، رهبر ارکستر و موسیقیدان موفق کشورمان فرزند جمشید مشایخی است. این هنرمند ایرانی که در عرصه موسیقی بین‌الملل شناخته شده است، در روز تولدش با ایسنا گفت‌وگو کرد. او گفت: من سال 1337 به دنیا آمدم و امروز 58 ساله خواهم شد. خالق اپرای «ملکوت» با اظهار خرسندی از یادآوری سالروز تولدش گفت: شما امروز از من می‌پرسید چه آرزویی دارم؟ آرزویم این است که این بیماری به من اجازه دهد فقط یک‌بار فوتبال بازی کنم. از سال 1361 درگیر بیماری ام‌اس هستم و سال‌هاست این آرزو را در سر دارم. برای این هنرمند آرزوی بهبود داریم و امیدواریم تا قبل از فوت کردن شمع تولد 59 سالگی‌شان آرزویشان برآورده شود.
لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: