پس از انقلاب صنعتی در اروپا و نیاز این قاره به انرژی برای به حرکت دراوردن چرخ های صنعت اروپاییان کاوش های زیادی را برای دستیابی به انرژی پایدار اغاز کردند که در نهایت با کشف نفت درخاورمیانه یورش اروپاییان به این منطقه و تلاش برای چیرگی به منابع منطقه آغاز شد.اما آیا آنها تا ابد می توانند به نفت و گاز این منطقه دل ببندند و به دنبال منابع جایگزین نباشند.
کد خبر :
466917
سرویس اقتصادی فردا ؛ امیر ایلخانی: پس از انقلاب صنعتی در اروپا و نیاز این قاره به انرژی برای به حرکت دراوردن چرخ های صنعت اروپاییان کاوش های زیادی را برای دستیابی به انرژی پایدار اغاز کردند که در نهایت با کشف نفت درخاورمیانه یورش اروپاییان به این منطقه و تلاش برای چیرگی به منابع منطقه آغاز شد.اما آیا آنها تا ابد می توانند به نفت و گاز این منطقه دل ببندند و به دنبال منابع جایگزین نباشند. رشد
جمعیت جهان و نیاز روز افزون به انرژی به ویژه نفت و گاز این واقعیت انکار ناپذیر را به ما نشان می دهد که کشورهای ثروتمند و پر قدرت به دنبال منابعی پایدار هستند که دست کم برای یک صدسال آینده که بشر ناگزیر به استفاده از سوخت های غیر فسیلی و تجدیدپذیر خواهد بود هیچ گونه نگرانی از این جهت نداشته باشند به ویژه که جهان هنوز آمادگی لازم برای روی آوردن به انرژی های پاک مانند انرژی خورشیدی را ندارد زیرا هنوز زیر ساخت های مربوط به آن وجود نداشته و تولید وابسته به این انرژیها هزینه زیادی را روی دست کشورها می گذارد. اما بسیاری می پرسند جهان پس از خاورمیانه در کجا باید به
دنبال منابع جدید باشد؟ آیا ممکن است. منطقه ای به اهمیت خاورمیانه وجود داشته باشد؟ یا اصلا ممکن است خاورمیانه جدیدی به وجود آید. بی گمان جواب مثبت است. برای اینکه بفهمیم این منطقه کجاست نیازی نیست زیاد به ذهنمان فشار بیاوریم. آفریقا با وسعتی برابر با سی ویک میلیون کیلومتر مربع و جمعیتی در حدود یک میلیارد و دویست میلیون نفر خاورمیانهای جدید خواهد بود. منابع انرژی و نفت فراوان که بیشتر آن تا کنون دست نخورده باقی مانده است پتانسیل فراوانی برای تبدیل شدن آفریقا به قلب تپنده جهان را به این قاره فقیر داده است. قاره ای که همیشه نمادی از فقر و گرسنگی بوده است حالا
این فرصت را به دست آورده که خود را از آن وضعیت اسف بار نجات داده و کشورهای آن نیز به کاروان ثروت و قدرت بپیوندند. با توجه به کنش های کشورهای اروپایی، امریکا، چین، هند یا حتی برزیل، می بینیم این کشورها نیز از اهمیت آفریقا غافل نشده اند و هریک از راههای گوناگون خود را به انجا رسانده اند. امریکا با حضور نظامی در بیش از هفده کشور آفریقایی و ایجاد پایگاههای نظامی عزم خود را برای حضور هر چه بیشتر در این منطقه جزم کرده و آماده است خود را به عنوان قدرتی بی مانند نشان دهد. کشورهای اروپایی هم که پیشینه چند صد ساله در بهره کشی واستعمار کشورهای افریقایی دارند و سالها
سرمایه این کشورها را چپاول کرده اند و هنوز بسیاری از کشورهای آفریقایی با اینکه حکومت های مستقل دارند اما در عمل مستعمره کشورهایی مانند فرانسه و انگلیس هستند. چین و هند هم برای اینکه بتوانند بازار در حال رشد آفریقا را به دست آورند خود را به این مهمانی رسانده اند تا از این خوان پر نعمت بی بهره نمانند. سرمایه گذاری های گسترده در بخش نفت و گاز و کاوش معادن و هم چنین صنعت ساختمان سازی که به وِیژه در کشورهایی مانند آفریقای جنوبی وکنیا که جز مرفه ترین کشورهای افریقایی به شمار می آیند و از امنیت بالایی نیز برخوردار هستند نشان دهنده اهمیت بالای این منطقه برای
کشورهایی است که تلاش می کنند به هر وسیله ای از یکدیگر پیشی بگیرند. البته همه کشورهایی که پای افریقا گذاشته اند تمام تلاش خود را کرده اند که هدف خود را از حضور در این منطقه تنها کمک به مردم و از بین بردن فقر نشان داده اند این درحالیست که همگان می دانند نیت های استعماری این کشورها بر هر هدف دیگری ترجیح داده شده است. افریقا که بیست درصد از خشکی های جهان را به خود اختصاص داده افزون بر منابع زیر زمینی دارای خاک حاصلخیزی است که در آینده می تواند نقش مهمی برای تامین مواد غذایی کشورهای جهان بازی کند.وجود رود نیل نیز فرصتی مناسب برای کشت انواع گیاهان مانند ذرت. گندم و
برنج که جز اقلام اساسی در زنجیره ی غذایی انسان هستند را به وجود اورده. این قاره از شمال به دریای مدیترانه از شمال شرق به کانال سوئز ودریای سرخ و از شرق به خلیج عدن از جنوب شرق به اقیانوس هند و از غرب به اقیانوس اطلس محدود می شود.همین موضوع نشان دهنده موقعیت ژئوپلیتیک این منطقه می باشد. رشد دادوستد کشورهای افریقایی با غرب نشان دهنده ی این است که قدرت های بزرگ نیز پی به اهمیت این منطقه برده اند. نیروی کار ارازن نیز یکی دیگر از ویژگی هایی است که می تواند در آینده آفریقا را به محلی برای استقرار کارخانه های بزرگ جهان تبدیل کند. تجربه نشان داده است که با رشد سرمایه در
یک منطقه طبقه متوسط و مرفه به وجود می اید که خود پس از مدتی مصرف کننده خواهد بود و چرخهای از ثروت و تولید را به وجود خواهد آورد. البته با تمام ویژگی های مثبتی که آفریقا دارد باید این نکته را نیز یاداور شد که به دلیل نبود ثبات سیاسی و وجود حاکمان ضعیف، فاسد و دیکتاتور و بروز جنگ های داخلی که بیشتر تا سالها طول می کشد و سبب مرگ و آوارگی بسیاری می شود هنوز برای حضور ثابت و همیشگی در آنجا فراهم نباشد. مشکل دیگر رشد افراط گرایی و خودنمایی گروههای تروریستی است که همه ی این مشکلات عرصه را برای رقابت تنگ کرده است. اما با وجود تمام این مشکلات باز هم حضور در آفریقا
وسوسه برانگیز است و کشور ایران به عنوان یکی از کشورهای خاورمیانه که خود از منابع سرشاری برخوردار است نباید قافیه را به دیگر کشورها باخته و باید خود نیز در تولید ثروت در این منطق سهیم کند به ویژه که ایران با بسیاری از کشورهای آفریقا روابط دوستانه و خوبی دارد و به سادگی می تواند جای پای خود را در افریقا محکم کند از سوی دیگر وجود نیروی متخصص و تحصیل کرده در ایران که افریقا نیاز مبرم به آن دارد می تواند به عنوان برگ برنده ای برای کشورمان باشد که بسیاری از کشورهای دیگر از آن بی بهره هستند.انتقال تجربیات ایرانی به کشورهای آفریقایی نیز می تواند آفریقایی را به رابطه
با ایران علاقه مند کند به ویژه که آنها خاطره خوشی از غربی ها ندارند.