بشار اسد: ترکیه، عربستان و قطر حیاط خلوت داعش هستند
رییسجمهور سوریه تاکید کرد که هرگونه حمایتی از داعش از طریق ترکیه با همکاری با عربستانیها و قطریهایی صورت میگیرد که حیاط خلوتی را برای داعش ایجاد کردهاند و این گروه تندرو از ترکیه و با حمایت شخصی اردوغان و داوود اوغلو وارد سوریه میشود.
کد خبر :
466539
ایسنا: بشار اسد، رییسجمهور سوریه در مصاحبه با شبکه فونیکس چین، عنوان داشت که جدول زمانی برای از بین بردن تروریسم وجود ندارد چرا که این مساله فقط مربوط به پیشرویهای میدانی نمیشود بلکه در گرو حمایتی است که تروریستها از کشورهای دیگر به دست میآورند چرا که تعدادی از کشورها در غرب و منطقه منفعتشان نیست که به راهحل سیاسی دست یافته شود و آنها فقط به حمایت از تروریستها برای سرنگونی دولت سوریه اعتقاد دارند. آنها خواهان طولانی شدن زمان بحران هستند و اراده مبارزه با تروریسم را ندارند.
رییسجمهور سوریه خاطرنشان کرد: کشور و دولت سوریه هدف اصلیشان تلاش به نفع مردم است و سوریه به هر پیشنهاد خوبی پاسخ مثبت خواهد داد. مساله مهمتر برای سوریها این است که قانون اساسی و نظام و کشور به صورت کلی سکولار باشد که ضامن آزادی ادیان بوده و همگان را زیر چتر سوریه جای دهد.
اسد تاکید کرد که نمیتوان گامهای سیاسی ملموسی را پیش از از بین بردن تروریسمی که منبع نگرانی بزرگتر برای تمامی سوریها است، اتخاذ کرد.
وی تاکید کرد که روابط سوریه و چین از دهههای قبل کاملا دارای ثبات است و این روابط از بحران سوریه تاثیر نپذیرفته است و کمتر نشده و تماسها میان این دو کشور متوقف نشده است.
رییسجمهور سوریه با بیان اینکه ارزشهای بزرگ مردم و دولت چین آنها را متمایز کرده و در نقش گسترده آنها در عرصه بینالملل منعکس شده است، گفت: باید توازن را مجددا در جهان برقرار کرد و از ارزشها و منشور سازمان ملل حمایت کرد و باید آن انحطاط اخلاقی که سیاستهای غرب به آن دچار شدهاند اصلاح شوند چرا که ما بهای این سیاستها را میپردازیم و اینگونه است که ما به آنچه که مردم و دولت چین برای جهان ما در آینده نزدیک و یا دور انجام خواهند داد چشم دوختهایم.
اسد در پاسخ به سوالی در مورد اینکه برخی از واژه «جنگ داخلی» برای توصیف جنگ در سوریه استفاده میکنند، گفت: درگیریها در سوریه یک جنگ داخلی نیست در صورتی میتوان جنگی را یک جنگ داخلی توصیف کرد که میان اقشار مختلف جامعه خط کشی شده باشد حال چنین خط کشی طایفهای، نژادی و چه بسا سیاسی باشد اما وضعیت در سوریه اینگونه نیست. جنگ داخلی عوامل مختلفی دارد و در جنگ داخلی مساله کشورهایی مطرح است که از تروریستهایی حمایت میکنند و این تروریستها را به کشور میفرستند. در همین حال آن کشورها علنا اعلام میکنند که هدفشان تغییر دولت یا نظام است و اینگونه است که آنچه در سوریه رخ میدهد یک جنگ داخلی نیست بلکه یک جنگ است.
وی در خصوص وضعیت کنونی سوریه چه در زمینه میدانی و یا سیاسی، گفت: حدود پنج سال از شکلگیری وبای تروریسم در سوریه گذشته است. این مساله طبیعتا با حمایت برخی از کشورهای منطقه و جهان رخ داد و تروریستها توانستند تعدادی از مناطق در سوریه را تحت تصرف خود درآورند. طبیعتا ارتش سوریه با آنها میجنگد و در چندین نبرد پیروز شده است اما ارتش سوریه نمیتواند در هر مکانی در خاک سوریه حضور یابد. اخیرا و پس از مشارکت نیروی هوایی روسیه در مبارزه با تروریستها وضعیت بسیار خوب شد و من میتوانم بگویم که ارتش تقریبا در هر جبههای پیشروی را رقم میزند.
بشار اسد در خصوص فعالیتهای نظامی روسیه و پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) در خاک سوریه و در حریم هوایی آن و تفاوت میان آنها، گفت: پیش از آنکه مشارکت روسیه از حدود دو ماه قبل آغاز شود بیش از یک سال از آغاز عملیات آمریکا یا آنچه که آن را ائتلاف تحت امر آمریکا علیه ترویستها مینامند، گذشته بود و نتیجه ائتلاف آنها این بود که تروریستها پیشرویها و دستاوردهای بسیاری را در سایر نقاط جهان نیز حاصل کردند اما ظرف نخستین ماه از مشارکت روسیه همان گروهها عقبگرد و هزاران تن از آنها کم کم از سوریه به سمت ترکیه و از آنجا به کشورهای دیگر فرار کردند. برخی از آنها به اروپا رفته، برخی به یمن و برخی به دیگر مناطق رفتند. مساله دوم خرافاتی است که در مورد مبارزه با تروریسم از طریق هوایی گفته میشود نمیتوان با تروریسم فقط از طریق حملات هوایی مبارزه کرد باید سربازانی در میدان نبرد حضور داشته باشند اما آمریکاییها با استفاده از جنگندههایشان میجنگند.
رییسجمهور سوریه در پاسخ به این سوال که آیا روسیه نیروهای زمینی به سوریه میفرستد یا خیر؟ گفت: روسها به نیروهای زمینی سوریه تکیه کردهاند و آنها با ما همکاری میکنند و اینگونه است که اختلاف اصلی این است که آمریکاییها با هیچ یک از نیروهای زمینی در میدان نبرد همکاری ندارند.
بشار اسد در پاسخ به این سوال که آیا هیچ هماهنگی میان نیروهای آمریکایی و دولت سوریه وجود ندارد؟ گفت: هیچ هماهنگی به هیچ وجه وجود ندارد حتی یک تماس هم برقرار نشده است.
اسد در پاسخ به سوالی پیرامون مانورهای هوایی جنگندههای روسی و آمریکایی در هفته قبل، گفت: هدف اینگونه اعلام شد که از هرگونه برخورد میان جنگندههای روسی و آمریکایی اجتناب شود چرا که دو طرف گاهی در یک منطقه فعالیت میکنند.
وی افزود: آمریکاییها آماده نبرد در کنار ما علیه تروریسم نیستند. آنها برخی عملیاتها را علیه تروریستها در برخی از مناطق انجام دادند تا مانع آن شوند که تروریستها مناطق معینی را مورد حمله قرار دهند چون آمریکاییها نمیخواهند تروریستها در این مناطق حضور داشته باشند اما زمانی که به عنوان مثال تروریستها به پالمیرا حمله کردند آنها هیچ حملهای علیه آنها انجام ندادند.
اسد در پاسخ به سوالی پیرامون اینکه به گفته وی، مخالف میانهرو در سوریه وجود ندارد، گفت: در واقع گروههای مخالف واقعی وجود ندارند اول از حیث تعریف گروه مخالف باید گفت که این گروه مخالف به معنی نیروهای مسلح نیست. زمانی که از مخالف صحبت میکنیم این یک اصطلاح سیاسی و نه یک اصطلاح نظامی است. زمانی که کسی مسلسلی را در دست میگیرد یک نیروی مسلح یا یک تروریست است اما نمیتوانید نام مخالف را بر کسانی بگذارید که مسلسل یا هر سلاح دیگری در دست میگیرند، بگذارید بگویم اما اگر بخواهیم در مورد طرفهای وابسته به تندروها صحبت کنیم که این جنجالی است که در حال حاضر مطرح است باید گفت که اکثر این گروهها چه از طریق داعش یا از طریق النصره وابسته به القاعده هستند. این تعریفی نیست که ما از آنها ارائه میدهیم بلکه تعریفی است که آنها از خودشان در فایلهای ویدئویی ارائه میدهند. آنها از روز اولی که سر بریدنها و به دندان کشیدن قلب انسان و بریدن سر و اعضای بدن و ... را آغاز کردند خود را به عنوان گروههای تندرو معرفی کردند اما اگر میخواهید در مورد مخالفان میانهرو صحبت کنید در مورد مخالفان سیاسی صحبت کنید که برخی از آنها در داخل
سوریه و برخی دیگر در خارج سوریه هستند. بخشی از این مخالفان نیز حمایت سیاسی به تروریستها ارائه دادند و بخشی از آنها نه تنها این کار را نکردند بلکه علیه ترویستها ایستادند و از دولت حمایت کردند هر چند که آنها مخالف هستند.
رییسجمهور سوریه در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا روسها از تصمیم خود پیش از فعالیت نظامی که با همکاری با گروههای مخالف صورت میگیرد به شما خبر داده بودند؟ گفت: بله این مساله مربوط به گروههای مخالف نیست. آنها با برخی از افراد مسلح کار میکنند و ما نیز با برخی از آنها تعامل داریم چرا که نیاز به آشتی در سوریه داریم. اگر کسی خواهان آشتی در سوریه باشد باید با افرادی که سلاح در دست دارند، صحبت کند و به همین دلیل ما با آنها تعاملاتی داشتهایم و همکاری میان سوریها و روسها در مورد این نوع از آشتیها وجود دارد، بله آنها اخیرا این کار را کردند و ما آنها را به انجام این کار ترغیب میکنیم چرا که این روش کارآمدترین روش جهت بهبود اوضاع و تحقق صلح در آینده است.
اسد در پاسخ به سوالی مبنی بر درک وی از وجود داعش و اینکه برخی میگویند داعش در عراق و برخی میگویند داعش در سوریه شکل گرفته است، تصریح کرد: در سال 2006 از شکلگیری این گروه در عراق با نام «دولت اسلامی در عراق» خبر داده شد و رهبر آن زرقاوی بود که توسط آمریکاییها کشته شد. آمریکاییها از ترور وی خبر دادند همچنین آنها اعلام کردند که یک دولت اسلامی در عراق تحت نظارت آنها یا تحت اشغالگری آمریکا وجود دارد بنابراین این آمریکاییها بودند که این مساله را مطرح کردند. هیچ کس نمیتواند بگوید که داعش در عراق وجود نداشت یا اینکه داعش تحت نظارت آمریکا وجود نداشت و این مساله واضح و آشکار است. داعش و النصره از القاعده در افغانستان شکل گرفتند همانطور که هیلاری کلینتون این مساله را گفت و همگان نیز آن را میدانند و آنها در افغانستان برای مبارزه با شوروی سابق در آن هنگام با حمایت مالی عربستان تحت نظارت و آموزههای آمریکا شکل گرفتند. این مساله کاملا آشکار است و واقعیت این است که ایدئولوژی آنها همان عقیده وهابیت و عقیده وهابیت عربستان است. در خصوص طرفهای حامی آنها باید گفت که خاندان حاکم در عربستان علنا و به صورت رسمی از
گروههای وهابی حمایت میکرد و طبیعتا شخصیتهای وهابی متعددی هم هستند که میتوانند برای آنها کمکهای مالی بفرستند اما از ناحیه لجستیکی باید گفت که هرگونه حمایت ارائه شده به داعش چه از حیث منابع انسانی یا مالی یا فروش نفت و ... از طریق ترکیه و با همکاری با عربستانیها و قطریها صورت میگیرد و در واقع میتوان گفت که این گروه حیاط خلوتی برای داعش است و داعش نمیتواند باقی بماند چرا که خاستگاه مردمی در سوریه ندارد.
اسد افزود: تاکنون آنها چنین خاستگاهی نداشتند. داعش در کشور ما بسیار غریبه است اما آنها به دلیل ترس، سرکوب و کشتار توانستند برخی از مناطق را تحت تصرف خود درآورند اما قدرت آنها از ترکیه و با حمایت شخصی از سوی اردوغان و داوود اوغلو صورت میگیرد.
رییسجمهور سوریه در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا فهرستهایی در مورد طرفهایی که از داعش نفت را خریداری میکنند و اینکه چگونه تعاملات مالی در میان آنها صورت میگیرد؟ گفت: این مساله اساسا از طریق ترکیه صورت میگیرد. حال چه مربوط به دادن پول به آنها یا فروش نفت باشد این اموال از سوی قطر و عربستان و طبیعتا از سوی خود دولت ترکیه به دست آنها میرسد. انتقال نفت از سوریه به ترکیه صورت میگیرد چرا که بیشتر میدانهای نفتی در نزدیکی ترکیه و عراق قرار دارند. آنها نمیتوانند نفتشان را از طریق عراق بخرند چرا که خود دولت عراق با داعش مقابله میکند در حالیکه دولت ترکیه حامی این گروه است بنابراین تنها شاهرگ حیات داعش از طریق ترکیه شکل میگیرد.
رییسجمهور سوریه در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه سوریه و عربستان و همچنین سوریه و ترکیه روابط خوبی قبل از بحران داشتند و اینکه چه اتفاقی افتاد و به نظر میرسد که این دو کشور به صورت غافلگیرانه علیه سوریه یا علیه شخص رییسجمهور آن تغییر موضع دادند، تصریح کرد: علت این است که رییسجمهور کنونی ترکیه که در آن هنگام نخستوزیر ترکیه بود وابسته به اخوانالمسلمین است و زمانی که اخوانالمسلمین حکومت در تونس و سپس در لیبی و بعد از آن در مصر را تحت تصرف خود درآوردند اردوغان گمان کرد که میتواند امپراتوری عثمانی را در جهان عرب احیا کند اما نه با نام عثمانی بلکه با نام اسلامی. تنها مانع در مقابل وی نیز سوریه بود این علت تغییر موضع ترکیه است. وی همه چیز و همه طرحهایی را که برای بهبود روابط و تحقق آرامش برای مردم ما و ... تدوین کرده بودند، فراموش کرد و ایدئولوژی خود را فراتر از هر چیزی قرار داد. از نظر وی باید اخوانالمسلمین سوریه را تحت تصرف خود درمیآوردند. وی در آن هنگام میتوانست «امام» اخوانالمسلمین در منطقه باشد.
اسد در مورد عربستان سعودی نیز عنوان داشت: عربستان در هر حال یک نظام وهابی است و عربستان روابط صمیمانهای را با سوریه در پیش نگرفته بود به همین دلیل نمیتوانیم بگوییم که موضع آنها خوب بود و تغییر کرد. آنها کاملا با ترکیه فرق دارند. عربستان ترکیبی از دو ساختار آلسعود و نهاد وهابیت است و این مساله بیش از 200 سال پیش از خاندان حاکم کنونی و حتی پیش از اولین خاندان سعودی ادامه داشت بنابراین خاندان آلسعود آنچه را که وهابیت بخواهد، انجام خواهد داد.
وی در پاسخ به اینکه اگر داعش از بین برود آشتی با این دو کشور چگونه خواهد بود، عنوان داشت: ما به عنوان یک سیاستمدار و به عنوان نظام و دولت هدف اصلیمان تلاش به نفع ملت است و به همین دلیل به هرگونه پیشنهاد خوبی پاسخ مثبت خواهیم داد. اگر آن کشورها آماده توقف حمایتشان از تروریستها باشد ما مشکلی نداریم، مساله مربوط به زندگی گذشته نیست. ما به آینده چشم دوختهایم. ما باید برای رسیدن به این مساله تلاش کنیم پس از آن مردم و منافعشان و احساساتشان چگونگی روابط ما با آن کشورها را تعیین خواهد کرد. ما نمیتوانیم بگوییم که ما روابطی را با آنها برقرار نخواهیم کرد. در پایان ما ملتی داریم و مساله فقط مربوط به خود دولت نیست. در ترکیه بیش از 70 میلیون تن زندگی میکنند و تعدادی از آنها علیه اردوغان هستند. تعدادی از آنها میفهمند در سوریه چه رخ میدهد و درک میکنند که آتشی در سوریه وجود دارد که این آتش ترکیه را نیز بعدا خواهد سوزاند.
وی در پاسخ به اینکه آیا مردم سوریه برقراری روابط با این کشورها را خواهند پذیرفت چرا که تعداد زیادی از سوریها کشته و میلیونها تن زخمی شدند، عنوان داشت: احساسات مردم همچنان ملتهب است. مردم تعیین خواهند کرد که منافعشان چه خواهد بود و نسبت به همه چیز آگاه خواهند بود. طبیعتا نمیتوانید بگویید که تمامی سوریها مخالف این امر یا موافق آن هستند. مردم رویکردهای مختلفی دارند اما به نظر من زمانی که مردم احساس کنند که میتوانند آینده روشنی را ببینند میتوانند آنچه که رخ داده است را فراموش کنند.
بشار اسد در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا طرح اساسی یا دیدگاه گستردهای پیرامون آینده سوریه دارد؟ و اینکه میخواهد سوریه را از پس از بحران به چه شکلی ببیند و در مورد نقشش در آینده سوریه تصریح کرد: در هنگام صحبت از مرحله پس از بحران باید نظام سیاسی را که خواهان آن هستیم، معرفی کنیم، این مهمترین مساله است اما این مساله مربوط به تروریسم نیست. مساله تروریسم چه بسا مربوط به عوامل مختلفی باشد که برخی از آنها داخلی و برخی خارجی هستند اما زمانی که بخواهید در مورد آینده سوریه صحبت کنید پیرامون نظام سیاسی به صورت اصلی حال چه به صورت پارلمانی، ریاست جمهوری، نیمه ریاست جمهوری، فدرالی، کنفدرالی و ... است. این مساله برای سوریها اهمیت بیشتری دارد اما مساله مهمتر برای سوریها و خود من این است که قانون اساسی، نظام و کشور به صورت کلی سکولاریسم باشند. سکولاریسم علیه دین نیست، سکولاریسم آزادی ادیان است.
اسد در پاسخ به اینکه آیا در صورت برگزاری انتخابات در آینده نزدیک وی نیز در این انتخابات کاندیدا خواهد شد یا خیر؟ گفت: این حق من است اما بسیار زود است که بگویم که کاندیدا خواهم شد یا خیر. این مساله در گرو آن چیزی است که من در قبال مردم سوریه احساس میکنم. منظورم این است که آیا آنها من را میخواهند یا نه؟ و در این صورت من میپذیرم که کاندیدا شوم یا نه و اینگونه است که نمیتوانیم در مورد مسالهای صحبت کنیم که چه بسا در چند سال آتی رخ میدهد اما من اگر احساس کنم که باید کاندیدا شوم نخواهم گفت که کاندیدا نخواهم شد.
اسد در خصوص کنفرانس وین نیز عنوان داشت: کنفرانس وین برخی از عناوین کلی را طبیعتا تعیین کرد و این کنفرانس در پایان به برگزاری انتخابات و تدوین قانون اساسی جدید و ... اشاره کرد اما این مساله در نهایت مربوط به آن چیزی است که سوریها در مورد آن به توافق میرسند در نتیجه باید گفتوگویی وجود داشته باشد و به همین دلیل من در مسکو گفتم که ما آماده برگزاری کنفرانس مسکو 3 هستیم چرا که ما صرفنظر از آنچه که کنفرانس وین یا هر کنفرانس دیگری میگوید نیازمند گفتوگوییم. ما با روسیها در حال حاضر در تلاشیم تا گفتوگوی جدید میان سوریها صورت گیرد که چه بسا در مسکو باشد.
اسد در پاسخ به این سوال که آیا با ولادیمیر پوتین در مورد مشارکت دادن آمریکاییها در عملیات نظامی صحبت کرده است یا خیر؟ گفت: تمامی این امور پیش از آغاز عملیات و در آن هنگامی که پوتین بر عزم خود برای تشکیل ائتلاف ضد تروریسم خبر داد صورت گرفت به همین دلیل ما فکر کردیم که همگان در این ائتلاف شرکت داده شوند حتی کشورهایی که معتقدیم از تروریسم حمایت میکنند تا دست کم فرصتی را به آنها برای تغییر موضعشان بدهیم اما بیشتر آن کشورها تمایلی به مشارکت در این عملیات نداشتند چرا که ارادهای برای مبارزه با تروریسم ندارند.
وی در مورد میزان ضرری که به اقتصاد سوریه وارد شده است، تصریح کرد: در واقع کشور ما به نحو بسیار بدی از این بحران تاثیر پذیرفت. ما از ضررهای میلیارد دلاری صحبت میکنیم. 10 درصد از مدارس و 30 درصد از بیمارستانهای دولتی تخریب شدهاند و قادر به خدمترسانی نیستند. مساله در مورد زیرساختها نیز در سوریه همینگونه است.
اسد در پاسخ به سوالی پیرامون ضررهای وارده به میراث فرهنگی سوریه نیز گفت: همانقدر که اینها، میراث متعلق به سوریه هستند اما در واقع یک میراث جهانی هستند. همین مساله در عراق پس از حمله آمریکا صورت گرفت. این چیزی است که در سوریه رخ داده و برخی از مکانهای درج شده در نام میراث جهانی تخریب شدند، اینها را نمیتوان ترمیم کرد و مشکل دیگر این است که برخی از آثار باستانی احتمالا به خارج از سوریه قاچاق شدهاند تا در بازارهای جهانی فروخته شوند اما خوشبختانه من بر این باورم که تمامی آنها در نزد یونسکو ثبت شدهاند. ما با همکاری تمامی کشورهای دوست و سازمانهای بینالمللی از جمله یونسکو برای بازپسگیری میراثمان تلاش خواهیم کرد.
اسد درخصوص عکس منتشر شده از "آیلان کردی" کودک غرق شده سوری در سواحل ترکیه، گفت: بله من این عکس را دیدم. ما تعداد دیگری از عکسهای دیگر را هم دیدهایم، در نتیجه نمیتوان تمام بحران را در یک عکس خلاصه کرد. ما در این بحران زندگی میکنیم و شاهد ریختن خونهایی هستیم که تروریستها روزانه دست به آن میزنند و به همین دلیل روزانه احساس اندوه میکنیم اما این عکس متاسفانه به روش هولناکی از سوی غرب به عنوان یک ابزار تبلیغاتی مورد استفاده قرار گرفت چرا که دو علت وجود دارد که آن پناهجویان را به خروج از سوریه وا داشت. برخی از آنها به دلیل تهدیدهای خطرناک تروریستها این کار را کردند و در نتیجه مناطقشان را رها کردند و برخی از آنها به مناطق تحت تصرف دولت آمدند و برخی از آنها از سوریه خارج شدند. دسته دیگر کسانی بودند که سوریه را به دلیل محاصره اعمال شده توسط غرب و نه به دلیل تروریسم و تاثیرات آن ترک کردند. محاصرهای که غرب اعمال کرده است پیامدهای خود را بر همه چیز به ویژه دو بخش آموزش و بهداشت و نیازهای اساسی زندگی روزانه گذاشته است. غرب زمانی که از این عکس به عنوان یک ابزار تبلیغاتی برای نشان دادن همدردی خود با مردم
سوریه استفاده میکند در واقع از معیارهای دوگانه استفاده میکند چرا که با یک دست به مردم سوریه غذا و با دست دیگر به آنها یک بمب میدهد و این چیزی است که در عالم واقع رخ میدهد چرا که آنها از تروریستها حمایت کردند و این مردم و آن کودک و کودکان بسیار دیگری به دلیل سیاستهای غرب در جهان رنج بردهاند و کشته شدهاند و این مساله در این منطقه و به صورت خاصی در سوریه صدق میکند.
اسد در پاسخ به این سوال که آیا احساس میکند که مرد قویتری نسبت به آنچه که پنچ سال قبل بود، شده است؟ گفت: زمانی که مردم سوریه قوی باشند من احساس میکنم که قویترین شخص به عنوان یک رییسجمهور یا یک مسئول هستم. این مساله مربوط به یک توانایی شخصی نیست بلکه مربوط به یک قدرت ملی است. زمانی که در مورد قدرت ملی صحبت میشود باید من را در این خصوص مرتبط به مردم سوریه سازید، ما رنجهای بسیاری کشیدیم و به عنوان سوریها چیزهای بسیاری از دست دادهایم اما در عین حال زمانی که به مناطق مختلف در سوریه بروید این عزم و اراده را خواهید دید. ما با تروریستهایی که میجنگیم که از بیش از 100 کشور جهان از جمله حتی چین و بیشتر کشورهای اروپایی و روسیه و کشورهای دیگر به سوریه آمدند. آنها از حمایتهایی از سوی قویترین کشورهای جهان از جمله آمریکا و از ثروتمندترین کشورها از جمله عربستان و قطر برخوردارند اما با این وجود نتوانستند سوریها را شکست دهند و به همین دلیل میتوانم بگویم که سوریها قوی هستند و قدرتشان در مقابله با تروریسم بیشتر میشود.
اسد در پاسخ به این سوال که وی در منصبش برای دوره بسیار طولانیتر از آنچه که دشمنان پیشبینی میکردند مانده است و اینکه چه چیزی باعث شد که به این اعتقاد دست یابد که این بحران را پشت سر خواهد گذاشت؟ گفت: این امر به این دلیل بود که من در وهله نخست به مردم سوریه ایمان دارم. ایمان دارم که به خاطر سرزمینم و به خاطر مردم سوریه و نه به خاطر خودم کار میکنم. غرب خواست اینگونه اوضاع را ترسیم کند که مشکل به دلیل رییسجمهوری است که میخواهد در قدرت باقی بماند و میخواهد مردمش را بکشد چرا که مردم میخواهند از دست وی رهایی یابند اما این مساله واقعیت ندارد. چگونه ممکن است در منصب باقی بمانی در حالیکه در مقابل تو تروریستهایی در داخل سوریه و حتی قویترین و ثروتمندترین کشورهای جهان قرار دارند اما علیرغم آن برای پنج سال پابرجا میماند؛ این مساله به این معناست که دست کم از حمایت بیش از نیمی از سوریها برخوردار هستیم. من در مورد اکثریت صحبت نمیکنم بلکه در مورد بیش از نیمی از سوریها صحبت میکنم. اینجا بحث در مورد یک شخص خارقالعاده نیست بلکه مساله یک انسان عادی است که از تایید و حمایت افکار عمومی برخوردار است. مشکل غرب این
است که مردم سوریه را نفهمیده است. آنها این منطقه را درک نمیکنند و به همین دلیل در حساب و کتابهایشان از آغاز اشتباه کردهاند. آنها گمان کردند این مساله ظرف هفتهها یا چند ماه ادامه پیدا میکند همانند آنچه که در تونس و مصر رخ داد اما آنها که شکست خوردهاند میخواهند مسئولیت را به گردن طرف دیگر بیندازند. آنها به دنبال سپر بلایی هستند و میخواهند بگویند که من علت این مساله بودم یا اینکه دلایل دیگری وجود دارد اما واقعیت این است که آنها اشتباه کردهاند.
اسد در پاسخ به این سوال که اگر به پنج سال قبل باز گردد آیا در صورت بودن فرصت به روش دیگری رفتار میکرد یا خیر؟ گفت: در واقع میتوان از استراتژیها و تاکتیکها صحبت کرد. در مورد استراتژیها من به دو مساله تکیه کردم اول اینکه ما از روز نخست برای مبارزه با تروریسم مصمم بودیم و هیچ موضع دیگری نداشتیم. ما خواهان مبارزه با تروریسم و دفاع از مردممان بودیم. مساله دوم برگزاری مذاکرات است. ما از روز نخست تمامی راهها را برای انواع گفتوگوها باز کردیم. برخی از طیفهای مخالفان این مساله را پذیرفتند و برخی قبول نکردند. این روش و استراتژی ما اشتباه نبود. ما بر این باوریم که باید به گشودن باب مذاکره و مبارزه با تروریسم ادامه دهیم و ما این استراتژی خود را تغییر نخواهیم داد اما مسائل مربوط به تاکتیکها قابل تغییر است چرا که هر انسانی هر روزه ممکن است اشتباه کند و آنچه که امروز درست است ممکن است فردا اشتباه باشد. به عنوان مثال ما مطمئن بودیم که بسیاری در سوریه به خاطر کشورشان عمل میکنند اما برای ما برملاء شد که آنها به نفع تروریستها کار میکنند و برخی از آنها به نفع کشورهای دیگر و در راستای اجرای برنامههای کشورهای
خارجی عمل میکنند و به همین دلیل اگر انسان مرتکب اشتباهی شود این اشتباهات مربوط به تاکتیکهاست.
اسد در پاسخ به آخرین سوال مبنی بر اینکه اگر این امکان برای وی وجود داشت آیا داشتن شغل به عنوان یک پزشک را ترجیح میداد یا اینکه میخواست رییسجمهور شود؟ گفت: زمانی که من پزشک بودم در بخش دولتی فعالیت میکردم اما هیچ مطب خصوصی نداشتم. من به عنوان رییسجمهور نیز در یک بخش دولتی اما در دامنه گستردهتر فعالیت میکنم در واقع فعالیت در بخش دولتی و کمک به تعداد بیشتری از سوریها برای من نسبت به انتخاب شغلی که با آن کار کنم اهمیت بیشتری دارد اما من معتقد نیستم که فعالیت به عنوان یک رییسجمهور یک شغل است. ریاستجمهوری یک خدمت عمومی است و به این ترتیب جواب من نه خواهد بود. من در حال حاضر زمانی که کمکی به قشر بسیار گستردهتری از جامعه سوریه در مقایسه با خدمت به عنوان یک طبیب در یک بخش ارائه بدهم لذت بیشتری میبرم.