زمان تجديدنظر فرانسه فرا رسيده؟
فرانسه همواره روابط خوبي با جهان عرب و در راس آن عربستان سعودي داشته است اما به نظر، سوريه كنوني مطلوب پاريس نبوده چرا كه مطابق سياستهاي فرانسه رفتار نكرده است.
کد خبر :
464303
آرمان: فرانسه همواره روابط خوبي با جهان عرب و در راس آن عربستان سعودي داشته است اما به نظر، سوريه كنوني مطلوب پاريس نبوده چرا كه مطابق سياستهاي فرانسه رفتار نكرده است. پس از تحولات چهار سال گذشته، فرانسه احساس كرد كه سوريه درگير بحران در مقابل جريان تروريسم و افراطگرايي مقاومت ورزيده است. در قطببنديهاي سياسي تحولات سوريه، برخي كشورها مانند تركيه، عربستان و تعدادي از كشورهاي حوزه خليج فارس در حقيقت از جريان تروريستي حمايت به عمل آورده و ميآورند. فرانسه نيز در اين قطببندي و دستهبندي سياسي به جهت منافعي كه در این کشورها داشت، تصور ميکرد منافع حداكثري خود را در اين قطببندي سياسي و در فضاي حمايت از افراطگرايي ميتواند تامين كند. از همين رهگذر پاريس تلاش مضاعفي کرد تا نهتنها در مقابل افراط و خشونتگرايي مقابله نکند بلكه بخش و جناحي از اين جريان تروريستی را هم مورد حمايت قرار دهد. از آنجا كه مرزبندي ميان جريانهاي تروريستي بسيار به هم نزديك بوده و قابل تفكيك نيستند؛ علاوه بر اينكه فرانسه بخشي از جريانات تروريستي را به عنوان ارتش جبهه ملي مورد حمايت مستقيم قرار خود ميداد، بالطبع به نوعي وارد ماجرا و
فضايي میشد كه در كنار حاميان اصلي تروريسم در منطقه از جمله عربستان، امارات و قطر به حمایت از داعش نيز بپردازد. از سويي اروپا و غرب پيوسته گمان و تحليلشان از جريانات سوريه بر اين بود که با توجه به اين روند احتمال سقوط دولت بشار اسد و فراهم كردن بستري تازه براي حاكميت سوريه امكانپذير است اما عملا تحولات به گونهاي رقم خورد كه دولتهاي اروپايي و از جمله فرانسه به اين مساله پي بردند كه راهكار سوريه كوبيدن بر طبل جنگ، خشونت و افراطگرايي نيست غافل از اینکه غرب هنگامي به اين مساله پي برد كه به نظر اندكي دير و پاريس فضاي سياسي را در منطقه از دست داده است. از اين رو غرب در فرمولبندي جديد خود به اين مساله تن داد كه طي مذاكراتی همهجانبه كشورهايي چون جمهوري اسلامي ايران، عراق و لبنان نيز در مذاكرا ت سوريه مشاركت داشته باشند. بنابراین به نظر ميرسد كه در شرايط كنوني فرانسه نهتنها به اهداف و خواستههاي پيشين خويش و به علاوه كشورهاي متحدش جامه عمل نپوشانده است؛ بلكه فرصت را در فضاي سياسي منطقه هم از كف داده و اكنون وضعيت جاري در سوريه و منطقه تحت حمايتهاي مستقيم و غيرمستقيم برخي كشورها مانند فرانسه طوری شده که
امروز همانطور كه مشاهده ميشود جغرافياي نفوذ خشونتگرايي و عمليات تروريستي از بخشهايي از منطقه به تدريج به داخل و مركز اروپا كشيده شده و اين مساله به منزله يك علامت و پيام روشن است كه فرانسه در سياستهاي منطقهاي خود يك بازنگري انجام دهد. اگر غرب بهراستي مصمم بر مبارزه با تروريسم است؛ چرا همچنان عملياتهای جريان تروريستي در كشورهاي منطقه و همچنين خاورميانه برقرار است؟ به راستي روشن است كه برخي كشورها از منظر مالي و تسليحاتي به اين جريان خطرناك ياري ميرسانند، سرويسهاي امنيتي كشورهاي غربي از جمله ايالات متحده، فرانسه و همچنين ساير كشورها به خوبي ميدانند اگر عزم كافي جهت خشكاندن ريشه تروريسم وجود داشته باشد نخستين اقدام آنها بايد رويگرداني رسمي از جريانهاي افراطي نظیر داعش و ساير گروههاي تروريستي در منطقه باشد، سپس كنشگران و بازيگران سياسي باید به يك مصالحه و مذاكره دستهجمعي تن دهند. همچنین روشن است ريشههاي تروريسم مرز و جغرافيا نميشناسد و يك تهديد جهاني شمرده ميشود. بنابراين بايد كنشگران سياسي در منطقه و عرصه بينالملل چالش تررويسم را مورد توجه سياسي خود قرار دهند تا بتوانند با توجه به فضايي كه
در مذاكرات وين ايجاد شده به راههايي دست پيدا كنند كه هدف نخست آنها در كشورهايي مانند سوريه مبارزه با تروريسم باشد. امروز تضاد اصلي، دولت بشار اسد نیست و آنچه صلح منطقهاي و بينالمللي را مورد تهديد قرار ميدهد افراط، فرقهگرايي و تروريسم است. وسعت و گستردگي تروريسم بهتدريج به مثابه دريايي ميشود كه اكنون مركز و جغرافياي عمليات خود را از منطقه خارج ساخته و به فرانسه برده است و گمان ميرود با اين شرايط تروريسم اهداف جنايتكارانه ديگري هم در اروپا در سر بپروراند. بر اين اساس حوادثي كه در فرانسه به وقوع پيوست اسفناك بوده و از سويي محكوميت اين اتفاق حزنانگيز بهشدت احساس ميشود. اين مساله ميتواند منجر به ايجاد درس مجددي جهت بازنگري دولتهاي غربي در سياستهاي گذشته خويش نسبت به مبارزه با تروریسم، شرايط كنوني سوريه و به عبارتي بحران سياسي اين كشور شود. در نهايت تعديل سياستها ميتواند به راهكاري صلحآميز جهت حل و فصل بحران سوريه منتهي شود. اگر غرب و ساير بازيگران ريشه تروريسم را در مرزها بخشكانند، ارسال امكانات تسليحاتي و مالي از سوي اين كشورها به تروريستها قطع شده، از آنها نفت خريداري نشود و مرزي در اختيار
آنها قرار نگيرد، بهطور يقين راهي براي ادامه اين جنايتها باقي نخواهد ماند.