آینده انتفاضه قدس
کد خبر :
459730
مرکز اطلاع رسانی فلسطین:
تهیه و تنظیم: مرکز مطالعاتی و پژوهشی الزیتونه
چکیده
صرف نظر از نام هایی که بر حوادث جاری در فلسطین اطلاق می شود (خیزش، انتفاضه یا تحرک مردمی) ؛ این نکته ثابت شده که ملت فلسطین ـ بر خلاف رهبران و مقامات تشکیلات خودگردان که همچنان گرفتار عجز و ناتوانی می باشد، امروز بپا خاسته است تا پیامی را با این مضمون به اشغالگران بدهد که مسجد الاقصی خط قرمزی است که عبور از آن امکان پذیر نمی باشد. به دیگر سخن، ملت فلسطین با خیزش خود اعلام کرد که به سادگی از کنار اقدامات تحریک آمیز رژیم صهیونیستی و حملات مکرر این رژیم به مسجد الاقصی نمی گذرد. جوانان فلسطینی نیز بپا خاستند تا از سرزمین و اماکن مقدس خود دفاع کنند.
برای وضعیت کنونی که در آن، شاهد درگیری بین جوانان بی گناه فلسطینی و نیروهای اشغالگر مجهز به سلاح هستیم، سه سناریو را می توان سه سناریو را متصور شد که هر کدام شانس خود را برای تحقق دارند. سناریوی اول، محاصره انتفاضه و خاموش کردن آتش آن از طریق همکاری امنیتی میان اشغالگران صهیونیستی و تشکیلات خودگردان در رام الله ـ در مقابل اعطای برخی امتیازات حاشیه ای به مسئولان رام الله ـ می باشد.
سناریوی دوم، در جا زدن انتفاضه است به دیگر سخن، خیزش های مردمی گاهی شدت می گیرد و گاهی از شدت آن کاسته می شود بدون آنکه به یک انتفاضه حقیقی و گسترده مبدل گردد که دلیل آن نیز وجود عوامل متناقض است. سناریوی سوم، گسترش دامنه درگیری ها است به گونه ای که شکل یک انتفاضه را به خود بگیرد که البته احتمال وقوع این سناریو در سایه تضمین استمرار فعالیت ها، بالا رفتن روند حملات، چارچوب بخشی به فعالیت های انتفاضه از طریق یک رهبری تاثیرگذار میدانی و تعیین یک برنامه سیاسی روشن برای این خیزش بالاتر است.
مقدمه
برخی ها این پرسش را از خود می پرسند که چه چیزی جوانان فلسطینی را واداشت تا بدون هیچ گونه دستوری از سوی رهبران گروه های فلسطینی، برای متوقف کردن خطری که متوجه مسجد الاقصی است، دست به کار شوند و برای مقابله با اشغالگران صهیونیست بپاخیزند تا به این ترتیب، مانع از یهودی سازی مسجد الاقصی یا تقسیم این مسجد شوند و اجازه ندهند آن بلایی که سر مسجد ابراهیمی آمد، بر سر حرم قدسی بیاید.
برخی ها بر این باورند که احتمالا یاس و سرخوردگی، دلیل خیزش جوانان بوده است ؛ ولی حوادث انتفاضه کنونی ثابت کرد که بیشتر جوانان شرکت کننده در درگیری ها با اشغالگران، افرادی گرفتار افسردگی یا ناامید نسبت به زندگی نیستند ؛ بلکه بیشتر آنان را جوانانی آگاه و تحصیلکرده تشکیل می دهند که تصمیم خود برای مبارزه را با آگاهی و اراده اتخاذ می کنند و انتفاضه نیز با محوریت جوانان و افراد عادی جامعه در حال گسترش است. به عنوان نمونه، دالیا نصار فلسطینی که رگ و ریشه ای مسیحی دارد، از اولین کسانی بود که برای مقابله با اشغالگران وارد عمل شد. او جوانی بود که تحصیلات تکمیلی خود را در رشته روان شناسی اجتماعی انجام داد و با وجود آنکه گلوله اشغالگران در نزدیکی قلبش اصابت کرد و آسیب دید، همچنان بر مقابله با اشغالگران اصرار و پافشاری می ورزید.
دلایل و زمینه های آغاز حوادث جاری:
شهرک سازی و حملات مکرر صهیونیست ها به مسجد الاقصی: در سال های ظهور انقلاب های عربی، مسئله فلسطین از محور توجه جهان عرب خارج شد ؛ زیرا ملت های عربی مشغول انقلاب و موج های ضد انقلاب بودند. رژیم صهیونیستی از این شرایط برای تسریع در روند یهودی سازی کرانه باختری و به طور ویژه قدس استفاده کرد تا جایی که فعالیت های شهرک سازی در کرانه باختری علی الخصوص بیت المقدس در سال 2014 ـ در مقایسه با گذشته ـ رشدی چهل درصدی را تجربه کرد. ضمنا تعداد مجوزهایی که نتانیاهو در زمان دولت سوم خود برای شهرک سازی در قدس صادر کرد، خیلی بیشتر از تعداد مجوزهایی بود که در دومین دولت خویش صادر نمود به گونه ای که این رقم از 3699 مورد در زمان دولت دوم، به 4255 مورد در دوره دولت سوم رسید.
در جمع بندی باید گفت که این افزایش روند شهرک سازی، دلالت بر آن دارد که اشغالگران صهیونیست به شکل جدی در صدد تغییر هویت شهر قدس و بسترسازی برای اجرای طرح احداث معبد کذایی سلیمان بوده و هستند که تازه ترین و خطرناک ترین بازتاب های این تصمیم را می توان در تلاش هایی یافت که برای تقسیم زمانی مسجد الاقصی میان مسلمانان و یهودیان صورت گرفت تا جایی که شمار شهرک نشینانی که حرمت مسجد الاقصی را زیر پا گذاردند، از 8528 نفر در سال 2013 به 10926 نفر در سال 2014 رسید.
درگیری میان شهرک نشینان و مدافعان حرم قدسی گسترش یافت و اوج آن مربوط به زمانی بود که اوری اریئل در سپتامبر 2015 مبادرت به هتک حرمت مسجد الاقصی نمود. او همان کسی است که در سال 2013 خواستار احداث معبد کذایی سلیمان ـ البته بعد از تخریب اماکن مقدس موجود در مسجد الاقصی ـ شد. «زیپی حوطبولی»، معاون وزیر خارجه رژیم اشغالگر قدس نیز اظهار داشت که آرزویش، دیدن پرچم برافراشته شده «اسرائیل» بر فراز مسجد الاقصی است. با وجود آنکه رژیم صهیونیستی این اظهار نظر معاون وزیر خارجه خود را موضع شخصی وی دانسته بود ؛ ولی به حکم موقعیت سیاسی که این چهره از آن برخوردار است، این موضعگیری ـ به نوعی ـ بیانگر خواست دستگاه های سیاسی رژیم صهیونیستی است.
بحران رهبری و رسیدن قطار سازش مسالمت آمیز به ایستگاه بن بست: در شرایط کنونی که بیش از دو دهه تلاش برای دست یابی به سازش مسالمت آمیز نهایی به شکست انجامیده و اشغالگران صهیونیستی نیز مشغول ایجاد تغییر در وضعیت جغرافیایی و بافت جمعیتی کرانه باختری هستند و بستر را برای نابودی رویای تشکیل کشور فلسطینی فراهم می کنند، آحاد ملت فلسطین می دانند که رهبران تشکیلات خودگردان و سازمان آزادیبخش توان تحقق مطالبات و خواسته های شان را ندارند. در نظرسنجی که توسط مرکز پژوهش های سیاسی و آماری فلسطین انجام گرفته، مشخص شده است که نزدیک به دو سوم فلسطینیان یعنی 65 درصد، از ابومازن که در طول ده سال گذشته منصب ریاست تشکیلات خودگردان را در اختیار داشته است، درخواست استعفا نموده اند تا جایی که میزان رضایتمندی از عملکرد وی در منصب ریاست تشکیلات خودگردان از 44 درصد در سه ماه گذشته به 38 درصد رسیده است. ضمنا جنبش فتح نیز با بحران داخلی دست به گریبان می باشد و به گفته ناظران، ارتباط میان رهبران و اعضای فتح نیز تقریبا گل آلود می باشد و این موضوعی است که برخی ناظران در تفسیر آن می گویند اختلافات میان رهبران و اعضا، دلیل اصلی تعویق زمان
برگزاری هفتمین کنگره جنبش فتح شده است. در واقع، تصمیم گیرندگان بیم آن را داشتند تا شکاف سازمانی در داخل و خارج عمق بیشتری به خود بگیرد.
محاصره مقاومت و متوقف کردن فعالیت های آن: بر خلاف روند سازش، مقاومت نشان داد که اگر حمایت عربی و اسلامی لازم از آن صورت گیرد و امکانات مورد نیاز و حمایت ملی برایش فراهم گردد، توان مقابله با اشغالگران را دارد که بازتاب این کارایی را می توان در عملکرد مقاومت در نبرد تابستان سال 2014 در غزه یافت، نبردی که گروه های مبارز عنوان «العصف المأکول» را برای آن به کار می برند.
با وجود تمامی آنچه گذشت، تغییرات صورت گرفته در مصر (بعد از کودتای نظامی)، تشدید اقدامات قاهره علیه مقاومت فلسطین، تداوم اقدام تشکیلات خودگردان در فشردن گلوی مقاومت و ادامه روند همکاری امنیتی این نهاد با رژیم صهیونیستی در کرانه باختری باعث شده است تا چوب در مسیر حرکت چرخ های مقاومت گذارده شود.
بر اساس گزارشی که توسط کمیته متشکل از خانواده های بازداشت شدگان کرانه باختری تدوین شده، دستگاه های امنیتی تشکیلات خودگردان در ماه سپتامبر گذشته 82 نفر را بازداشت کردند که 52 نفر آنان را آزادگانی تشکیل می دادند که از زندان های رژیم اشغالگر قدس رها شده بودند. در واقع، نهادهای امنیتی تحت فرمان ابومازن همزمان با شدت گرفتن موج انتفاضه، به روند احضار و بازداشت جوانان فلسطینی و تمامی کسانی که مردم را دعوت به انتفاضه می کنند، ادامه می دهند.
تمامی عوامل فوق الذکر دست به دست هم داد تا به نوعی، فعالیت های مقاومت کاملا متوقف شود و از این رو، حرکت به سمت استفاده از انتفاضه ای ملی، به تنها گزینه فلسطینیان برای مقابله با اشغالگران صهیونیست مبدل گردد.
عوامل موثر در روند انتفاضه:
ـ تداوم: پر واضح است جوانانی که انتفاضه قدس را آغاز کردند، بیشترین نقش را در تعیین روند انتفاضه دارند ؛ زیرا فرآیند مقابله با اشغالگران در صورت شدت گرفتن و عبور از موانعی که در مقابل تداوم و گسترش آن وجود دارد، می تواند مهم ترین عامل را در پیشرفت انتفاضه و تبدیل آن به یک خیزش فراگیر ملی ایفا کند، خیزشی که به مرزهای کرانه باختری و نوار غزه محدود نمی شود و احتمالا امواج آن به اراضی اشغالی 48 نیز می رسد.
روشن است که فلسطینیان ساکن اراضی اشغالی 48 انگیزه کمتری نسبت به برادران خود برای مقابله با اشغالگران صهیونیستی ندارند. پیش بینی ها نشان از آن دارد که هشتاد درصد از حملات انجام گرفته علیه نیروهای اشغالگر صهیونیستی و شهرک نشینان یهودی از شرق قدس (به عنوان بخشی از اراضی اشغالی) بوده است و علاوه بر آن، عملیاتی که در تاریخ 19/10/2015 در نقب انجام گرفت نیز تاکیدی بر همین موضوع بود. در همین راستا، برخی متخصصان بر این باورند که انجام عملیات برای فلسطینیان ساکن اراضی اشغالی 48 بسیار آسان تر از دیگران است ؛ زیرا برخورداری آنها از مدارک شناسایی «اسرائیلی»، این اجازه را به آنان می دهد تا به راحتی در مناطق مختلف اشغالی رفت و آمد کنند و اهداف مورد نظر خود را انتخاب نمایند ؛ ولی شکل مشارکت آنها در انتفاضه و بازتاب این مشارکت به مطالعه ای همراه با صبر و حوصله نیاز دارد.
ـ ساماندهی انتفاضه: بر اساس آنچه گذشت، انتقال از مرحله حملات خودجوش به مرحله اقدامات هدفمند و از پیش برنامه ریزی شده امری ضروری تلقی می گردد یعنی این اقدامات باید با نظارت یک فرماندهی فعال و یک برنامه سیاسی انجام بپذیرد تا اینکه خسارت سنگینی تری را به دشمن وارد کند و بهای سنگینی را برایش به دنبال داشته باشد. شاید برای تحقق این هدف لازم باشد که یک رهبری میدانی و غیر علنی (مخفیانه) برای انتفاضه شکل گیرد. در اینجا اشاره به این نکته ضروری است که تمام گروه های فلسطینی باید دست از منافع تنگ نظرانه بردارند و در راستای آرمان های توده مردم حرکت کنند. آنها باید در اندیشه ترسیم اهداف مرحله ای باشند، اهدافی که متناسب با تشدید انتفاضه، فداکاری های ملت فلسطین و آرمان های این ملت باشد. این هدفگذاری، حداقل باید با توقف روند پروژه های تقسیم زمانی و مکانی مسجد الاقصی و مقابله با یهودی سازی قدس شروع شود و سپس بیرون راندن اشغالگران و شهرک نشینان را شامل شود. گروه های فلسطینی باید در صدد ایجاد یک سامانه یکپارچه رسانه ای باشند که در جهت بسیج مردم، مقابله با ابزارهای منحرف کننده و ضد تبلیغات دشمن بکوشند.
ـ دستگاه های امنیتی تشکیلات خودگردان: خطرناک ترین تهدیدی که احتمالا انتفاضه در برابر خود دارد، آن است که دستگاه های امنیتی تشکیلات خودگردان به سرکوب تحرکات مردمی در مناطق مختلف کرانه باختری که تحت کنترلش می باشد، مبادرت ورزد و به توافقات امنیتی و سیاسی اش با رژیم صهیونیستی عمل کند. از سوی دیگر، دستگاه های امنیتی همچنان و تا این لحظه موضوع همکاری با اشغالگران صهیونیستی را در دستور کار دارند.
نکته شایان توجه آنکه بعد از عملیات ابتدای ماه اکتبر که در نزدیکی شهرک صهیونیست نشین ایتمار انجام گرفت و گفته می شد که مجری آن یک گروه منتسب به جنبش حماس بوده است، دستگاه های امنیتی یکی از افراد گروه مذکور را که در هنگام اجرای عملیات زخمی شده بود، مورد بازجویی قرار دادند و چند ساعتی از این بازجویی نگذشته بود که نیروهای اشغالگر صهیونیستی فرد آسیب دیده مذکور را به همراه دیگر افراد گروه بازداشت کردند که این موضوع باعث شد تا انگشتان اتهام به سمت دستگاه های امنیتی دراز شود. ضمنا ابومازن در تاریخ 5 اکتبر دستوری را برای فرماندهان دستگاه های امنیتی صادر کرد و از آنها خواست تا جلوی هر گونه اقدامی (فعالیت های مبارزاتی) که فرصت را برای اجرای طرح های رژیم صهیونیستی جهت تشدید اوضاع و کشاندن فلسطینیان به سمت میدان خشونت را فراهم می آورد، بگیرند. ضمنا رهبران تشکیلات خودگردان در تماس با احزاب و گروه های فلسطینی در اراضی اشغالی 48، خواستار برقراری آرامش شدند.
ـ نظامی سازی یا حفظ بعد مسالمت آمیز انتفاضه: بحث هایی در میان نخبگان فلسطینی در مورد شکل انتفاضه در جریان است، اینکه انتفاضه شکلی نظامی به خود بگیرد یا ساختاری مسالمت آمیز داشته باشد؟ سوالی که در اینجا پیش می آید در مورد مرزهای میان نظامی بودن انتفاضه و مسالمت آمیز بودن آن است. آیا پرتاب سنگ و کوکتل مولوتوف، نظامی سازی انتفاضه است؟ آیا استفاده از سلاح سرد، نظامی سازی انتفاضه است؟ این رهبران فعال انتفاضه هستند که می توانند در مورد توسعه انتفاضه و تعیین شکل آن تصمیم بگیرند، تصمیمی که در راستای خدمت به تداوم روند این خیزش مردمی و عملی کردن اهداف آن باشند.
ـ حمایت عربی و اسلامی: در اینکه تعامل با مسئله فلسطین در دو سطح ملی و دولتی ـ در جهان عرب و اسلام ـ تفاوت روشنی با هم دارند، هیچ اختلاف نظری وجود ندارد. در حالی که می بینیم توده های مردم در جهان عرب ـ و لو به شکل ضعیف ـ با انتفاضه در تعامل هستند ؛ ولی این تعامل هر چند اندک، بیش از توجه دستگاه های دولتی با انتفاضه است. در سوی دیگر و در جهان اسلام، شاهد تعامل گسترده و رو به رشد مردمی با انتفاضه هستیم. اشاره به این نکته ضروری است که باید حمایت لازم از انتفاضه صورت گیرد و کاستی هایی که به خاطر بروز بحران در کشورهای عربی مصر، سوریه و غیره، در روند حمایت از انتفاضه صورت گرفته است، رفع شود. ضمنا باید همبستگی میان گروه های مقاومت با گروه های اسلامگرای حامی ملت فلسطین بر اساس قطب نمایی به نام فلسطین باشد.
ـ واکنش رژیم صهیونیستی: کابینه امنیتی رژیم صهیونیستی مصوباتی را در 5 اکتبر صادر کرد تا به نوعی، شرایط را به سمت تداوم درگیری سوق دهد. کابینه این رژیم به پلیس اجازه داد تا قانون منع آمد و شد را اعمال نماید. از جمله مصوبات کابینه صهیونیستی می توان به تخریب خانه های مجریان عملیات، مصادره املاک و مستغلات آنها و لغو تابعیت «اسرائیلی» شان اشاره کرد. مقامات صهیونیستی همچنین شهرک نشینان را تشویق کردند تا سلاح به همراه داشته باشند.
روزنامه صهیونیستی «هاآرتص» به نقل از یکی از مسئولان وزارت امنیت داخلی رژیم اشغالگر قدس اعلام کرد که در طول دو هفته، شمار درخواست ها برای صدور مجوز حمل سلاح از 150 درخواست در روز به هشت هزار مورد ـ در طول دو هفته اخیر ـ رسید به ویژه بعد از آنکه «گلعاد اردان»، وزیر امنیت داخلی این رژیم مصوبه ای را صادر و طی آن، دستور کاهش محدودیت ها برای دست یابی به مجوز حمل سلاح را صادر نمود. از این رو، باید گفت که برخورد افراط گرایانه و تندروی های اشغالگران در برخورد با شرایط موجود، باعث برافروخته شدن آتش خشم ملت می شود و بر شدت انتفاضه تاثیر می گذارد.
از سوی دیگر، درک دولت صهیونیستی از خطر تشدید انتفاضه، منجر به اتخاذ برخی تدابیر جهت کاستن از تنش موجود و فروکشاندن شعله انتفاضه شده است که از جمله این تدابیر می توان به باز کردن درهای مسجد الاقصی به روی تمامی افراد (بدون اعمال محدودیت سنی) در روز جمعه 23/10/2015 اشاره کرد. از دیگر اقدامات، می توان به توافقاتی اشاره نمود که رژیم صهیونیستی با اردن در مورد مسجد الاقصی انجام داده است.
ـ دیپلماسی آمریکا و توافقات اردنی صهیونیستی در مورد مسجد الاقصی: در پی بروز حوادث اخیر در کرانه باختری، وزیر خارجه آمریکا به سرعت تحرکات دیپلماتیک خود را آغاز کرد. وی در امان با مقامات اردنی و رئیس تشکیلات خودگردان دیدار کرد و پس از آن به دیدار بنیامین نتانیاهو رفت. انجام این ملاقات ها با خود انجام برخی توافقات در مورد مسجد الاقصی را به دنبال داشت. از جمله این توافقات، می توان به حفظ وضعیت موجود در مسجد الاقصی اشاره کرد یعنی اینکه مسلمانان نمازها و مراسم های دینی خود را در حرم قدسی انجام می دهند و غیر مسلمانان تنها اجازه دیدن کردن از این مکان را دارند. ضمنا برخی دوربین ها جهت نظارت بر اوضاع در مسجد الاقصی نصب می گردد. رژیم صهیونیستی نیز به نقش اردن در خصوص نظارت بر مسجد الاقصی ـ البته بر اساس مفاد معاهده صلح به امضا رسیده میان طرفین ـ احترام می گذارد.
با وجود آنکه توافقات فوق الذکر، باعث تقویت سیطره اشغالگران بر مسجد الاقصی می گردد ؛ ولی به هر حال، کاهش محدودیت های اعمال شده در مورد مسجد الاقصی و نیز جلوگیری از ورود شهرک نشینان به حرم قدسی شاید تاثیر خود را بر روند و فرآیند انتفاضه بگذارد.
سناریوها
سناریوی یک: خفه کردن انتفاضه در نطفه: اشاره به این نکته در اینجا ضروری است که امکان تحقق سناریوی اول ـ بدون همکاری دستگاه های امنیتی تشکیلات خودگردان در کرانه باختری ـ کم است و چیزی که باعث تقویت این گزینه می گردد، احیای دوباره و اورژانسی مذاکرات فلسطینی صهیونیستی است. این احتمال وجود دارد که صهیونیست ها برخی امتیازهای حاشیه ای همچون آزادی برخی اسرا را به تشکیلات خودگردان بدهد و چک اجازه گسترش حاکمیت امنیتی در مناطق تماس مستقیم فلسطینیان با صهیونیست ها را در وجه نهاد مذکور صادر نماید تا به این ترتیب، درگیری ها فلسطینی ـ فلسطینی شود.
سناریوی دوم: در جا زدن در روند خیزش ها: این سناریو وقتی روی می دهد که گروه های مقاومت در هدایت مسیر انتفاضه و گسترش آن ناکام بمانند تا به این ترتیب، انتفاضه به یک خیزش ملی با محدودیت زمانی و دامنه گسترشی اندک مبدل گردد. سناریوی دوم وقتی تحقق می یابد که انتفاضه فاقد یک راهبرد روشن و یک رهبری آگاه باشد، رهبری که حمایت از انتفاضه را عهده دار گردد و پشتیبانی جهان عرب و اسلام را برایش تامین نماید. از این رو، حرکت مردم در مسیر تعامل با انتفاضه، دچار صعود و هبوط خواهد بود.
سناریوی سوم: گسترش دامنه درگیری با دشمن: چیزی که باعث تقویت این سناریو می شود، بالا رفتن حجم و تنوع حملات به دشمن است. برای تحقق این سناریو، باید گروه های فلسطینی به این درک برسند که انتفاضه بهترین راه برای خروج از بن بست موجود است. چالش بزرگی که در مسیر تحقق گزینه سوم وجود دارد، توان گسترش دامنه درگیری ها و مبارزات با دشمن است به گونه ای که تمام مناطق کرانه باختری را در بر گیرد. ضمنا باید دستگاه های امنیتی تشکیلات خودگردان در کار انجام شده قرار گیرند به گونه ای که نتوانند هیچ اقدامی در زمینه سرکوب انتفاضه پیش ببرند و (خواسته یا ناخواسته) در درگیری میان فلسطینیان و نیروهای اشغالگر جانب بی طرفی را بگیرند.
به طور کل، نمی توان هیچ کدام از سناریوها را بر دیگری ترجیح داد ؛ زیرا تا این لحظه، هر کدام از شانسی برابر برای تحقق برخوردار هستند ؛ ولی قدرتی که انتفاضه در زمینه پایداری، تداوم و گسترش دارد، احتمال وقوع سناریوی سوم را افزایش می دهد.
توصیه ها و پیشنهادها
ـ باید یک سیستم فرماندهی میدانی تشکیل شود که تمامی طیف های ملت فلسطین از جمله افراد مستقل و گروه های وابسته به جوانان را در خود جای دهد.
ـ باید یک برنامه سیاسی ترسیم گردد که در آن، اهداف و مطالبات آنی فلسطینیان همچون جلوگیری از ورود شهرک نشینان به مسجد الاقصی، توقف روند شهرک سازی، پایان روند احداث ایست های بازرسی در کرانه باختری، تشدید تلاش ها برای پایان دادن به محاصره نوار غزه، آزادی اسرا و نهادینه کردن یک پروژه آزادیبخش پایدار لحاظ گردد.
ـ باید منافع تنگ نظرانه حزبی را کنار گذاشت و برای حمایت از انتفاضه، جلوگیری از مصادره آن و نیز ممانعت از سوار شدن افراد بر امواج این خیزش مردمی برای بازگشت دوباره به میز مذاکرات وارد عمل شد.
ـ باید در جهت جلب حمایت ملی و دولتی جهان عرب و اسلام از انتفاضه کوشید.
ـ فعال سازی بخش جلب حمایت های مردمی خارجی چه در عرصه جمع آوری کمک ها و چه در عرصه برگزاری راهپیمایی ها و فعالیت های مختلف در کشورهای عربی، اسلامی و غربی