آیا مرادخانی یک جنجال جدید درست کرد؟
پخش فیلمی از تکخوانی یک خانم در اپرای عاشورا با اعتراض جدی رسانهها همراه بوده است. منتقدان تحریر زنانه در اجرای اثری با توجیه هنر عاشورایی را بیاحترامی به دستگاه اهلبیت(ع) برمیشمارند.
کد خبر :
456068
تسنیم: موضوع تکخوانی زن در موسیقی یکی از موضوعاتی است که به مراتب بسیار پیچیدهتر از ماجرای کشدار تشخیص موسیقی حرام و حلال همواره در طول تاریخ جمهوری اسلامی طرح شده است. تعداد کمی از علما و فقها همچون رهبر معظم انقلاب اسلامی در حوزه فقه فردی حکم صریح به حرام بودن تکخوانی زنان نداده اما برای آن قیود و مشخصات دقیقی طرح کردند که براساس آنها تشخیص اینکه اشکال شرعی متوجه آن نمونه هست یا نه را به خود مکلف سپردهاند. به دلیل تعدد قضاوتها و فتواها، تکثر اظهارنظرها در رسانهها هم وجود دارد یا به تعبیری دو صفآرایی جدی که پایانی به این سادگی ها نخواهد داشت در میان رسانههای ایرانی وجود دارد. اما در حوزه فقه حکومتی ماجرا کاملاً متفاوت است و تکلیف ماجرا تا حد بسیار زیادی روشن است. دولتها مجاز نیستند که ترویجدهنده این مسأله باشند. از اینجا به بعد مواجهه مرسوم رسانهها درباره این مسأله هم به شکلی دیگر ادامه پیدا میکند. آنانی که سر مخالفخوانی با سیاستهای حکومتی دارند، بعضاً به حاشیهسازی درباره این ماجرا ادامه میدهند و بالتبع رسانههای طرفدار تجویز «فقه حکومتی» در برابر آنان به تولید محتوا و مطلب میپردازند.
علی مرادخانی، معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی که سالهای سال است در حوزه موسیقی، اقتصاد موسیقی و ... فعالیت میکند بیشتر از هر فرد دیگری با این مطالب آشناست. اما یک سبک ماجرا برای چندمین بار است که اتفاق میافتد. در جدیدترین نمونه خبر تکخوانی یک خانم در اپرای عاشورا با حساسیت جدی رسانهها مواجه شده است. صاحبنظران بر اساس فیلم منتشر شده از این کنسرت این اجرا را بیاحترامی به عاشورا برشمرده و هرچند آنانی که به جهت نظر مرجع تقلید خود فی نفسه اشکالی بر آن مترتب نمیدانند و بر این مسأله صحه میگذارند که تشخیص اینکه این موسیقی برای آنان حرام یا حلال است، با خودشان است، اما به این مسأله متحدانه انتقاد دارند که دولت جمهوری اسلامی نباید مروج این کار باشد. آنها میپرسند «چه اصراری وجود دارد که با وجود تمامی ملاحظات و سوءتفاهمهای حل نشده در چنین اثری حتماً از تحریر زنانه برای معرفی یک حماسه یا یک ماتم بهره برده شود؟ آیا این ماجرا قابلیت این را ندارد که وهنِ مسائلِ دینی تلقی شود؟» آنها معتقدند که علی مرادخانی به دلیل سالها اطلاعی که از حساسیتهای این ماجرا دارد، به نوعی «مقصر» این اتفاق است و از این مسأله
گلایه دارند که با نهایت احترامی که برای خوانندگان میتوان متصور بود اساساً چه نیازی به تکخوانی یک زن در این ماجرا است؟ البته چندی پیش اتفاقی تقریباً مشابه درباره تیتراژ پایانی فیلم «مختارنامه» صورت گرفت و لالایی پایانی زن بوشهری با انتقاد زیاد رسانه ها همراه بود و انتقادها متوجه سیمای جمهوری اسلامی ایران بود که در این مسائل مجوز به ترویج این مسائل نیست. اما ماجرای مذکور با استفتاء از محضر تعدادی از علما تا حد زیادی رفع و رجوع شد. اما به نظر میرسد ماجرا درباره اپرای عاشورا پذیرفته شده نیست. به هر حال بهزاد عبدی یکی مسئولان اجرا کننده اپرای عاشورا در گفتوگو با یکی از رسانههای کشور گفته که «فیلم از کنار خواننده زن گرفته شده و بدیهی است که در این شرایط بلندگو صدایی که به آن نزدیک است را ضبط میکند. در اپرای عاشورا هیچ تکخوانی زنی وجود نداشته و در کنار خانم خواننده؛ مردی به صورت همزمان آواز میخواند. فیلم ضبط شده اجراهای اپرای عاشورا بهطور کامل موجود است و این مشخص میکند که صدا در سالن به صورتی که صدای زن غالب نباشد پخش شده و کاملا همخوانی بوده.» این توجیه او که به نوعی تقبیح تکخوانی زنان خصوصاً در
این دست از مراسم که در رابطه با موضوعات دینی شکل میگیرد، را در دل خود دارد، به جهت آن چیزی که صراحتا در فیلم وجود دارد و شنیده میشود از جانب منتقدان پذیرفته شده نبوده و آنها این موضوع را در چارچوب تکرار سیاستهای عطاءالله مهاجرانی در دوره علی مرادخانی تحلیل میکنند. چندی پیش انتشار آلبومی با محوریت تکخوانی یا در قالبی توجیه شده «همخوانی» نوشین طافی در آلبوم موسیقی «تو را ای کهن بوم و بر دوست دارم» جنجال به پا کرد و پای برخی علما را به ماجرا کشاند. این ماجرا با حاشیهها و جنجالهای رسانهای زیادی همراه بود. مدتی انرژی رسانهای کشور بر سر این ماجرا گرفته شد اما اتفاقی که افتاد این بود که این آلبوم توانست فروش زیادی داشته باشد. آلبومی که شاید به جهت موسیقایی ارزش هنری خاصی نداشت. برخی معتقد بودند اقدام ناشر آلبوم در چاپ تصویر طافی بر روی آلبوم اینطور القا میکرد که این آلبوم تکخوانی اوست و برخی از مراجع و مقلدان ایشان به مخالفت با این اقدام پرداختند. بخش دیده نشده ماجرا که همان بخش سود اقتصادی بود، محوری بود که برخی کارشناسان آن را در قالب یک بازی سازمان یافته اقتصادی و تبلیغاتی برای شکل دادن جنجالی
برای فروش تحلیل میکردند. تحلیلی که تا به امروز نظر صریحی در انتقاد به آن ارائه نشده است. اما بخش اصلی ماجرا هیچکدام از اینها نبود. آنچه در تمامی این موارد در حال تکرار است، اقدامات معاونت هنری ارشاد و حرکت بر روی مسائلی که حساسیت بالایی دارد و هنوز تکلیف ماجرا به درستی مشخص نشده است، نتیجهای جز تعریف یک زمین برای جنجال و صفآرایی رسانهای و ایجاد جو متشنج در جامعه و بروز عصیبیتهای رفتاری ندارد. برخی معتقدند این اقدامات با آگاهی دولتی صورت میگیرد.