وقتی راهبرد ما نابودی اسرائیل و راهبرد آمریکا حفظ آن است، مذاکره‌ی دیگری معنی ندارد

با گذشت بیش از یک ماه از پایان مذاکرات هسته‌ای همچنان حرف‌وحدیث‌ها درباره فضایی که این توافق در آن شکل گرفت باقی است. برخی که از گذشته طرفدار مذاکرات مستقیم ایران و آمریکا روی موضوعات اختلافی بودند، امروز مدعی هستند می‌توان مدل مذاکرات هسته‌ای را به موضوعات دیگر مورد اختلاف 2کشور پیاده کرد و از حجم تخاصم‌های طرفین کاهش داد.

کد خبر : 455559
سرویس سیاسی فردا:

با گذشت بیش از یک ماه از پایان مذاکرات هسته‌ای همچنان حرف‌وحدیث‌ها درباره فضایی که این توافق در آن شکل گرفت باقی است. برخی که از گذشته طرفدار مذاکرات مستقیم ایران و آمریکا روی موضوعات اختلافی بودند، امروز مدعی هستند می‌توان مدل مذاکرات هسته‌ای را به موضوعات دیگر مورد اختلاف 2کشور پیاده کرد و از حجم تخاصم‌های طرفین کاهش داد. با این حال مهدی محمدی عضو تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای در دولت دهم که جزو منتقدان برجام هم است، معقتد است تسری مدل مذاکرات هسته‌ای به سایر حوزه‌ها امکان‌پذیر نیست. محمدی می‌گوید در واقع مذاکرات هسته‌ای به‌جای آنکه منجر به افزایش اعتماد بین ایران و آمریکا شود، دیوار بی‌اعتمادی را بلند‌تر کرده است. محمدی که سال‌ها عضو تحریریه روزنامه کیهان بود و از این روزنامه به مذاکرات هسته‌ای به رهبری سعید جلیلی پیوست، ‌تصریح دارد ما در حوزه‌های دیگر اساسا چیزی برای معامله کردن با آمریکا نداریم. بر اساس گفته‌های وی چنانچه مذاکره‌ای بین ایران و آمریکا شکل بگیرد هم بی‌حاصل و منجر به دستاورد قابل ملاحظه‌ای برای طرفین نمی‌شود. *فارغ از تمایل دولت درباره توافق هسته‌ای با غرب، تحلیل شما از اینکه این توافق در این برهه از زمان به تصویب رسید، چیست؟ دیدگاه نظام در این‌باره چه بود و آیا می‌توان پذیرفت که نوعی تغییر موضع خفیف در نظام نسبت به غرب و آمریکا ایجاد است؟ درباره برجام هنوز نظام موضع نهایی خود را اتخاذ نکرده است. فرآیندهایی داخل نظام وجود دارد که در حال طی شدن است. شورای عالی امنیت ملی موضوع را بررسی کرده، اگرچه هنوز نتیجه آن به‌صورت رسمی و علنی اعلام نشده است. مجلس درحال بررسی موضوع است و هنوز چند هفته فرصت دارد تا نظر نهایی خود را درباره این توافق اعلام کند. بنابراین اگر بخواهیم راجع به نظر نظام به‌طور کلی اطلاعی حاصل کنیم، ‌باید صبر کنیم تا فرآیند بررسی برجام به نتیجه برسد و آن وقت فرصتی خواهد بود تا موضع واقعی نظام درباره متنی که توافق شده آشکار شود. به‌طور کلی تصور بر این است که نظام جمهوری اسلامی ایران بنا ندارد اجازه دهد که برجام به بخشی از سناریوی کلان نفوذ، تبدیل شود. واضح است و در یکی، دو ماه گذشته آمریکایی‌ها به اندازه کافی در این‌باره اطلاعات منتشر کرده‌اند. آمریکایی‌ها می‌خواهند برجام را مقدمه یک سلسله اقدامات براندازانه در ایران قرار دهند. همین‌طور علاوه بر آن می‌خواهند برجام را به ابزاری برای مهار رفتار منطقه‌ای ایران تبدیل کنند. بنده معتقدم که اگر توافق هسته‌ای به زیرساخت و سکویی برای رسیدن طرف غربی به اهداف خود تبدیل نشود، ‌درواقع طرف غربی به اهداف خود نرسیده است. لذا برجام به یک پروژه قابل مدیریت تبدیل می‌شود. در غیر این صورت اگر آمریکایی‌ها بتوانند از موضوع برجام بر محیط داخلی ایران و محیط منطقه‌ای ایران و روی استراتژی منطقه‌ای و معادله سیاست داخلی ایران تاثیر بگذارند،‌ آن موقع تهدید قابل توجه است. ضمن اینکه مقام معظم رهبری بر مساله مدیریت فضای پسابرجام و مابعد توافق تاکید دارند، به‌خاطر همین موضوع است. بنابراین من تصور می‌کنم در ‌‌نهایت صرف‌نظر از آنکه در متن برجام چه چیزی رخ داده که در حال بررسی است، ‌نظام تبعات فراهسته‌ای برجام را مدیریت خواهد کرد که در این صورت کل پروژه مدیریت خواهد شد. بنابراین اگر سوال شما این است که انعقاد توافق هسته‌ای به این معناست که نظام در برابر آمریکا و غرب تغییر موضع داده، قطعا چنین اتفاقی نیفتاده و برنامه‌ریزی‌اي که وجود دارد این است که اگر طرف غربی در این‌باره اشتباه محاسباتی هم دارد، این اشتباه تصحیح شود. *بحثی که مطرح است اینکه برخی از چهره‌های نزدیک به دولت مانند دکتر موسویان معتقدند گامی که در راستای توافق هسته‌ای برداشته شده، می‌تواند به سایر حوزه‌ها توسعه بیابد. آیا این موضوع امکان‌پذیر است و می‌توان در برخی موضوعات غیرهسته‌ای هم با آمریکا مذاکره کرد یا اینکه برجام یک توافق در یک موضوع خاص بوده و قابل تسری به حوزه‌های دیگر نیست؟ به نظر من موضوع برجام به دلایل استراتژیک قابل بسط به سایر حوزه‌های رقابت راهبردی ایران و آمریکا نیست. مهم‌ترین حوزه‌ای که آمریکایی‌ها می‌خواهند در آن حوزه مدل برجام و مدل مذاکرات هسته‌ای را بازسازی کنند، ‌ حوزه منطقه‌ای و ژئوپلوتیکی است. در واقع آمریکایی‌ها تصور می‌کنند بتوانند از توافق هسته‌ای سرمایه‌ای بسازند برای مهار یا تاثیرگذاری بر رفتار منطقه‌ای ایران و حمایت ایران از جریان مقاومت. مسلما کسانی هم در داخل ایران هستند که علاقه‌مندند این اتفاق بیفتد. اساسا من معتقد هستم برای عده‌ای در داخل ایران برنامه‌ریزی‌های فراهسته‌ای توافق هسته‌ای، چه در حوزه منطقه و چه در حوزه انتخابات و چه در حوزه اصلاح روابط با آمریکا، خیلی‌خیلی مهم‌تر از خود توافق هسته‌ای است. در واقع می‌توانم به شما بگویم که برای جریان خاصی در داخل ایران این توافق انجام شده به‌خاطر تبعات آن، نه به‌خاطر خودش. خب، کاملا طبیعی است که مدل مذاکرات هسته‌ای را به سایر حوزه‌ها هم تسری بدهند. اما به چند دلیل این قصه امکان‌پذیر نیست. چراکه معتقدم این مدل هم، مدل موفقی نبود. یعنی اگر به متن برجام به‌عنوان دستاورد ۲سال مذاکره مراجع کنیم، به هیچ‌وجه معتقد نیستم برجام بهترین توافقی است که می‌توانستیم با توجه به ظرفیت‌های ملی خود انعقاد کنیم. حتما توافق بهتری با یک استراتژی متفاوت امکان‌پذیر بود. بنابراین تجربه مذاکره با آمریکا طی ۲سال گذشته یک تجربه خوشایندی نبود و منجر به نتایج راهبردی هم نشده تا بخواهیم این تجربه را در حوزه‌های دیگر هم امتحان کنیم. در واقع مذاکرات هسته‌ای به‌جای آنکه منجر به افزایش اعتماد بین ایران و آمریکا شود، دیوار بی‌اعتمادی را بلند‌تر کرده است. درست است که درباره یک موضوع خاص، یک جمع‌بندی بین 2طرف ایجاد شده ولی این جمع‌بندی به هیچ‌وجه به معنای آن نیست که از نظر راهبردی دیدگاه‌ها و حتی منافع 2طرف به هم نزدیک شده است. عوامل دیگری در رسیدن طرفين به یک جمع‌بندی در رسیدن به توافق دخیل بوده است. *یعنی شما معتقدید در آینده نزدیک مذاکرات ایران و آمریکا درباره موضوعات دیگر اتفاق نخواهد افتاد؟ ما در حوزه‌های دیگر اساسا چیزی برای معامله کردن با آمریکا نداریم. در موضوع هسته‌ای چیزی برای معامله کردن وجود داشت و بخش‌های برنامه هسته‌ای توسعه داده شده بود تا معامله شود. اما در حوزه‌های دیگر، مثلا در حوزه منطقه‌ای هیچ‌چیزی که مبنای یک بده‌بستان بین ایران و آمریکا قرار بگیرد، وجود ندارد. ما نمی‌توانیم درباره سرنوشت جریان مقاومت در منطقه، درباره سرنوشت عراق، سوریه، ‌حزب‌الله لبنان، فلسطین و... با آمریکایی‌ها معامله‌ای کنیم. وقتی معامله‌ای وجود نداشته باشد، علی‌القاعده مذاکره‌ای هم شکل نخواهد گرفت و اگر هم شکل بگیرد، مذاکره بی‌حاصلی خواهد بود و منجر به هیچ دستاورد قابل ملاحظه‌ای برای طرفین نخواهد شد. دلیل دیگر اینکه در مسائل منطقه‌ای زیرساخت اصلی راهبرد منطقه‌ای ایران مبتنی بر نابودی اسرائیل و همچنین خروج آمریکا از منطقه است. این زیرساخت استراتژی منطقه‌ای ایران است که قابل مذاکره مجدد نیست که با آن هیچ امکانی برای رسیدن به هیچ توافقی ولو حداقلی بین ایران و غرب وجود ندارد. در واقع در موضوعات ژئوپلیتیکی مساله اصلی ما رژیم صهیونیستی است که خط قرمز بنیادین جمهوری اسلامی است. درحالی که اگر آمریکایی‌ها بخواهند درباره مسائل منطقه‌ای با ما مذاکره کنند، دیر یا زود به مساله اسرائیل خواهیم رسید. یعنی اگر انتهای هر مساله منطقه‌ای را بکاویم، ‌به موضوع اسرائیل می‌رسیم که از نظر ما غیرقابل گفت‌و‌گو است. بنابراین اینکه کسانی تصور می‌کنند که مدل مذاکرات هسته‌ای قابل سرایت به سایر حوزه‌ها مانند مسائل منطقه‌ای است، به نظر من ناشی از درک سطحی از نظام تفکر استراتژیک در ایران و نظام تصمیم‌سازی راهبردی در ایران است. نگاه رهبری به مذاکرات هسته‌ای براساس دکترین نرمش قهرمانانه بود. دکترین نرمش قهرمانانه اقتضا می‌کند که اگر در جایی در موردی یک امتیاز تاکتیکی به طرف مقابل داده می‌شود، ‌ما نباید فراموش کنیم که این امتیاز تاکتیکی ابزاری برای تداوم منازعه استراتژیک است. مثالی که مقام معظم رهبری در تبیین دکترین نرمش قهرمانانه و کشتی‌گیری که امتیاز می‌دهد، ‌به‌کار بردند حاوی همین موضوع است. کشتی‌گیر امتیاز تاکتیکی را می‌دهد برای آنکه بلند شود تا به کشتی ادامه دهد و نه برای واگذاری کامل نتیجه کشتی. بنابراین از دیدگاه جمهوری اسلامی ایران نتیجه مذاکرات هسته‌ای تشدید استراتژی مقاومت خواهد بود، نه تضعیف آن. *اخیرا بحثی از سوی آقای ظریف به‌عنوان پیوندهای اقتصادی برجام مطرح شد. آیا ورود هیأت‌های اقتصادی اروپایی در این راستاست و ایران چگونه می‌تواند شرایط را مدیریت کند؟ از لحاظ راهبردی تئوری تیم مذاکره‌کننده ایرانی این است و تئوری جدیدی هم نیست و در فواصل سال۸۲ و ۸۴ که این تیم مذاکره می‌کرد، همین تئوری وجود داشت. این تئوری هم این است که بهترین ضمانت برای اجرای توافقات این است که منافع 2طرف به‌هم پیوند بخورد. یعنی وقتی منافع 2طرف به لحاظ اقتصادی باهم پیوند بخورد دیگر برهم زدن این توافق برای 2طرف نمی‌صرفد و در نتیجه روابط توسعه پیدا خواهد کرد. به تعبیر فنی‌تر، تیمی که الان سر کار است از قدیم معتقد بود که ارتقاي روابط بهترین تضمین برای پایبندی طرفين برای توافقات در حوزه هسته‌ای است. بنابراین براساس این استراتژی دولت تلاش می‌کند که پیوند‌های اقتصادی ایجاد کند تا این پیوند‌ها ضامن ادامه حیات توافق شود. علاوه بر این تیم‌هایی الان وجود دارند که این تیم‌ها اساسا نگاه‌شان به توافق هسته‌ای نگاه اقتصادی است. یعنی آدرس‌های متعددی امروز در اختیار ماست که این آدرس‌ها به افرادی منتهی می‌شود که این افراد صرفا به رونق فضای کسب‌وکارشان در فضای مابعد توافق فکر می‌کنند و اصلا توافق از دیدگاه آنان انجام شده تا یک جریان سیاسی و اقتصادی خاص در ایران قدرتمند‌تر و فربه‌تر شود. بنابراین طبیعی است که آن جریان امروز تحرکات خود را بیشتر کرده است. نکته دیگر اینکه هنوز ما جز شوق و نمایش، چیز بیشتری در حوزه اقتصادی ندیدیم. درست است که تعداد زیادی از مقام‌ها، بازرگانان و تجار کشورهای مختلف اروپایی و آسیایی به ایران سفر می‌کنند یا مقام‌های ایرانی به آن کشور‌ها سفر می‌کنند، ‌ولی هنوز هیچ قرارداد بزرگ یا هیچ سرمایه‌گذاری قابل توجهی انجام نشده یا هیچ مشکل مهمی از مشکلاتی که ما با طرف غربی داشتیم، حتی دورنمای حل آن هم پدیدار نشده است. تصور من این است که فعلا هدف این رفت‌وآمدهای اقتصادی بیشتر بازگشت‌ناپذیر کردن توافق برای طرفين به‌ویژه برای طرف ایرانی از طریق شرطی کردن جامعه در این‌باره است که توافق هسته‌ای حتما منجر به رونق اقتصادی خواهد شد. در واقع تلاشی در جریان است که نظام هرگز در پیمودن یک مسیر معکوس در توافق هسته‌ای به دلیل تبعات و هزینه‌های اجتماعی فکر نکند. نهایتا البته دولت درباره تبعات اقتصادی توافق هسته‌ای اغراق کرده و امروز خودش گرفتار این اغراق شده است. اگر دولت و جریان‌های تصمیم‌گیر در کشور توافق هسته‌ای را مقدمه اعتماد بیشتر به آمریکا قرار دهند، ‌همین توافق هسته‌ای به تهدید تبدیل خواهد شد. اما اگر واقع‌بین بوده و به توافق هسته‌ای به‌عنوان یک مصالحه تاکتیکی در یک موضوع محدود نگاه کنند و آن را سرمایه‌ای برای افزایش بی‌اعتمادی به آمریکا و تقویت اهرم‌های مقاومت در برابر آمریکا قرار دهند، آن وقت شاید بشود گفت ممکن است توافق آمریکا یک برکات غیرمنتظره‌ای برای جامعه ایرانی در پیش داشته باشد. *آقای جلیلی در کمیسیون برجام مجلس گفته طرف غربی در دوره گذشته پذیرفته بود تحریم‌ها را بردارد. ظاهرا آقای ظریف هم این‌گونه پاسخ داده که سندی در این‌باره وجود ندارد و متن مذاکرات آلماتی۲ چنین چیزی را نمی‌گوید. شما همراه آقای جلیلی در مذاکرات حضور داشتید، واقعیت امر چه بود و پاسخ آقای جلیلی به اینکه متن مذاکرات آلماتی۲ ادعای او را رد می‌کند، چیست؟ من نماینده یا سخنگوی دکتر جلیلی یا تیمشان نیستم. ولی آنچه درباره متن توافق هسته‌ای وجود دارد، ‌اولا اینکه داخل متن توافق هسته‌ای بخش تحریم‌ها یا ضمیمه تحریم‌ها به زبان رمزی نوشته شده است. از داخل این ضمیمه متوجه نخواهیم شد که آمریکا و اروپا چه تحریم‌هایی را لغو، تعلیق و متوفق می‌کنند و این کار را چه زمان انجام می‌دهند. ضمیمه برجام از این جهت کاملا گنگ و به نظر من به‌طور عمدی مبهم نوشته شد. وقتی در اسنادی که در آن ضمیمه به این اسناد ارجاع داده شده دقت می‌کنیم واضح است که بخش بزرگی از تحریم‌ها لغو و تعلیق نمی‌شوند. بخش بزرگی از تحریم‌ها سال‌ها بعد تعلیق خواهند شد و آن بخشی که الان و بعد از اجرای توافق تعلیق خواهند شد اولا بخش‌های خیلی کلیدی نیستند و دوما به سرعت بازگشت‌پذیر هستند و ثالثا می‌توانند به بهانه‌های غیرهسته‌ای مجدد احیا شوند. بنابراین درون متن توافق هسته‌ای تعهد مستحکمی که براساس آن آمریکایی‌ها ملزم باشند به اینکه تحریم‌ها را به‌طور اساسی کاهش بدهند، وجود ندارد. صرف‌نظر از آنچه در متن برجام آمده، ‌وقتی به اظهارات مقامات آمریکایی مراجعه می‌کنید، می‌بینید خود مقامات آمریکایی کاملا بر این موضوع تاکید دارند که هیچ گشایش اقتصادی جدی برای ایران ایجاد نخواهد شد. اتفاقا حرف‌های آمریکایی‌ها خیلی جدی‌تر از آن چیزی است که در متن آمده است. تجربه تاریخی نشان می‌دهد آمریکایی‌ها به آن چیزی عمل می‌کنند که می‌گویند و نه به آن چیزی که نوشته‌اند. *خب چگونه در دوره آقای جلیلی، آمریکایی‌ها پذیرفته بودند که تحریم‌ها را بردارند؟ در آلماتی آمریکایی‌ها پیشنهاداتی به ایران کردند که صرفا به تاسیسات فوردو و مواد با غنی‌سازی ۲۰ درصد در ایران محدود بود که در ازای آن کاهش تحریم طلا، فلزات گرانبها، خودرو و پتروشیمی به ایران پیشنهاد داده شده بود که چارچوب آن همانی بود که در ژنو توافق شد. یعنی در مذاکرات ژنو ۲۴نوامبر 2طرف توافق کردند. ولی در دوره آقای جلیلی ایران این پیشنهاد را نپذیرفت. چون عقیده داشت که این پیشنهاد نامتوازن است. آن پیشنهاد می‌توانست در فرآیندی اصلاح شده و بهبود پیدا کند و ما در فرآیند بهبود آن بودیم که انتخابات ریاست‌جمهوری پیش آمد. *خب، چرا گفته می‌شود در متن مذاکرات آلماتی چنین پیشنهادی وجود ندارد؟ این پیشنهاد به صورت علنی منتشر شده است. نسخه انگلیسی مذاکرات آلماتی آن هم روی اینترنت منتشر شده و قابل مراجعه است.‌‌ همان موقع هم اخبار آن یعنی پیشنهاد تعلیق تحریم طلا، فلزات گرانبها، خودرو و پتروشیمی به‌طور رسمی اعلام و آمریکایی‌ها هم آن را تایید کردند. منبع: همشهری ماه

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: