درویش:هویت من گروگان گرفته شده است
احمدرضا درویش کارگردان «رستاخیز» میگوید: تا زمانی که هویت من به ناحق گروگان گرفته شده است، به خودم اجازه نمی دهم که فیلم دیگری بسازم. قله اعتقادی من در فیلم «رستاخیز» متجلی شده است و تا تکلیف آن معلوم نشود، دستم به کار دیگری نمیرود.
«رستاخیز» آخرین اثر سینمایی احمدرضا درویش است که در زمان اکرانش حواشی زیادی به دنبال داشت تا جایی که تنها پس از دو سانس اکران عمومی فیلم در سینماهای کشور، نمایش آن به حالت تعلیق درآمد.
احمدرضا درویش در ابتدای این گفتوگوی تلویزیونی خود ضمن اشاره به ورود به ماه محرم گفت: محرم و حماسه امام حسین (ع) مجموعه داشتههای یک ملت و میراث عمیق یک امت است. ورود به این ماه همه شیفتگان حسینی را وامیدارد به آگاهی و کرامت انسانی متمرکزشوند و اینکه بیشتر سکوت کنند تا بیشتر بفهمند.
وی در ادامه به روند تولید فیلم «رستاخیز» اشاره کرد و گفت: ساخت رستاخیز براساس حکمتی بوده است زیرا همه ما متکی به انرژی و قدرتی والا متعلق به ساحت اباعبدالله (ع) هستیم. هرکاری با مضمون توام با حکمت عاشورایی ساخته شود سختی ها و مرارتهای خاص خودش را دارد که حتما در آن خیر و حکمتی است. برای «رستاخیز» همینطور بود و امیدوارم برکاتش نصیب فرهنگ این کشور باشد.
در تصمیمی شتاب زده جلوی اکران فیلم را گرفتند
این کارگردان سینمای ایران با تاکید دوبارهاش به اینکه ماجراهای بعد از رستاخیز به خوبی مدیریت نشد گفت: مهمترین مساله این است که رستاخیر با سابقه ای 12 ساله، دستاورد بزرگی برای فرهنگ و سینمای ایران است. دست اندرکاران ساخت «رستاخیز» در حوزه مسائل قانونی و شرعی و عرفی همه شرایط را رعایت کردند و متکی بر اصول و شان اثر عمل کردند ولی جا داشت در حوزه مدیریت دولتی، هنگام اکران این اثر فاخر کمی مدبرانهتر عمل میکردند و در تصمیمی شتاب زده جلوی اکران فیلمی را نمیگرفتند که خودشان پروانه نمایشاش را صادر کرده بودند.
او در ادامه گفت: زمانی که مدیران تصمیم گرفتند تا اکران «رستاخیز» را به حالت تعلیق درآورند مرا در جریان تصمیمی که گرفته بودن قرار ندادند و عملا من نیز همراه با عامه مردم از این اتفاق مطلع شدم. ماجرای حواشی «رستاخیز»، ناشی از رویکرد فرهنگی در مدیران ارشد فرهنگی کشور است و باید این موضوع واکاوی شود تا شاهد تکرار آن در آینده نباشیم.
درویش در ادامه ضمن تقدیر از رسانه ملی که نسبت به پرداخت این موضوع حساسیت نشان داده است گفت: تا حدود دو ماه بعد از تعلیق «رستاخیز» وزیر فرهنگ و ارشاد و سخنگویشان از طریق رسانهها حرفهایشان را میزدند و این نمیتواند در عرصه فرهنگ فضای خوبی برای گفتوگو باشد. البته اخیرا این مساله شرایط بهتری گرفته است و کمیتهای درون وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تشکیل شده است که این ماجرا را واکاوی کند و راههای برون رفت از آن بررسی شود.
شاهد مداخله سیاسی به صورت جناحی در عرصه فرهنگ هستیم
درویش در پاسخ به سوالی با این مضمون که چرا اعتبار مجوزها با برخی اعتراضها از بین میرود گفت: به هر حال هر محصول فرهنگی که میخواهد ساخته شود باید مجوزهای لازم را داشته باشد. ولی واقعیت این است که فرهنگ در مقایسه با دیگر محصولات تولیدی کشور ما، مظلوم واقع شده است زیرا حوزه فرهنگ خیلی دغدغه مسئولان دولتی نیست، به همین دلیل این فضا بسیار شکننده است. در حوزههای مختلف هنر مثل موسیقی و تئاتر مطالباتزیاد یا «آرزو» های زیادی وجود دارد و از طرفی امکانات این حوزه کم است. در برخی موارد هم شاهد مداخله سیاسی به صورت جناحی در عرصه فرهنگ هستیم. این یک آفت بزرگ برای سینمای ماست، آفتی که گریبان گیر فیلم رستاخیز هم شد.
وی ادامه داد: «رستاخیز» از یک زوایایی بهانه شد برای عدهای که تابلوی خودشان را بالا بیاورند و بداخلاقیهای کف خیابانی شکل گرفت آن هم برای فیلمی که موضوعش اخلاق حسینی است. اخلاق در صحنه عاشورا مهم ترین دستاورد است ولی در اعتراض به رستاخیز متاسفانه مصداقهای ارزشی و اصولی کشور مورد هتک حرمت قرار گرفت و نسبت به وزیر فرهنگ، خانواده های شهدا و سازندگان رستاخیز بی حرمتی شد.
اکران رستاخیز قربانی فضای سیاسی آن روز کشور شد
او با اشاره به دلایل مسئولان برای تعلیق اکران فیلم رستاخیز گفت: رستاخیز مورد بداخلاقی مسئولان و قضاوت نقادانی قرار گرفت که اصلا فیلم را ندیده بودند، در همان دوران که مصادف با توافق هسته ایران با 1+5 بود، مسئولان فرهنگی گفتند که نمی خواهیم فضای ملتهب کشور تحت شعاع این فیلم قرار بگیرد. در حقیقت رستاخیز قربانی فضای سیاسی آن روز کشور شد و هزینه های فرهنگی، معنوی، اجتماعی و بین المللی داشت. بازتاب منفی رفتاری که با «رستاخیز» شد در شبکههای خارجی و شبکههای مجازی داخل کشور پرسشهایی را مطرح کرد که هنوز پاسخ داده نشده است.
رستاخیز باید دیده شود تا تبدیل به گفتوگوی اجتماعی شود
درویش همچنین در پاسخ به ادعایی مبنی بر اینکه یکی از همکارانش گفته بود که اتفاقات پیش آمده برای «رستاخیز» باعث سرخوردگی اش شده است؛ گفت: اصلا این گونه نیست. نباید اینگونه فکر شود که برخوردهایی اینچنینی که در زمان اکران «رستاخیز» شد برای ساخت آثاری با مضامین دینی سرخوردگی ایجاد میکند. ما از زمان ساخت فیلم هم میگفتیم اگر کار 20 سال هم طول بکشد ما همچنان هستیم. من مطمئن هستم که مساله رستاخیز حل خواهد شد و حتما این فیلم دیده میشود.
وی همچنین گفت: آرزوی من این است که «رستاخیز» در کشورم اکران شود. فیلم دیده شود و نقد شود. متاسفانه بسیاری از اظهارنظرها درمورد فیلم، از سوی کسانی بود که فیلم را ندیده بودند و این حیرت انگیز بود که چطور فیلمی را ندید و راجع به آن قضاوت کرد. هر اثر فرهنگی ابتدا باید دیده شود تا تبدیل به گفتوگوی اجتماعی شود. باید اجازه بدهند که یک اثر فرهنگی تبدیل به یک گفتوگوی اجتماعی شود.
در عراق با ندای «لبیک یا حسین» از عوامل «رستاخیز» تقدیر کردند
در ادامه برنامه تصاویر حضور فیلم «رستاخیز» درجشنواره بغداد نمایش داده شد.
درویش در مورد خاطره اولین نمایش «رستاخیز» در جهان عرب گفت: عکس العمل حاضران در سالن نمایش فیلم برای من جالب بود. تماشاگران در پایان فیلم ایستادند و با ندای «لبیک یا حسین» ما را تشویق می کردند. تالار بزرگ بغداد که محل نمایش فیلم بود در سالهای نه چندان دور محلی برای میتینگهای حزب بعث عراق بود. برای من که تجربه حضور در دفاع مقدس را دارم فریادهای لبیک یا حسین از این جهت جالب بود که توسط سینمای ایران، ندای امام حسین در قلب بغداد بلند شده بود.
آرزویم ساخت فیلمی به نام «شکوه آزادی» است
وی در پاسخ به این سوال که آیا باردیگر سراغ فیلمهای دفاعمقدسی میرود گفت: به شرط حیات فیلمهای دفاع مقدسی هم خواهم ساخت. از دیرباز دو آرزو برای فیلمسازی داشتم که یکی اش محقق شد. همیشه دوست داشتم که در کارنامه سینمایی من یک فیلم در مورد ماجرای عاشورا وجود داشته باشد و رزومه سینمایی من به نام حضرت متبرک شود. آرزوی دیگر که هنوز محقق نشده است تولید فیلمی با موضوع آزادی خرمشهر با نام «شکوه پیروزی» است. البته این کار انقدر وسیع و بزرگ است که وقتی میخواهم در موردش حرف بزنم هم خیلی سخت است.
سینمای ایران دیده بان ندارد
درویش در پاسخ به این سوال مجری که جایی گفته بود«سینمای ایران پدر ندارد»به کنایه گفت: شما هم نکاتی را جمع کردید و دست روی زخمها میگذارید؛ و ادامه داد: عرصه هنر خیلی حساس است و کسانی را نیاز دارد که فراتر از دغدغه های فردی به عمق استراتژیک سینمای کشور بپردازد. فیلمسازان طبیعتا به دغدغههای فردی خودشان فکر میکنند ولی جریان هدایت کشتی اثرگذار سینما و این دیدبانی همان پدر است. احساس میکنم در سینمای ایران دیده بان وجود ندارد.
وی ادامه داد: سینما مهمترین هنر و رسانه دنیا، است. ما در منظومه رسانههای نمایش در جهان هیچ سهمی نداریم. در جشنواره ها، نام سینمای ایران مطرح است ولی باید پیام سینمای ایران که متکی بر هویت مستقل ایرانی است را به گوش و چشم دنیا برسانیم. در کشورهای منطقه مشترکات زیادی داریم و سوال اینجاست که در منظومه نمایشی کشورهای منطقه چه سهمی داریم؟ این موضوع در حوزههای دیگر چون کتاب، موسیقی و تئاتر هم دیده می شود. چرا مردم بغداد از ساخت «رستاخیز» حیرت میکنند؟ نکته جالب و سوال اصلی دیگر اینکه آیا پیام سینمای ایران به همه اقشارمردم ایران میرسد؟ مجموعه تولیدات سینمای ایران دربرگیرنده آداب و هویت منظومه فرهنگی کشور ایران است یا محدود به خیابانهای تهران است؟
درویش حرفهایش را اینگونه ادامه داد: سینما درحوزههای فنی و اکران و ارتباطش با مردم مشکلات اقتصادی فراوانی دارد. بخش خصوصی هم که وارد سینمای ایران میشود کار سختی را انتخاب کرده است.
برای ساخت «رستاخیز» یک ریال از پول بیت المال هزینه نشد
او درمورد امکان جذب سرمایه خصوصی برای ساخت «رستاخیز» گفت: برای ساخت «رستاخیز» یک ریال از پول بیت المال هزینه نشد. این فیلم مطلقا برای بخش خصوصی است. فیلم با دوموسسه سرمایه گذاری خارجی تولید مشترک شده است. ورود شرکای خارجی برای ساخت «رستاخیز» هم به خاطر علاقهیشان به ساحت اباعبدالله (ع) بود و هم به خاطر اعتمادی که به سینمای ایران داشتند.
وی ادامه داد: وقتی رستاخیز در اکران داخلی دچار مشکل میشود به صورت همزمان تهیه کننده برای اکران کشورهای دیگر هم به مشکل خواهد خورد چون اعتمادشان را نسبت به قراردادها از دست میدهند. قراردادهای مشترک با سرمایه گذاران خارجی به مهر وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی مزین است و به تایید وزارت خارجه رسیده است.
درویش به سوال دیگر مجری مبنی بر اینکه ایا سینمای ایران ورشکسته شده است، پاسخ جالبی داد: اصلا در آمدی در سینمای ایران وجود ندارد که بگویم اقتصاد مولدی داشته و حالا ورشکسته شده است. سینمای ایران تجربی است و آنچنان حرفه ای نشده است که اقتصاد پویایی داشته باشد. سینمای ایران با برداشته شدن حمایت دولت، به زمین میخورد و این سینمای خیلی نمیتواند حرفه ای باشد که حالا بگویم ورشکسته شده است یا نه. سینمای ایران بیشتر مبتی بر دغدغههای شخصی است و بخشی از فیلمسازان وتهیه کنندگان تجربی عمل میکنند. این سینما هنوز نتوانسته است از درون خودش تغذیه کند.
باید مشکل اعتیاد در سینمای ایران را استتار کنیم
درویش در مورد اظهارات هفته گذشته محمدرضا شریفی نیا مبنی بر معضل اعتیاد در سینمای ایران گفت: من به خودم اجازه نمی دهم درمورد چنین مطلبی حرف بزنم. اصلا چنین چیزی در سینما وجود ندارد. اگر هم وجود دارد حتما باید استتار کنیم و درون خانواده سینما آنرا دنبال کنیم. خیلی متاسفم که در فضای مجازی به چنین چیزی دامن زده میشود.
وی ادامه داد: مگر کلیت جامعه ما دچار چنین مشکلاتی نیست. هر خانواده ای باید عیوب خودش را رفع کند. نقد و عیبجویی درون خودش داشته باشد. مگر اقتصاد و ورزش ما مشکلات و معضلهای خاص اجتماعی خود را ندارد. اظهارنظرهای اینچنینی برای سینمایی که الگوی جوانان کشور است و به سختی آبرویی بدست آورده است در برنامه زنده تلویزیونی پسندیده نیست. من به آقای شریفینیا و دوستانی که چنین نظری دارند توصیه میکنم که بدون اینکه سرپوشی بر معایب احتمالی بگذاریم، عیوب را داخل خانواده سینما، برطرف کنیم.
تا زمانی که هویت من به ناحق گروگان شده است، دیگر فیلم نمیسازم
در مورد کار بعدیش گفت: من برای خودم ایده های بسیاری دارم. اما با اظهار تاسف باید یک نکته ظریفی بگویم و این که «رستاخیز» اولین فیلمی نیست که در اکران با مشکل روبرو شد ولی یک تفاوتی با آثار دیگر دارد. این نه به خاطر حجم هزینه و زمانی که برایش شده است و نه از جهت نه سیمرغ بلورینی که به این فیلم تعلق گرفته است. تا زمانی که هویت من به ناحق گروگان گرفته شده است، به خودم اجازه نمی دهم که فیلم دیگری بسازم. قله اعتقادی من در فیلم «رستاخیز» متجلی شده است و تا تکلیف آن معلوم نشود، دستم به کار دیگری نمیرود.