عاشورا، چگونه به انحراف کشیده می شود؟
آنانی که نگران اثرات موثر واقعه کربلا در زندگی مسلمانان هستند، تلاش نموده اند به گونه ای چهره آن را خدشه دار کنند. آنها با ورود مفاهیم خرافی و دور از واقع، شیوه های نادرست عزاداری و گاها زیر سئوال بردن بسیاری از مبانی حادثه کربلا، در پی شبهه افکنی و کاهش اثرات حقیقی آن هستند. بهترین راه مقابله با چنین برخوردی، شناسایی درست از نادرست در برخورد با محرم و عاشورا است
حادثه کربلا با آن که در زمان کوتاه به وقوع پیوست، ولیکن اثرگذاری بسیاری به همراه داشت. چنانچه قیام های مسلمانان خصوصا شیعیان بر اساس آموزه های این واقعه عظیم بوده است. به گونه ای که بسیاری از تحلیل گران و منتقدان اسلامی و غیر اسلامی را به بررسی جنبه ها و واقعیت های آن وادار نموده است. در این میان آنانی که نگران اثرات موثر واقعه کربلا در زندگی مسلمانان هستند، تلاش نموده اند به گونه ای چهره آن را خدشه دار کنند. آنها با ورود مفاهیم خرافی و دور از واقع، شیوه های نادرست عزاداری و گاها زیر سئوال بردن بسیاری از مبانی حادثه کربلا، در پی شبهه افکنی و کاهش اثرات حقیقی آن هستند. بهترین راه مقابله با چنین برخوردی، شناسایی درست از نادرست در برخورد با محرم و عاشورا است. در این میان، آگاهی از نادرست ها راه صحیح را روشن می کند؛ در نتیجه روش های نادرست در اعمال، گفته ها، بزرگداشت بزرگان و ... را برای شما مطرح می کنیم.
روش اول: قمه زنی
در بسیاری از شهرهای ایران، عمل قمه زنی رواج دارد. در بسیاری از روایاتی که از معصومین علیهم السلام وارد شده، عزاداری و گریه کردن بر حادثه کربلا نه تنها رد بلکه تشویق شده است. به عنوان نمونه در حدیثی از امام رضا علیه السلام آمده است که فرمودند: ماه محرم ماهی است که اعراب جاهلی حرمت ما را نگه نداشتند ... همانا روز عاشورا مژه های ما از شدت گریستن مجروح شد و اشکهایمان را جاری کرد... پس بر مثل حسین گریه کنندگان باید گریه کنند، چرا که گریه گناه کبیره را از بین می برد. هنگام آغاز محرم، پدرم دیگر نمی خندید و پیوسته محزون بود (بحار الانوار، ج 44، ص 283، باب 34).
با اینکه این روایت بر گریه کردن تاکید کرده ولیکن صدمه زدن را تشویق ننموده است. بر اساس آیات و روایات فراوانی از سوی ائمه علیهم السلام در بی تابی کردن و عزاداری و عدم آسیب زدن بر خود تاکید شده است. رسول خدا(ص) می فرماید: کسی که بر گونه هایش بزند و یقه اش را پاره کند از ما نیست (مسکن الفواد و حب الاولاد، شهید ثانی، ص 108 و 114).
عده ای ماجرای سرشکستن حضرت زینب سلام الله علیها را مجوزی برای انجام قمه زنی مطرح می کنند. در نوشته های گوناگونی بر این واقعه تاکید شده اما از سوی معصومین و همچنین در زیارت ناحیه مقدسه این مساله مطرح نشده است. همچنین حضرت سید الشهدا قبل از شهادت شان از خواهر بزرگوارشان می خواهند صبر پیشه کنند. بر مبنای این دو مساله نمی توان بر این واقعه استناد کرد، چرا که مدرک تاریخی مستدلی بر انجام این عمل از سوی ایشان وجود ندارد (عزاداری، سنت یا بدعت، رضا بابایی، مجله آیینه پژوهش فقه، سال دوازدهم، شماره 48، 1378، ص 210)
لازم است بدانیم در اعمال و رفتار، الگو معصومین هستند، بر اساس این روایات ثابت می شود که صدمه زدن از سوی معصومین رد شده است در نتیجه باید از انجام آن پرهیز کرد.
در این میان آنچه که مهم است، تاثیر این رفتار بر دیگر مردمان خصوصا ایجاد فضایی جهت سوء استفاده از سوی نااهلان می باشد. به دلیل صدمه زدن به خود در طی عزاداری، چه کوچک و چه بزرگ، ماهیت انسانی این واقعه به زیر سئوال می رود و گاهی همین امر را نشانه خون ریز بودن دین اسلام خصوصا مذهب تشیع می دانند.
روش دوم: استفاده از سبک های غلط و اشتباه مانند موسیقی پاپ
مجالسی که در آن به تعزیت یا شادی ائمه علیهم السلام برپا می شود، زمان مناسبی جهت اشاعه معارف و حقایق شناختی این بزرگواران است. در نتیجه مداحان و روضه خوانان نقش بسیاری والایی در جذب اقشار مختلف جامعه خصوصا جوانان به معارف دینی بر عهده دارند.
در سال های اخیر در مراسم های عزاداری که بر پا می شود، نوحه ها و سینه زنی ها همراه با استفاده از وسایل غنا و موسیقی پاپ می باشد. با آنکه محتوای حزن آلودی خوانده می شود، اما به همراه موسیقی به دیگران عرضه می گردد. این در حالی است که استفاده از این وسایل هیچ قرابتی و هم خوانی با اصول اخلاقی و عقایدی اسلام و اهل بیت علیهم السلام ندارد. استفاده از این آهنگها با شأن و منزلت امامان همخوانی ندارد علاوه بر این که شدت موسیقی آن ایجاد حزن و اندوه نمی کند.
در گذشته نواها و مصائب با روضه خوانی و تعزیه بود. استفاده از نی و شیپور هم به صورت نوای حزن و اندوه بوده است و همین تعزیه به قول بسیاری از اساتید حافظ و ضامن موسیقی ایرانی بوده است (آسیب شناسی مداحی و فرهنگ عزاداری در دوران معاصر، محمد صمدی، مجله سوره، شماره بیستم ، ص 29-35) همچنین در مداحی با این سبک، بیشتر به شور محوری و رواج نوحه محوری بدون توجه به محتوا صورت می گیرد که با اصل ارائه معارف و همراه با محتوای واقعه عاشورا تضاد دارد.(همان: ص 36)
روش سوم: نوحه های بی محتوا و بدون سند گاها دروغ
شیوه نادرست دیگری که در محرم و عاشورا به صورت خواسته یا ناخواسته رواج دارد، استفاده از نوحه هایی است که غالبا محتوایی ندارند و یا حتی بدون واقعیت و سند می باشند. مانند خواب هایی که مردم در خصوص ائمه علیهم السلام می بینند و یا حتی اشتباه بیان کردن بعضی از وقایع از سوی مداحان. بسیاری از مداحان با وقایع، تاریخ و نحوه وقوع حادثه کربلا آگاهی ندارند، همین امر در انتقال مفاهیم به شنوندگان مشکل ایجاد می کنند.
آنان بدون آنکه بدانند باعث ترویج مسائل دروغ در جامعه می شوند و چون اکنون در جامعه نوحه محوری بیشتر از روضه و سخنرانی پسندیده است، سریعا در جامعه رواج می یابد و از سوی مردم عامی بدون مطالعه مورد پذیرش واقع می شود. در نتیجه باید مداحان در انتقال مفاهیم دقت داشته باشند و همچنین قبل از برپایی مراسم و شروع شدن محرم، مطالعه دقیقی داشته و بدانند چه مسائلی را مطرح می کنند.(همان:ص 30)
روش چهارم: رواج فردگرایی و عدم توجه به مسائل روز اجتماعی- سیاسی
یکی از محورهای اصلی قیام امام حسین علیه السلام و یاران گرانقدر ایشان، آگاهی رسانی در خصوص وضعیت نامطلوب اجتماع و سیاست آن زمان بود. تلاشی که هر چند با از دست دادن عزیزان و فداکاری جان به وقوع پیوست ولیکن اثرات تاریخی آن جهت آزاد و سربلند کردن وجود دارد. در نتیجه وقتی مراسم عاشورا و محرم برپا می گردد، باید تلاشی در جهت فعال نمودن مردم در مسائل سیاسی اجتماعی باشد. همچنین راهی برای آگاهی ساختن آنها از وقایع و بررسی این موارد از سوی عالمان است.
در سال های اخیر مراسم های برپا شده، کمتر تلاشی را جهت آگاهی رسانی مسائل داشته اند و بیشتر در جهت مداحی، نوحه خواندن، پذیرایی صرف می شود و به گونه ای این مراسم ها از رسالت اصلی خود باز مانده اند.(همان: 32)
روش پنجم: اسطوره سازی از شهدا و استفاده از مطالب غیر واقع
حقیقت آن است که واقعه کربلا توسط انسان هایی بزرگ با رهبری مردی نمونه از خاندان پیامبر(ص) به وقوع پیوست. همه آنها انسان بودند و رهبرانشان معصومینی بودند که مانند دیگران می زیستند و از همان خوراک می خوردند. تنها فرق آنان پاکی، معصومیت و بنده خالص خداوند و خلیفه الهی شان بود.
در مقابل آنها اسطوره هایی قرار می گیرند که از نظر گویندگانشان با مردم عادی تفاوت بسیار داشتند و با کارهای خارق العاده ای که از سوی انان انجام می شد، مورد پسند دیگران قرار می گرفتند.
در نوحه ها، مداحی ها، سخنان و مطالبی گفته می شود که به دور از واقعیت و در جهت اسطوره سازی از این بزرگان می باشد. در این حالت تنها بر یک جنبه از وجوه تکاملی امامان تاکید می شود و همان را به شکل غلو آمیزی برای مردم مطرح می کنند. برای نمونه آنها از حضرت علی (ع) چهره ای پهلوان، از حضرت ابوالفضل(ع) چهره ای بسیار زیبا و از امام حسین علیه السلام مظلومیت بدون هیبت، بدون صلابت و بدون دقت نظری ترسیم می کنند. در نتیجه واقعیت آنها را زیر سئوال می برند (خرافه گرایی و دلایل گرایش به آن و راه های برون رفت از آن، مجله پژوهش های اسلامی و معارف اندیشه، سال هفدهم، شماره چهارم، مهر و آبان 1390، ص 33).
روش ششم: ترک واجبات در سایه توجه به مستحب عزاداری (نماز)
یکی دیگر از رسالت های واقعه کربلا، احیای دین پیامبر (ص) بوده است. احیای نماز و برپایی آن حتی در زمان جنگ و نبرد از آن جمله می باشد. امام حسین علیه السلام و یارانشان وقتی از سپاه شام وقت می گیرند، خشنود هستند که یک شب دیگر می توانند نماز و قرآن برپا کنند. همچنین آنها در بحبوحه جنگ و نبرد، در هنگام ظهر نماز جماعت می خوانند و عده ای از آنها در سر نماز به شهادت می رسند.
این حرکت نشان از اهمیت و جایگاه نماز دارد. با این همه در جامعه فعلی به گونه ای دیگر عمل می شود. دیده ایم جوانان با تمام شوق خود در مراسم های عزاداری شب زنده داری می کنند و در مساجد و تکایا به کمک و اعمال خیر می پردازند. اما عده ای از آنها نمازشان را به جا نمی آورند و معتقدند عزاداری اولویت بیشتری دارد. لازم است خاطر نشان کنیم که نماز از واجبات دین است. واجبی که بارها از سوی معصومین علیهم السلام بر برپایی و استمرار آن تاکید شده است همچنین در قرآن کریم نیز به آن توجه خاصی گردیده است. در حالیکه عزاداری و مراسم های آن از مستحبات می باشند. اگر مستحبی منجر شود واجبی از کسی فوت شود، آن مستحب جایگاهش تنزل می یابد.
روش هفتم: ایجاد تفرقه و جدایی میان شیعه و سنی
بسیاری بر این باورند که واقعه کربلا توسط پیروان اهل سنت اتفاق افتاده و آنها هیچ گونه اعتقادی نسبت به واقعه و ائمه ندارند. از همین امر بسیاری سوء استفاده می کنند و باعث جدایی میان اهل سنت و شیعه می شوند. با بررسی متون و زندگی اهل مذهب سنت، می بینیم آنها در ایام محرم عزاداری می کنند و در غم شهادت اشک می ریزند. بر اساس سندهای تاریخی اولین عزاداری های انجام شده در خصوص حادثه کربلا، توسط شیعه و سنی با هم انجام شده است.
طبری از تاریخ نویسان سنی، از عبور خاندان امام حسین علیه السلام توسط لشکر یزید از مسیر قتلگاه را یادآور می شود و ذکر مصیبت حضرت سید الشهدا توسط خواهرشان را می گوید (عزاداری امام حسین در میان اهل سنت، عبدالمجید ناصری، مجله ادیان، مذاهب و عرفان، اردیبهشت 83، شماره 77، ص 80)
در زمان متوکل عباسی که شیعه در خفقان شدید به سر می برد و کربلا تخریب شده بود، حادثه کربلا توسط مورخان و نویسندگان اهل سنت بازگو می شده است (همان: ص 83). در طول تاریخ در میان درباریان سنی مانند عزنویان، آل بویه، تیموریان و آسیای میانه، افغانستان و ... عزاداری عاشورا و محرم برپا می شده است. در میان بسیاری از دانشمندان اهل سنت نیز ارادت به واقعه کربلا و خاندان پیامبر(ص) وجود داشت. مثلا نورالدین عبدالرحمان جامی از دانشمندان کسی است که در منقبت این واقعه بسیار کوشید و آن را مطرح کرده است (همان: ص 88).
از معدود اقوامی که بعد از صفویه همچنان بر مذهب خود باقی ماندند، کردهای سنی ساکن در کردستان هستند. در طی محرم و صفر آنها از برگزاری عروسی ها و اعیادشان دست می کشند و به عزاداری امام حسین علیه السلام می پردازند (دکتر صدیقی صفی زاده، پارسی گویان کرد، تهران، عطایی، 1366، ص 69-73).
روش هشتم: استفاده از تجمل و زیاده طلبی
ساده زیستی، توجه به نیازمندان، تلاش بر رفع نیاز آنها از سنن رفتاری و اخلاقی معصومین علیهم السلام می باشد. متاسفانه در برپایی مراسم های عزاداری مانند بسیاری مراسم های دیگر توجه به تجمل و چشم هم چشمی دیده می شود ولیکن ناراحتی و اثرات منفی آن بر اذهان دیگر بیشتر می باشد. چرا که این دین در عین اینکه به ساده زیستی و دوری از تجمل ترغیب می کند ولیکن معتقدان آن، تجمل گرا هستند.
این تضاد رفتاری و عقیدتی این شبهه را ایجاد می کند که یا پایه های آموزه ای دینی ایراد دارد و یا آنکه اینان پیروان واقعی نیستند. هر دو مورد اثرات تخریبی هستند.
منبع: هفته نامه عصر انتظار استان کهگیلویه و بویر احمد/ زهرا فیضی