عاشورا و حسین، متعلق به شیعه نیست
توماس کارلایل درباره درسی که میتوان از امام حسین(ع) و حادثه کربلا گرفت، چنین مینویسد: «بهترين درسي كه از تراژدي كربلا مي گيريم، اين است كه حسين (ع) و يارانش ايمان استوار به خدا داشتند. آنها با عمل خود روشن كردند كه تفوق عددي در جايي كه حق با باطل رو به رو مي شود، اهميت ندارد و پيروزي حسين (ع) با وجود اقليتي كه داشت، باعث شگفتي من است.»
کد خبر :
455026
حوادث تأثیرگذار تاریخ، غالبا پس از گذشت زمان به شکلی عمیقتر بررسی و شناخته میشوند. گذشت زمان سبب میشود اثری که مردمان و جوامع از یک حادثه و اتفاق میپذیرند، روشنتر باشد. شهید مطهری(ره) در کتاب حماسه حسینی مینویسد: «علی(ع) فرمود آینده مرا بهتر خواهد شناخت، پیغمبر(ص) هم فرمود در آینده معانی سخن مرا بهتر از مردم حاضر درک خواهند کرد». این است معنای اینکه ارزش یک چیز در زمان خودش آنچنانکه باید، درک نمیشود؛ باید زمان بگذرد و بعدها آیندگان تدریجا ارزش یک شخص، ارزش یک کتاب یا سخن یک شخص، ارزش عمل یک شخص را بهتر درک می کنند. لذا با گذشت زمان لایه های حجاب کنار رفته و ابعاد مختلف یک واقعه بهتر شناخته می شود. در مورد عاشورا و ماجراهای رخ داده در سرزمین کربلا و ارزش و عظمت حرکت امام حسین(ع) نیز، این قاعده صدق میکند. سالهای سال میگذرد و هرگز جامعه متفکرین و علما، خالی از کشف و بررسی نکتهای جدید درباره این حادثه عظیم نبوده است. اثرات گسترده و بررسیهای عمیق تنها به جامعه شیعیان خلاصه نمیشود، هر فردی در هر گوشه از جهان که به کاویدن ماجرای کربلا و معانی دریافته شده از آن در طول سالها و قرنها پرداخته و شخصیت
امام حسین(ع) و خانواده همراه و یارانش را بررسی کرده، به بیبدیل بودن این حرکت و این شخصیتها اذعان کرده است. در زیر، به نظرات برخی غیرمسلمانان درباره حادثه کربلا و شخصیت امام حسین(ع) و تأثیراتی که از آن پذیرفتهاند خواهیم پرداخت. کورت فریشلر کورت فریشلر مورخ و اندیشمندی آلمانی است که درباره تاریخ اسلام تحقیقات گستردهای انجام داده است. وی صاحب کتابی با عنوان «امام حسین(ع) و ایران» است. او در کتابش در اینباره مینویسد: «امام حسین (ع) در فداکارى قدم را از حدود فدا کردن خود، برتر نهاد و فرزندانش را هم فدا کرد. تصمیم ثابت حسین (ع) براى فداکارى مطلق نه ناشى از لجاجت بود، نه معلول هوى و هوس و او با پیروى از عقل، مصمم شده بود که به طور کامل فداکارى کند تا این که مجبور نشود بر خلاف پرنسیب (عقیده، آرمان والا) خود به وسیله سازش کارى با یزید بن معاویه و زندگى ادامه دهد. مى دانیم که حسین (ع) خود را براى کشته شدن آماده کرده بود و او که عزم داشت خویش را فدا نماید، چرا توقف نکرد تا به قتلش برسانند و چرا دائم اسب مى تاخت و شمشیر مىانداخت. حسین (ع) دست روى دست گذاشتن و توقف براى کشته شدن را دور از مردانگى و جهاد در
راه پرنسیب خود مى دانست. در نظر حسین (ع) در همانجا توقف کردن و گردن بر قضا دادن، تا این که دیگران نزدیک شوند تا او را به قتل برسانند، خودکشى محسوب مى شود، یک مرد دلیر و با ایمان خودکشى نمىکند.» توماس مان توماس مان نویسنده آلمانی است و برنده جایزه نوبل ادبیات. او در تاریخ، ادبیات و اقتصاد سیاسی صاحب تألیف است. توماس مان دکترای افتخاری دانشگاه آکسفورد را دارد. او درباره حوادث کربلا میگوید: «اگر بین فداکارى مسیح و حسین (ع) مقایسه شود، حتما فداکارى حسین پر مغزتر و با ارزشتر جلوه خواهد نمود. زیرا مسیح روزى که آماده براى فدا شدن گردید، زن و فرزند نداشت و در فکر آنان نبوده که بعد از او به چه سرنوشتى دچار خواهند آمد. امام حسین (ع) زن و فرزند داشت و بعضى از آنها کودک خردسال بودند و احتیاج به پدر داشتند.» مهاتما گاندی گاندی، رهبر معروف، زاهد و بزرگ هندوستان درباره حادثه عاشورا و شخصیت والای امام حسین(ع) و تأثیری که این دو بر ملتها و جوامع دارند، میگوید:«من زندگی امام حسین(ع) آن شهید بزرگ اسلام را به دقت خواندهام و به صفحات کربلا توجه کافی نمودهام و بر من روشن شده است که اگر هندوستان بخواهد یک کشور پیروز
گردد، بایستی از سرمشق امام حسین(ع) پیروی کند.» ادوارد براون ادوارد براون، مورخ، نویسنده و خاورشناس مشهور بریتانیاییست. کتابهای او در زمینه تاریخ و ادبیات شهرت جهانی دارند. براون ضمن علاقه مندی به موضوع جریان های فکری و اعتقادی تحقیقات بسیاری را نیز در این زمینه انجام داده بود. براون علاقه خاصی به جریانهای فکری و اعتقادی داشت و در پی این علاقه و تحقیقات خود تحت تأثیر حادثه کربلا چنین میگوید:«آیا اقلیتی پیدا میشود که حدیث کربلا را بشنود؛ اما آشفته و محزون نگردد، حتی غیر مسلمانان نیز نمی توانند پاکی روحی را که این جنگ اسلامی در تحت لوای آن انجام گرفت انکار کنند.» ادوارد گیبون گیبون تاریخنگار انگلیسی و عضو پارلمان این کشور بود، او درباره عاشورا مینویسد: «در طی قرون گذشته و در سرزمینهای مختلف، بشریت صحنههای حزنآوری به عظمت قیام حسینی که موجب بیداری قلب خونسردترین خوانندگان خواهد شد، به خود ندیده است.» طه حسین طه حسین، نویسنده معروف مصری ست که او را می توان از پیشگامان جنبش نوگرایی در مصر دانست. او درباره انگیزه و شوق امام حسین(ع) به مبارزه چنین می گوید: « حسین (ع) برای به دست آوردن فرصت و از سرگرفتن
جهاد و دنبال کردن از جایی که پدرش رها کرده بود، در آتش شوق می سوخت. او زبان را درباره معاویه و عمالش آزاد کرد، تا به حدی که معاویه تهدیدش نمود اما حسین، حزب خود را وادار کرد که در طرفداری حق سختگیر باشند.» توماس کارلایل توماس کارلایل، دانشمند اسکاتلندی است که در حوزه های ریاضی، فلسفه، ترجمه، تاریخ نگاری و زبان شناسی صاحب اثر است. آثار منتشره از کارلایل در حوزه تاریخ نگاری را انقلابی در این عرصه می دانند. او درباره درسی که میتوان از امام حسین(ع) و حادثه کربلا گرفت، چنین مینویسد: «بهترين درسي كه از تراژدي كربلا مي گيريم، اين است كه حسين (ع) و يارانش ايمان استوار به خدا داشتند. آنها با عمل خود روشن كردند كه تفوق عددي در جايي كه حق با باطل رو به رو مي شود، اهميت ندارد و پيروزي حسين (ع) با وجود اقليتي كه داشت، باعث شگفتي من است.» موسیو ماربین مسیو ماربین، دانشمند و محقق آلمانی است. او سخنانی مفصل و گسترده درباره امام حسین(ع) علل و انگیزه قیام ایشان دارد، که در زیر خلاصهای از آن آورده شده است: حسین بن علی(ع) نوه محمد(ص)، که از دختر محبوبش فاطمه(س) متولد شده تنها کسی است که در چهارده قرن پیش در برابر حکومت
جور و ظلم قد علم کرد. در فرزند علی(ع)، همه اخلاق و صفاتی که در دوران حکومت عرب پسندیده و قابل احترام بود، مشاهده میشد. حسین(ع) شجاعت و دلاوری را از پدر خود به ارث برده بود و به احکام و دستورات اسلام تسلطی کامل داشت.... موضوعی را که نمیتوان نادیده گرفت این است که حسین(ع) اولین شخص سیاستمداری بود که تا به امروز، احدی سیاستی به مؤثری سیاست او اتخاذ ننموده است. زمانی که بنیامیه دشمن کینهتوز اسلام در مقام هتک حرمت به اسلام برآمدند، حسین(ع) سکوت را جایز ندانسته به طور جدی و علنی علیه بنیامیه و حکومت وقت قیام کرد و آل ابیسفیان و یزیدیان را به رسوایی و نابودی کشانید. او علناً و آشکارا میگفت: من در راه حق و جهت امر به معروف قیام خواهم کرد و کمترین تردیدی ندارم که در این راه کشته خواهم شد. من قیام خواهم کرد اگر چه جان خود و عزیزانم را در این راه از دست بدهم. او به گفتهاش عمل کرد؛ عملی که هیچگاه در دنیا سابقه نداشته و نخواهد داشت که شرحش از حد ایجاز ما خارج است. تاریخ عاشورا کاملاً نشان میدهد که هیچ یک از شهیدان کربلا عمداً خود را به کشتن ندادهاند، بلکه هر یک از کشتهشدگان مورد هجوم و تاخت و تاز سپاه
دشمن قرار گرفته مظلومانه از پای درآمدهاند و هر یک از این شهدا به اندازه مظلومیتشان بر عظمت و بزرگی اسلام افزودهاند؛ ولی شهادت حسین(ع) از همه مهمتر و از روی دانش و بصیرت و سیاست انجام گرفت و این شهادت و شهامت در تاریخ بشریت نظیر نداشته است. ... چندی نگذشت که حکومت ظلم و جور معاویه و جانشینان او از میان رفت و در کمتر از یک قرن، قدرت از بنیامیه سلب گردید. خارج شدن قدرت از دست بنیامیه به گونهای انجام شد که امروز نام و نشانی از آنان نمودار نیست و اگر در متن کتابهای تاریخی نامی از این قوم ذکر شده در تعقیب آن هزاران نفرین و ناسزا نوشته شده و این نیست مگر به واسطه قیام حسین(ع) و یاران باوفای او. جرجی زیدان جرجی زیدان نویسندهای فقید و معروف مسیحی از لبنان است. او در کنار نویسندگی به معلمی، روزنامهنگاری و ویراستاری نیز میپرداخته است. صاحب 23 رمان تاریخی است و نشریه الهلال را تأسیس کرده است. او درباره کربلا مینویسد: «پس از رحلت پیامبر (ص) حب جاه و مال بر فضایل اخلاقى، فایق آمد و افکار و آراى آل على (ع) در میان چنان مردمى بى اثر ماند. چنانکه مردم کوفه به خاطر جاه و مال بیعتى را که با حسین بن على (ع) کرده
بودند، در هم شکستند و به این نیز اکتفا نکرده، او را کشتند.» توماس ماساریک ماساریک، کشیش و متفکر اروپایی بود. او درباره شوری که امام حسین(ع) در دل مسلمانان ایجاد کرد، چنین میگوید: «گرچه کشیشان ما هم از ذکر مصائب حضرت مسیح مردم را متاثر مى سازند، ولى آن شور و هیجانى که در پیروان حسین (ع) یافت مى شود در پیروان مسیح یافت نخواهد شد. گویا سبب این باشد که مصائب مسیح در برابر مصائب حسین مانند پر کاهى است در مقابل یک کره عظیم پیکر». منبع: روزنامه بیرجند امروز/مریم کمالینژاد