آیا واقعا داعش در انفجار آنکارا دست داشت؟
احمد داووداوغلو، نخست وزیر ترکیه در گفتوگویی مطبوعاتی تاکید کرد که ترکیه همچون سوریه نخواهد بود و داعش مظنون اول بزرگترین انفجار انتحاری است که در تاریخ ترکیه رخ داده و تجمع حزب دموکرات خلقها را در نزدیک ایستگاه مرکزی قطار در آنکارا هدف قرار داده است.
کد خبر :
454514
ایسنا: عبدالباری عطوان، تحلیلگر مشهور عرب در مقالهای در روزنامه مستقل رای الیوم نوشت: «آقای احمد داوود اوغلو در بخش نخست سخنش اشتباه کرد، چرا که ترکیه نه تنها عملا همچون سوریه خواهد شد، بلکه چه بسا بسیار بدتر از آن نیز میشود؛ چرا که همان رویکردهای سیاسی در سوریه، در ترکیه ادامه داشته و تبعاتی که بر این رویکردها مترتب میشود در ترکیه تکرار شده است و عواملی که سوریه را به وضعیت کنونیاش کشاند، در ترکیه نیز وجود دارد که از جمله این شرایط شکننده بودن ساختار طایفهای و نژادی و جنگ داخلی با کردها و توطئههای غربی و شرقی و گرایش طایفهای نظام و کوتاه بودن دید نظام حاکم است و هر کس که به آغاز بحران سوریه بنگرد، میبیند که در آن هنگام انفجارهای انتحاری و نقضهای هوایی و مداخلههای خارجی صورت میگرفت و این شخص آنچه که میگوییم به خوبی درک میکند و این مساله در هر صورت یک مساله نسبی است.
شاید نشانه گرفتن انگشت اتهام داوود اوغلو به سمت داعش در مورد دست داشتن در این انفجار آنکارا درست باشد و این امر علی رغم آن است که داعش مسئولیت این انفجار را برعهده نگرفته است، همانطور که داعش مسئولیت انفجار انتحاری مشابهی در باشگاه فرهنگی کردها در منطقه سوروچ در نزدیکی مرزهای سوریه در ژوئیه گذشته را که 33 کشته برجای گذاشت، برعهده نگرفت. وجوه مشترکی میان این دو حمله انتحاری وجود دارد که نخستین آنها هدف قرار دادن کردهاست. دومین وجه مشترک این است که بمبهای مورد استفاده شده شبیه یکدیگر است و سوم اینکه عاملان این دو انفجار طبق تحقیقات اولیه دو برادر بودهاند که نامهایشان عبدالرحمان الغوز (عامل انفجار سوروچ) و شخص دوم برادر بزرگترش یونس امری الغوز بود که عامل انفجار آنکارا بود. اگر اطلاعات رسمی مبنی بر اینکه داعش در پشت انفجار آنکارا بوده، تایید شود، به این معناست که داعش خواسته است پیام خونین محکمی را به رجب طیب اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه مبنی بر این امر برساند که وضعیت آتش بس "غیر علنی" میان دو طرف از حدود یک سال و نیم قبل پایان یافته است.
من زمانی که از یکی از افراد نزدیک به داعش در چارچوب پژوهشها و مصاحبههایم برای تدوین کتابم با عنوان "داعش: ریشهها، توحش، آینده" در مورد دلایل احترام ترکها به این آتش بس سوال کردم، او این حرف را زد: ما پیام مشخصی را به آنها دادهایم که هرگونه تحرکاتی از سوی آنها علیه ما با واکنش شدیدی مواجه خواهد شد و واکنش ما ضربه زدن به ثبات ترکیه و صنعت گردشگری است که سالانه سه میلیارد دلار برای ترکیه سود به همراه دارد.
دقیقا نمیدانیم که این انفجار آنکارا در راستای اجرای این تهدید بوده است یا خیر؛ اما میتوانیم بگوییم که رابطه داعش و ترکیه مورد لرزههای شدیدی در ماههای اخیر قرار گرفته است که چه بسا به فروپاشی این رابطهای بینجامد که ما در حال حاضر شاهد آن هستیم و در پایان کار میتوان برجستهترین شاخصهها را در این سه امر خلاصه کنیم:
اول اینکه ترکیه از احرار الشام و جیش الفتح، شاخه نظامی آن حمایت کرده است که از سرسختترین دشمنان داعش به شمار میآید و اخباری مبنی بر این امر وجود دارد که یکی از نیروهای داعش در ترور خالد السوری، یکی از برجستهترین موسسان احرار الشام دست داشت. در مناطق شمال غربی سوریه نیز ظرف چند روز قبل درگیریهای شدیدی میان دو طرف صورت گرفته است.
دوم اینکه مسئولان ترکیهای نسبت به تمرکز روسیه در حملات هواییاش علیه گروههای "تندرو" همچون احرار الشام، جبهه النصره و ارتش آزاد سوریه اعتراض کردهاند و گفتهاند که فقط دو حمله از حدود 70 حمله داعش و پایگاههایش را هدف قرار داده است.
سوم اینکه نیروهای امنیتی ترکیه بازداشتهای گستردهای را علیه ترکهای حامی داعش یا افرادی که ترکیه آنها را گروهکهای زیرزمینی توصیف میکند، به راه انداختهاند و تعداد این افراد بازداشت شده به بیش از هزار تن رسیده است که این اقدام در چارچوب توافق "با اکراه" مسئولان ترکیهای با آمریکا برای مشارکت در جنگ علیه داعش صورت گرفت و در مقابل نیز آمریکا به صورت غیرقابل قطعی این خواسته ترکیه را پذیرفت که مناطق حائل در داخل سوریه ایجاد کند.
انفجار ترکیه از نظر تعداد قربانیان و زمان صورت گرفتن آن ضربه محکمی را به حزب عدالت و توسعه به رهبری اردوغان وارد کرد با توجه به اینکه این انفجار فقط 18 روز قبل از انتخابات پارلمانی فوقالعاده صورت گرفت که حزب اردوغان بر روی این انتخابات حساب میکرد تا مجددا سیطره در پارلمان را در دست بگیرد و دولت اکثریت تشکیل دهد چرا که مهمترین برگ برندهها در دست این حزب ثبات، رشد اقتصادی و امن است که هر سه این امور به باد رفتهاند یا اینکه از زمانی که ترکیه خود را در بحران سوریه دخیل کرده است به صورت تدریجی دچار نزول شدهاند.
دشمنان اردوغان از میان طرفهای منطقهای و بینالمللی زیاد هستند، اما در صورتی که داعش هم به این فهرست اضافه شود و اگر این فرضیه درست باشد، این مساله خطر بزرگی را به وجود میآورد؛ چرا که داعش در چارچوب همسایگی ترکیه قرار دارد و پایگاه محکم و خاستگاه عقیدتی گستردهای را در داخل ترکیه و در اطراف جغرافیایی آن با هم در اختیار دارد و هیچ کس نمیتواند داعش را از این خاستگاه و از این پایگاه به آسانی بیرون براند.
تشدید مشکلاتی که ترکیه با آنها مواجه است با مداخله نظامی روسیه در سوریه به اوج خود رسید و با نقض حریم هوایی ترکیه توسط روسیه و پیشرویهای نیروهای سوری در مناطق شمال غرب سوریه شدیدتر شد و این مناطقی بود که در گذشته تحت اشغال همپیمانان ترکیه بود و این امور حکایت از این دارد که مناطق پرواز ممنوع که ترکیه در گذشته بر آمریکا برای اعمال آنها فشار میآورد، این امید را به وجود نمیآورد که این مناطق در آیندهای نزدیک ایجاد شود.
آنچه که خطرناک بودن وضعیت کنونی ترکیه را بیشتر میکند این است که اختلافات میان ترکیه و آمریکا وخیمتر میشود چرا که خارج کردن آتشبارهای موشکهای پاتریوت از سوی پیمان ناتو و در سایه این تنش با روسیه، ضربه محکمی را به روابط میان این دو کشور وارد کرد و این روابطی است که در گذشته نیز آمریکاییها در آن، اطمینان کاملی به همپیمان ترکیهای خود نداشتند، چرا که ترکیه از حمایت از حمله آمریکا به عراق در سال 2003 امتناع ورزید و همچنین در گشودن پایگاه هوایی اینجرلیک در مقابل جنگندههای آمریکایی تاخیر ورزید و همچنین بحران کشتیهای مرمره آبی را به راه انداخت که محاصره نوار غزه توسط اسرائیل را شکست و اخیرا شبکه دفاع موشکی را با چین امضا کرد که این اقدام در راستای به چالش کشیدن پیمان ناتو انجام شد که جای دادن این موشکها در چارچوب سامانه دفاعی خود را نپذیرفته بود.
آمریکا به صورت تدریجی از منطقه خاورمیانه و از پرونده سوریه و همچنین از منطقه کشورهای عربی حوزه خلیج فارس (خارج کردن هواپیمابرهای تئودور روزولت) خارج میشود و آن را برای روسیه و ایران رها میکند و به همپیمانان خود یکی پس از دیگری پشت میکند که در راس این همپیمانان ترکیه قرار دارد که این مساله دلیل سفرهای اخیر مقامات کشورهای عربی حوزه خلیج فارس به مسکو را تبیین میکند.
انفجار آنکارا پیام محکمی به ترکیه است و باید گفت که صرف نظر از طرف بزرگتر و عامل این انفجار و محتوای آن باید ترکیه کاملا پای خود را از سوریه خارج کند وگرنه ...
ما معتقدیم که این پیام رسیده است و تاثیر آن نیز در آینده نزدیک گذاشته میشود.»