ادبيات چاله ميداني در دوبلههاي وطني
کد خبر :
454304
جام جم: خانوادهها هنگام خريد مواد غذايي، خريد كالاهاي فرهنگي را هم به سبد خريد خود اضافه ميكنند و اين اتفاق بسيار خوبي است. حجم بالايي از اين كالاهاي فرهنگي كارتون يا انيميشنهاي خارجي با دوبله فارسي است. انيميشنهاي روز دنيا كه حتي بزرگترها هم علاقهمند به تماشاي آنها هستند، به راحتي با دوبلهفارسي از سوپرماركت محله قابل خريداري است. تا اين قسمت ماجرا اتفاق ميمون و مباركي در حوزه فرهنگي جامعه رخ داده است كه تشكر بسيار از مسئولان اين امر داريم، اما...
انيميشنهايي با ادبيات كوچهبازاري
مشكل زماني پيش ميآيد كه شما شاد و خندان يكي از اين انيميشنهاي مورد علاقه كودكتان را تهيه كرده و مشتاقانه به همراه كودك خود به تماشاي اين كارتون زيبا نشستهايد. در آغاز فيلم متوجه لحن صحبت دوبلورها ميشويد و كمي جا ميخوريد. لحن گفتار به شدت كوچهبازاري و چالهميداني است، لحني كه مورد پسند شما نيست و ميدانيد وقتي لحن بيان اينگونه باشد حتماً از واژهها و كلمات نامأنوس نيز استفاده ميشود و اين زنگ خطري است براي شما و كودكتان. به كودك خود نگاه ميكنيد كه غرق تماشاي فيلم است. حالا چه بايد كرد؟ بايد دستگاه را از دسترس كودك خارج كرد؟ يا بگذاريم كودك ما اين فيلم را تا انتها ببيند؟ خب فرض كنيم فرزندمان را از تماشاي اين فيلم محروم كرده و تشويق به تماشاي كارتون ديگري كنيم. فكر ميكنيد اوضاع بهتر ميشود؟ خير كارتون دوبله شده ديگر هم شايد لحنش ساده باشد اما به احتمال زياد كلمات زشت و اصطلاحاتي مانند به فنا رفتيم، ضايع شدي، شاسكول، پاچهورماليده و... در آن فيلم نيز بهكار رفته است.
پنبههاي رشته شده تربيت
اين دوبلورهاي عزيز تصور ميكنند مخاطبان اصيل اين كارتونها چه كسانيهستند؟ فراموش كردهاند كه كودكان ما مخاطبان اصلي هستند و اين كارتونها نه تنها يك بار بلكه بارها و بارها توسط كودك ديده ميشود به حدي كه كودك تمام ديالوگها را مو به مو حفظ كرده و بهكار ميبرد. حال من مادر يا پدر هرچقدر تلاش كنيم كه لحن گفتار و بيان فرزندمان مناسب با سن و تربيت خانوادگي او باشد كاري بس بيهوده است؛ چرا؟ زيرا اين دوبلورهاي عزيز هرچه ما رشتههاي تربيتي را ريسيديم پنبه ميكنند. به فرزندمان ميگوييم:«چرا ميگويي اين پسره شاسكوله؟ شاسكول كلمه زشتي است شما نبايد به كار ببريد». فكر ميكنيد در جواب چه ميگويد؟ او ميگويد:«اگه زشته چرا باب اسفنجي ميگه؟»
كودك شش ساله ما وقتي واژه پاچهورماليده را ميشنود و معناي آن را از ما ميپرسد به نظر شما چه جوابي بايد به او بدهيم؟ اصلاً چه اصراري است وقتي اسم شخصيت دختر نانسي است شما بگویید:«نانسي پاچهورماليده چطوري؟» آيا اين اصطلاح در ادبيات كشورهاي ديگر هم هست و ما خبر نداريم؟ هدف از بهكار بردن اين اصطلاحات چيست؟
پنجه دوبلورها بر گلوي ادبيات
چه اصراري براي استفاده از اين لحن گفتار و اين واژههاي سخيف است؟ آيا اين رسالت و وظيفه هنرمندان نيست كه فرهنگ و ادبيات درست و صحيح را ترويج داده و آن را به نسلهاي بعدي انتقال دهند؟
كودكان ما از اين شخصيتهاي كارتوني الگوبرداري كرده و كاملاً از طرز رفتار، گفتار و حركات آنها كپيبرداري ميكنند.
شما دوبلورهاي عزيز با اين روش كار، كل ادبيات را زير سؤال برده و متأسفانه لحن ادبيات كودكان ما را از سنين پايين دچار تغييرات منفي زيادي كردهايد. شما پنجه در گلوي ادبيات كودكان ما انداختهايد.
در گذشته تمام نگرانيهاي والدين اين بود كه فرزندشان از بچههاي ديگري كه بيرون از خانه با آنها در تماس است اصطلاحات و تربيت نامناسب را دريافت نكند ولي اكنون فرزندانمان قبل از رسيدن به سن مدرسه، در حريم خانواده الفاظ و اصطلاحات زشت را ياد گرفته و آنها را به رغم تمام تذكرات والدين استفاده ميكنند.
نظارت و كنترل، اولين گام برخورد با مشكل
در گذشته تمام مسئولان فرهنگي كشور توليدات فرهنگي و رسانهاي كشورهاي غربي را زير سؤال برده و آنها را آثاري سخيف و بيكيفيت ميخواندند كه براي جذب مخاطب دست به هر كاري ميزنند، اين درحالي است كه اكنون مسئولان مربوط غافل از عرضه گسترده محصولاتي هستند كه براي جذب مخاطب دست به هر اقدام غيراخلاقي و غيرفرهنگي ميزنند.
بايد توجه داشت عرصه فرهنگ بسيار تأثيرگذار و مهم است و اگر به حال خود رها شود جامعه و نسلهاي بعدي را بيهويت و بيفرهنگ بار ميآورد. براي جلوگيري از اين اتفاق ناگوار بايد چارهاي انديشيد و اولين و مهمترين چاره، نظارت سختگيرانه سازمانها و نهادهاي مسئول بر توليدات آثار فرهنگي نظير كارتونها، فيلمها و دوبلههاي انيميشنهاست.