منطق بين‌المللي كردن اداره حج

کد خبر : 453222
جوان: روشن شدن علت اوليه حادثه منا حكايت از بي‌كفايتي و ضعف مديريت برگزاركنندگان حج دارد و اين حادثه نه براي اولين‌بار كه ده‌ها سال است تكرار مي‌شود و سال بعد نيز چاره‌اي براي عدم تكرار حادثه سال قبل انديشيده نمي‌شود. اتفاق امسال اذهان را به سوي ديگري نيز كشاند و آن اينكه چرا بايد حرم امن الهي توسط يك خانواده اداره شود؟ و چرا سلايق و ظرفيت‌هاي ديگر مسلمانان در اين امر وارد نمي‌شود؟ آيا طرح بين‌المللي (بين‌المللي اسلامي) اداره حج ايده درست و كارآمدي است؟ چه دلايل محكمه‌پسندي براي اين ايده وجود دارد؟ آيا اگر منطق آن موجه جلوه كند، ساختار لازم براي اجراي آن فراهم مي‌شود؟ به نظر مي‌رسد وراي مسائل سياسي و نگاه سياسي به خاندان آل‌سعود مي‌توان دلايل مهمي را براي اين ايده برشمرد.
1- در عرف بين‌الملل امروز، مراكزي كه جايگاه بين‌المللي دارند و محل رجوع كشورها و ملت‌هاي زيادي هستند طبق قوانين بين‌المللي اداره مي‌شوند و سليقه يك كشور يا يك خانواده بر آن اعمال نمي‌شود. مجمع عمومي سازمان ملل، يونسكو، مقر اروپايي سازمان ملل (ژنو) از ضوابط و مقررات كشورهاي مستقر تبعيت نمي‌كنند و نظر اعضاي سازمان ملل براي اداره آنجا در قالب معاهدات اخذ مي‌شود. اداره مجامع بين‌المللي نيز از اراده دولت - كشورها خارج است و حتي سازمان كنفرانس اسلامي نظرات جمعي كشورهاي اسلامي را دنبال مي‌كند. حال چطور مي‌توان اداره حرمين را به يك سليقه و يك مديريت و يك ظرفيت سپرد؟
2- گيريم كه يك كشور- ملت هم صلاحيت چنين امري را داشته باشد. اين امر مي‌تواند توسط سازمان كنفرانس اسلامي و براساس موافقتنامه كشورهاي اسلامي واگذار شود. اما آنچه كمتر بدان توجه مي‌شود اينكه اصلاً در عربستان سعودي دولت- ملتي وجود ندارد. ملت از مفاهيم بنيادي علم سياست است و شرط تحقق آن تبديل مردم از رعيت به شهروند است.
لازمه شكل‌گيري ملت، تمرين و تكرار ملت شدن است. انتخابات، رفراندوم، اداره همگاني بحران‌هاي ملي و جنگ تمام‌عيار، مشاركت عمومي، گزينش حاكمان و... از جمله نمادهاي حركت اقوام و مذاهبي است كه در پروسه‌‌هاي ملي ملت مي‌شوند و ملت بودن را تمرين و تكرار مي‌كنند. مردم سرزمين حجاز از جهت شاخص‌هاي مذكور با 200 سال قبل هيچ تفاوتي نكرده‌اند، همانند گذشته يك خانواده حاكم كشور و مردم رعيت‌اند و از قضا نام كشور نيز برگرفته از نام خانواده است. بنابر اين مردم عربستان نيز هيچ دخل و تصرفي در آيين‌نامه‌هاي اداره حج ندارند. نمايندگاني ندارند كه قانون اداره حج را تصويب كنند و عصاره‌اي از نگاه مردم در اجراي مراسم حج متجلي گردد.
3- از جهت تاريخي نيز بي‌كفايتي و ضعف مديريت مشهود است. دهها سال است مسلمانان در امن‌ترين سرزمين اسلامي قرباني مي‌شوند و احساس امنيت را در «هذا البلد الامين» از دست داده‌اند. تكرار حوادث نشانگر رشد نيافتگي و عدم پيدايش خلاقيت از يك سو و عدم استفاده از ايده‌هاي ديگر بخش‌‌هاي جهان اسلام است.
4- از مهم‌ترين مسائلي كه كمتر بدان توجه مي‌شود ايدئولوژي حاكم بر مراسم حج و اداره حرمين است.
تا قبل از سال 1925، بقعه بزرگان در مكه و مدينه وجود داشت. حتي چهار مذهب اهل سنت نمازهاي جداگانه‌اي در مسجدالحرام برگزار مي‌كردند. بسياري از اماكن تاريخي اسلام وجود داشت. اما قرباني سليقه يك ايدئولوژي شد علاوه بر آن اجازه ساخت اماكن مشرف بر حرمين نيز سليقه اين فرقه است كه از جلال و شكوه اماكن مقدس مي‌كاهد.
5- در ايدئولوژي‌ وهابيت هر مسلمان غيروهابي يا مشرك است يا خرافاتي است يا مرتد است بنابر اين اهتمام در پيشگيري از مرگ چنين مسلماني نيز بي‌معنا است و هر قدر بيشتر بميرند پاك‌دينان (وهابي‌ها) بيشتر مي‌شوند. علاوه بر آن طبق ايدئولوژي وهابيت به محض جدايي روح، جسم ميت به جيفه تبديل و صرفاً يك لاشه متعفن است و هيچ ارزش و احترامي ندارد. اين باور نه در مواجهه با قبور بزرگان بقيع و زائران حج كه در مواجهه با مردگان خودشان نيز اعمال مي‌شود.
6- تكرار كشتار مسلماناني كه با هدف زيارت و عبادت از منزل خارج مي‌شوند و به اين مصيبت دچار مي‌شوند وهن اسلام نيز هست و دنياي غرب با مشاهده اين فجايع سؤال‌هاي متفاوتي را طرح مي‌كند بنابر اين تلف شدن حجاج در كنار تروريسم خشن در خاورميانه كه ريشه هر دو به سعودي‌ها برمي‌گردد موجب وهن اسلام است كه بايد سريعاً از آن جلوگيري شود.
7- درآمد سرشار حج كه بايد صرف توسعه آن براي رفاه و امنيت بيشتر شود يا صرف ساختن مساجد اشرافي در جهان اسلام مي‌شود يا حاكمان غيرمردمي كشورهاي فقير اسلامي به وسيله آن خريده مي‌شوند و يا صرف تعليم ايدئولوژيك در مدارس وهابيت در سراسر جهان مي‌شود كه نتيجه آن تولد القاعده، النصره و داعش و... است. بنابر اين جلوگيري از سرازير شدن منابع مسلمين عليه امنيت جهان اسلام درد ديگري است كه بايد براي آن چاره‌‌انديشي نمود.
8- حكام آل‌سعود با خادم‌الحرمين خواندن خود و خريدن سران برخي كشورهاي اسلامي، توقع هيچ‌گونه صداي مخالفي را ندارند. آنان به نوعي خود را «عزيز دردانه» جهان اسلام فرض نموده‌اند و در مقابل پاسخ‌خواهي مانند «بچه لوس» جهان اسلام يا «بچه‌ پولدارها» برخورد مي‌كنند و حاضر به تواضع و پذيرش اشتباه يا استفاده از نظرات ديگران نيستند.
9- بنابراين آنچه استدلال شد بايد «ايده اداره مشترك حج» به گفتمان عمومي مسلمانان تبديل شود و اداره حرمين از سليقه يك خانواده و يك ايدئولوژي خارج شده و در تراز جهان اسلام قرار گيرد تا از وهن آن جلوگيري شود حتي اگر اجماع نظر مردم سرزمين حجاز نيز اعمال مي‌گرديد شايد مي‌توانست به عنوان مسكن موجب آرامش شود اما آن مردم (مردمي كه ملت نشده‌اند) نيز از اعمال نظرات خود محرومند. ان‌شا‌ء‌الله حادثه منا و كشتار هزاران مسلمان بي‌گناه و آرزومند منشأ تحولات بزرگ گردد و «جمهوري عربي حجاز» جايگزين نظام ارباب - رعيتي موجود شود.
لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: