هشدار نسبت به خطر حذف سینما
«مزار شریف» علاوه بر سوژه قابل توجه از نظر تکنیکی نقطه عطفی در سینمای ایران است؛ عوامل این فیلم ماندگار به گفتگو درباره تلخ و شیرین ساخت آن پرداختند.
کد خبر :
451618
مهر: «مزار شریف» قصه شهادت دیپلماتهای ایرانی در مرداد ۷۷ را روایت میکند؛ زمانی که کنسولگری ایران در مزار شریف مورد حمله قرار گرفت و تنها یک نفر از آن حادثه جان سالم به در برد و حال که این فیلم روی پرده رفته، فرصتی است تا هم این واقعه بازخوانی شود هم ادای دینی باشد به افرادی که در آن اتفاق تروریستی جان خود را از دست دادهاند و خانوادههای آنها نیز سالها است سکوت کردهاند.
«مزار شریف» فیلمی آبرومند و بی ادعا است که با وجود تمام دشواری های تولید، عده ای چندان دوست ندارند این فیلم به خوبی دیده شود ولی قطعا آثاری از این دست در تاریخ سینمای ایران ماندگار خواهند بود.
علاوه بر سوژه حساس و قابل تامل این اثر، استفاده از تکنیک هایی که تا الان به ندرت در سینمای ایران به کار گرفته شده است ویژگی قابل اعتنای «مزارشریف» محسوب می شود.
به مناسبت اکران این فیلم در سینماهای کشور ساعاتی را میزبان منوچهر شاهسواری تهیهکننده، عبدالحسن برزیده کارگردان و مهتاب کرامتی بازیگر این فیلم بودیم تا از ناگفته هایی سخن بگوییم که شاید به خاطر جو حاکم بر این اثر فرصت طرح آن کمتر پیش آمده باشد.
بخش نخست گفتگو پیرامون شرایط تولید شکل گرفت و در بخشهای دیگر این میزگرد که به طور مستقل منتشر خواهد شد درباره موضوع فیلم و واقعه ترور دیپلماتهای ایرانی به بحث و تبادل نظر پرداختهایم.
با ما در این بخش از میزگرد همره میشوید:
* چطور با گذشت زمانی بیش از یک دهه از وقوع حادثه مزار شریف بالاخره تولید این اثر ممکن شد؟
عبدالحسن برزیده: ابتدا باید تشکر کنم از حوزه هنری که همت کرد و با اعتقاد پای این کار سخت و پرهزینه ایستاد. از این بابت حوزه هنری به گردن ما و سینمای ایران حق بزرگی دارد چون کمک کرد فرصتی فراهم شود و درباره موضوعی که به خواست خیلی ها قرار بود مسکوت بماند، حرف زده شد. بعد از آن حضور منوچهر شاهسواری و تک تک افراد صبور، صمیمی و با حوصلهای که می دانند تحمل سختی کارهایی از این جنس چقدر دشوار است باعث شد ما بتوانیم چنین پروژهای را بسازیم.
همه این عوامل و حضور همکارانی که همه آنها به معنای مطلق کلمه حرفه ای بودند و با علاقه ای که به کار نشان دادند ساخت فیلمی به نام «مزار شریف» را ممکن کرد.
* همکاری با منوچهر شاهسواری چگونه شکل گرفت؟
برزیده: سنت خوبی در حوزه هنری پابرجاست اینکه به کارگردان فرصت می دهد تهیه کنندگان مدنظرش را پیشنهاد داده تا درباره شان تصمیم گیری شود. من هم اولین کسی که به ذهنم رسید منوچهر شاهسواری بود گرچه او آن زمان تولید فیلم دیگری را در دست داشت. من هم تصمیم گرفتم صبر کنم تا کارش به سرانجام برسد اما به دلایلی آن پروژه به اجرا نرسید و همکاری مان در «مزار شریف» آغاز شد.
* آقای شاهسواری تهیه «مزار شریف» چگونه و چرا دغدغه تان شد؟
منوچهر شاهسواری: «مزار شریف» برای من فقط یک فیلم نیست بلکه آن را مثل همه کارهایم بخشی از عمر، دانش و فرهنگ کشور می بینم و برایم از ابتدا یک امر جدی تلقی می شد.
درباره گرایش من به تولید این فیلم دلایل متعددی وجود داشت که لازم است ابتدا با مقدمهای درباره آن توضیح دهم.
یکی از مشکلات سالهای اخیر در کشور ما بحث هویت است که نسل جوان ما سالهاست در این چالش های هویتی دست و پا می زند. یکی از دلایل امر این است که متاسفانه با یک قیچی دولبه تیز دائم بخشی از گذشته مان را میبریم بدون اینکه یادمان باشد هیچ جامعه ای بدون اجزای آن قابل شناسایی نیست. متاسفانه معمولا طوری از گذشته فاصله می گیریم که انگار دیروز و پریروز و هفته پیش و پارسال و ده سال پیش نداریم و همه چیز همین ماجراهایی است که الان پیش آمده بدون اینکه عقبه ای داشته باشند.
حال از نظر من «مزار شریف» نمونه ای از همین انقطاع بود. سال ۷۷ اتفاقی افتاد ولی از آن حرف نزدیم هرچند این نادیده گرفته شدن مختص این اتفاق نیست و موضوعات اجتماعی دیگری هم از قبل انقلاب تا کنون در کشور ما رخ داده که در سینما نادیده گرفته شده است. اگرچه در مطبوعات، پژوهش و دانشگاه ها بسیار به این موضوعات پرداختند اما در سینمایی که همیشه موثرتر از هر زبانی عمل کرده صحبتی از آنها نشده است.
از طرفی «مزار شریف» به لحاظ موضوع، تجربه تولیدی و فضای صنعتی حاکم بر سینما برای من جذابیت های ویژه داشت به همین دلیل علاقمند بودم حتما تجربه متفاوتی در سینما به لحاظ تولید صورت بگیرد. از این رو گروهی از بهترین های سینمای ایران جمع شدند و با علاقه سر کار آمدند. ما برای این فیلم سینمایی زمان زیادی صرف کردیم و خوشحالیم چون تجربیات سنگین و مهمی به دست آوردیم. چنین پروژه هایی غالبا با تلخی همراهند اما خوشبختانه از این فیلم هیچ تلخی به کامم نماند. هیچکدام از بچه هایی که در «مزار شریف» کار کردند به نسبت شرایط حاکم بر سینمای ایران از نظر مالی بهره مند نشدند و نسبت به کارهای قبلی و بعدیشان دستمزد کمتری دریافت کردند و این از نظر من به همان فضای دلبستگی برمی گردد.
* به فضای صنعتی حاکم بر سینما اشاره کردید. تجهیزات و تکنیک چه نقشی در کیفیت و بیان حرف اصلی «مزار شریف» ایفا کرد؟
شاهسواری: این فیلم در تغییر شیوه تولید و نگاه به بخشی از تاریخ کشور، پروژه ای صفشکن است و صف شکن ها شاید ارزش هایشان در زمان خود دیده نشود و هزینه های جانی و مالی بیشتری متحمل شوند اما بهترین ها برای انتقال تجربه به آیندگان هستند.
تحولی که با «مزار شریف» در سینما شکل گرفت مثل زمانی است که فیلم های ایرانی از دوبله به صداگذاری سر صحنه تغییر مسیر داد، تا حدی که الان هیچ فیلم ایرانی با دوبله قابل تصور نیست.
بحث تکنیک را با یک مثال روشن می کنم. سکانسی در فیلم هست که حسین یاری و مسعود رایگان روی برج دیده بانی درباره دویست هزار نیرو و ده ها هزار تانکی که در مرز ایران چیده شده حرف می زنند و در عین حال هواپیمای جنگی هم از بالای سرشان عبور می کند. حال جالب است بدانید این دو بازیگر تنها روبروی یک پرده سبز ایستاده اند و باید همه آنچه ما در تصویر می بینیم در ذهن شان خلق کنند تا بعدا به کمک تکنولوژی اتفاق بیفتد. تغییر شیوه تولید به عنوان امر کلیدی و نهادی باعث شد در «مزار شریف» با حضور متخصصان داخلی با کمترین هزینه ممکن بالاترین تجربه را به دست آوریم.
بعد از این فیلم موجی از تجربه و دانایی به سینمای ایران وارد شد. تک تک عوامل با همه سوابق درخشان شان این شیوه را برای بار اول تجربه کردند. منِ تهیه کننده، کارگردان، بازیگران و ... همه ما به نوعی آگاه به ظرایف هنری شدیم. اینها فارغ از موضوع و بحث مهم تاریخی کار به سینما تزریق شد.
* فضایی که قرار بود بستر روایت این اثر را فراهم کند با فیلم های رایج سینما فاصله بسیاری داشت. تدارک این فضا چطور ممکن شد؟
شاهسواری: فیلمی که قبل از «مزار شریف» قرار بود تهیه کنم یک کار آپارتمانی ساده بود که این روزها در سینما رایج است و خیلی ها سراغش می روند اما «مزار شریف» برای من دغدغهای بود که دوست داشتم آن را تجربه کنم و ببینم اینجا چه کاری می توان کرد که خوشبختانه با فهم درست حوزه هنری از اهمیت موضوع، این پروژه به سرانجام رسید.
تاسف من این است که فقط به لحاظ سیستم های سرمایه گذاری در سینمای ایران مجموعه امکانی را که در بخش دکور و ... فراهم کردیم نتوانستیم نگه داریم. تجربه اش یک امر معنوی بود که در قلب و ذهن تک تک بچه ها ماندگار شد و تجربه از جایی به بعد متعلق به کسی نیست و باید به سینما در گستره وسیع تر منتقل شود تا هر کس سهم خود را ادا کند اما آنچه به زحمات گروه سازنده برمی گردد آنقدر قابلیت داشت که اگر در محیط بهتری ساخته می شد امکان استفاده برای باقی فیلم های سینمایی را هم فراهم می کرد.
مهتاب کرامتی: حیف که این امکان را فراهم نکردند تا دکورها باقی بماند. به خوبی یادم هست که روزهای آخر ما در قسمتی کار می کردیم و پشت سرمان همه چیز خراب می شد و این برای من که از نزدیک شاهد زحمات گروه طراح بودم جای تاسف دارد که چرا نباید نتیجه این تلاش ها آنطور که حقش هست دیده شود و بعدها هم مورد استفاده قرار بگیرد.
برزیده: البته که دوست داشتیم دکورها باقی بماند اما مساله اصلی بخشی از کار بود که با پرده سبز گرفته شد و اگر امکانات زیرساختی فراهم بود می شد با هزینه کمتری فیلم را تولید کرد. همه جای دنیا متداول است که یک استودیوی ثابت با همه تجهیزات در نظر می گیرند و این علاوه بر صرفه جویی در وقت و هزینه، کیفیت کار را هم به مراتب بالاتر می برد. الان با همین امکاناتی که به سینما اضافه شد می توانم بگویم بعد از این فیلمنامه هایی می نویسم که قبلا نمی توانستم، چون در سینمای ایران شدنی نبود.
خارج از بحث هزینه؛ تکنولوژی و امکانات جدید، تصویر کردن بسیاری از ذهنیت ها را شدنی می کند. همه چیزایی که تا امروز غیر قابل دسترس بودند و قبلا باید خارج از کشور بخشی از اینها با هزینه های سنگین تامین می شد امروز در ایران شدنی است و می توانیم آنها را در کشور خودمان فراهم کنیم و فیلم های تاریخی، جنگی و اکشن را با بهترین کیفیت جلوی دوربین ببریم.
* مسایلی از این دست غالبا دغدغه فیلمساز است. بازیگران هم دغدغه چنین موضوعاتی را دارند؟
کرامتی: دغدغه هنرمندان و کسانی که در این عرصه کار می کنند همیشه این بحث بوده و هست. چند شب پیش که با دوستان هنرمند در خانه سینما برای فاجعه منا دور هم جمع شده بودیم یک موضوعی به شدت ذهن من را به خود مشغول کرد. اینکه اگر زمانی دوباره اتفاق دردناک و بزرگی مثل کشته شدن هموطنان مان در منا با این حجم گسترده بیفتد و کسی بخواهد این فاجعه را به تصویر آورد این امر فقط با کمک امکانات ممکن است و در غیر این صورت غیرقابل اجرا خواهد بود.
شاهسواری: البته کارهایی از این جنس فقط با پول و امکانات ممکن نیست و نیاز به افراد دلسوز و ماهر و پای کار دارد. در «مزار شریف» همه زنجیره ای کار می کردند تا جایی از پروژه لنگ نماند. مهتاب کرامتی و حسین یاری اگر پای سختی های کار نبودند نمی توانستیم درست پیش برویم. پروژه های سینمایی بیشترین مساله را با بازیگران و اتفاقات پشت صحنه شان دارند ولی ما از بازیگران حس آرامش و انرژی می گرفتیم.
* «مزار شریف» قدم مهمی را به سوی تکنیکی شدن صنعت سینمای ایران برداشت. این مسیر را چطور می شود برای آینده هموارتر کرد؟
شاهسواری: باید دیگران را هم حساس کنیم تا در جهت پیشرفت امکانات سینمایی قدم بردارند. حذف سینمای ایران از مناسبات فرهنگی کشور مصیبت عظیمی است اما متاسفانه این خطر همیشه وجود دارد. اگر نتوانیم بخش خصوصی قدرتمندی در سینمای ایران ایجاد کنیم هنر را به خطر انداختیم. دولت موظف است در سیستم های زیرساختی درست سرمایه گذاری کند. مسئولان کشور به همان اندازه که نگران کارخانه اتومبیل سازی هستند باید نگران صنعت سینما هم باشند اما همه نگرانی ها حول ممیزی متمرکز شده است. سینما هم هنر است هم صنعت هم تجارت.
برزیده: همه این هزینه ها به شکل های مختلف در سینما صرف می شود اما چون درست و بجا نیستند هم سرمایه از دست می رود هم مشکلات باقی می مانند. مرحوم علی حاتمی با ساخت شهرک سینمایی غزالی خدمت بزرگی به سینما کرد. حال امیدوارم مسئولان سینمایی به فکر باشند چون بناهای زیر ساختی قطع به یقین هزینه ها را خیلی زودتر از آنچه تصور کنید برمی گرداند و در همه چیز اعم از زمان، هزینه، هماهنگی عوامل و...صرفه جویی می شود.