ناگفته های شناگران ناشنوای تیم ملی کشور
گویی سکوت این بچه ها کار را برایشان سخت کرده است، این بچه ها یا نمی خواهند یا نمی توانند که مثل دیگر ملی پوشان کشور با دیدن یک تریبون شروع کنند به گفتن مشکلاتشان. بیشتر آنها اولین بار است که در رسانه ای گفت و گو و مشکلاتشان را بازگو می کنند؛ تا به حال هیچ کس حتی سراغشان هم نگرفته است چه برسد به اینکه برای این بچه ها دل بسوزانند و دنبال پیشرفتشان باشند.
قاسم مقیسه، علیرضا مطهری فر، مهرداد کشاورز، امیرعلی شرمی، هادی قاصدی و علی محمودی بچه های تیم ملی شنای ناشنوایان هستند که در اردوی اعزام به مسابقات المپیک ناشنوایان به سر می برند و با سرپرست تیمشان امین قرنلی به سوالات ما پاسخ دادند.
مشکلات مالی، مشکلات مالی و مشکلات مالی
همه بچه های شناگر ناشنوا بدون استثنا از مشکلات مالیشان گفتند از اینکه قطعا نباید دغدغه های مالی داشته باشند، باید فقط به این فکر کنند که چگونه می توانند بهتر و بهتر شنا کنند. شناگران جوان تیم ملی با سن کم ناراحتی ها و مشکلات بزرگی دارند که باعث شده ذهن آسوده ای برای ورزش نداشته باشند.
قاسم مقیسه، جوان بیست ساله ای که بیشتر از ده مقام کشوری در رشته های مختلف شنا دارد، به ما از مشکلات مالی چنین می گوید: بزرگترین خواسته ای که من از مسئولین دارم این است که ما را ببینند. ما واقعا برای رسیدن به مقام و کسب افتخار برای کشورمان تلاش می کنیم، اما هیچ وقت و هیچ کس به ما نمی رسد؛ نه حمایتی، نه تقدیری و نه هیچ چیز دیگری.
قاسم در ادامه حرف هایش اشاره می کند: من یازده سال است که شنا می کنم، بزرگترین مشکلی که من در همه این مدت داشته ام مشکلات و هزینه های مالی بوده است. هزینه هایی که بیشتر آنها را خودم با کمک خانواده پرداخت کرده ام.
علیرضا مطهری فر، شناگر 16 ساله تیم ملی نیز حرف های قاسم را تاکید کرده و به ما می گوید: علاوه بر این ما تمام وقتمان را در اردو هستیم و اینجا فعالیت می کنیم و با همه وجودمان می خواهیم که پیشرفت کنیم اما مبلغ بسیار ناچیزی را به ما می دهند، مبلغ بسیار کمی که حتی هزینه خورد و خوراک ما هم نمی شود، هزینه رفت و آمد تمرین های شخصی و اینها بماند. هر چند ما در مدت اردو در خوابگاه های ویژه سکونت داریم اما به هر حال این مشکل بزرگی است.
حتی امکانات ورزشی مان هم قابل قیاس نیست
بچه های تیم ملی شنا مشکلات زیادی دارند، نداشتن امکانات ورزشی مناسب و درخور برای تیم ملی، نداشتن اردوی مسابقات تدارکاتی، پرداخت نکردن حقوق و بار سنگین هزینه های مالی که برای این بچه ها مشکل ساز شده را کنار بگذاریم، این ورزشکاران حتی مربی های کافی و شرایط ورزشی مناسب هم ندارند. از اصول ورزش آن هم در سطح حرفه ای داشتن بدن سالم و تغذیه مناسب است. وقتی این بچه ها به ما گفتند که نه تنها مربی تغذیه ندارند، که با وجود سوزاندن انرژی زیاد مکمل های غذایی مناسب و کافی هم دریافت نمی کنند ما را غافلگیر کرد. علاوه بر این، شناگران ناشنوای تیم ملی می گویند چگونه باید بدون مربی و باشگاه بدن سازی شرایط آمادگی بدنی لازم برای مسابقات جهانی را به دست بیاورند و آن را نگه دارند؟
مهرداد کشاورز 25 ساله که علاوه بر فوق لیسانس معماری بیش از بیست مقام مختلف در رشته های کشوری شنا دارد، به ما می گوید: متاسفانه در دستور غذایی ما مکمل مواد غذایی وجود ندارد. بچه ها انرژی زیادی در این ورزش مصرف می کنند، اما نمی دانند که چه باید بخورند و چه کاری باید انجام دهند و این خیلی برایشان سخت است.
مهرداد در ادامه حرف هایش تاکید می کند: در این چند ماهی که ما در اردو بودیم همه چیز بسیار ضعیف بود، استخر نامناسب، تغذیه نامناسب، رفت و آمد سخت برای اردو، اردوهای ضعیفتر از سطح جهانی، عدم وجود تغذیه متناسب با شرایط ورزشی ما و شرایط بد دیگر واقعا روحیه بچه ها را آزرده می کند.
در این باره، قاسم به ما می گوید: علاوه بر این امکانات موجود جوابگوی نیازهای ما نیست؛ به عنوان مثال ابعاد استخر ما با استخرهای دنیا متفاوت است یا اینکه ما فقط دو خط شنا برای شش ورزشکارمان داریم و اینها به معنی امکانات کم و پایین است. علاوه بر این ما فقط از مربی هایمان راضی هستیم ولی ما فقط در حوزه شنا مربی داریم در حالی که به ورزش هایی مثل فوتبال نگاه کنید یا حتی والیبال که از وضعیتشان ناراضی هستند مربی بدنسازی دارند، مربی تغذیه دارند.
نباید از سکوت ناشنوایان سوءاستفاده شود
گویی سکوت این بچه ها کار را برایشان سخت کرده است، این بچه ها یا نمی خواهند یا نمی توانند که مثل دیگر ملی پوشان کشور با دیدن یک تریبون شروع کنند به گفتن مشکلاتشان. بیشتر آنها اولین بار است که در رسانه ای گفت و گو و مشکلاتشان را بازگو می کنند؛ تا به حال هیچ کس حتی سراغشان هم نگرفته است چه برسد به اینکه برای این بچه ها دل بسوزانند و دنبال پیشرفتشان باشند.
مهرداد با گله از مسئولان می گوید: این اولین باری نیست که من با خبرنگاران مصاحبه کرده ام، اما هیچ فایده ای نداشت؛ نه حرفمان را کسی شندید نه پیگیر انجام شد نه از ما پرسیدند چه می گویید و اصلا نیامدند ببینند حرف هایی که می زنم و درخواست هایی که دارم درست هست یا خیر. این بی توجهی وزیر ورزش و سایر مسئولین به ما خیلی در روحیه ما در امیدمان به مقام در هدفمان تاثیر می گذارد، نه کسی می بیندمان و نه کسی ما را می شنود. هر جند ما ساکتیم اما حرف های زیادی برای گفتن داریم. امیدوارم که این بار مسئولین بشنوند که ما از این بی توجهی ناراحت و دلگیریم.
بچه ها هیچ شناختی از حریفانشان ندارند
امین قرنلی سرپرست تیم ناشنوایان، که خود قبلا عضو تیم بوده اما به خاطر مشکلات زیادی مجبور به جدایی از تیم شده و در حال حاضر به عنوان سرپرست به بچه ها کمک می کند. امین درباره مشکلاتش می گوید: من حتی دو ماه اول به عنوان عضو تیم در اردوها شرکت کردم اما این اردوها تقریبا همه وقت ما را می گیرند و من متاهل و موظف به اداره یک زندگی هستم؛ ولی چون هیچ پرداخت مناسبی به ما وجود ندارد من مجبور شدم از تیم جدا شوم و به عنوان سرپرست تیم در کنار بچه ها باشم.
او، درباره مشکلاتی که برای بچه ها وجود دارد، یادآوری می کند: این خیلی بد است که ما بازی و مسابقات تدارکاتی نداریم و نه آشنایی با سطح دیگر شناگران جهانی. این عدم شناخت از آنها به ما ضربه می زند، اما وقتی هیچ بازی نداشته باشیم چطور باید امید کسب مقام داشته باشیم؟ ما با هیچ یک از حریفانمان اشنا نیستیم.
قرنلی همچنین ادامه می دهد: ما با سطح دنیا فاصله داریم، در سطح مسابقات به ویژه در رشته شنا با سطح جهانی فاصله زیادی داریم، ببینید حتی تیم ملی شنوایان که سطحشان از ما بالاتر است نمی توانند با شنای جهانی مبارزه کنند، چرا که با آن سطحی که شنا در جهان برگزار می شود تفاوت زیادی داریم. علاوه بر این امکانات موجود جوابگوی نیازهای ما نیست.
ما خودمان به اینجا رسیدیم
این بچه ها با وجود مشکلاتی که دارند، خودشان به اینجا رسیده اند. قاسم به ما در این باره می گوید که تا دو ماه قبل از شروع اردوها با هزینه خودش شنا می کرده است، علیرضا نیز می گوید که تنها با حمایت و تشویق خانواده اش بود که به اینجا رسیده است. علیرضا از اهالی کازرون است و می گوید شهرش هیچ امکانات خاصی برای بچه های ناشنوا ندارد، نه تنها شهر او که هیچ شهری برای ناشنوایان امکانات ویژه ندارد.
علیرضا، خسته از رفت و آمد های زیاد به تهران است و می گوید «من حاضرم برای موفق شدن همه تلاشم را بکنم اما چقدر خوب می شود اگر ما را به اندازه بچه های شنوا تحویل بگیرند. واقعا از آنچه در اختیارمان هست، راضی نیستیم به عنوان مثال خیلی خوب می شد اگر ما را با شنواها یکسان می داستند ما حتی نمی خواهیم از آنها بهتر هم باشیم، ما می خواهیم که با آنها برابر باشیم با آنها ورزش و تمرین کنیم. مثلا به آنها وسایلی با سطح بالاتر از ما می دهند، ما استخر خوب می خواهیم باید بتوانیم با بچه های شنوا تمرین و شنا کنیم.»
علاوه بر این، در شهرستان ها به هیچ وجه به بچه های ناشنوا نمی رسند؛ نه باشگاههای اختصاصی و نه هیچ امکانات دیگری و این در حق بچه های ناشنوا اجحاف است.
هادی قاصدی 16 ساله از استان البرز است که مشکلاتش مثل بقیه بچه ها است، هر چند از مربی ها راضی است اما او هم مثل بقیه هیچ امیدی به مسئولین ندارد. از کرج آمده و مدال های کشوری زیادی دارد. او به ما می گوید که «هر چند مشکل جدی ندارم اما می شد که از من تقدیر شود وقتی که مدال آوری کرده ام، این اتفاق نیافتاده است.»
مشکل این بچه ها عمیق تر از بازی های تدارکاتی است
امیر علی شرمی دیگر شناگر 29 ساله تیم است که 13 مقام در سطح کشوری دارد، نیز درباره مشکلات موجود می گوید: در این 8 سال که تمرین می کنیم نه حقوق داشته ایم و نه هیچ چیز دیگری، در مسابقات کشوری هم تنها سه سال است که حکم می دهند به ما و برای این مسابقات پاداش هم نمی گیرم، ما در مسابقات کشوری مدال داریم اما پاداش نمی گیریم. منظورم از پاداش سکه های فراوان و پاداش های عجیب و غریب نیست، منظورم پاداش حداقلی که با هزینه هایی که تا به حال کرده ایم برابری نماید. علاوه بر این، استخر بچه های شنوا استاندارد است 50 در 25 است، در حالی که استخری که ما در آن شنا می کنیم 40 در 16 است؛ در این 8 سال بارها به ما وعده دانند که اگر در مسابقات ملی مقام بیاورید به مسابقات المپیک ناشنوایان اعزام می شوید وعده هایی که عملی نمی شود.
هر چه شد رهایمان نکنید
علی محمودی، 17 ساله که ساکن تهران است و دوازده مقام مختلف کشوری و استانی دارد، درباره حرف های زیادی دارد و می گوید: ما نهایت تلاشمان را می کنیم و از فدراسیون می خواهیم که حمایتمان کنند. از نظر مربی و کمک آنها ما بسیار راضی هستیم، اما به اندازه ای که به شنوایان توجه می شود به ما توجه نمی کنند، چه به لحاظ پوشش خبری و چه در سایر موارد.»
علی اشاره می کند «ما خودمان با خودمان فقط شنا می کنیم، در حالی که ما باید با بچه های شنوا و همینطور بچه های ناشنوایی که در دنیا سطح بالاتری از ما دارند شنا کنیم تا علاوه بر دیده شدن، شناخت بیشتری از دیگران کسب کنیم و سطح مان را بالاتر هم ببریم، اما این امکان برای ما وجود ندارد. بیشترین مشکلات ما مشکل مالی است ما بسیاری از هزینه هایی که می کنیم از جیب مان است و به طور شخصی هزینه می کنیم، اگر فدراسیون برای ما یک بودجه ای در نظر بگیرد که مشکل مالی نداشته باشیم بیشتر می توانیم پیشرفت کنیم. ما باید با شنوایان مساوی شویم آنچه که آنها دارند را ما نداریم و ما منتظریم که آنها به ما نیز توجه کنند. بیشتر مشکل ما بودجه است که این نشان می دهد این بی توجهی به ما از طرف فدارسیون ناشنوایان نیست بلکه از وزارت است.»
علی محمودی درباره تفاوت حمایت از ورزشکاران در ایران و سایر کشورها هم حرف هایی برای گفتن دارد: کشورهای دیگر از همان ابتدا مقام کسب نکرده اند بلکه با تکرار و تکرار به مقام رسیده اند و امکاناتشان بهتر شده، ما نیز همین انتظار را داریم. ما تلاشمان را می کنیم ولی انتظار داریم که حمایت از ما بیشتر باشد حتی اگر مقام هم نیاوردیم این مسابقات را برای ما بگذارند به پای اردوی تدارکاتی و واقعا بعد از تمام شدن مسابقات تا بازی های بدی ما را به امان خدا رها نکنند و از ما حمایت نمایند.»
مشکلات این بچه ها اول از همه مشکلات مالی شان بود که بسیار ذهنشان را مشغول می کرد. بعد هم از این ناراضی یودند که امکانات و شرایطی که دارند شبیه به شرایط ورزشکارانی نیست که برای المپیک شرکت می کنند. این بچه ها ساکت اند ولی نباید این سکوت به ضررشان تمام شود؛ نه تنها وزیر ورزش که همه کسانی که حرف های این ورزشکاران را از عمق آب می شوند باید برای حمایت از آنها با تمام وجود آماده باشند.
منبع: هفته نامه خبر بوشهر
زهره علی حسینی