برجام و حاشیهسازیهای بیفرجام
مسئله آنجا حالت نامطلوب و غیرحکیمانهای به خود میگیرد که یکی از طرفین برای رد دیدگاه طرف مقابل و اثبات حقانیت خود، در برخی برههها و بویژه در ایام اخیر، دلایل و برهانش را به مشروح مذاکرات جلسات سرّی نظام ارجاع میدهد.
کد خبر :
450793
تسنیم: این روزها در حاشیه موضوع بررسی برجام، در دایره اصولگرایان بعضاً اتفاقاتی رخ میدهد که نه تنها از قِبَل ادامه آن هیچ سودی برای کشور متصور نیست، بلکه قطعاً پیگیری این خط به شکاف و متضرر شدن اصولگرایان و میدانداری هرچه بیشتر "جریان زاویهدار با خط اصیل انقلاب اسلامی و تمهید کننده آگاهانه یا جاهلانه نفوذ دشمن" منجر خواهد شد.
یکی از ماجراهای فوقالذکر عبارت است از چالشهای لسانی و موضعگیریهای ضمنی و غیرضمنی جناب آقای دکتر سعید جلیلی و جناب آقای دکتر علیاکبر ولایتی درباره یکدیگر در مسئله مذاکرات هستهای و پیرو آن فضاسازیهای برخی رسانهها در راستای داغنگهداشتن و دمیدن بر این مسئله.
برخی در این بین نطق انتخاباتی جناب آقای ولایتی در جریان مناظرههای ریاست جمهوری یازدهم و انتقاد ضمنی ایشان از چگونگی مذاکرات در دوران جناب آقای سعید جلیلی را یکی از ابعاد این چالش لفظی معرفی میکنند. اتفاقی که در دوران مناظرههای انتخاباتی و به تبع فضایی که در اکثر انتخاباتها ایجاد میشود، رخ داد. هرچند ممکن است برخی این نقد آقای ولایتی به دوران دبیری آقای جلیلی بر شورای عالی امنیت ملی را غیرمنصفانه بدانند و در رد آن نیز سخن بگویند، با این حال آنچه در این متن بنا داریم به عنوان یک امر ناپسند در موضعگیریها و اقدامات سیاسی بدان اشارهای کنیم، مسئله دیگری است.
مسئله آنجا حالت نامطلوب و غیرحکیمانهای به خود میگیرد که یکی از طرفین برای رد دیدگاه طرف مقابل و اثبات حقانیت خود، در برخی برههها و بویژه در ایام اخیر و همزمان با بررسی برجام در کمیسیون ویژه مجلس، دلایل و برهانش را به مسئلهای ارجاع میدهد که صحتسنجی و قضاوت درباره این دلایل و برهانها نیازمند آشکارسازی و عمومی کردن "جلسات فوقسرّی رهبر انقلاب اسلامی در موضوع هستهای" است.
برادر عزیز و دیپلمات سختکوش کشور، جناب آقای دکتر سعید جلیلی هم در آن مناظره و هم در جلسات کمیسیون ویژه بررسی برجام، در چند نوبت برای اثبات موضع خود، مردم و کارشناسان را به پاراف سری و محرمانه مقام معظم رهبری و همچنین مشروح مذاکرات جلسات رهبر معظم انقلاب با مسئولان ارشد کشور ارجاع داده و «کُد»هایی نیز بر اساس برداشت خود از این جلسات علنی کردند.
حال فرض کنید سوی دیگر این چالش، یعنی جناب آقای علی اکبر ولایتی نیز بخواهد «کُد»های دیگری از همین جلسات محرمانه، آنهم برای اثبات خود در عرصه افکار عمومی علنی کند و یا برای دفاع از خود خواستار آن شود که تمام این جلسات به صورت کامل در اختیار رسانهها قرار گیرد. آیا در این بین برنده اصلی، دشمنان جمهوری اسلامی نخواهند بود که میلیونها دلار برای کشف و دسترسی به اسناد فوقمحرمانه و سری نظام هزینه میکنند؟
در این میان برخی رسانههای خاص و مشکوک، مغرضانه و با اهداف دشمنپسند به دنبال دمیدن بر این ماجرا و تبدیل و تحویل اختلافسلیقههای سیاسی به یک دعوای کلان و خطرناک بین دوتن از شخصیتهای سیاسی محترم، دلسوز و ولایتمدار کشور بودند. اما از این رسانههای معلوم الحال که بگذریم، آیا بعضی رسانههای دلسوز و انقلابی که از قضا دیگران را به جهت نقل عبارات و اخبار غیرآشکار از رهبر معظم انقلاب به شدت مذمت و نقد کرده و آنها را "کُدخدا" مینامند، بهتر نبود در مقابل این نحو استفاده و روایتخوانی از جلسات فوقمحرمانه نظام نیز موضع انتقادی به خود میگرفتند؟
نگارنده این سطور معتقد است اگر جناب آقای جلیلی و حامیان محترم و گرانقدر ایشان بنا داشتند از شیوه و نحوه مذاکرات فشرده و دلسوزانه در دوران دبیری آقای جلیلی دفاع کنند، بهتر بوده و هست که تماماً از شیوههایی سازنده بهرهگیری کنند که نقد جدی بر آن وارد نباشد. چه آنکه همانگونه که گفته شد برخی دیگر ممکن است به جد معتقد باشند و برای خود استدلالهای قابل توجه و مهمی نیز داشته باشند که آنچه آقای جلیلی از پاراف مقام معظم رهبری روایت کرده و یا آنچه درباره مشروح مذاکرات جلسه رهبر معظم انقلاب درباره مذاکرات آلماتی گفته و همچنین آنچه تحت عنوان مخالفت آقای ولایتی با فرمایش رهبرانقلاب برای انتشار مشروح مذاکرات آلماتی ادعا کرده، به میزان بسیار قابل توجهی با "آنچه واقعاً بوده" مغایرت جدی داشته است. لذا در چنین گیر و داری، آنچه یک قضاوت قطعی را عملی میسازد چیزی نخواهد بود جز آشکارسازی و افشای اسناد و مشروح مذاکرات جلسات سری و فوقمحرمانه نظام که قطعاً نه جناب آقای جلیلی و نه جناب آقای ولایتی و نه هیچیک از هواداران واقعی ایشان از این اقدام نامطلوب و ضربهزننده به امنیت ملی خرسند و خشنود نخواهند شد