چرا مهریهام را 14 سکه گذاشتم؟
آنچه رهبر انقلاب دراینباره میفرمایند بهگونهای، تشریح جوانب این اتفاق است: «اینکه میبینید ما گفتیم 14 سکه بیشتر را عقد نمیکنیم، نه برای این است که 14 سکه بیشتر اشکالی در ازدواج ایجاد میکند؛ خیر. چهاردههزار سکه هم باشد، ازدواج اشکالی ندارد، فرقی ندارد. این است که آن جنبه معنوی ازدواج، غلبه پیدا کند بر جنبه مادی. مثل یک تجارت و معامله نباشد. دادوستد مادی نباشد. اگر تشریفات را کم کردید، جنبه معنوی تقویت خواهدشد.»
کد خبر :
450270
مهرخانه: رهبر انقلاب با اشاره به سنت و سیره رسول گرامی اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم میفرمایند: «من گمان میکنم اینکه در جهیزیه حضرت زهرا علیهاالسلام اینقدر سادگی رعایت شد و در مهریه ایشان و همه اهل بیت پیامبر صلیاللهعلیهوآله به آن مهر کم، مهرالسنه مقید بودند؛ درحالیکه همه قبول داشتند که بیش از مهرالسنه هم جایز است، اما این حد را حفظ کردند. این یک جنبه نمادین داشت. برای اینکه بین مردم مبنا و پایهای باشد برای عمل به آن، تا دچار این مشکلاتی که بر اثر زیادهرویها پیش میآید، نشوند.» مهریه معقول، مهریه است که سنت خدا و رسول اوست؛ مهریهای که هم مرد توان پرداخت آن را داشته باشد و هم زن را از جوانب برخورداری از این حق، بهرهمند سازد. آنچه رهبر انقلاب دراینباره میفرمایند بهگونهای، تشریح جوانب این اتفاق است: «اینکه میبینید ما گفتیم 14 سکه بیشتر را عقد نمیکنیم، نه برای این است که 14 سکه بیشتر اشکالی در ازدواج ایجاد میکند؛ خیر. چهاردههزار سکه هم باشد، ازدواج اشکالی ندارد، فرقی ندارد. این است که آن جنبه معنوی ازدواج، غلبه پیدا کند بر جنبه مادی. مثل یک تجارت و معامله نباشد. دادوستد مادی نباشد.
اگر تشریفات را کم کردید، جنبه معنوی تقویت خواهدشد.» (خطبه عقد مورخه 26/10/1372) به گزارش مهرخانه، مهریه، حقی است از حقوق شرعی، قانونی و عرفی که خداوند برای زن قایل شده است. این حق، کارکردها، تعاریف و اثرات فراوانی را به دنبال دارد و نگاه تکبعدی به آن، صدمات زیادی را به دنبال خواهد داشت. در نگاهی کلان، مهریه اثبات مهر و علاقه مرد است؛ عوض تمتعی است که از او میبرد؛ تأمین مالی زن است؛ اهرمی است برای حفظ زندگی در شرایط بحرانی و.... در این نگاه، مهریه تنها مانع طلاق نیست، بلکه مانعی برای طلاق است؛ تنها پشتوانه مالی زن نیست، بلکه پشتوانهای برای تأمین مالی زن است؛ تنها عامل فشار بر مرد نیست، بلکه ابزاری جهت سختگیری بر اوست و این یعنی دیدی کلان به ماجرای مهریه؛ دیدی کلی که مهریه و توابع آن را پازلی به هم پیوسته میداند که در کنار هم بودن آنها، تابلو را میسازد و معنا میبخشد. یکی از مهمترین نکاتی که به اتمامرسیدن این پازل را با مشکل مواجه میسازد، میزان مهریه است. عرف غلط مردمان، چشموهمچشمی، ترس از آینده، تجربیات تلخ، همهوهمه باعث شدند که دختران امروز، به سوی تعیین مهریههای بالا و بعضاً غیرقابلباوری
روی بیاورند؛ مهریههایی که نه تنها هیچیک از اهداف بیانشده را پوشش نمیدهد که باری بر دوش زندگی است. چنانچه رهبر معظم انقلاب، در آسیبشناسی این جریان میفرمایند: «بعضی خیال میکنند مهریه سنگین به حفظ پیوند زناشویی کمک میکند. این خطاست. اشتباه است. اگر خدای ناکرده این زن و شوهر نااهل باشند، مهریه سنگین هیچ معجزهای نمیتواند بکند.» (خطبه عقد مورخه 5/11/1375) «این مهریههای سنگین به خیال اینکه میتواند پشتوانه حفظ خانواده و حفظ زوجیت باشد، تعیین میشود؛ درحالیکه اینجور نیست. حداکثر این است که شوهر از دادن امتناع میکند، میبرندش زندان؛ یک سال، دو سال زندان میماند. در این اقدام، به زن چیزی نمیرسد؛ او بهرهای نمیبرد، جز اینکه کانون خانوادهاش هم متلاشی میشود.» (بیانات در سومین نشست اندیشههای راهبردی 14/10/1390) مهریه معقول، مهریه است که سنت خدا و رسول اوست؛ مهریهای که هم مرد توان پرداخت آن را داشته باشد و هم زن را از جوانب برخورداری از این حق، بهرهمند سازد. آنچه رهبر انقلاب دراینباره میفرمایند بهگونهای، تشریح جوانب این اتفاق است: «اینکه میبینید ما گفتیم 14 سکه بیشتر را عقد نمیکنیم، نه
برای این است که 14 سکه بیشتر اشکالی در ازدواج ایجاد میکند؛ خیر. چهاردههزار سکه هم باشد، ازدواج اشکالی ندارد، فرقی ندارد. این است که آن جنبه معنوی ازدواج، غلبه پیدا کند بر جنبه مادی. مثل یک تجارت و معامله نباشد. دادوستد مادی نباشد. اگر تشریفات را کم کردید، جنبه معنوی تقویت خواهدشد.» (خطبه عقد مورخه 26/10/1372) رهبر انقلاب با اشاره به سنت و سیره رسول گرامی اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم میفرمایند: «من گمان میکنم اینکه در جهیزیه حضرت زهرا علیهاالسلام اینقدر سادگی رعایت شد و در مهریه ایشان و همه اهل بیت پیامبر صلیاللهعلیهوآله به آن مهر کم، مهرالسنه مقید بودند؛ درحالیکه همه قبول داشتند که بیش از مهرالسنه هم جایز است، اما این حد را حفظ کردند. این یک جنبه نمادین داشت. برای اینکه بین مردم مبنا و پایهای باشد برای عمل به آن، تا دچار این مشکلاتی که بر اثر زیادهرویها پیش میآید، نشوند.» (خطبه عقد مورخه 18/4/1377) این تأکیدات، نه تنها بر آسانشدن ازدواج، که بر به اتمام رساندن پازل مهریه در زندگی اشاره دارد و اجراییکردن آن، زندگی را جهتی دیگر میدهد: «اینجا دادوستدی نیست، بلکه طرفین در یک جای مشترک
سرمایهگذاری میکنند. اینطور نیست که شما مثل خریدوفروش، یک چیز بدهید و یک چیز بگیرید. نه، اینجا چیزی دادن و چیزی گرفتن نیست، بلکه هر دو نفر موجودی خودشان را در صندوق و کاسه مشترکی میگذارند و هر دو از آن استفاده میکنند. در ازدواج، قضیه این است.» (خطبه عقد مورخه 20/4/1370) در همین زمینه به سراغ تعدادی از کسانی رفتیم که بنای ازدواجشان، تأکیدات مقام معظم رهبری و عمل به این سنت حسنه بود تا به بررسی چرایی این تصمیم و ثمرات و نتایج آن بپردازیم. زهره؛ 30 ساله که حدود 5 سال از ازدواجش میگذرد و 14 سکه را به عنوان مهریه خود معین کرده است، میگوید: اعتقادی به بیشترین از این نداشتم و اصلاً به مهریه به عنوان تضمین و سوپاپ اطمینان نگاه نمیکردم. این عدد، عدد متبرکی بود و وقتی میدیدم که رهبر انقلاب هم این تعداد را ملاک قرار میدهند و بیشتر از این را عقد نمیکنند، میگفتم وقتی بزرگترها چنین عددی را در نظر میگیرند، حتماً یک ویژگی و قداست خاصی دارد که آن را ملاک قرار دادند. یک دلیل دیگر هم این بود که میخواستم ایشان عقدم بکنند و بیشتر از این قطعاً نمیشد. الهام 34 ساله پس از 8 سال از سپریشدن زندگی مشترکش درخصوص
چرایی تعیین 14 سکه به عنوان مهریه خود به مهرخانه میگوید: در مهریه اعداد مقدس مبنا قرار میگیرد، مثل تعداد ابجد اسامی معصومین، روزها و مناسبتها و...، اما من میخواستم، چون رهبر انقلاب با چنین مهریهای عقد میکنند، من هم مهریهام همانی باشد که ایشان میگویند. به نحوی از نظر عاطفی و حسی، مثل اینکه برای من پدری میکنند. زینب نیز دلیل تعیین این میزان مهریه را تمایلشان به خواندهشدن خطبه عقد توسط رهبر انقلاب میداند و درخصوص نحوه مواجهه خانوادهاش با این انتخاب میگوید: من کلاً خانواده سختگیری نداشتم و این امر را هم به خود من واگذار کردند و من هم همین مقدار را پذیرفتم. همچنین آزاده در گفتوگو با مهرخانه اظهار میدارد: دو عامل در این ماجرا محرک من بود: یکی اینکه من فعالیت دانشجویی داشتم و دبیر جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاهمان بودم و موقعیتی که در دانشگاه داشتم، خیلی مؤثر بود در اینکه کاری انجام بدهم که ترویج الگویی داشته باشد. همسرم هم فرمانده بسیج دانشگاهشان بودند و در حقیقت مجموعه این اتفاقات، ما را به این نتیجه رساند که در این زمینهها بخواهیم الگویی برخورد کنیم؛ مثل اینکه مهریهمان 14 سکه باشد،
سفره عقد را خودمان درست کردیم، کارتها رو خودمان تدارک دیدیم؛ یعنی مجموعه صرفهجوییهایی که میتوانست در یک ازدواج مؤمنانه فرهنگی صورت بگیرد را رعایت کردیم. محرک بعدی این بود من خیلی دوست داشتم، رهبر معظم انقلاب ما را عقد کنند و میدانستم شرط ایشان 14 سکه است؛ خیلی دوستان من بودند که آن زمان از توفیق عقد ایشان گذشتند؛ چراکه نمیتوانستند با 14 تا سکهاش کنار بیایند. زهره در ادامه درخصوص اینکه این تعداد پیشنهاد چه کسی بود و عکسالعمل اطرافیانتان چه بود؟، ادامه میدهد: در خانواده چون زیاد مرسوم نبود، میگفتند که حالا فکرهایت را بکن. حتی پدربزرگم مخالفت کرد و گفت اشتباه میکنی، من هم گفتم که نگاهم به این قضیه فرق میکند و حساب خاصی روی مهریه باز نمیکنم. الهام هم در این خصوص اظهار میدارد: این رقم، پیشنهاد خودم بود. پدرم هم با این پیشنهاد موافق بودند و خیلی حمایتم کردند. هرچند در خانواده همسرم بودند افرادی که پرسیده بودند مگر دختر عیبی دارد که اینقدر کم مهریه خواسته است؟! آزاده نیز درخصوص نحوه مواجهه اطرافیان با این انتخاب میگوید: من در خانوادهای بودم که به خاطر شرایط خانوادگی مهریهها زیاد بود. ازدواج
قبل از منبا مهریه 500 سکه بود، اما من میخواستم برای ازدواجم کارهای خاص انجام دهم تا به همه بگویم علیرغم اینکه خانواده من اینطور است، اما من میخواهم پای چنین آرمانی بایستم. یادم است همسرم با ترس و لرز سنگینی به من گفتند که شما موافق هستید که من دنبال گرفتن وقت از رهبر انقلاب برای عقد باشم؟ و من با یک هیجانی قبول کردم. ایشان با یک حالت خاصی که انگار من شرط رهبر انقلاب را برای این کار نمی دانم، گفتند خبر دارید که ایشان با 14 سکه عقد میخوانند؟ منم گفتم بله، چی بهتر از این. البته در این زمینه خانوادهام هم خیلی پشتیبانم بودند. زهره در پاسخ به این سؤال که آیا فکر نکردید با این کار شأن و جایگاهتان زیر سؤال میرود و از ارزشتان کاسته میشود؟، به مهرخانه میگوید: این تمایز برای همه عجیب است و وقتی میگویی این کار شأن من را کم نمیکند و خودم بودم که این پیشنهاد را دادم، به نحوی تمایز مثبت ایجاد میکند. من هرکس درخصوص مهریه سؤال کرد، خیلی با افتخار سینهام را دادم جلو و گفتم 14 سکه مهریهام است. الهام نیز دراین زمینه اظهار میدارد: ببینید، من شاید بتوانم بگویم از نظر شرایط خانوادگی در موقعیت ممتازی بودم و
مهریههای خانواده تا قبل از من، اعداد کمی نبود، اما هدفم شکستن این فضا و این جو بود؛ دلم میخواست کار فرهنگی جدی انجام بگیرد و به نظرم این اتفاق افتاد. من روایات زیادی در مورد بدشگونبودن زنی که مهریهاش زیاد است، دیده بودم و از طرفی هم شنیده بودم که مهریه حلالترین مال است؛ در نتیجه به جریان اخلاقی نگاه میکردم و اصلاً از حیث ارزشی و مالی به آن توجهی نداشتم. زینب و آزاده هم معتقد بودند که با این انتخاب عزت و احترام بیشتری پیدا کردند و اتفاقاً این روزها این جریان جا افتاده است و خیلی دخترهای سطح بالا و خوب هم مهریه کم میگذارند. زهره در ادامه درخصوص تأثیرات مثبت و منفی این انتخاب بر زندگی خود و جامعه میگوید: به نظر من این انتخابها اثر خودش را خواهد گذاشت؛ یعنی اثر وضعی که ما در زندگی میپذیریم. شاید خیلی از اتفاقاتی که در زندگی بهوجود میآید را دلیلش را ندانیم، اما قطعاً اثر همان اتفاقات است. برکت میدهد به زندگی و من این دیدگاه را به شدت دارم. الهام هم در این زمینه معتقد است که شاید نگاه محاسن و معایبی نتوان به این قضیه داشت، اما لازم است میزان مهریه، پایین و متناسب با دارایی مرد باشد؛ مثل مهریه
حضرت زهرا سلاماللهعلیها که بخشی از آن را گرفتند و هزینه زندگی کردند و برکت این مال وارد زندگی خانوادگی ایشان شد. زینب نیز به در این خصوص به مهرخانه میگوید: همسر من آنقدر متفاوت است و آنقدر خوب و همراه است که مهریه و میزان آن تأثیری در زندگی من نداشته است. همچنین آزاده اظهار میدارد: ببینید خیلی نمیخواهم با این موضوع شعاری برخورد کنم. منتها یک چیزی را می دانم، و آن اینکه من به عنوان یک زن، وقتی میخواستم این تعداد را انتخاب کنم، با یک نیت خاص خدایی و الهی این کار را انجام دادم و وقتی فرد دست به چنین انتخابی میزند، آن پایهها بعدها در زندگی به کار خواهد آمد؛ یعنی مدام ارجاع داده میشود به آن انتخاب، فکر میکند که من یک ازدواج معمولی نداشتم که به راحتی با همسرم مشکل پیداکنم؛ من یک ازدواج معمولی نداشتم که به یکسری مسایل بیش از اندازه دقت داشته باشم؛ یعنی این کار، یک اثر غیرمستقیم دارد، نه اثر مستقیمی که الزاماً کم یا زیادبودن مهریه، ما را به خوشبختشدن یا بدبختشدن برساند. در ادامه زهره در پاسخ به این سؤال مهرخانه که آیا واقعاً اقداماتی اینچنینی در جامعه امروز ما و شرایط حال حاضر، جوابگو است یا
خیر؟، اظهار میدارد: اگر کسی بخواهد آزار بدهد، کاری خواهد کرد که زن از همان 14 سکه هم بگذرد. دخترعمهام همان 14 سکهاش را هم چند سال بعد از ازدواج که اعتماد شکل گرفت، به همسرش بخشید. ببینید شاید 14 سکه ارزش مادی خاصی نداشته باشد، اما همین حرکتها یعنی اطمینان، یعنی دلگرمی. به نظرم آدم وقتی یک کاری را برای خدا انجام میدهد و با خدا معامله میکند، بعد را هم به خدا میسپارد؛ اینطور قطعاً خدا از آدم حمایت خواهد کرد. الهام هم میگوید: من دلم میخواست سیستم قضایی امروز ما آنقدر پیشرفته بود که زنان برای حفظ زندگیشان، نیاز به چنین اهرمهایی پیدا نمیکردند، اما خوب، این یک جریان دوطرفه است که زن بدون نگاه اقتصادی وارد زندگی با مرد شود و در مقابل مرد هم باید بداند که لازم است سهمی از مایملک خود را با زن شریک شود و به نام او کند تا تأمین باشد و خیالش آسوده گردد. اگر زن فرزند نداشته باشد و عمری به پای زندگی با شوهرش گذاشته باشد، خوب مسلماً شرایط فرق خواهد کرد و لازم است حمایت مالی داشته باشد؛ خصوصاً اگر از نظر اقتصادی تأمین نباشد. این مسئله را باید همهجانبه دید. همچنین زینب معتقد است که مهریه یک بعد بازدارندگی
دارد و یک بعد حمایتی که اگر کم باشد، ممکن است این امور تحقق پیدا نکند و البته به نظر من معنی ندارد وقتی دختری جهاز 70- 60 میلیونی میدهد، مهریهاش 14 سکه باشد؛ باید بین این دو طرف قضیه تناسب وجود داشته باشد. آزاده نیز در این خصوص به مهرخانه میگوید: ببینید ما باید یک فرهنگ زمینهای را درست کنیم تا در فرهنگ شلوغ امروزی بدانیم و مطمئن باشیم که دلمان به جایی بند است؛ چون انتخابهایی از این دست است که دلمان را محکم میکند؛ یعنی من احساس میکنم وقتی یک امتیاز و حق را کریمانه و بزرگوانه تقدیم همسرم میکنم، این یکی از پایههایی است که باید میکاشتم و کاشتم. بعداً هرطور که بشود، همسرم برخواهد گشت و با خودش فکر خواهد کرد که زن من، زن کریمی بود؛ این خودش به آدم قدرت و قوت میدهد. البته اگر فرد گیر آدم نادرست بیفتد هم دیگر عدد مهم نیست! او ادامه میدهد: ما در دنیای امروز، به چیزی احتیاج داریم و آن حضور معنویت و بزرگکردن فهم معنویت در شروع زندگیهای مشترک است؛ بهنحوی پهنکردن سفره معنویت و معاملهکردن با خدا. البته به نظر من در جنبههای مالی مهریه، تنها یکجانبه نباید به موضوع نگاه کرد؛ یعنی اگر از برخی حقوقمان
بگذریم، به مرور و با رسیدن به علقهها و تفاهمات، مردان را به جایی خواهیم رسانید که به فکر پشتوانه مالی زن باشند. البته این نیاز به فرهنگسازی هم دارد؛ یعنی همانطور که در مورد مهریه مدام تکرار میکنیم، از آن طرف هم باید به مردان آموخته شود وقتی دختری چنین چیزی را میپذیرد که مهریه را کم بگیرد، پس تو هم باید برای این زن، سهمی را در زندگی قایل شوی؛ مثلاً خانه که میخرد، نصف آن را به نام همسرش کند؛ یعنی اگر قرار است در فرهنگسازی مهریه 14تایی بکوشیم، در فرهنگسازی تعلق بخشی از اموال مرد به زن نیز بکوشیم تا جای جبرانی برای زن باشد و خیلی احساس بیپشتوانگی نداشته باشد. زهره در پاسخ به این سؤال مهرخانه که آیا پیروی از این حرکت را به کسی هم توصیه میکنید یا خیر؟، میگوید: من همیشه به دوست و اطرافیان این را میگویم که مهریه چیزی نیست که بخواهید روی آن حساب باز کنید. وقتی به حضرت فاطمه سلاماللهعلیها یا نمونه بهروزتر آن مقام معظم رهبری نگاه میکنیم و میبینیم ایشان برای خانواده و دخترانشان همین تعداد را قرار دادند، میگویم شاید خیلی جاها ما به درکمان نرسد؛ در نتیجه به همه میگویم که به عنوان یک تضمین به مهریه
نگاه نکنید. الهام هم در این خصوص اظهار میدارد: مسلماً مهریه چند کارکرد دارد: یکی از این کارکردها تضمینکننده روابطبودن است؛ اینکه من اهرمی به نام مهریه در دست دارم؛ دومی وجه مالی مهری است که بیشتر بعد از حیات همسر و در زمان جدایی کارکرد پیدا میکند. شاید وقتی من این کار را کردم، احساس نیاز مالی نداشتم و میدانستم از نظر اجتماعی از طرف خانوادهام تضمین هستم و از نظر اقتصادی روی پای خودم هستم؛ لذا این کار قابل توصیه نیست و بنابر شرایط متفاوت خواهد شد، ولی توصیهام این است که مقداری را مهریه قرار بدهید که همسرتان توان پرداخت داشته باشد و این مال را بتوانید بگیرید و با این مال حلال و طیب، زندگی خانوادگی خود را سامان بدهید. همچنین زینب معتقد است که میزان مهریه باید معقول باشد؛ میزانی بنابر امکانات اقتصادی همسر که قابل جریانیافتن باشد که هر وقت زن خواست، بتواند بگیرد و او هم بدهد؛ نه اینکه از سر تفاخر و چشموهم چشمی باشد. به نظرم، حتی اگر قرار است به کارکرد اقتصادی مهریه نگاه کنیم، باید این میزان معقول باشد، مثلاً در دید بدون جانبداری، چرا باید یک مرد برای سه سال زندگی که قرار است به طلاق برسد، 300
میلیون مهریه به زن بپردازد؟ این واقعاً منصفانه و منطقی به نظر نمیرسد. آزاده نیز در این خصوص اظهار میدارد: من شاید بعضی چیزها را که به دیگران توصیه کردم و بعداً فکر کردم که چرا اینقدر محکم حرف زدم، ولی در مورد مهریه کم و 14 سکهای هنوز هم توصیه میکنم.