دولت درقبال فاجعه منا منفعلانه عمل کرد
نه آقای رئیسجمهور فاجعه جان باختن و اسارت حقیقی صدها ایرانی و در معرض خدشه قرار گرفتن حیثیت ملی را جدی گرفت و به کشور بازگشت و نه وزیر امور خارجهاش را به کشور فرستاد.
کد خبر :
449420
فارس: فاجعه اندوهبار و جانسوز منا که به کشته و مجروح شدن هزاران نفر از مسلمانان و ازجمله صدها نفر از هموطنان ایرانی منجر شد، برگی دیگر از پرونده قطور بیلیاقتی خاندان سعودی حاکم بر سرزمین حجاز و شهرهای مقدس مکه و مدینه است؛ پرونده ننگینی که در طول چند دهه گذشته به هدر رفتن خون چندین هزار نفر از مسلمانان و آسیب دیدن چهره منور اسلام در جهان انجامیده است.
موضوع بیکفایتی آل سعود در اداره حرمین شریفین دستکم در جهان اسلامی مسئلهای بینالمللی به شمار میآید که تلاش برای تغییر در این وضعیت نامناسب باید بخشی از دستور کار دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی باشد. حتی اگر از این موضوع هم صرفنظر شود _که شایسته نیست چنین شود-، کشته و مجروح و مفقود شدن صدها نفر از هموطنان که این روزها همه کشور را عزادار ساخته است، مسئله کوچکی نیست و علیالقاعده دستگاه دیپلماسی ایران باید بهصورت فعال برای مطالبه حق مردم ایران از میزبانان بیلیاقت سعودی وارد عمل میشد و در موضوعی که به خاطر داغدار شدن بسیاری از مردم کشورهای اسلامی، اکنون مشکلی بینالمللی در جهان اسلام بهحساب میآید، جبههای تأثیرگذار علیه حکام سعودی ایجاد میکرد.
آنچه از خبرهای رسمی برمیآید، مسئولان وزارت امور خارجه کشورمان در طول چند روز گذشته به احضار بیفایده چندباره کاردار سعودی در تهران اکتفا کرده و مراتب اعتراض ایران به سوء تدبیر و عملکرد سلطه سعودی را به اطلاع او رساندهاند، درحالیکه برای فاجعهای به بزرگی از دست رفتن بیش از 136 زائر ایرانی و مجروح و مفقود شدن صدها نفر دیگر و بنا به خبرهای غیررسمی اسارت و زندانی شدن تعدادی دیگر از عزیزان هموطن، انتظار عملکرد فعالتری از دستگاه دیپلماسی و اجرایی کشور وجود داشت. این در حالی است که وزیر امور خارجه که همراه رئیسجمهور در سفر نیویورک به سر میبرد، کار را به معاون منطقهای خود واگذار کرده و از تحرک و جنبش دستگاه دیپلماسی برای رایزنیهای گسترده بینالمللی و منطقهای در راستای فشار بر حکام سعودی برای همکاری با مسئولان کشورمان در رسیدگی به مجروحان و روشن شدن سرنوشت مفقودان و انتقال باعزت جانباختگان کمترین خبری نیست.
هرچند بسیاری از مردم و کارشناسان سیاسی معتقدند، فاجعه منا چه از منظر درگیر شدن هزاران خانواده داغدار ایرانی با موضوع جان باختن و مجروح شدن و مفقود شدن عزیزانشان و چه از منظر فراتری که به بیلیاقتی حکام سعودی برای اداره حرمین شریفین مربوط میشود، آن اندازه اهمیت داشت که رئیسجمهور سفرش به نیویورک را رها میکرد و برای مدیریت ماجرا شخصاً به کشور برمیگشت، اما دستکم وزیر امور خارجه باید راهی وطن میشد تا مسئلهای به اهمیت جان صدها ایرانی گرفتار در سیطره ظلم حکام سعودی را از نزدیک نظارت و مدیریت میکرد.
با اینهمه نه آقای رئیسجمهور فاجعه جان باختن و اسارت حقیقی صدها ایرانی و در معرض خدشه قرار گرفتن حیثیت ملی را جدی گرفت و به کشور بازگشت و نه وزیر امور خارجهاش را به کشور فرستاد و نه حتی آنگونه که از خبرهای دریافتی از نیویورک برداشت میشود، این موضوع محوریتی در رایزنیهای آنان در نیویورک پیداکرده است.
حداقل انتظار این بود که دستگاه دیپلماسی کشور که در شرایطی اینچنینی رئیسجمهور هم بخشی از آن است، همه عزم خود را برای اعمال فشار بر سلطه سعودی جزم میکردند و با اقدامات لازمی مانند تماسهای تلفنی با سران و وزرای خارجه کشورهایی که اتباع آنها در این حادثه قربانی سوء مدیریت سعودی شدهاند، جبههای دیپلماتیک علیه حکومت عربستان تشکیل میدادند تا حتی اگر تأثیری ماندگار برای تجدیدنظر در اداره حرمین شریفین ایجاد نمیشود، گشایشی مقطعی برای بهبود وضعیت هموطنان زائر ایجاد میشد.
هرچند امیدی به سازمان همکاری اسلامی که مقر آن در جده و تحت سلطه سعودی است، وجود ندارد، حداقل و بهعنوان اقدامی نمادین وزارت امور خارجه باید پیش از این تقاضای نشست اضطراری این سازمان برای بررسی فاجعه منا را مطرح میکرد. دستگاه دیپلماسی کشور میتواند از شرایط پیشآمده، از اینکه سعودیها بهجای تمرکز بر میزبانی شایسته از زائران خانه خدا و حرم پیامبر اعظم(ص) انرژی خودشان را صرف سرکوب قیام مردم بحرین یا نابودی یمن و پرورش تروریستهای داعش کردهاند انتقاد نماید. این حداقل انتظار مردم بود که متأسفانه دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی در فاجعه جانگداز منا تاکنون نتوانسته نسبت به آن عملکرد قابل دفاعی داشته باشد.