پیام تاریخی امام (ره) برای آزادسازی خونینشهر
با شکست حصر آبادان از دست رژیم بعث در سال ۱۳۶۰، سرنوشت جنگ به سود رزمندگان ایران رقم خورد و این پیروزی بزرگ زمینهساز موفقیتهای دیگری مثل آزادسازی خرمشهر شد.
عراقیها برای تصرف آبادان در هشتم آبان ماه ۱۳۵۹ در منطقه ذوالفقاری بر روی رودخانه «بهمنشیر» پل شناور نصب کردند و با عبور دادن قسمتی از نیروهای خود وارد آبادان شدند. نیروهای عراقی به این دلیل منطقه «ذوالفقاری» را برای ورود به آبادان انتخاب کرده بودند که با استفاده از پوشش نخلستانها بتوانند از دید رزمندگان اسلام دور بمانند و بهراحتی وارد شهر شوند. با چنین وضعیتی، آبادان در یک محاصره ۳۳۰ درجهای قرار میگرفت و عبور از رودخانه بهمنشیر میتوانست آن را با خطر جدی روبهرو کند.
باگذشت از روی رودخانه بهمنشیر، نیروهای بعثی فکر میکردند که آبادان را برای همیشه از آن خود کردهاند اما در پی دستور امام (ره) یکی از چهار عملیات بزرگ و برجسته تاریخ دفاع مقدس رقم خورد و آن عملیات ثامنالائمه بود.
اهمیت استراتژیکی آبادان
اهمیت استراتژیکی آبادان برای عراق، جدای از توجیهات ژئوپلیتیکی، زمینهای از دلایل ایدئولوژیکی نیز داشت. عراق که باهدف بلندپروازنه سقوط انقلاب اسلامی در ۴۸ ساعت، نبرد نابرابری را آغاز کرده بود، بعد از توقف و به گل نشستن ماشین جنگیاش در خاک ایران به حداقل خواستهاش از جنگ نیز راضی بود؛ این حداقل خواسته عراق از جنگ تحمیلی، تصرف آبادان بود.
صدام حسین امیدوار بود از این رهرو بتواند قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر را ملغی اعلام کرده و اروندرود را بهضمیمه خاک عراق درآورد. تحقق این امر پیش از هر چیز مستلزم اشغال و تصرف آبادان بود. از این رو میتوان گفت که اهمیت آبادان در اندیشه تهاجمی عراقیها بیشتر از خرمشهر بود.
پس از گذشت روزهای آغازین جنگ، حدود ۱۳ کیلومتر از کنار رود کارون و همین مقدار از کارون تا جنوب جاده ماهشهر به آبادان در اشغال نیروهای عراقی بود. بهگونهای که دو جاده مهم اهواز به آبادان و ماهشهر به آبادان نیز در تصرف عراق قرار گرفته بود. استقرار پدافند و استحکامات زیاد به همراه حضور سه تیپ از لشگرهای زرهی ۳ و ۱۱۱ و چهار گردان پیاده و پنج گردان توپخانه نشان از اهمیت استراتژیکی این منطقه برای عراق داشت.
تنها راه ارتباطی آبادان
بندر چوئبده در ۴۵ کیلومتری جنوب شرقی شهر آبادان بهعنوان تنها مرکز اتصال آبادان در زمان محاصره به بندری راهبردی برای تدارکات، پشتیبانی، نقلوانتقال نیرو و مهمات به آبادان و خط مقدم جبهه بهحساب میآمد.
پس از تصرف شهر خرمشهر و به محاصره درآمدن شهر آبادان، بندر چوئبده به مرکزی برای پشتیبانی رزمندگان و رساندن آذوقه و مهمات در جهت شکست حصرآبادان تبدیل شد. با تصرف جادههای ارتباطی آبادان به اهواز و آبادان به بندر ماهشهر و به محاصره درآمدن کامل آبادان، تأمین مهمات، انتقال مجروحان و خروج مردمی که هر ساعت و دقیقه زیر توپهای خمسهخمسه و خمپارههای رژیم بعثی، مجروح و یا مجبور به ترک خانه و کاشانه خود میشدند با مشکل روبهرو و غیرممکن شد و برخی از مردم در این جادههای مواصلاتی به دست سربازان عراقی اسیر شدند. از این رو تنها راه برای تأمین اندک مهمات جبهه و جابجایی مردم و زخمیها، از طریق راه آبی بندر ماهشهر به چوئبده و یا از طریق بالگردهای هوانیروز به این بندر صورت میگرفت.
پیام تاریخی امام خمینی (ره)
۱۴ آبان ۱۳۵۹ امام خمینی (ره) در پیامی فرمودند که «من منتظرم این حصر آبادان از بین برود و هشدار میدهم به پاسداران، قوای انتظامی و فرماندهان قوای انتظامی که باید این حصر شکسته شود؛ مسامحه نشود در آن. حتماً باید شکسته بشود. فکر این نباشد که ما اگر اینها هم آمدند، بیرونشان میکنیم. اگر اینها آمدند. خسارات بر ما وارد میکنند. نگذارند اینها بیایند در آبادان وارد بشوند.»
امام در این مدت جنگ و دستور به فرماندهان نظامی برای اولین بار صحبت خود را با «باید» شروع کرده بودند که این ادبیات خاص امام، نشان از اهمیت شکست حصر آبادان داشت. البته با سقوط آبادان، همواره یافتن راهی برای آزادسازی این شهر استراتژیک در دستور کار فرماندهان نظامی قرار داشت تا اینکه در آغازین ماههای ۱۳۶۰ شهید یوسف کلاهدوز، قائممقام وقت فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی طرح شکست حصر آبادان را که توسط شهید حسن باقری طراحی شده بود به شورای عالی دفاع ارائه کرد. پس از گفت و نظرهای زیاد، نهایتاً طرح مشروط به هماهنگی با «لشکر ۷۷» به تصویب رسید و اینچنین در پی دستور امام خمینی (ره) یکی از چهار عملیات بزرگ تاریخ دفاع مقدس شکل گرفت.
آغاز عملیات ثامنالائمه
طراحی عملیات شکست حصر آبادان در زمستان سال ۵۹ در سپاه انجام شد اما اجرای آن به دلیل اعمال نظرهای بنیصدر به تعویق افتاد تا اینکه پس از عزل بنیصدر این عملیات با مشارکت ارتش انجام و طلیعهای بر پیروزهای بزرگ رزمندگان اسلام در عملیاتهای بعدی همچون طریقالقدس، فتح المبین و بیتالمقدس شد.
سرانجام پس از نزدیک به سه ماه فعالیت و انجام مقدمات، عملیات در ساعت یک بامداد روز پنجم مهر سال ۶۰ در راستای مانور پیشبینیشده در موعد مقرر از سه محور آغاز شد. نیروهای عملکننده در ساعات اولیه موفق شدند ضمن عبور از موانع، مواضع دشمن را در جاده ماهشهر-آبادان (در محور شرقی) و شمال نهر شادگان (در محور شمالی) و خطوط مقدماتی در محور جنوبی به تصرف درآوردند.
ادامه عملیات از این پس در بعضی از محورها با مشکلاتی مواجه شد، بهطور مثال در محور جنوبی (جبهه فیاضیه) عملیات از سرعت کافی برخوردار نبود و پل حفار همچنان به دلیل مقاومتهای دشمن به تصرف درنیامده بود، اما در محور شمالی، عملیات طبق برنامه پیشبینیشده در جریان بود و پل قصبه در ساعت ۱۰ صبح از دست دشمن خارج شد.
تا ساعت ۱۱ صبح، بهجز در محور دارخوین، محمدیه از توفیق چندانی برخوردار نبود. لیکن از این ساعت به بعد با پیشروی رزمندگان اسلام در محور شمالی به سمت پل حفار، عقبه دشمن بهطور جدی و اساسی متزلزل شد و این امر موجب کاهش مقاومتهای قوای عراقی شد.
براین اساس نیروهای دشمن تدریجاً اقدام به عقبنشینی و فرار کردند. با سقوط پل حفار توسط نیروهای خودی، در ساعت ۱۴ الحاق محور شمالی و جنوبی در حاشیه رودخانه کارون حاصل شد و در نتیجه نیروهای باقیمانده دشمن اعم از پیاده، زرهی و... به محاصره کامل درآمدند.
در شرق کارون نیروهای دشمن پس از مواجه با قوای خودی، دچار از هم گسیختگی شد و با روشنایی صبح فشار برای عقبنشینی و فرار در ردههای پایین افزایش یافت، البته تا قبل از سقوط پلها، فرماندهان عراقی تأکید زیادی بر مقاومت و ایستادگی کارکنان داشتند. پارهای از مقاومتهای دشمن موجب شد تا پس از تصرف خطوط اول توسط نیروهای خودی در بعضی از محورها عملیات متوقف شود اما با سقوط پل قصبه فرماندهان عراقی به نیروهای خود دستوراتی مبنی بر تغییر مواضع قبلی صادر کردند.
دشمن مترصد بود تا با مشغول کردن نیروهای خودی در صورت امکان به نصب پلهای دیگر مبادرت ورزیده و ابتکار عمل را در دست بگیرد؛ اما سرعت عمل رزمندگان، بهخصوص در محور دارخوین موجب سلب فرصت از دشمن شده و پل دوم نیز پس از ساعاتی به تصرف درآمد.
با تصرف پل دوم، اوضاع منطقه بهکلی تغییر کرد و نیروهای عراقی بهطور دستهجمعی و گروه گروه خود را تسلیم نیروهای رزمنده کرد. در یکی از این موارد خدمه ۳۰ تانک به همراه تانکها و فرمانده خود تسلیم نیروهای ایرانی شدند.
عملیات در اواخر روز نخست با رسیدن قوای رزمنده به ساحل شرقی رود کارون و پاکسازی آن به پایان رسید. عملیات ثامنالائمه بهعنوان نقطه شروع عملیات گسترده رزمندگان اسلام از آغاز جنگ به شمار میرود. این عملیات در طلیعه استراتژی هجوم» نیروهای نظامی ایران قرار دارد.
این عملیات را باید سرآغاز استخوانبندی و تشکیلات کنونی قوای رزمی سپاه بهحساب آورد. تا قبل از عملیات مزبور، تشکیلات تثبیت شدهای (بهطور جدی) به یگانهای رزم سپاه حاکم نبود؛ اما در این عملیات برای اولین بار با سازمان گردان نیروهای خود را بکار گرفت.
فرماندهی محورهای عملیات ثامنالائمه بر عهده سرداران شهید حسن باقری و حسین خرازی بود که شخصیت آنان در شکلگیری تشکیلات سازمان رزم سپاه، استراتژی هجوم قوای نظامی و موفقیتهای بینظیر آینده نقش بسزایی ایفا کردند. همچنین در این عملیات از فرماندهی بزرگانی چون شهید کلاهدوز و شهید سرتیپ فلاحی باید نام برد.
تلفیق نسبتاً موفق سازمان کلاسیک ارتش و نیروی پیاده و هجومی سپاه و همچنین همفکری و هماهنگی این دو نیرو در مراحل مختلف را نیز میتوان از دستاوردهای عملیات ثامنالائمه بشمار آورد.
آزادسازی ۱۵۰ کیلومتر مربع از خاک اشغالی توسط دشمن، خارج ساختن شهر آبادان از محاصره قوای عراقی، آزاد ساختن دو جاده استراتژیک اهواز -آبادان و ماهشهر -آبادان، کسب تجارب جدید در مقابله با دشمن و افزایش روحیه رزمندگان و آغاز «استراتژی هجوم» ایران و انهدام نیرو و امکانات دشمن از نتایج این عملیات بود.
همچنین در این عملیات حدود ۱۵۰ نفر به شهادت رسیدند و از نیروهای دشمن حدود یک هزار و ۵۰۰ نفر کشته و ۱۸۰۰ نفر اسیر شدند.
روایت محسن رضایی
فرمانده وقت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز در خصوص عملیات ثامنالائمه گفت: در عملیات شکست حصر آبادان به یاد دارم که به خاطر کمبود ۲۲ نفر رزمنده، یک عملیات را عقب انداختیم و این موضوع نشان دهنده این است که شروع پیروزیهای ایران با چه سختیها و کمبودهایی مواجه بود.
رضایی درباره مدت زمان حصر آبادان گفت: شکست حصر آبادان حدود یک هفته طول کشید یعنی در ۵ مهرماه ۱۳۶۰ حصر آبادان شکسته شد. البته باید به این موضوع نیز اشاره کرد که همان ۴۸ ساعت اول پس از حصر همه پیشرفتها را به دست آوردیم اما خواستیم که زمان تثبیت شود و با توجه به پلهایی که عراق بر روی رودخانهها داشت وارد عمل شویم از این رو شکست حصر آبادان یکهفتهای طول کشید.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام خاطرنشان کرد: مهمترین خاطرهای که مربوط به شکست حصر آبادان در ذهنم است توجه به این نکته بود که ارتش عراق در این عملیات دو پل را بر روی رودخانه کارون به وجود آورده و وارد منطقه مشرف بر آبادان شده بود لذا دوستان ما عملیاتی را طراحی کردند که یکی از پلها را آتش بزنند که به حمد خدا این موضوع مثمرثمر شد. زمانی که دوستان ما این عملیات را انجام دادند همه ما در التهاب بودیم که شهید کلاهدوز از طریق تلفن و بهصورت رمزی اعلام کرد که عملیات موفقیتآمیز انجام شده است، پیروزی در این عملیات رعب و وحشت را برای نیروهای عراقی ایجاد کرد.
پس از پایان عملیات ثامنالائمه (ع) و شکست حصر آبادان، فرماندهان نظامی در تلگرامی خبر اجرای دستور امام خمینی (ره) را خدمت ایشان اعلام کردند. امام خمینی (ره) نیز پس از دریافت تلگرام فرماندهان در خصوص شکستن حصر آبادان با وعده پیروزی نهایی پاسخ دادند که «اینجانب این پیروزی بزرگ را به فرماندهان تمامی نیروهای مسلح و به سربازان ارجمند و سپاهان نیرومند تبریک میگویم و امید است این سرافرازیها را که برای اسلام و میهن فراهم میکنند، منظور نظر مبارک ولیالله الاعظم بقیةالله (ارواحنا له الفدا) باشد و آخرین پیروزمندی را که بیرون راندن نیروهای متجاوز کافر از سرزمین میهنمان است، ملت شریف ایران بهزودی مشاهده کند.»
پس از اعلام رضایت امام خمینی (ره) و در هنگام عزیمت تعدادی از فرماندهان نظامی برای اعلام حضوری این خبر به ایشان، هواپیمای C_۱۳۰ حامل آنها سقوط میکند. در این سانحه دردناک هوایی، محمد جهانآرا فرمانده سپاه خرمشهر، جواد فکوری فرمانده نیروی هوایی ارتش، یوسف کلاهدوز قائممقام فرمانده سپاه پاسداران، ولیالله فلاحی رئیس ستاد مشترک ارتش و موسی نامجو وزیر دفاع و نماینده امام در شورای عالی دفاع که همگی از فرماندهان ارشد جنگ و طراحان و مجریان عملیات شکست حصر آبادان بودند به همراه چند تن از افسران و همراهان به شهادت رسیدند.