مادر اکبر عبدی او را گلوله نمک آفرید!
اصغر نقیزاده گفت: واقعا کسی که بسیار دوستش داشتم و وقتی نگاهش میکردم لذت میبردم مرحوم خسرو شکیبایی بود. از رضا کیانیان چیزهایی زیادی یاد گرفتم مخصوصا در آژانس شیشهای که خودم نیز بازی میکردم. اکبر عبدی بازیگری است که مادرش او را گلوله نمک آفرید؛ او را بسیار دوست دارم.
_مدتی است که کم کار شدید مخصوصاً در سینما.
به دلیل اینکه بیشتر نقشهای یکسان پیشنهاد میشود از طرفی فیلمی زیادی تولید نمیشود در گذشته تله فیلمها بود که اشتغالزایی هم کرده بود اما آنها هم کم شدند.
_البته کم شدن تولیدات فرهنگی ضربههای زیادی میزند.
وقتی بودجه صدا و سیما را کم میکنیم بستری را فراهم میکنیم که غربیها استفاده میکنند تله فیلمها حذف شدند تله فیلمها همچون یک زمین خاکی بود برای بچههای ما که در آن تمرین میکردند و از دل این جوانها افراد با استعداد را کشف میکردیم و در حال حاضر تولید تله فیلمها کاهش یافته است.
_برویم سراغ دفاع مقدس و اگر هم بگویید که باز در هفته دفاع مقدس یاد شما افتادیم و گله کنید حق دارید اما دوست داریم در این فضا گپی بزنیم. اصولاً گرامی داشت این هفته در شرایط کنونی کمک میکند نسلی که جنگ را ندیده با افراد و شرایط آن زمان بیشتر آشنا شود. نظر شما چیست؟
در حال حاضر یادواره میگیرم که به جوانهایمان بگوییم که در آن زمان چه اتفاقهایی افتاده است. در آن زمان همین کارهایی را که امروز داعش انجام میدهد انجام میدادند. اما یک عده جوان غیرت کردند و در مقابل داعش آن زمان ایستادند. می خواهم بگویم جوان امروز اگر تو این غیرت را نداشته باشی ما هم میشویم همانند عراق و سوریه. ما باید نسل جوانمان را به لحاظ فرهنگی آماده کنیم تا بتواند در مقابل هجوم فرهنگ بیگانه ایستادگی کند و مسیر خودرا گم نکند.
در سال 59 ارتش عراق به شدت از ما قویتر بودند اما چه کسانی توانستند در مقابل اینها بایستند. تنها مردم بودند که توانستند ایستادگی کنند. ولایت وفقیه در آن زمان که امام خمینی (ره) بود توانست با یک اشاره مردم را متحد کند و همه مردم برای اینکه احساس خطر کردند همدل شدند تا در مقابل دشمن بایستند. البته رسانهها در آن زمان تاثیر زیادی داشتند آنها بودجه فرهنگی را به درستی در آن زمان هزینه میکردند. بستر مناسب از سوی رسانهها به وجود آمد و مردم از جوانان خود هزینه کردند.
امام در صحبتهای مختلفی که داشتند بسیار به مقوله فرهنگ سازی تاکید میکردند.
بله. در حال حاضر که هجوم فرهنگ بیگانه به داخل مرزهای ما بیداد میکند بودجه فرهنگیمان دائم در حال کم شدن است. امام خمینی (ره) میگفت:صدا و سیما دانشگاه است. چرا باید از رسانههایمان و قدرتی که به ما میدهد غافل باشیم. رسانه باید تاثیر گذار باشد فضاهای مجازی میتواند کمک کند اما واقعا چه تعداد از مخاطبین ما در فضای مجازی هستند؟! باید از رسانههای وسیعتر چون سینما و تلویزیون استفاده بهتری ببریم.
در 21 سالگی اولین حضورم در جبهه با عملیات فتحالمبین بود
_راستی اولین حضورتان در جبه به چند سالگی بر میگردد؟
بنده در سن نوزده سالگی بودم که صدام به ایران حمله کرد و در سن بیست و یک سالگی در عملیات فتح المبین اولین حضورم را در جبههها تجربه کردم.
_فکر میکنید جوانهای امروز نیز به اندازه جوانهایی سال 59 میتوانند در تصمیم گیریهای مهم موفق عمل کنند آن هم با هجوم فرهنگهای دیگ کشورها؟
جوانهای ما امروز نسبت به جوانهایی که در آن سالها به جنگ رفتند با سوادتر و آگاه ترند در نتیجه این جوانها تصمیمهای درستتری را میتوانند بگیرند. از طرفی باز هم تکرار میکنم در آن زمان تنها کافی بود امام (ره) تنها یک اشاره کند تا مردم کاری را که باید انجام دهند. بگذارید مثالی بزنم. نزدیک به امضاء تفاهم نامه بین ایران و عراق برای آتش بس بود که عراق تلاش میکرد بتواند به داخل خاک ایران نفوذ بیشتری داشته باشد تا بتواند در مذاکرات قدرت چانه زنی را افزایش دهد. در همان زمان امام به مردم پیام داد تا به جبههها بروند. یادم میآید که حاج محمد کوثری با من تماس گرفت تا به دو کوهه بروم آنجا به اندازه دو الی سه هزار نفر جمعیت داشت زمانی که رسیدم دوازده هزار نفر در آنجا بودند حتی لباس هم نتوانستند به ما بدهند. این نشان از کار فرهنگی درست و اعتقاد مردم دارد.
فیلمهای ملاقلیپور نه کاملا واقعی بود و نه آنقدر خیالی/حاتمیکیا به تاثیرات جنگ بر آدمها کار دارد
_قبول دارید هنوز هم در فیلمهای دفاع مقدسی نتوانستیم بسیاری از اتفاقها را به تصویر بکشیم؟
در مقوله فیلم سازی همواره قوانینی وجود دارد که باید آنها را رعایت کرد از طرفی در همه جای دنیا سیاستمداران اجازه نمیدهند فیلم سازان تمام آنچه را که نسبت به یک موضوع وجود دارد نشان دهند. اینها خود باعث میشود فیلمهای دفاع مقدسی آنچه را که باید نتوانند نشان دهند تا جوانانی که جنگ را ندیدهاند آن را بهتر لمس کنند. بعد از سی و سال مسئولین برخی واقعیتها را عنوان میکنند که خوب است شاید باید زمان بیشتری بگذرد که بتوان در فیلم مسائلی را که مسئولین با آن مخالفت دارند نمایش داد. فیلمهای رسول ملا قلیپور در این زمینه توانسته بود خوب پیش برود نه آنقدر واقعیتها را نشان میداد و نه آنقدر هم خیالی رفتار میکرد. حاتمی کیا در سینمای دفاع مقدساش به آدمها میپردازد و تاثیراتی که جنگ بر آنها گذاشته است و یا آنها در جنگ چه تاثیراتی را گذاشتهاند. او به وقایع جنگ نمیپردازد.
امام اجازه نمیداد بچههای نیروی هوایی زیر ساختهای عراق را بزنند
_برخی از جوانهای نابغه در جنگ اصول نظامی عراق را که کشورهای زیادی به آن کمک میکردند بر هم میزدند. خودتان از نزدبک با تعداد زیادی از آنها ارتباط داشتید میتوانید چند نفر را نام ببرید که از نزدیک شاهد روند کاریشان بودید؟
حسن باقریها بودند که در برابر کارشناسان حرفه این عراقی که اکثراً هم غیرآمریکایی و انگلیسی بودند ایستادند و نقطه ضعفهای آنها را بررسی کردند. قاسم سلیمانی که از ابتدا این گونه نبود. خوب یادم است که او فرمانده لشکر 41 ثارالله بود که بعد از در گیریهای خیبر قرار بود خط پدافندی را از ما تحویل بگیرد. چهرهاش خوب یادم است موهای فرفری و مشکی و بسیار جوان آمد و امروز جزو بهترینهای این سرزمین است. او یک بسیجی ساده بود اما امروز آوازه جهانی دارد تا جایی که جان کری رو به عراقیها میگوید:یک نفر چون قاسم سلیمانی داشته باشید و بعد هارت و پورت کنید.
این جوانها از تحولی که امام به وجود آمد پیدا شدند. از دل جوانهایی که با فرهنگ آمریکایی بزرگ شده بودند. امام خمینی (ره) کاری کرد که مردم عاشق دین و امام حسین شدند. آمریکاییها این جنگ را راه انداختند برای اینکه مسلمان مسلمان دیگری را بکشد در حال حاضر هم اگر نگاهی به خاورمیانه بیندازید متوجه خواهید که در کشورهای این منطقه درگیری راه انداخته است. یمن، مصر، سوریه، و.. کشورهایی هستند که میتوان به آنها اشاره کرد در این هیاهو چه کسی سود میبرد اسرائیل آنها این کارها را میکنند تا این رژیم صهیونیستی سود ببرد و قوی شود.
یادم است که در آن زمان امام اجازه نمیداد بچههای نیروی هوایی بروند و زیر ساختهای عراق را بزنند. زیرساختها یعنی بیمارستانها، پلها، سدها و.. نگاه امام انسانی بود. امام میگفت برای چه باید مردم را بکشید. نشان دادن این موارد سخت است.
در جنگ اتفاقهایی میافتاد که نشان دادنش غیر قابل باور است
_البته وقتی خاطرات برخی از رزمندهها را میخوانیم برایمان غیر قابل باور است مخصوصاً برای نسل فعلی که تجربه جنگ را نداشته است.
حتی فیلم هم نمیتواند بسیاری از آنها را به تصویر بکشد. در جنگ اتفاقهایی میافتاد که نشان دادنش غیر قابل باور است و اگر هم تعریف کنیم عدهای میگویند: «ای بابا اصغر نقیزاده چه میگوید» واقعاً باید برای جوان امروز با مثال حرف زد آن هم مثال امروزی که برایش قابل باور باشد به تمام این موارد باید فکر کرد.
در سال نود و یک سر خیابان ما عدهای که جوان هم بودند مینشستند و وقتی من از کنار آنها عبور میکردم میخندیدند و تیکه میانداختند یک بار در مقابل من ایستادند یکی از آنها که حال مساعدی هم نداشت گفت من الان فلان کار را کردهام نماز هم نمیخوانم تو هم که جنگ رفتی برای خودت رفتی الان هم اگر جنگ بشود عمراً اگر به جبهه و جنگ بروم و بسیاری حرف دیگر من هم در جواب به او خندیدم و گفتم اگر من کاری کردم برای سرزمین و ناموسم بوده است از تو توقعی نیست همان چیزی که خدا برای من منع کرده برای تو هم منع کرده است چون به ضررمان است. اما اطمینان دارم اگر خدایی نکرده جنگی صورت بگیرد تو هم حتما پیش قدم خواهی شد. مدتی از این اتفاق گذشت تقریباً دیگر همه داعش را میشناختند همان جوانها را سر کوچه محلهمان دیدم همان فرد جلو آمد و گفت امروز که داعش را میبینم که با ناموس دیگران چگونه رفتار میکنند و چه جنایتها که نمیکنند تازه متوجه شدم تو و امثال تو چه کار مهمی انجام دادهاند اگر امروز خدایی نکرده جنگی بشود حتما اولین نفر به میدان خواهم رفت. ما که کسی نیستیم چون من را همه میشناسند شاید احترام بیشتری نگه میدارند اما در میان آنهایی که در جبهه بوند من کسی نبودم.
_آیا هنوز به مناطق جنگی که بسیاری از دوستانتان را از دست دادهاید میروید؟
دلم برای آن فضا و سادگی که در دوران دفاع مقدس بود تنگ میشود و هنوز هم به آنجا میروم.
از نگاه کردن به خسرو شکیبایی لذت میبردم/ اکبر عبدی مادرش او را گلوله نمک آفرید
_از بازیگرانی که با آنها درطی این سالها هم کار بودید بگویید کدام را بیش از همه دوست داشتید؟
واقعا کسی که بسیار دوستش داشتم و تنها نگاهش میکردم لذت میبردم مرحوم خسرو شکیبایی بود. از رضا کیانیان چیزهایی زیادی یاد گرفتم مخصوصا در آژانس شیشهای که باید خودم را نیز بازی میکردم. اکبر عبدی دیگر بازیگری است که مادرش او را گلوله نمک آفرید او را بسیار دوست دارم. سر صحنههایی از فیلمبرداری آنچنان شیرین بود که فیلمبردار دوربین را رها میکرد و میخندید.
حاتمیکیا از بازیگری سر رشته ندارد
_در بسیاری از آثار ابراهیم حاتمی کیا حضور داشتید آیا او با گذشت این همه سال و جایگاه ویژهای که در این عرصه پیدا کرده است هنوز همان رابطه را با شما دارد؟
آشنای با ابراهیم حاتمی کیا بر میگردد به سال 62 قبل از اینکه فیلم ساز شود. او از بازیگری خیلی سر رشته ندارد. در طی این مدت هم با اینکه صاحب جایگاهی شده است همچنان همان ابراهیمی است که میشناختم و هنوز با هم در ارتباط هستیم.
هیچ چیز را به فرزندانم تحمیل نکردم
_در پایان از خانوادهتان بگویید آنها در فضای سینما نیستند؟
یک دختر دارم که ازدواج کرده و پسری که در حال حاضر روحانی است و در جوانی تصمیم گرفت به سراغ طلبگی برود. من در خانه هیچ چیز را به فرزندانم تحمیل نکردم انها خود مسیرشان را پیدا کردند. خداوند هر که را بخواهد هدایت میکند.