مشوق شهریار برای خوشنویسی که بود؟+تصاویر
استاد میرحسین زنوزی گفت: کلاس ششم ابتدایی برای اولین بار اشعار استاد شهریار را خواندم و همان موقع آرزو کردم که وی را در کوچه ببینم و به او سلام بدهم.
اثر استاد زنوزی
اثر استاد زنوزی
زنوزی در دهه 40 و 50 در کنار زندهیاد «حاجحسن هریسی» در تبریز بود؛ بعد از درگذشت این استاد، تنها منشأ و مأخذ میرحسین زنوزی، مشق از تصاویر قطعات زیبا و ملیحی از قدما و متأخرین پهنه خوشنویسی بود.
دههی 50، در تاریخ خوشنویسی آذربایجان، ایامی بود پر فراز و نشیب بود. در آن سالها زنوزی با برخی از خوشنویسان تبریز آشنا شد و در آن میان از مشرب و خوی و مشق زندهیاد «ابراهیم بختشکوهی» حظ برد.
شهریار و استاد زنوزی
استاد زنوزی در سال 1363 به سطح ممتازی در پهنه خوشنویسی رسید. وی همزمان با بهرهمندی از محضر زندهیاد بختشکوهی، تذهیب را نیز از محضر هنرمند نامی تبریز استاد علی کوهپایه فرا گرفت. ضمن اینکه استاد زنوزی از سال 1366 در انجمن خوشنویسان تبریز به آموزش هنرجویان پرداخته و از آن سال تا به امروز آموزش را بیوقفه ادامه داده است.
در طول حیات هنری زنوزی، دهه 60 ایام پربرکتی بود که میتوان به مجالست با زندهیاد استاد «سیدمحمد حسین شهریار» اشاره کرد. این مجالست زندهیاد شهریار را بر سر ذوق آورد تا در واپسین سالهای حیات خویش، دوباره به مشق خط بپردازد و حاصل این ایام قطعات زیبا و نمکینی به یادگار مانده از «آخرین سلطان عشق» بود.
به مناسبت ایام بزرگداشت استاد شهریار پای صحبتهای استاد زنوزی مینشینیم. وی درباره استاد شهریار اظهار داشت: برای همنشینی با استاد شهریار در دو جا از خداوند سپاسگزارم؛ یکی اینکه استاد شهریار در تبریز زندگی میکرد و خداوند من و او را در یک عصر قرار داد تا من هم از محضر وی در تبریز بهرهمند شوم دوم اینکه خداوند مرا به آرزوی دوره کودکیام رساند.
زنوزی ادامه داد: سال 42 کلاس ششم ابتدایی بودم، در مدرسه کتابی توزیع میکردند که در آن 25 قطعه شعر از شهریار چاپ شده بود؛ از معلمم پرسیدم، شهریار کیست؟ و معلمم وی را معرفی کرد. آن لحظه آرزو کردم که استاد شهریار را یکبار هم که شده ببینم؛ خداوند بعد از 20 سال من را با استاد شهریار مأنوس کرد. طوری که حتی در ایامی که وی در اواخر عمر در بیمارستان تبریز بستری بود، بیشتر وقتها کنارش بودم.
وی بیان داشت: من در دوره دبیرستان عاشق شهریار بودم. گاهی به محلهشان میرفتم تا او را در کوچه ببینم و سلام بدهم. این عشق تا مدتها همراهم بود تا اینکه بعد از خوشنویس شدن، یکی از دوستان مرا به محضر استاد شهریار برد و همانجا رابطه صمیمی ما شروع شد.
این خوشنویس کشورمان یادآور شد: جایگاه این استاد به قدری بالاست که شخصیتی مثل آیتالله مرعشی نجفی توسل به ائمه اطهار(ع) میکند و جریان شعر علی ای همای رحمت، را در خواب میبینند. استاد شهریار آن قدر بزرگوار بود که در طول حیاتش هیچ وقت این موضوع را به من نگفت و بعد از وفات وی جریان را شنیدم.
وی با اشاره به یکی از ابیات استاد شهریار مبنی بر اینکه «خط خالیندن آلیب، مشقیمی قرآن یازارام» یادآور شد: یکی از آرزوهای استاد شهریار این بود که قرآن کریم را خوشنویسی کند؛ اما عمر وی فقط اجازه داد تا یک سوم قرآن کریم توسط وی خوشنویسی شود.
استاد زنوزی افزود: تمام زندگی استاد شهریار ساده بود؛ او خدا را بندگی کرد؛ در شعرهایش عرفان را میبینیم چون الهام گرفته از آیات و احادیث است. او با زبان مردمش حرف میزد و او را حافظ ثانی میدانند.
وی بیان داشت: استاد شهریار برای ایران اسلامی و مردم شهر تبریز مایه افتخار است. به یاد دارم که در کنگره استاد شهریار این موضوع مطرح شد که در دانشگاههای برخی کشورها در مقطع دکترا اشعار استاد شهریار تدریس میشود و این سبب افتخار است.
این استاد خوشنویسی اظهار داشت: افرادی را میشناسم که آرزو دارند زبان آذری را به عشق خواندن اشعار شهریار یاد بگیرند. حتی شنیدهام که افراد بیسواد شعر حیدربابای او را حفظ کردند. این استاد به قدری به قلب مردم راه پیدا کرده که از فردی شنیدم، میگفت «من برای شهریار هر شب نماز میخوانم».
وی که تا از زمانی که استاد شهریار در بیمارستان تبریز بستری بود، بر بالینش حضور داشت، در این باره گفت: در تمام دوران بیماری استاد شهریار در تبریز کنارش بودم؛ بعد از مدتی وی را به تهران منتقل کردند و من هم یک روز قبل از وفاتش بر بالینش حاضر شدم.
زنوزی درباره توصیههای استاد شهریار گفت: استاد میگفت به صحبتهای روحانیت توجه کنم و عامل به آن باشم؛ وی روی این موضوع تأکید داشت که اگر اگر کارم الهی باشد، ماندگار میشود.