مهریه حضرت فاطمه(س) چه بود؟
قدر مسلم این است که مهریه آن حضرت بیشتر از 500 درهم و کمتر از 400 درهم نبوده است، و این مقدار -پانصد درهم- عبارت از مقدار مهریهای است که رسول خدا(ص) برای کلیه زنان و دخترانش تعیین نموده و از آن تعبیر به مهر السنه هم میشود.
«هنگامی که علی(ع) به قصد ازدواج فاطمه (س) به منزل پیامبر(ص) رفت، پیامبر(ص) به ام سلمه فرمود: "برخیز و در را بگشای، که این همان است که خدا و رسولش او را دوست دارند." ام سلمه فوراً در را باز کرد و علی - علیه السلام- داخل شد. علی(ع) در کمال حجب و حیا و خجالت بود که پیامبر -صلی الله علیه و سلم- فرمود: علی جان حاجتی داری؟ آسوده باش، امیدوارم که حاجت تو برآورده شود. علی(ع) نیز قصد خود را بازگو نمود و از فاطمه (س) خواستگاری نمود. پیامبر فرمود: چه چیزی برای توست که مهریه فاطمه (س) قرار دهی؟ علی (ع) عرض کرد: ای رسول خدا! تو خود شاهد هستی که برای من به جز شمشیر و شتر و زره، از مال دنیا چیزی نیست. پیامبر -صلی الله علیه و سلم- فرمود: ای علی شمشیر و شتر مورد نیاز توست، اما زرهات را بفروش و با آن مراسم ازدواج با فاطمه (س) را فراهم کن. 1
اما اینکه حضرت آن زره را چه مقدار فروخت و آن را مهریه حضرت زهرا(س) قرار داد از نظر تاریخی و روایی در آن اختلاف وجود دارد.
و آن عبارت است از، 400 درهم، 480 درهم یا 500 درهم 2 .
لکن قدر مسلم این است که مهریه آن حضرت بیشتر از 500 درهم و کمتر از 400 درهم نبوده است، و این مقدار -پانصد درهم- عبارت از مقدار مهریهای است که رسول خدا(ص) برای کلیه زنان و دخترانش تعیین نموده و از آن تعبیر به مهر السنه هم میشود. 3 و این سیره الگویی برای سایر مسلمانان و گروندگان به اسلام قرار گرفت. گرچه در آن زمان مهریههای سنگین از طرف مردم برای دختران قرار داده میشد، زیرا وقتی پیامبر(ص) فاطمه، را به عقد علی(ع) در آورد، عدهای از مردم قریش به خدمت ایشان رسیدند و گفتند چرا علی(ع) را با مهریه کم و ناچیز داماد کردی؟ 4
بنابراین مقدار مهریه حضرت زهرا(س) بیش از 500 درهم - نقره- نبوده است. و این به عنوان ارزش پولی آن زمان محسوب میشد و این مقدار مهریه از طرف پیامبر اکرم(ص) برای دخترش، مهریهای متوسط - نه بسیار کم و نه زیاد - در آن زمان بوده است که به عنوان سنت، الگویی برای سایر مسلمانان قرار گرفت.»
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. فاطمه زهرا فرشته زمینی، روح الله حسینیان.
2. فاطمه زهرا، توفیق ابوعلم، ترجمه علی اکبر صادقی.
پی نوشتها:
1 . مجلسی، بحارالانوار، بیروت، موسسه الوفا، چاپ دوم، 1403ه ق، ج43، ص120، 140.
2 . ابن شهر آشوب، مناقب، موسسه انتشارات علامه، بی تا، ج3، ص350، 351، و متقی هندی، فاضل، کنزالعمال، موسسه الرساله، ج13، ص680.
3 . حر عاملی، وسائل الشیعه، قم، موسسه آل البیت، چاپ اول، 1412ه ، ج21، ص246، 249؛ و کلینی، کافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، 1375، ج5، ص376.
4 . صدوق، من لایحضره الفقیه، دارالصعب، ج3، ص253.