رفاقت سياسي با هدف تسلط سياسي؟/ فاصله گرفتن از ایران، موجب انزوای کشور هاست
حجوم كشور هاي اروپايي به ايران با هدف تامين منافع بر باد رفته سال هاي تحريم ملت ايران، موضوعي است كه نمي توان از آن چشم پوشيد. اما آيا اين قرابت و اين استقبال با هدف تامين منافع خودشان و تسلط بر ايران است يا رقابتي است نمايشي براي نزديك كردن ايران به آمريكا .
رهبر معظم انقلاب در دیدار شرکت کنندگان در اجلاس مجمع جهانی اهل بیت (ع) و اتحادیه رادیو و تلویزیونهای اسلامي تاكيد كردند با همه توان اجازه نفوذ و حضور آمریکاییها در ایران نمي دهيم. دشمني هاي آمريكايي ها نسبت به ايران ما را بر آن داشته است كه نسبت به اقدامات آنمريكايي بيش از هر زمان ديگري هوشيار باشيم اما اين اظهارات رهبر انقلاب در حالي است كه بيشتر از آمريكايي ها اروپايي ها به ايران روي آورده اند. اين مطلب مي تواند خود نقشه اي براي نفوذ آمريكايي ها به ايران باشد . نقشه اي كه از آن به ديپلماسي پلي آف ياد مي كنند. يعني كشوري به كشور ديگر نزديك مي شود تا كشور سومي را تحريك كند كه به او نزديك شود و از اين طري قبه منافعش برسد. اين در حالي است كه اختلاف ميان آمريكا و اروپا در ماه هاي اخير به ظاهر هم كه شده بيشتر شده است. وقتي وزيران خارجه، كمپانيها و شركتهاي اروپايي به تدريج در ايران حضور پيدا كنند، شركتهاي آمريكايي بر دولتمردان خود فشار وارد ميكنند كه از بازار پرسود ايران عقب نيفتند. اين موضع به حدي است كه حتي جمهوريخواهان اگر خود به قدرت برسند عجيب نيست كه پيشتاز همكاري با ايران بشوند. جمهوري خواهان بر خلاف دموكرات ها، بيشتر به روابط اقتصادي مايلند و مايلند گوي سبقت را از رقباي اقتصادي خود بربايند. جمهوري خواهان خود را مانند دموكرات ها درگير حقوق بشر خودساخته و دعواهاي حقوقي نمي كنند و به نظر مي رسد از اين وضعيت كمال استفاده را مي كنند و اين يعني برد ايران در هر صورت. از اين رو در چند ماه آينده بايد شاهد كشمكشهاي بزرگ سياسي در داخل آمريكا و همچنين رقابتهاي انتخاباتي جديتري بين دموكرات ها و جمهوري خواهان باشيم. رقابتهايي كه به شدت متأثر از موضوع هستهاي ايران است. نزديك شدن به كشور هاي اروپايي شايد با هدف جلب نظر كشور هاي منطقه باشددر واقع در اين سو كشورهاي منطقه بهتر مي دانند كه بهبود روابط با جمهوري اسلامي ايران، به وضعيت اقتصاديشان و بهبود وضعيتشان كمك ميكند. بهبود وضعيت اقتصادي آنها يعني رشد و توسعه آنها. رشد و توسعه آنها يعني پيشرفت منطقه . براي مثال بر اساس آمار هاي منتشر شده، با شرايط جديد ايران، امارات متحده با افزايش يك در صدي در رشد اقتصادي، مواجه خواهد شد. آنها خود مي دانند كه اين وضعيت تحت تاثير شرايط جديد ايران و استقبال غربي ها براي سرمايه گذاري در ايران و منطقه است.اين هدف نيز در ديپلماسي ايران قابل قبول است. اما اگر همه اين اقدامات د رجهت نزديك شدن به آمريكايي ها و با هدف تحريك آن ها براي نزدييك شدن و نفوذ به ايران باشد بايد كمي انديشيد و زواياي كار را سنجيد. از سوي ديگر روشن است كه با شرايط شكل گرفته دولتهاي اروپايي كه بعضا با ركود دست و پنجه نرم ميكنند و همچنين كشور هاي كوچكتر اروپا نميخواهند بيش از اين، قرباني سياستهاي لجوجانه آمريكاييها باشند. از طرف ديگر آمريكاييها در روابط خارجي خود كارنامه قابل قبولي براي عرضه نداشتهاند. آنها خود را به اين توافق عميقا نيازمند مي بينند. نشانه بارز اين مسئله هم حضور نزديك به بيست روزه آقاي كري در وين براي جمع بندي مذاكرات هسته اي بود. آمريكايي ها نهايتا با پافشاري ايراني ها بر مواضع حقه خود مجبور به دادن امتيازات فراواني شدند. امتيازاتي كه بتواند به توافق با ايران منجر شود. د راين سو هم شايد دولتمردان ما بدشان نيايد كه بيشتر با كشور هاي قدرتمند آمريكايي كار كنند تا با كشور هاي اروپايي. از سوي ديگر اظهارات اوباما و كري، كه از يك طرف بر طبل تهديد مي كوبند و از يك سو به ناكارآمدي تحريم ها عليه ايران اعتراف مي كنند را نبايد جدي گرفت و آنرا بايد گوياي اين مطلب دانست كه فاصله گرفتن از ايران منجر به انزواي آن ها مي شود. آنچه كه به جمهوري اسلامي ايران مربوط مي شود، درايت و همدلي و هبستگي همه است تا از نفوذ دشمن به كشور جلوگيري كنيم و و در عين حال منافعمان نيز تامين شود. در آن سو آمريكا بيش از هر موقع ديگري اختلافات عميق شده است. اختلافاتي كه به تدريج در گفته هاي نماينگان كنگره خود را نشا ن ميدهد اما اينكه آيا واشنگتن ميتواند به راحتي و بدون هراس از پيامدهاي آن توافق را رد كند يا خير، موضوعي است كه به كرات در سخنان مقامات دولت اوباما پس از جمعبندي مذاكرات و عمدتا خطاب به نمايندگان كنگره آمريكا مورد اشاره قرار گرفته است. موضع دولت آمريكا اين است كه چنانچه توافق هستهاي در كنگره رد شود، نهتنها تقابل با قطعنامه شوراي امنيت، وجهه كنگره را خدشهدار ميكند، بلكه وجهه دولت آمريكا نيز به عنوان از بين برنده بيش از يك دهه تلاش براي دستيابي به يك توافق جامع در مسير حل و فصل مسأله هستهاي ايران، تخريب خواهد شد. علاوه بر اين، دولت اوباما به درستي تأكيد ميكند در صورت رد توافق، مطمئنا متحدان اروپايي واشنگتن براي ادامه تحريمهاي اقتصادي ايران همكاري نخواهند كرد و آمريكا هم نميتواند آنها را تحت فشار قرار دهد؛ رفتار اروپاييها پس از جمعبندي مذاكرات در هجوم عجولانه به ايران براي سرمايهگذاري به خوبي اين موضع كاخ سفيد را تقويت ميكند. آمريكاييها مطمئن هستند در صورت مخالفت كنگره با برجام، نتيجهاي جز انزوا عايدشان نخواهد شد. امروز آمريكا بيش از هر زمان ديگري به ايران و نفوذ در منظقه نياز دارد و با همين توجيهات است كه رژيم زخم خورده صهيونيست را نيز تا كمي آرام كرده است. بي گمان آمريكاي كه به ايران امتياز داده است آرام نخواهد نشست و براي تسلط فرهنگي ساسي و اقتصلادي از هيچ تلاشي دريغ نخواهد كرد. آنچه كه در اظهرات امريكاي هانيز ديده مي شود گوياي همين مطلب است كه دشمن در آرزوي رفاقت با ايران است. كري شرمن و ديگران اين روز ها از نفوذ و تسط بر منطقه مي گويند و نمايندگان را يكي بعد از ديگري اقناع به پذيرش برجام مي كنند. آن ها درآرزوي رفاقت سياسي با هدف تسلط سياسي بر ايران هستند. رفاقت سياسي كه استكبار ستيزي ايران را مورد خدشه قرار دهد. آرزويي كه بي گمان با ارشادات رهبر انقلاب و ديدباني معظم له به باد خواهد رفت.