معلولانی که فراموش شدند
معلولان کم توان ذهنی مرکز توانبخشی شهید بهشتی اصفهان پشت قاب فلزی این مرکز فراموش شدهاند و این در حالی است که تنها محبت میتواند دل این معلولان را روشن کند.
مهر: بازدید از مرکز درمان و توانبخشی شهید بهشتی اصفهان قسمتی از مراسم گرامیداشت روز خبرنگار بود که توسط اداره کل بهزیستی استان تدارک دیده شده بود. به تعبیری می توان این اقدام را تلنگری بزرگ به مردمی دانست که خود را در روزمرگیها غرق کردهاند و شاید روزی چند بار از روبروی قاب فلزی مرکز درمان و توانبخشی معلولان عقب مانده ذهنی اصفهان عبور کردهاند و شاید اندکی از آنها با دیدن این نردههای فلزی به آنچه در میان آنها وجود دارد فکر کرده باشند. اینجا شادی علی رغم همه زورآزماییهایی که غم میکند، موج میزند. شاید در نگاه اول چهرهای غم زده به خود بگیری ولی به تخت ابراهیم حافظی نوجوان معلول ذهنی ۱۷ ساله که نزدیک میشوی با لبخندی روبرو خواهی شد که تمام غمهای دنیا را فراموش میکنی و حاضر نخواهی شد لحظهای چشم از این لبخند برداری وقتی ابراهیم دستانت را میگیرد و آنها را روی سرش میکشد حال تو عجیبتر میشود و درک میکنی که چرا خانم قاسمی در هنگام ورود با این همه انرژی و لبخند به استقبالت آمده است. اینجا بهشتی است همانند نامش که محبت در آن موج میزند و همانطور که حمیده قاسمی به خبرنگار مهر میگوید: در این بهشت فقط محبت جواب میدهد و از این رو تمام کارکنان اینجا اعم از کارشناس، روان شناس، مسئول بهداشت و حتی آشپز هم به ۱۲۵ فرزند معلول ذهنی این سرزمین محبت ارزانی میکنند. امکانات خوبی برای این فرزندان فراهم شده است و به گفته سعید صادقی، مدیرکل بهزیستی استان اصفهان به صورت میانگین ماهانه یک میلیون و ۷۰۰ هزار تومان برای نگهداری هر یک از این فرزندان هزینه میشود اما نباید فراموش کنیم که اگر خدمات مادرانه افرادی همچون سمیه بهمنی و ربابه لوان عزیز نبود این معلولان تا امروز دوام نمیآوردند. صادقی که معتقد است وظیفه سازمان بهزیستی در قبال معلولان با IQ زیر ۲۵ تنها نگهداری و تلاش برای زنده نگهداشتن آنهاست، ادامه میدهد: باید توجه داشته باشیم که این کودکان تربیت پذیر نیستند و فقط برای زنده ماندن اینجا نگهداری میکنند. مدیرکل بهزیستی استان اصفهان تعداد معلولان ذهنی موجود در مرکز توانبخشی و درمان شهید بهشتی را ۱۲۵ نفر اعلام و اضافه میکند: از این تعداد تنها ۲۰ نفر خانوادهای دارند که به آنها سر میزنند و مابقی کسی را ندارند. نکته جالب در هنگام بازدید از مرکز توانبخشی شهید بهشتی اصفهان این است که افراد بالای ۱۴ سال در این مرکز نگهداری میشوند و این در حالی است که وقتی به چهره این بچهها نگاه می کنی انگار کمتر از ۹ سال سن دارند و این در حالی است که برخی از آنها متولد سالهای ۵۹ تا ۶۶ هستند. سکوت این معلولان شاید سنگینترین دردی بود که بر سینه می نشست. به قول خانم بهمنی که به عنوان پرستار به این فرزندان خدمت میکرد «من این بچهها را همانند بچههای خودم دوست دارم اما دردناکترین بخش ارتباط با آنها این است که در برابر ابراز علاقهای که به آنها نشان میدهند فقط چشمهایی را میبینم که به من خیره میشوند و هزاران حرف دارند اما زبانی برای حرف بیان حرفهاشان نمیچرخد.» در میان تخت بچههای معلول مرکز نگهداری شهید بهشتی که قدم میزدیم با چهرههایی معصوم با دهانی باز و نیمه باز، دست و پایی در هم گره خورده، گریههای بی اشک و خندههایی بی دلیل مواجه میشویم که با همه زیباییشان توان حرکت ندارند و محبت را فریاد میزنند و میخواهند که در جمع خانواده باشند. اینجاست که واژهها را کم میآوری برای نوشتن و با خود می اندیشی که چطور پدر و مادری حاضر به قرار دادن فرزند خود در این شرایط میشوند. و از همه دردناکتر برای تو زمانی است که مدیرکل بهزیستی استان اصفهان میگوید: بسیاری از خانوادههای فرزندان معلول ذهنی به دلیل باورهای اشتباه خود بعد از تحویل فرزندشان به بهزیستی خودشان را گم و گور میکنند و آدرسی از خود به جای نمیگذارند. اما در هنگام خروج از مرکز و در خروجی این مرکز مادری ستایش نادری را میبینیم که فرزند ۵ ساله خود را بغل کرده و نوازش میکند. او در خصوص فعالیتهای سازمان بهزیستی در خصوص نگهداری از فرزندش میگوید: من ماهانه ۲۰۰ هزار تومان برای فرزندم هزینه میکنم و این در حالی است که در این مرکز بیش از چندین برابر آنچه من هزینه میکنم هزینه میشود و هر روز نیز برای دیدن فرزندم به این مرکز مراجعه میکنم.