دوران عاشقی، داستان متروک
دوران عاشقی قرار است روایتگر ضربالمثل معروف «کوزهگر در کوزه افتاد» باشد؛ خانم وکیلی که از قضا بسیار هم ماهر است و حتی میتواند در مقابل آدمهای قدرتمند هم از حقوق موکل ضعیف و بیپناهش دفاع کند، خود به بحرانی دچار میشود که...
سرویس فرهنگی فردا؛ علی عبدی* - دوران عاشقی فیلمی بیحال و تاریخمصرف گذشته با موضوعی دستمالی شده و تکراری است که نه درست روایت میشود و نه ساختار محکمی دارد. مضاف بر اینکه بازیهای ضعیف و دم دستی، از انبوهی از بازیگران پرآوازه نشان میدهد که «رئیسیان» همانقدر در انتخاب داستانهایش متبحر است که در هدایت و راهنمایی بازیگرانش! علاوه بر اینکه روایت مونوتون است، و لحن بهشدت زنانهی آن، تهی از ظرافتها و پیچیدگیهای مرسوم این نوع روایت، کمکی به بر هم خوردن این یکنواختی نمیکند.
دوران عاشقی قرار است روایتگر ضربالمثل معروف «کوزهگر در کوزه افتاد» باشد؛ خانم وکیلی که از قضا بسیار هم ماهر است و حتی میتواند در مقابل آدمهای قدرتمند هم از حقوق موکل ضعیف و بیپناهش دفاع کند، خود به بحرانی دچار میشود که به دلیل قرار گرفتن بر سر دوراهی برخورد با شوهر خطاکار یا حفظ زندگی مشترک، عملاً سکوت اختیار میکند و تصمیم میگیرد در عین توانایی و قدرت استفاده از قانون، از در مسالمت با موضوع روبهرو شود. اما مشکل اصلی دوران عاشقی این است که فیلم نهتنها نمیتواند درست قصه بگوید که اصلاً خود قصهی فیلم هم با چالش مواجه است و موقعیتها درست تعریف نمیشوند و نگاه یکسویه و زنانهی فیلم هم به خط روایی فیلم آسیب زده است.
فیلم تا تبدیل ایدهی مرکزی به داستان -که همان تقابل وکیل با پروندهای است که نسبت مستقیم با زندگی خودش دارد- زمان زیادی را تلف میکند و تازه وقتی سر اصل قصه هم میرود، نمیتواند این تقابل را به چالش و بحران تبدیل کند و در حد یک کشمکش درونی بدون کنش بیرونی باقی میماند. جدا از اینکه مشکل محوری فیلم تکراری است که کارگردان سالهاست در آن گرفتار است و گرفتار شدن در چنبرهی طبقهی متوسط جدید و سبک زندگی خاص آن هم مزید بر علت شده است. نگرش روشنفکرانهی فیلم باعث عقیم ماندن ایدهی فیلم بوده و آنرا از حرکت بازداشته است و به همین دلیل فیلم بیانی سترون و لحنی تکراری به خود میگیرد که درست در امتداد فیلم چهل سالگی رئیسیان است.
بر اساس نگرش شبهروشنفکرانهی کارگردان، مشکلات اصلی اجتماعی عبارتند از طلاق، تغییر جنسیت، خشونت علیه زنان و ازدواج موقت که نهتنها درست و دقیق طرح نمیشوند بلکه در حدّ شعار باقی میمانند و حتی فراتر از آن به اصل قصه هم لطمه میزنند و بیان قصهگوی فیلم را با لکنت شدید مواجه میسازند؛ اینها همهی چیزهایی است که مانع از شکلگیری گره و چالش در داستان دوران عاشقی میشوند و ذهن مخاطب را در مواجهه با آن به حاشیه میبرند.
*ماهنامه نقد سینما