توهین روزنامه زنجیره ای به بازیگر زن، بقال و سلمانی به خاطر منافع سیاسی/ قلمهای عصبانی که حرمت رسانه را میشکنند
پس از پایان مذاکرات هستهای وین و جمع بندی نتایج آن بنابر تبلیغاتی که یک جریان خاص سیاسی در شبکههای اجتماعی مدیریت می کرد و همچنین سخنان مسئولان دولت که با برگزاری جشن مخالفت ننمودند، عده خاصی در آن شب به خیابانها آمده و جشن و پایکوبی به راه انداختند.
پس از پایان مذاکرات هستهای وین و جمع بندی نتایج آن بنابر تبلیغاتی که یک جریان خاص سیاسی در شبکههای اجتماعی مدیریت می کرد و همچنین سخنان مسئولان دولت که با برگزاری جشن مخالفت ننمودند، عده خاصی در آن شب به خیابانها آمده و جشن و پایکوبی به راه انداختند. از همان زمان نیز حاشیههایی بر این جشن هستهای مترتب بود و بسیاری بر این نکته اشاره می کردند که این جشن شتاب زده است و افرادی که به خیابانها آمدهاند از مفاد متن برجام اطلاع ندارند و اغلب به علت نیاز به شادی همگانی و جذابیت چنین جشنهایی به خیابانها آمدند. حتی در این زمینه برخی به بازی ایران و ارژانتین در جام جهانی که تیم فوتبال ایران در آن با باخت یک بر صفر و البته به نظر بسیاری از کارشناسان با بازی خوب به رخت کن رفت و جشنی که بعد از آن عده ای را به خیابانها کشاند اشاره کرده و سعی کردند با تحلیلهای جامعه شناسانه چنین موضوعی را تحلیل کنند. از همین رو بود که بهنوش بختیاری که این روزها صفحه اینستاگرامش به مورد توجه کاربران این شبکه اجتماعی موبایلی قرار گرفته است، در سخنانی جالب توجه در یک برنامه رادیویی از علائق خود به جامعه شناسی سخن گفت و بیان کرد: «دوست دارم جامعه شناسی بخوانم تا مثلا بعد از توافق هسته ای سریع ذوق زده نشوم و به عواقب و آینده آن فکرکنم, مثلا درباره اینکه بعد از ترکمنچای چه اتفاقی افتاد!» این سخنان بلافاصله در شبکههای اجتماعی و میان افکار عمومی بازتاب زیادی داشت اما از همه مهمتر این سخنان برای اصلاحطلبانی گران تمام شد که همواره از متن برجام و جمع بندی مذاکرات هستهای و متعاقب آن جشن هستهای حمایت می کردند. در همین رابطه، یکی از روزنامههای زنجیرهای در مطلبی تند و زننده و با هتاکی تمام بهنوش بختیاری را دلقک نامید که سعی دارد خود را مطرح کند. روزنامه آفتاب یزد در این باره با قلمی عصبانی نوشت: «این که دلواپسان به جای کفن پوشی برای این چیزی که خیانت میخوانند، به سراغ امثال بهنوش بختیاری میروند هم مسخره است و هم قابل تحسین و نشان از پیشرفت دارد البته توهین کلا غلط است، اما او یک بازیگر طنز و شومن است و اندازه همان سلمونی یا بقال میتوان روی نظرش حساب کرد و بس، ضمن این که چون نیازمند حضور در صداوسیماست و چنین حرف مضحکی زده، حتما به اندازه افراد عادی هم نظرش ارزش ندارد، فقط نشانه سوءاستفاده دلواپسان از چهرههاست.» این مطلب توهین آمیز که حتی بقال و سلمانی را هم به تمسخر گرفته در ادامه می افزاید: خب میگفتیم که بیسواد است و از توافقی در این سطح اهمیت، فهمی ندارد و این طبیعی میتوانست باشد. یکی گفت که اصلا نظر بهنوشبختیاری به اندازه بهاره رهنما و رخشان بنی اعتماد! گفتم: به آن اندازه هم ارزش ندارد، حتی اگر کاملا مستقل باشد. چون حداکثر این است که نظر بهنوش بختیاری از منافعش در صداوسیما نمیکاهد اما نظر امثال بهاره رهنما و رخشان بنی اعتماد در حمایت از جریان اصلاحات حتما برایشان هزینههایی دارد.به هر حال هر کسی حرفش به اندازه خودش ارزش دارد، دلقک به اندازه خودش... این توهین ها که حاکی از عصبانیت ژورنالیستی روزنامه زنجیره ای اصلاح طلب است نیز به سرعت در میان افکار عمومی و شبکههای اجتماعی بازتاب داشت. مهمتر از همه موارد به کار بردن زبان توهین به عنوان وسیله تخریب و بی اثر کردن نظر این بازیگر زن و همچنین عدم استدلال کلام و وضوح در عدم تحمل حرف مخالف مهمترین محورهای اعتراضی چنین نوشتاری بود که متاسفانه در یک روزنامه به عنوان یک رسانه خبری و اطلاع رسانی چاپ شد. این موضوع بعدها مورد انتقاد دیگران نیز قرار گرفت. بهزاد فراهانی، بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون نیز در برابر چنین هتاکی گفت: مطبوعاتی ها باید نظرات شخصی دیگران را تاب بیاورند و این چنین پا از گلیم خود فراتر نگذاشته و مسبب بی احترامی به افراد نشوند. به هر شکل اتفاقی است که روی داده؛ این طرز تفکر و رویه نشریه فوق که نظر مخالفش را برنتابیده و توهین کرده؛ یک طرز فکر جهان سومی بیش نیست. سوگیری سیاسی صرف و عدم تحمل حرف مخالف با وجود همه شعارهای « زنده باد مخالف من» موضوعی است که حالا به رفتار متناقض رسانه های زنجیره ای بدل شده است و هر از چندگاهی عدم صحت عملی آن با چنین رفتارهای زننده و تندی نمود واقعی می یابد. این موضوع نیز از رفتار یکطرفه و عدم انعطاف پذیری و پذیریش حرف مقابل و تلاش کاملا صرف جهت تسخیر افکار عمومی و عدم توجه به افکار مختلف نشات می گیرد. البته چنین رفتاری تنها برخوردهای تند علیه بهنوش بختیاری را بوجود نیاورده است و حتی برخی از شخصیت های شاخص اصلاح طلب که در برهه ای از زمان نظر متفاوتی ارائه کردهاند مورد هجوم یکجانبه گرایان اصلاح طلب قرار گرفته اند. یکی از نمونه های این موارد نیز به اظهارات عباس عبدی باز می گردد که با اشاره به چنین رفتارهایی در جریان اصلاح طلب بیان داشت: « یکی ازبدترین ویژگیها که موجب رکود فکری در میان اصلاحطلبان شده است، حب و بغض افراطی شکل گرفته میان آنان است. وقتی نسبت به یک چیز بغض یا حب پیدا کنیم چشم و گوشمان درباره فهم آن بسته میشود و قادر به درک واقعیت آن چیز نخواهیم بود، اینکه آنان با یک چیز، بد یا خوب باشند و در نتیجه هر پدیدهای را حول محور بد و یا خوب بودن با آن تحلیل کنند، نتیجهای جز جمود فکری و تحلیلی ندارد.» همین موضوع سبب شد تا روزنامه اجارهای آرمان وی را به باد انتقاد و اعتراض بگیرد و عباس عبدی را که در دوره ای به عنوان تئورسین اصلاحات شناخته می شد را دانشجوی خط امامی دیروز نامید که وقتی برای این جریان به عنوان تئوریسین بود که قلم مخالفت برنمیداشت و اینک که به عنوان منتقد عمل میکند، دیگر عبدی سابق نیست. البته موضوع جشن هستهای تنها با کنایه و اشاره یک بازیگر زن مورد انتقاد واقع نشده است. افراد شاخص و تحلیگرانی همچون حسن رحیم پور ازغدی نیز در سخنانی در تریبون نماز جمعه تهران نسبت به واکنشهای هیجانی در جامعه که باعث می شود رفتار عقلانی رنگ ببازد به طور تلویحی انتقاد می کند و درباره جشن بعد از جمع بندی مذاکرات می گوید:« برخی مراقب باشند جشن "خر برفت" نگیرند.»