در جهان امروز اکثر کشورها امر برنامه ریزی و سیاست گذاری علمی ( علوم و تکنولوژی ) را جزئی از برنامه سیاست کلان دولتهای خود قرار داده اند زیرا بر این مسئله معتقدند که علوم و فنون میتوانند به بهترین شکل ممکن در خدمت دفاع از استقلال و تمامیت ارضی کشور، توسعه و پیشرفت اقتصادی و رفاه اجتماعی قرار گیرند.
کد خبر :
435004
شفاف: جریان علم خیزی کشورمان مربوط به چند دههی اخیر نیست و پیشینهی طولانی دارد از قبل از ورود اسلام به ایران، بعد از آشنایی ایرانیان با دین مبین اسلام که اوج تربیت دانشمندان بی نظیری چون فارابی، ملاصدرا و بوعلی سینا بود و حتی هنگام حمله مغولها که اگرچه به لحاظ نظامی موفق به شکست آنها نشدیم ولی به دلیل علوم و فرهنگ بی نظیرِ کشورمان آنها را مغلوب فرهنگی کردیم. حالا قرنها از آن روزگار میگذرد و حوادث مختلف سیاسی و اجتماعی فصل جدیدی در باب
علم خیزی کشورمان گشوده است. از دوران رخوت و رکود شدید ایران در دوران حکومت قاجار که به دلیل عدم درک درست حکمرانان این زمان از تحولات جهانی یک دوره بی نظیر برای پیشرفت همه جانبه از دست رفت. تا زمانی که حکومت به دست خاندان پهلوی افتاد و ادامه دوران سیاه نیمه استعماری کشورمان بود که از دوران قاجار آغاز شده بود. تفاوت اصلی استعمار با حالت نیمه استعماری در این است که اگر چه در هر دو حالت کشور اسیر سلطه طلبی قدرتهای بزرگ میشود ولی در حالت نیمه استعماری چون کشور به دست چند قدرت بزرگ هم تراز میافتد هیچ یک به رقیب خود اجازه دست اندازی بیشتر را نمیدهند و از طرفی
چون حکومت داخلی به شدت ضعیف و وابسته است خود توانایی آبادانی کشورش را ندارد و حتی با فرض این که در حالت استعماری کشور به واسطه سلطه یک کشور اندک رنگ آبادانی را به خود ببیند ولی در حالت نیمه استعماری به دلیل توازن قدرت سلطهها این اتفاق نمیافتد. و کشور ما در دوران حکومت قاجار و پهلوی گرفتار چنین شرایطی بود تا این انقلاب اسلامی ایران در سال1357 بسیاری از این معادلات را به هم زد و دوران تازه ای در همه حوزههای کشور باز کرد که ذیل این گزارش تحول و شتاب علمی کشور بررسی میشود. دانشگاههای کشور به ویژه دانشگاه تهران نقش حیاتی در براندازی حکومت شاهنشاهی داشتند و
از اواخر دهه چهل و اوایل دهه پنجاه، یک تحول بسیار عمیق کیفی در حرکتهای دانشجویی بوجود آمد، به طوری که بسیاری از اندیشمندان اسلامی با تکیه بر امکانات بالقوه دانشجویی راهی نو پیش روی جوانان گشودند. از جمله دکتر شریعتی، آیت الله مطهری، آیت الله طالقانی، آیت الله مفتح، آیت الله بهشتی، علامه محمد تقی جعفری و... با تأسیس کانونهای فکری مانند حسینیه ارشاد، تلاشهای گسترده ای را جهت پی ریزی بیداری اسلامی آغاز کردند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357 دانشگاههای ایران به مدت سه سال تعطیل شدند. این تعطیلی که در راستای اسلامیسازی دانشگاهها بود از اوایل سال 59
شروع شد و تا سه سال ادامه داشت که به انقلاب فرهنگی معروف شد. اما با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران همه ارکان کشور با دگرگونی مواجه شد. در طول سالیان جنگ تحمیلی، عطش گرایش به فعالیتهای تحقیق و توسعه و تلاش برای خود اتکایی فنی موجب صرف امکانات و منابع زیادی از منابع محدود کشور به امور تحقیقات صنعتی و نمونه سازی و کپی سازی محصولات خصوصأ در راستای تأمین نیازهای جنگ تحمیلی گردیده است . از طرف دیگر پس از پایان جنگ تحمیلی و آغاز دوران بازسازی و سازندگی کشور و جبران نارساییهای تولیدی گذشته حرکت عظیمتری در راستای ارتقا علمی کشور اتفاق افتاد چنانکه در دوران
سازندگی و در جریان رشد شتابان علمی، دانشگاه مهمترین پشتیبان نظام و انقلاب اسلامی بوده است. و تاسیس دانشگاههای آزاد توانست با وجود تمام کاستیها فضای دانشگاهی را برای جوانان افزایش دهد. این در حالی ست که در دوران دولت نهم و دهم با وجود همهی ضعفها و کاستیها رشد علمی کشور بیش از 15 برابر هشت سال اصلاحات بوده است و در دانشگاهها تولیدات علمی داشتهایم و ایران در جایگاه سیزدهم تولید علم و دهم در حوزه تولید و دستیابی به فناوریهای روز دنیا شد. به طوری که ارتقای سطح کمی و کیفی علم و فناوری در کشور به یک عزم ملی تبدیل شد و سرمایههای مادی و معنوی در این جهت
تقویت شدند. در جهان امروز اکثر کشورها امر برنامه ریزی و سیاست گذاری علمی ( علوم و تکنولوژی ) را جزئی از برنامه سیاست کلان دولتهای خود قرار داده اند زیرا بر این مسئله معتقدند که علوم و فنون میتوانند به بهترین شکل ممکن در خدمت دفاع از استقلال و تمامیت ارضی کشور، توسعه و پیشرفت اقتصادی و رفاه اجتماعی قرار گیرند. دستیابی به امر فوق میتواند قدرت سیاسی، ایجاد استقلال، افزایش در آمد، توسعه صادرات، رفاه اجتماعی و بهبود سطح زندگی افراد یک کشور را به دنبال داشته باشد. در این چند سال اخیر نگرانی هایی مبنی بر رکود علمی و کاهش سرعت پیشرفت علمی به وجود آمده است. در
دولت یازدهم که بیش از دو سال از عمر آن میگذرد، نه تنها شاهد پیشرفت علمی نبوده ایم بلکه به دلیل سیاسی شدن وزارت علوم و دست به دست شدن سکان هدایت این وزارت خانه به سمت رکود علمی گام برداشته ایم. سیاسی شدن وزارت علوم یکی از دلایل بسیار موثر در رکود علمی و به حاشیه کشیده شدن مباحث علمی و دانشگاهی است که لازم است تا دولت مردان زمینههای تفکیک علم از سیاست را دنبال نمایند. به گزارش نکته انلاین، البته این به این مفهوم نیست که دانشجویان ما نسبت به سرنوشت کشور بی تفاوت باشند، بلکه همانطور که مقام معظم رهبری فرموده اند باید حاشیههای سیاست و سیاست بازی را از
دانشگاهها دور ساخت.