خطای محاسباتی منتقدان از کفه های توافق
اقدام خردمندانه مقامات کشورمان در اولین وهله تنظیم قراردادی در چارچوب مذاکرات بینالمللی و معتبر ساختن آن به امضای اعضای شورای امنیت بود که صورت گرفت. ایران هیچ زمان به این کشورها اعتماد نداشته و نسبت به آنان خوشبین نبوده است، اما در عین حال آنچه قدرتهای جهانی را طی ۱۰ سال پای میز مذاکره با ایران نگه داشت میتواند علت باقی ماندن آن در عمل به تعهداتشان نیز باشند.
کد خبر :
431883
سایت شهر: مذاکره برد - برد کلیدواژه ای است که این روزها برخی منتقدان متن لاتین ۱۵۹ صفحهای برنامه جامع اقدام مشترک دوباره به فراموشی سپردهاند. در این رویکرد وقتی عینک دودی بر چشم میگذاریم در یک کفه ترازو امتیازات از دست رفته ایران گذاشته میشود و در کفه دیگر هم موفقیتهای طرف مقابل در مذاکرات دیده میشود. سنجش برد - برد حتی به معنای قرار دادن مفاد خام یک توافق در کفههای ترازو نیز نیستند. عایدیها یا همان کفههای ترازو نسبی هستند و متناسب با اهداف و منافع ملی هر کشور باید دیده شوند. مخالفان و منتقدان توافق به طور عموم بدون لحاظ کردن استراتژیها و مقتضیات سیاسی و اقتصادی کشورها عینی میاندیشند و دقیقاْ همان چیزی را از ایران میخواهند که آمریکا به دست آورده است. این به طور حتم یک خطای محاسباتی است. رهبر معظم انقلاب در خطبههای نماز عید فطر امسال با زدودن همه پیرایهها و حاشیههای مذاکرات، مدل سادهای از آنچه که ایران در مذاکرات به دنبال آن بوده و به دست آورده ارائه کردند و شاید مناسب باشد مخالفان این رویکرد را همیشه به یاد بیاورند تا از خطا در محاسبات توافق دور باشند. برای گیج نشدن در حجم اتفاقات و
رویدادها باید بتوان الگوی سادهای از آنچه روی داده بر روی کاغذ آورد تا بتوان نگاه جامعی به مسئله داشت. نتیجه چنین میشود که به گفته رهبر انقلاب «ده سال، دوازده سال کشمکش با جمهورى اسلامى، نتیجهاش این شد که این شش قدرت، امروز ناچار شدند که گردش چند هزار سانتریفیوژ را در کشور تحمّل کنند؛ ناچار شدند ادامهى این صنعت را در کشور تحمّل کنند؛ ناچار شدند ادامهى تحقیقات و توسعهى این صنعت را تحمّل کنند. تحقیق و توسعهى صنعت هستهاى ادامه خواهد یافت؛ گردش صنعت هستهاى ادامه خواهد یافت؛ این چیزى است که آنها سالها تلاش کردند، ولی امروز روى کاغذ آوردند و امضا دارند میکنند که حرفى ندارند. این معنایش چیست جز اقتدار ملّت ایران؟» این در واقع کسر یا همان نسبت صورت به مخرج مفاد خامی است که کشورمان در تناسب با اهداف، برنامهها و استراتژیهای اقتصادی و سیاسی خود در سطح منطقه و دنیا به دست آورده است. همینجا به عنوان بخش دیگری از دغدغهها و خطقرمزهای دیگر ایران در مذاکرات باید اشاره کرد که کشورمان توانست مجوز لغو قطعنامههای تحریمی ناعادلانه شورای امنیت سازمان ملل متحد، شامل کلیه تحریم های اقتصادی و مالی تحمیل شده را در
چارچوب صدور قطعنامه جدیدی به دست بیاورد تا امتیاز دیگر ایران در این مذاکرات باشد. امتیازی که طرف مقابل از این مذاکرات به دست میآورد اطمینان از صلحآمیز بودن برنامه هستهای ایران طی یک دوره کنترلی تا ۱۰ سال آینده است که قطعنامه اجرای توافق در آن تاریخ دیگر از حیز انتفاع ساقط میشود و برنامه هستهای ایران روال عادی خود را براساس همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی طی میکند. با نگاهی واقعبینانه باید گفت این نتیجهای بوده است که به گفته رهبر انقلاب در گفتوگو با «شش قدرت» به دست آمده است. پنج عضو دائم شورای امنیت با وجود همه رویکردهای دوگانه در تعامل با دنیا و تنظیم سیاستهای جهانی با ایران سر میز گفتوگو نشستند و این علتی جز مقاومت و منطق ایران در سیاست خارجی خود ندارد. صدام حسین رهبر نالایق و بیکفایت عراق در حمله ۲۰۰۳ ایالات متحده به این کشور از تنظیم یک برگ سند مشترک برای اثبات فعالیتهای عاری از ساخت سلاحهای هستهای در این کشور بازماند و آمریکاییها تا سالها بعد با وجود ثابت شدن دروغشان در عراق رژیم تحریمها علیه این کشور را حفظ کردند. ۲۰ ماه مذاکره دور توافق جامع ایران با قدرتهای جهانی پس از
توافق اولیه سوم آذرماه سال ۱۳۹۲ برای جلوگیری از همه برخوردهای غیرمنطقی غرب و ثبت تاریخ روشنی از حسن نیت ایران در برخورداری از انرژی صلحآمیز هستهای در کشور بود. ۱۵۹ صفحه متن توافق جامع میان ایران و گروه ۱+۵ برای مستند کردن همه تعهدات طرفها در خلال گفتوگوها بود و میتوانست امروز وجود نداشته باشد، اما جایگزین آن در واقع چه بود؟ مذاکرهکنندگان کشورمان با تجربه یک دوره آزمایشی اجرای توافق اولیه ژنو از دیماه سال ۱۳۹۲ متن توافق جامع را با مشارکت طرف مقابل به اجرا گذاشتند و به گفته رئیسجمهور با عمل کردن ایران به تعهداتش، طرف مقابل هم به طور نسبی به تعهدات خود عمل کرده است. همه تلاشها در تنظیم متن توافق جامع و رعایت جنبههای حقوقی آن برای هر چه کمتر کردن احتمال نقض تعهدات طرف مقابل صورت گرفته است. اما براساس واقعیتهای موجود در روابط بینالملل و موازنه قدرت جهانی ایران تا چه حد قادر به کنترل رفتار طرف مقابل در اجرای برجام یا همان برنامه جامع اقدام مشترک است؟ اقدام خردمندانه مقامات کشورمان در اولین وهله تنظیم قراردادی در چارچوب مذاکرات بینالمللی و معتبر ساختن آن به امضای اعضای شورای امنیت بود که صورت گرفت.
ایران هیچ زمان به این کشورها اعتماد نداشته و نسبت به آنان خوشبین نبوده است، اما در عین حال آنچه قدرتهای جهانی را طی ۱۰ سال پای میز مذاکره با ایران نگه داشت میتواند علت باقی ماندن آن در عمل به تعهداتشان نیز باشند. دقیقاْ ۱۰ سال پیش با کارشکنیها و نقض عهد طرف مقابل در مذاکرات به دستور رئیسجمهور دولت اصلاحات و ابلاغ حسن روحانی دبیرشورای عالی امنیت ملی وقت کشور پلمبهای تعلیق غنیسازی در کشور شکسته شد و غنیسازی ادامه یافت تا ایستادگی منطقی و مقتدرانه ایران پای خواستههایش به طرفهای غربی اثبات شده باشد. در واقع همین اقتدار امضای اصلی است که ایران پای متن مکتوب توافق با ۱+۵ گذاشته است. آمریکا همانطور که رهبر انقلاب اشاره کردند موفق به باز کردن پیچ و مهرههای برنامه هستهای ایران نشد و بازگشت تحریمها اگرچه در متن توافق جامعه هستهای قابل بازگشت تعریف شدهاند، برنامه هستهای ایران نیز در مدت زمان کوتاهی قابل بازگشت است. حسن روحانی با تجربه ۱۰ سال قبل در برنامه افطار خود با اهالی رسانه تصریح کرد که دولت آمادگی کامل دارد تا اگر روزی طرف مقابل تعهدات خود را زیر پا بگذارد بلافاصله مسیر را برگردانیم و کمی
شدیدتر از آنچه در مخیله آنهاست، از سر بگیریم. طی دو بند از توافق جامع هستهای طرف غربی پیشبینی کرده تا اگر یکی از طرفها (ایران یا یک عضو 1+5) معتقد به عدم پایبندی طرف دیگر به تعهداتش بود، ابتدا باید این مسئله را به «کمیسیون مشترک» اطلاع دهد و خواستار آغاز فرآیند حل اختلاف شود. اعضای این کمیسیون ایران، آمریکا، اتحادیه اروپا، انگلیس، فرانسه، آلمان، روسیه و چین هستند و چربش اعضای غربی در آن نگرانی نقض تعهد طرف مقابل را ایجاد کرده است. درنهایت هم مناقشه میتواند بار دیگر با ارجاع به شورای امنیت منجر به بازگشت تحریمها شود. اما در واقع با همه آنچه اشاره شد بهانهجویی و زدن غرب زیر توافقی که تشنه آن بوده است چقدر به واقعیت نزدیک است؟ نقض عهد در هیچ توافقنامهای به نقطه صفر نمیرسد و هیچکس هم نمیتواند ادعای تنظیم قراردادی با ضریب اطمینان صددرصدی داشته باشد. طرف غربی پس از ۱۲ سال کارشکنی در مذاکرات درنهایت به این نتیجه رسید که حق غنیسازی ایران را به رسمیت بشناسند و پای توافق با ایران را امضا کند. آنها در هر ماه از توافق اولیه ژنو بر انجام تعهدات از سوی ایران صحه گذاشتند و رفتار متفاوتی نسبت به گذشته از خود
نشان دادند. این اتفاق به واسطه رفتار هوشمندانه ایران در همراهسازی افکار عمومی دنیا با ادامه برنامه صلحآمیز هستهای کشورمان اتفاق افتاد و میتواند در اجرای توافق نیز ادامه پیدا کند. در این میان کشوری که بهانهجویی کند بیشترین هزینه را باید در لغو توافق بپردازد و چنین امری به راحتی میسر نیست. در چنین حالتی محدودیتهای هستهای ایران به اذعان علیاکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی کشورمان در کوتاهترین بازه زمانی قابل بازگشت هستند. چنین اتفاقی در بهم خوردن توافق میان ایران و ۱+۵ در شرایط کنونی و براساس «رویکرد حل مسئله» در مناقشه هستهای غیرمحتملترین حالت است و یک راه بدون بازگشت از توافق را پیش روی طرفها قرار داده است. لذا اگر بخواهیم با واقع بینی به موضوع نگاه کنیم ایران در این توافق قدرت و اقتدار خود را نشان داد و به خواسته های خود رسید و در هیچ شرایطی، چیزی از دست نخواهد داد؛ حتی اگر طرف مقابل نقض عهد کند که در این صورت جمهوری اسلامی نیز به نقطه اول باز می گردد. منتها این بار همراه خود کوله باری از سرمایه اجتماعی مردم ایران و اعتماد افکار عمومی دنیار را خواهد داشت؛ چیزی که طرف دیگر از آن محروم می شود.