گفتوگوی اشپیگل با فرمانده زندانی داعش
نشریه اشپیگل موفق شده با "ابوعبدالله"، فرمانده اجرایی گروه تروریستی داعش در بغداد که درحالحاضر زندانی است، گفتوگو کند. او میگوید قصد داشت آنقدر کشتار شیعیان را ادامه دهد تا آنها بالاخره سنی مذهب شوند!
کد خبر :
431852
ایسنا:به ندرت ممکن است اعضای کلیدی و بلندپایهی گروههای تروریستی مثل داعش زنده به دست نیروهای امنیتی بیفتند. آنها معمولا یا در بمباران و درگیری کشته میشوند، یا لحظاتی قبل از بازداشت با جویدن قرص سیانور خودکشی میکنند. اما ابوعبدالله، مرد جوانی که مسئول کل عملیاتهای گروه تروریستی داعش در شهر بغداد بود، آنقدر سریع به دست نیروهای امنیتی دولت عراق بازداشت شد که فرصت نکرد خودکشی کند. او حالا یکی از مهمترین زندانیان عراق محسوب میشود. سرویس انگلیسی نشریه آلمانی اشپیگل موفق شده با ابوعبدالله، در سلولی در زندان ملاقات و با او گفتوگو کند. مقامات عراقی به دلایل امنیتی حاضر نیستند اعلام کنند که این عضو داعش در کدام زندان محصور است و اشپیگل نیز اجازه نداشته تا محل حصر ابوعبدالله را ذکر کند. اشپیگل نوشت که محل نگهداری او سلولی کوچک و گرم است که ساعات زیادی از روز، برق این زندان نیز مثل بسیاری دیگر از مناطق عراق قطع است و زندانیان در تاریکی و گرمای طاقتفرسا بهسر میبرند. به گزارش این نشریه در دوران نخست وزیری نوری مالکی، فساد مالی و اداری آنچنان شدید بود که حتا بیشتر زندانیانی هم که عضو داعش بودند،
بهراحتی با پرداخت رشوه به قضات یا ماموران زندان فرار میکردند. این نشریه به نقل از مقامات و شاهدان عینی متعددی در عراق گفت که وضعیت در حالحاضر بهتر شده و از حجم فساد مالی و اداری کاسته شده است. ابوعبدالله مرد جوانی اهل بغداد است که در خانوادهای شیعهمذهب بهدنیا آمد و رشد کرد. او در اولین سالهای جوانی تحتتاثیر منبرهای روحانیای تندرو و سنیمذهب در یکی از مساجد بغداد، سنیمذهب شد و به دشمن شیعیان تبدیل شد. خیلی زود راهش به گروههای تندرو باز شد و از اولین روزهای شکلگیری گروه داعش پایش به گروه باز شد. او به دلیل اینکه بومی بغداد بود و شهر بغداد را خیلی خوب میشناخت، به سرعت در ساختار سلسله مراتبی داعش بالا رفت و خیلی زود مسئول کل اجرایی این گروه در بغداد شد. ابوعبدالله به اشپیگل گفت که از کودکی خود در بغداد خاطرات خوبی دارد. پارک سرسبزی را در بغداد بهیاد میآورد که با خانوادهاش برای بازی به آنجا میرفت و پدرش برای او بستنی میخرید. ابوعبدالله در برابر این سوال که چرا مسلمانان دیگر را میکشید، میگوید "شیعیان کافر و دشمنخدا هستند" و "جهاد علیه شیعیان" را وظیفه شرعی میداند! ابوعبدالله در بغداد
کارگاه تعمیرات خودرو داشت. او میگوید افرادی که برای انجام عملیاتهای انتحاری در بغداد انتخاب شده بودند، نزد او فرستاده میشدند. ابوعبدالله باید آنها را برای انجام عملیات انتحاری آماده میکرد. از روزها قبل هر حمله سایز و اندازه دور کمر هر بمبگذار انتحاری به اطلاع او میرسد. او برای بمبگذار کمربندی که کاملا قالب و اندازهاش باشد، سفارش میداد. ابوعبدالله به اشپیگل گفت که همیشه برای محکمکاری چندین کمربند در سایزهای مختلف سفارش میداد. ابوعبدالله بمبگذاران انتحاری را آموزش میداد، آنها را سوار بر ماشین به محل عملیات میبرد و بمبگذار زیر نظر او و با هدایت او خود و دیگران را منفجر میکرد. او به اشپیگل گفت: «همیشه مناطق پرازدحام را انتخاب میکردیم. هدف این بود که شمار کشتهشدگان زیاد باشد. بازارها، مساجد و گذرگاههای پلیس بهترین گزینهها برای عملیات انتحاری است. اما دقت میکردیم همیشه این انفجارها در مناطقی باشد که ساکنان شیعه زیاد دارد یا محل رفتوآمد شیعیان است.» او در برابر این سوال که هدفاش از این همه کشتار همشهریان خود چه بود، گفت: «میخواستم آنقدر به کشتار ادامه دهیم تا شیعیان یا به راه راست
هدایت شوند و سنی شوند یا بغداد را که شهر اجدادی من است، ترک کنند!» به گزارش دویچهوله، ابوعبدالله در این گفتوگو میگوید که بمبگذاران انتحاری بین ۲۱ تا ۳۰ سال سن داشتند و بیشتر آنها اهل عربستان سعودی، تونس و الجزایر بودند. او میگوید از هر ۱۰ بمبگذار انتحاری، تنها یک نفر عراقی بود. این چهره کلیدی داعش مدعی است که او در روند انتخاب انتحاریها نقشی نداشت و تنها مسئول تحویل گرفتن و آموزش آنها و هدایت عملیات انفجار بود. ابوعبدالله در پاسخ به این سوال که آیا هیچکدام نیروهای انتحاری هیچوقت تردیدی هم داشتند یا ترسیده بودند، پاسخ منفی داده و تاکید میکند همه آنها به آنچه انجام میدادند، باور داشتند. او اما در پاسخ به این سوال که آیا خودش هیچوقت به حمله انتحاری فکر کرده، میگوید: «من جلاد نبودم. من مسئول اجرایی و استراتژیست بودم. کار من چیز دیگر بود.» مقامات عراقی مدعیاند که ابوعبدالله را شکنجه نکردند و او تحت تاثیر شکنجه نیست که حاضر به گفتوگو شده است. آنها به اشپیگل گفتند: «ابوعبدالله به خوبی میداند تنها راه زنده ماندناش این است که حرف بزند و اطلاعات دهد. در غیر این صورت دادگاه فوری حکم اعدام
او را صادر میکند.»