یک متن و دو قرائت
محمدکاظم انبارلویی در سرمقاله امروز روزنامه رسالت به بررسی متن وقرائتها منتشر شده از متن توافق جدید هستهای نشسته و نظراتی در این باره ارائه کرده است.
کد خبر :
431128
سرمقاله امروز انبارلویی برای روزنامه رسالت به شرح زیر است: از شیرینکاریهای مذاکرات هستهای، قرائتهای مختلف از یک متن توافق شده بین طرفین است. البته در این میان از 6 کشور طرف مقابل ایران تنها آمریکاییها هستند که قرائت متفاوت ارائه میدهند. اصطلاح "فکت شیت" یا "گزاره برگ" در فرهنگ دیپلماسی از همین گزارش مذاکرات هستهای متولد شد و اکنون در هر نوع مذاکراتی کارکرد و کاربرد پیدا کرده است. آمریکاییها از توافق سوم آذر 92 موسوم به توافق ژنو و توافقی که اخیراً به عنوان توافق لوزان قبل از توافق نهایی یا جمعبندی نهایی صورت گرفت، قرائت خاص خود را داشتند. روز سهشنبه که فکت شیت ایران از جمعبندی وین از سوی وزارت خارجه شرف صدور یافت، با آنچه رئیس جمهور آمریکا در نطق خود مطرح کرد، تفاوتهای زیادی داشت. فکت شیت ایرانی میگوید خطوط قرمز ایران رعایت شده است اما فکت شیت طرف مقابل به ویژه آمریکاییها میگوید خطوط قرمز ایران به ویژه در رفع تحریمها رعایت نشده است.اوباما میگوید: بر اساس این توافق، بازرسان آژانس به هر جا که ضروری تشخیص دهند دسترسی خواهند داشت یعنی ایران بازرسیهای فراتر از پروتکل از هر جا در هر مکان را
پذیرفته است. اوباما میگوید: تحریمهای ضد ایرانی کم کم لغو میشود و تدریجی خواهد بود. او تصریح میکند: دو سوم سانتریفیوژهای نصب شده برچیده خواهند شد و...اما رئیس جمهور ما در ارائه فکت شیت ایرانی در بخشی از نطق روز سهشنبه خود تصریح میکند: "تمام تحریمها، حتی تحریمهای موشکی و تسلیحاتی، بانکی، بیمهای، پتروشیمی، حمل و نقل و مالی و... یکجا در روز توافق لغو میشود." آقای رئیس جمهور همچنین در مورد تعداد سانتریفیوژها، وضعیت فردو و رآکتور آب سنگین اراک مطالبی میفرمایند که با فکت شیت "اوبامایی" تفاوتهای فاحشی دارد که اشاره به همه آنها در حوصله این مقاله نمیگنجد. بیانیه لوزان سه صفحه بود. جنگ فکت شیتها از آنجا شروع شد که بیانیه وین یکصد و پنجاه صفحه است. طبیعی است چکاچک شمشیرهای کلامی در این باره بیشتر خواهد بود. این نشان میدهد عبارات و کلمات بهکار رفته در متن بیانیه، پرانتزهای خود را دارد و مملو از عبارات تفسیرپذیر، دوپهلو و یا چندپهلوست. آنچه روز سهشنبه از سوی ظریف و موگرینی به عنوان "جمعبندی" مذاکرات ارائه شد طبیعی است تا "توافق"، در ایران و آمریکا پروسه خاص خود را طی میکند.آمریکاییها گفتهاند
حداقل تا شهریور این پروسه طول میکشد. در ایران هم تصویب نهایی آن در شورای عالی امنیت ملی و به ویژه در مجلس شورای اسلامی با توجه به خطوط قرمز اعلام شده از سوی ملت و رهبری معظم انقلاب، همین مدت طول خواهد کشید. کمترین انتظار مردم این است که متن، "شفاف" و "تفسیرناپذیر" باشد تا مورد سوء استفاده دشمن قرار نگیرد. رئیس جمهور در اولین واکنش خود در مورد "بیانیه وین" گفت: "روز توافق 2 ماه دیگر است." باید دید تا روز توافق آیا میتوان دو روایت از یک متن را به یک روایت شفاف و تفسیرناپذیر تبدیل کرد؟ بیتردید ما پس از توافق به سمت "اجرا" میرویم. وقتی آمریکاییها در توافقات نظری از شیوه دبه کردن استفاده میکردند، در توافقات عملی نیز از همین شیوه استفاده خواهند کرد و نتیجه آن بلاموضوع ماندن اجرای توافقات و بازگشت به نقطه صفر خواهد بود. سابقه بدعهدی آمریکاییها در توافق الجزایر که هیچ بندی از بندهای آن از سوی آمریکاییها رعایت نشد، به ما هشدار میدهد از یک سوراخ چند بار گزیده نشویم. نکته جالب در جنگ فکت شیتها این است که دیگر اعضای زبانبسته 1+5 وارد موضوعات مناقشهبرانگیز فکت شیتی نمیشوند و اگر هم میشوند حق را به
ایران میدهند. نظیر برخی موضعگیریهای روسیه و چین! لذا جنگ فکتشیتی را آمریکاییها به عنوان یک راهبرد برای دبه کردن مورد استفاده قرار میدهند. جامعه جهانی امروز دست آمریکا را خوانده است. آنها مورد اعتماد هیچکس نیستند، حتی از سوی شرکای جهانی خود!