4 دلیل اوباما برای امضاء توافق هسته ای
یک تحلیلگر شناخته شده عرب در مقالهای درباره پایان مذاکرات هستهای ایران اعلام کرد این ایستادگی نتیجهدار ایران، درسی برای تمام جهان به ویژه اعراب است.
اول: لبخندهای بسیار «محمد جواد ظریف» وزیر خارجه ایران در هنگام امضای توافق؛ وزیر خارجهای که از زیرکی فوقالعادهای برخوردار است.
دوم: حالت هیستری و دیوانهوار چهره «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر اسرائیل و اظهارات او که منعکسکننده خشمش بود و این توافق را تاریخی توصیف کرد.
سوم: شوکی که به بیشتر پایتختهای عربی و متحدان جدی آمریکا به ویژه کشورهای خلیج (فارس) وارد شد؛ سکوت آنها شبیه «سکوت قبر» بود و یکی از علامتهای این شوک ، دستپاچگی رسانهای و سیاسی آن بود.
عطوان در ادامه نقاط اصلی را که از این جمعبندی میتوان بر آن متمرکز شد، اینگونه معرفی کرد:
6 نقطه اصلی در جمعبندی مذاکرات هستهای ایران با غرب
اول: ایران در این توافق حق غنیسازی خود و حفظ بیش از 20 هزار سانتریفیوژ و تمامی رآکتورهای هستهای خود را با برخی اصلاحات را حفظ کرد .
دوم: ایران همچنان مغزها و کارشناسان هستهایاش را برای ازسرگیری برنامه هستهایاش پس از 10 سال (عمر توافق) خواهد داشت و تهران موفق شد که موافقت مشروطش را بر هر بازرسی از تاسیسات نظامیاش تحمیل کند تا تجربه عراق تکرار نشود.
سوم: پس از 10 سال که دوره توافق سپری شد تمامی قید و بندها برداشته میشود و تا زمانی که دانشمندان هستهای ایران هستند تمام احتمالات وجود دارد.
چهارم: ایران از کشوری تروریستی، طرد شده و شرور -به تعبیر وی- به جمع کشورهای طبیعی و چه بسا متحد اروپا و غرب وارد میشود.
پنجم: ایران بر 120 میلیارد دلار از اموال بلوکه شدهاش دست خواهد یافت و محاصره اقتصادی آن برداشته خواهد شد و اجازه صادرات به غرب و شرق به آن داشته میشود واین بدان معناست که ایران به یک قدرت اقتصادی بزرگ منطقهای تبدیل میشود و هزاران فرصت شغلی و کار تجاری بدون محدودیت برایش خلق میشود زیرا درآمد حاصل از نفت در ایران فقط 33 درصد از متوسط درآمد ملی اما در کشورهای خلیج (فارس) 90درصد است.
ششم : جبهه حامی ایران به ویژه روسیه، چین ، کشورهای گروه «بریکس» ونیز کشورها و گروههایی که از حمایت ایران برخوردارند پیرزمند از این توافق خارج شدند زیرا ایران از نظر سیاسی و اقتصادی قویتر خواهد شد.
اما چه دلایلی باعث شد دولت «باراک اوباما» رئیسجمهور آمریکا ناچار به امضای این توافق ماجراجویانه شوند؛ توافقی که عقبنشینی از سیاستهای سابقش در تخریب برنامه هستهای ایران است. این عوامل در موارد زیر خلاصه میشود:
4 دلیل امضای این جمعبندی توسط آمریکا
اول: جایگزین این توافق جنگ بود و آمریکا خواهان جنگ نیست و در حال برنامهریزی برای عقبنشینی تدریجی از خاورمیانه است.
دوم: دولت اوباما از حمایت کشورهای عربی که توان حمایت از خود و دفاع از منافعشان را ندارند و همچنین نمیتوانند به نیابت از آمریکا وارد جنگ شوند خسته شده و منافع و جان سربازانش را بالاتر از هر چیزی قرار داده است وبه دنبال یک جایگزین برای آنها مانند جنوب شرق آسیا و آفریقاست البته بعد از اینکه در حوزه نفت به خودکفایی رسید.
سوم: اوباما در طول دوره ریاستجمهوریش جایزه صلح نوبل گرفت و میخواهد دلیل خوبی برای گرفتن این جایزه داشته باشد و در تاریخ به عنوان یک آفریننده صلح معرفی شود به همین دلیل روش صلحطلبانه با کوبا در پیش گرفت و اکنون با ایران آشتی کرد و مسیر را برای بازگرداندن روابط به این کشور هموار کرد.
چهارم: جنگ حقیقی آمریکا در خاورمیانه علیه داعش است نه ایران . آمریکا دریافته که پیروزی حقیقی در این جنگ بدون همکاری ایران و متحدانش ممکن نخواهد شد.
کشورهای ذینفع و متضرر از جمعبندی مذاکرات هستهای ایران
عطوان در ادامه کشورهای ضررکننده از این توافق را عربستان، کویت، بحرین و نیمی از امارات و کشورهای سودبرنده را عُمان و دبی در امارات معرفی کرد و نوشت طرفهای سودبرنده به دوسته دسته تقسیم میشوند:
اول : عُمان و امارت دبی. پایان تحریمهای اقتصادی به نفع هر دو طرف خواهد بود. عمان مواضعی مثبت در قبال ایران دارد و مذاکرات محرمانهای که منجر به این توافق شد را میزبانی کرد و این توافق به تقویت روابط ایران و غرب در زمینههای مختلف سیاسی، نظامی و اقتصادی خواهد انجامید.
اما دبی شریان حیاتی اقتصادی وخارجی ایران در طول سالهای گذشته که تحریم بوده ، به شمار میرفته است درست مانند جنگ 8 ساله عراق و ایران بنابراین آزادسازی 120 میلیارد دلار از اموال بلوکه شده ایران در رواج تجارت و سرمایهگذاری و ساخت و ساز در دبی تاثیر خواهد گذاشت آنهم در زمانی که به دلیل کاهش قیمت نفت ، سرمایهگذاری در خلیج (فارس) به نصف کاهش یافته است.
دوم : کشورهایی که زیر چتر ایران هستند مانند سوریه، عراق و حزبالله لبنان و حوثیهای یمن به علاوه کشورهایی که خودشان را از دشمنی با ایران کنار کشیدند مانند الجزائر و مصر و با درجه ضعیفتر تونس و موریتانی.
عطوان در نتیجهگیری یادداشت خود نوشت: از همه آنچه آورده شد میتوان گفت که این حق آقای ظریف است که بخندد و این حق نتانیاهوست که عصبانی شود و این حق دولتهای خلیج (فارس) است که شوکه شوند. توافق ایران یک پیروزی دیپلماتیک و سیاسی بزرگ برای این کشور به معنای واقعی آن بود . ایران مطلقا نگفته که خواهان ساخت و تولید سلاح هستهای است و بلندپروازیهای هستهای خود را به عنوان برگهای برای شکست محاصره استفاده کرد و در نهایت راه موفقیتی بزرگ کسب کرد.
ایران درس مقاومت به کشورهای عربی داد
وی در ادامه اعلام کرد: ایرانی که 12 سال بر میز مذاکرات مقاومت و صبر و بردباری پیشه کرد به ما اعراب و تمام جهان درس ایستادگی و اداره مذاکرات را داد. ایستادگی ایران مبتنی بر قدرت و سازمانهای حقیقی و مراکز علمی و پژوهشی بود نه بر پایه دزدیدن اموال عمومی، ارتباط با منافع خارجی و منافع مستقیم؛ همچنین بر پایه سیاستهای مبتنی بر گدایی، دیکتاتوری، فقدان (وضعف) نهادهای دولتی، نبود عدالت اجتماعی و حاکمیت فساد و کمک از بیگانه نبود.
عطوان در پایان ابراز امیدواری کرد شاید توافق هستهای ایران مانند یک «بیداری» برای «اصحاب کهف» و بلند شدن آنها از خواب عمیق باشد تا نگاهی متفاوت به احوال خود و جهان بیندازند، نگاهی که به دور از ناسزا و تحریکات فرقهای و دروغ و غیره باشد.