آل‌ سعود فاعده را در یمن باخته است

‌سازمان ملل در پی آن بود که آتش‌بس را به حرمت ماه رمضان از ابتدای این ماه برقرار کند شاید به این تصور که آل سعود احترامی برای این ماه قائل است اما نه تنها از ابتدای ماه رمضان بلکه حتی این شش روز هم حرمتی برای آل سعود نداشت.

کد خبر : 430391
روزنامه «جوان» در یادداشتی به قلم «نعمان رحیمی» نوشت: عبدالملک الحوثی، رهبر جنبش انصارالله از اول هم چندان به آتش‌بس خوشبین نبود و به همین دلیل هم گفته بود: ما امید زیادی به موفقیت آتش‌بس موقت نداریم و با توجه به موارد نقض آن توسط عربستان، تجربه به ما نشان داده آتش‌بس موقت نتایج تلخی در پی داشت. این آتش‌بس محصول وساطت سازمان ملل بود و اسماعیل شیخ‌احمد، فرستاده ویژه سازمان ملل برای بحران یمن، تلاش زیادی برای متقاعد کردن سران آل سعود کرده بود تا آنکه حداقل شش روز آخر ماه رمضان فرصتی باشد برای کمک‌رسانی به میلیون‌ها غیرنظامی. هر چند شیخ‌احمد رضایت سعودی‌ها را برای آتش‌بس به دست آورده بود و به نظر می‌رسید همه چیز برای اجرای آتش‌بس از ابتدای روز شنبه یازدهم ژوئیه فراهم شده، حملات هوایی عربستان تا قبل از نیمه‌شب ناامیدی به برقراری آتش‌بس را بیشتر می‌کرد و دقایقی بعد از شروع آتش‌بس هم عربستان حملات هوایی خود را از سر گرفت تا ناامیدی رهبر انصارالله موجه باشد. در واقع، ‌سازمان ملل در پی آن بود که آتش‌بس را به حرمت ماه رمضان از ابتدای این ماه برقرار کند شاید به این تصور که آل سعود احترامی برای این ماه قائل است اما نه تنها از ابتدای ماه رمضان بلکه حتی این شش روز هم حرمتی برای آل سعود نداشت و به خونریزی خود در یمن ادامه داد. نقض آتش‌بس از سوی آل سعود در یمن پیش از این هم سابقه داشته چنان که خود عربستان در 21 آوریل حرف از پایان حملات هوایی و عملیات نظامی‌اش در یمن موسوم به توفان قاطع و برقراری آتش‌بس زد، با این ادعا که به اهداف خود در یمن رسیده و پس از این فرآیند سیاسی به نام احیای امید را دنبال می‌کند. آن وعده عربستان هم دقایقی بیشتر دوام نیاورد و این کشور به سرعت آتش‌بس خودخوانده‌اش را نقض کرد که باعث تعجب ناظران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای شد. حالا هم آل سعود همین کار را کرده و نشان داده با برقراری آتش‌بس و ایجاد یک آرامش نصف و نیمه در یمن هم سر ناسازگاری دارد. اولین و مهم‌ترین علت این رفتار نامتوازن از سوی عربستان به خلأ بینش سیاسی این کشور در قبال یمن ارتباط دارد. آل سعود از زمان استعفای عبد ربه منصور هادی از مقام ریاست جمهوری و فرارش از یمن تنها به گزینه نظامی در یمن فکر کرده و بینش سیاسی را در قبال این کشور از دست داده است. به همین جهت است که در زمان مذاکرات صلح ژنو در نیمه ماه قبل میلادی، عربستان به طرزی عجیب و غیرمعمول اجازه پرواز به هیئت حوثی‌ها و جنبش انصارالله برای شرکت در آن مذاکرات نمی‌داد با وجود آنکه نمایندگان سازمان ملل از قبل هماهنگی‌های لازم بین طرف‌های درگیررا انجام داده بودند و رضایت آل سعود را برای این پرواز به دست آورده بودند. به دلیل همین خلأ بینش سیاسی است که عربستان در همان دقایق اولیه آتش‌بس دچار نوعی استیصال شده و نمی‌تواند آتش‌بس را تحمل کند. یک طرف دیگر قضیه در روحیه جنگ‌سالارانه حاکمیت جدید آل سعود به خصوص محمد بن سلمان، وزیر دفاع عربستان ‌است که اصل تشکیل ائتلاف و تجاوز نظامی به یمن با نظر و رهبری او انجام شده است. محمد بن سلمان با حمایت همه‌جانبه پادشاه و پدرش، سلمان بن‌عبدالعزیز، تجاوز نظامی به یمن را شروع کرد و با روحیه‌ای جنگ‌سالارانه تنها به پیروزی نظامی فکر می‌کند تا هم موقعیت خود را در داخل و بین شاهزادگان سعودی حفظ کند و هم آنکه شیوخ متحد منطقه‌ای را به تبعیت بی‌چون و چرا از خود در بعد از این بکشاند. در واقع، ‌محمد بن سلمان بحران یمن را تنها از منظر این کشور نمی‌بیند بلکه آن را مقدمه‌ای برای ثبات سیاسی خود در کل شبه‌جزیره می‌داند و با نداشتن بینش و تجربه سیاسی تنها می‌خواهد از طریق نظامی این بحران را به نفع خود تمام کند. جالب اینجاست که او راه حل نظامی را در عین ابزار نظامی ناکافی انتخاب کرده که همین هم عدم بینش و تجربه نظامی او را نشان می‌دهد. دلیل این مدعا در ترس نظامیان سعودی از ورود نیروهای زمینی‌خود به یمن است و تجربه قبلی آنها در 2009 نشان داده که برتری تسلیحاتی به معنای برتری نظامی نیست و ورود نیروی زمینی به معنی کشته یا اسارت آنها به دست رزمندگان یمنی است. به هر حال، ‌آل سعود با فقدان دو بینش سیاسی و نظامی در پرونده یمن تنها مسیری یک طرفه را در پیش گرفته که باید گفت به این ترتیب قاعده بازی را در این پرونده باخته است.
لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: