دام PMD

امروز آمانو سخن از بسته شدن پرونده هسته‌ای ایران در موضوع «پی ام دی» تا آخر سال 2015 به میان می‌آوَرَد اما اگر تا پایان این مدت پرونده «ابعاد احتمالی نظامی» برنامه هسته‌ای ما مختومه نشد و بهانه دیگری مطرح گردید، چه کاری از دست ما بر خواهد آمد؟

کد خبر : 428810
«محمدصادق کوشکی» در روزنامه «حمایت» نوشت: گفتگوهای نفس‌گیر هسته‌ای در حالی به گام آخر نزدیک می‌شود که مواردی مانند «ابعاد احتمالی نظامی» برنامه‌ هسته‌ای، (PMD) با نظارت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و اصرار غرب بر توافق بدون امضاء همچنان از چالش‌های این مذاکرات است. بنابر شواهد تاریخی، از ابتدای افتتاح پرونده هسته‌ای ایران در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی تا به امروز شاهد عملکرد مثبت و منصفانه، حقوقی- فنی از سوی این نهاد بین‌المللی نبوده‌ایم. این سازمان جهانی به جای اینکه ماهیت حقوقی- فنی داشته باشد، کارکردی سیاسی - اطلاعاتی داشته است و به جای اینکه گزارشات، بر اساس مستندات فنی و چهارچوب‌های حقوقی تنظیم شوند، بر پایه تمایل قدرت‌های مسلط غربی و کشورهای مسلط بر آژانس نوشته می‌شوند. جالب اینجاست هنگامی که گزارش 17 دستگاه اطلاعاتی آمریکا در خصوص برنامه هسته‌ای ایران منتشر شد، ماهیت آن با گزارش‌های آژانس متفاوت بود. گزارش آژانس به قدری جانبدارانه تنظیم شده بود که گزارش 17 دستگاه اطلاعاتی آمریکا به نسبت گزارشات آژانس انرژی اتمی، منصفانه‌تر به نظر می‌رسید و فرقی بین گزارش‌های منتشر شده در زمان ریاست محمد البرادعی و آمانو در این خصوص وجود ندارد. اینکه آژانس با این میزان سابقه منفی، آن هم در حوزه‌ای که مباحث نظامی، دفاعی و امنیتی ما را در بر دارد و با عنوان «پی ام دی» مشهور است، ادّعا کند که در سال 2015 پرونده هسته‌ای ایران را مختومه خواهد کرد، به نظر می‌‌رسد طعمه و دامی برای فعالیت‌های هسته‌ای کشورمان باشد. ما هیچ نقطه مثبتی در کارنامه آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نمی‌بینیم که متقاعدمان کند تا با این نهاد وابسته و غیرمستقل همکاری کنیم و اگر چنین شود، قطعاً پشیمان خواهیم شد. امروز آمانو سخن از بسته شدن پرونده هسته‌ای ایران در موضوع «پی ام دی» تا آخر سال 2015 به میان می‌آوَرَد اما اگر تا پایان این مدت پرونده «ابعاد احتمالی نظامی» برنامه هسته‌ای ما مختومه نشد و بهانه دیگری مطرح گردید، چه کاری از دست ما بر خواهد آمد؟ رسم آژانس اینگونه بوده که در بزنگاه تعیین تکلیف نهایی پرونده هسته‌ای ایران، بهانه‌ای را برای کارشکنی دست و پا کرده است. در یکی از موارد ادّعا کردند که لپ تاپی حاوی برنامه‌های محرمانه هسته‌ای ایران از طریق منافقین به دست آمده است و اگر بنا باشد که مجدداً چنین اهرمی را در قالبی جدید برای بازرسی‌ها مطرح کنند، در آن صورت ما چه حربه‌ای خواهیم داشت که علیه آژانس به کار بگیریم؟ آیا می‌توانیم به آقای آمانو یادآوری کنیم که شما قبلاً به ما قول داده بودید؟! بدون هیچ تردیدی بازی جدیدی تدارک دیده شده است و این آینده نگری بر اساس گذشته آژانس است. در صورتی که مسئولین ما از همین حالا تا پایان سال 2015 بدون هیچ کم و کاستی در سطح عالی با آژانس همکاری کنند، شکی وجود ندارد که سال 2015 به پایان خواهد رسید اما بحث «پی ام دی» تمام نخواهد شد و یکی از این دو اتفاق رخ خواهد داد: یا لپ تاپ و دستاویز دیگری را خواهند یافت و یا نقشه‌هایی مانند نقشه‌های موهوم بمب در راکتور اراک را دست و پا خواهند کرد تا پرونده را همچنان مفتوح نگه دارند. مسئولین ما قطعاً متوجه این موضوع هستند که بازدید از مراکز نظامی از خطوط قرمز حساس کشور است و آژانس به هیچ روی قابل اعتماد نیست زیرا در طول دو دهه پل‌های اعتماد را تخریب کرده است. در خصوص توافق نهایی باید بدانیم که غرب مایل است وضعیت فعلی پایدار و مداوم باشد؛ یعنی شرایطی که بر اساس آن ایران تحت فشار ظالمانه قرار گرفته و روند مذاکرات به نتیجه‌ای نرسیده است. وضعیت فعلی برای آنان بسیار مطلوب و به همین دلیل است که از تمدید مذاکرات سخن به میان می‌آورند و قصد دارند این حالت کج دار و مریز را تداوم ببخشند. به فرض هم که توافقی بر روی کاغذ نوشته شود، از این منظر که هیچ ضمانت اجرایی بر آن مترتب نیست و اساساً دلیلی هم وجود ندارد که غرب برای عملیاتی کردن آن، خود را ملزم به اجرایی نمودن مفاد توافقنامه بداند، در مورد پیاده کردن تعهدات لازم است که به جدّ، تردید نمود. به عبارت گویاتر اگر طرف غربی، توافق نوشته شده و مکتوب را اجرا نکند ما چه اهرمی در اختیار داریم تا ائتلاف غربی را به اجرای توافق ملزم کنیم؟ آیا افکار عمومی جهان اهرم مناسبی است؟ آیا شورای امنیت سازمان ملل مرجع مقبولی است تا گروه 1+5 را به پایبند بودن به توافقات مجبور کند؟ به همین دلیل به نظر می‌رسد که آنان به این وضعیت راضی هستند و مایلند آن را ادامه دهند. در این میان اگر بتوانند تقصیر شکست توافق و مذاکرات را هم به گردن ایران بیندازند از آن استقبال می‌کنند. اما اینکه گفته شود در صورتی که ما هر گونه همکاری با غرب داشته باشیم که به ازای آن، توافقی نسبتاً منصفانه را بپذیرند، خطاست و چنین امری واقع نخواهد شد. درباره بحثی که این روزها درباره «توافق بدون امضاء» مطرح است باید گفت که چنین مسئله‌ای مسبوق به سابقه است. بیانیه لوزان، نزدیک‌ترین مورد مشابهی که در این باره می‌توان آدرس داد. بیانیه‌ای که آمریکا ما را به انجام مفاد آن متعهد دانست و از آن برای امتیازگیری در مذاکرات استفاده کرد. دیپلمات های غربی می گویند اگر ایران و 1+5 به توافق برسند، چیزی را امضاء نخواهند کرد زیرا این یک معاهده و پیمان‌نامه نخواهد بود و دلیل این سخن، همان است که پیشتر ذکر شد. آنان از اینکه این پرونده به نقطه مشخصی برسد و به وضعیت با ثباتی منتهی شود، استقبال نمی‌کنند و دلیلی نیز وجود ندارد که آن را بپذیرند. شرایط فعلی مطلو‌ب‌ترین وضعیت برای آنان است و می‌خواهند این شرایط ادامه پیدا کند.
بازی اخیر غرب در برابر ایران، همان سناریوی تکراری و نخ‌نما شده‌ای است که از ابتدای انقلاب اسلامی به نمایش گذاشته شده است. نقش، همان نقش است و تنها این بازیگران هستند که نقش‌های جدیدی را بازی می‌کنند. چشمان بیدار و هوشیار مسئولین و مذاکره‌کنندگان ما یقیناً مانع از امضای توافقی بر خلاف مصالح نظام خواهد شد و خطوط قرمزی ترسیم شده را با بصیرت رعایت کرده و در جهت اهداف انقلاب گام برخواهند داشت.
لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: