دلایل رویکرد داعش به حمله علیه شیعیان
گروه تروریستی داعش که به دنبال شکستهای اخیر از یکسو با کمبود نیروی انسانی مواجه است و از سوی دیگر با افزایش رقابتهای داخلی بر سر قدرت، دچار بحران شده به شدت به تغییر شرایط موجود نیاز دارد که این تغییر را ظاهرا در هدف قرار دادن شیعیان کشورهای حوزه خلیج فارس، دنبال میکند.
کد خبر :
427985
ایسنا: پایگاه خبری العهد لبنان در تحلیلی با عنوان «چهره ترسناک داعش چگونه نمایان میشود؟» نوشت: برای پاسخ به این سوال که چرا گروه تروریستی داعش به تازگی در کشورهای عربی حوزه خلیج فارس از جمله کویت و عربستان حملاتی را علیه مساجد شیعیان انجام داده است، بیان دو مقدمه ضرری است؛ اول اینکه با توجه به کاهش نیروی انسانی داعش و تلاش این گروه تروریستی برای آغاز عملیاتهای جدید، در حال حاضر نیاز اساسی داعش جذب نیروی جدید است. این نیاز داعش زمانی آشکار میشود که میبینیم داعش مدتزمان تعیین شده برای گزینش و آموزش نیروهای جدید را کاهش داده و شرایط مقدماتی خود برای پذیرش اعضای جدید را تسهیل بخشیده است. به این ترتیب اعضای جدید داعش برخلاف نیروهای قدیمی، فاقد مهارتهای جنگی لازم و آشفتگی فکری و ایدئولوژیک هستند. مساله دوم این است که گروههای تکفیری در حال حاضر شاهد افزایش رقابتهای رهبران داخلی خود هستند. گسترش ابعاد جغرافیایی تشکیلات داعش و پیچیدگی ارتباطات میان فرماندهان آن باعث شده چند مرکز قدرت در داخل این تشکیلات با هدف تشکیل ساختار هرمی ریاستی آن ایجاد شود. به این ترتیب ذهن بیشتر اعضای این گروه ها به تلاش برای جذب
نیروهای بیشتر از طرفهای مقابل و یا نیروهای جدید معطوف میشود و این بدان معناست که بخش عمدهای از سیاستها و اقدامات این گروه با رویکرد فضای داخلی این تشکیلات است. با بیان این دو مقدمه حال میتوان به تحلیل دلایل اصلی حملههای انتحاری در کویت و عربستان پرداخت. توسعه مناطق تحت کنترل داعش باعث جذب نیروهای انسانی این گروه میشود که خود به منزله ستون اصلی توسعهطلبیهای بعدی هستند. به این ترتیب داعش رشد کرده و هر روز گستردهتر میشود. این تشکیلات تروریستی ثابت کرده قابلیت نفوذ و انتشار بالایی دارد به طوری که میتواند از تمامی منافذ منطقه برای گسترش خود استفاده کند با این حال نفوذ داعش در مناطق تحت تصرف خود در عراق و سوریه با مشکل مواجه شده و در هر دو کشور یا به دلیل عبور از خطوط قرمز و یا به دلیل همبستگی و هوشیاری مخالفانش مجبور به عقبنشینی شدهاند. با توجه به مقدمات ذکر شده، داعش به ایجاد فضاهای جدید و توسعه مناطق تحت تصرف خود نیاز مبرم دارد چراکه میخواهد همچنان برای فریب افکار عمومی و جذب افراطیها، جذاب و پویا باشد. در سایه کاهش فرصتهای داعش در عراق و سوریه، این گروه تروریستی اهل تسنن کشورهای عربی منطقه
را برای جذب هدف گرفت چراکه این اقلیت نسبت به دیگر اقلیتهای مذهبی برای جذب مناسبتر هستند. این مقدمهها تا حد زیادی موج حملات انتحاری اخیر در کشورهای عربی حوزه خلیج فارس را توجیه میکند. این حملات از جمله اقدامات زیربنایی به منظور ایجاد بستر مناسب برای فعالیتهای تکفیری در داخل این کشورهاست که ابتدا از راه تنشهای مذهبی، تحریک افراطیها، سوءاستفاده از خلاءهای امنیتی، نبود مشروعیت برای حاکمیت و سپس آشوب که خاستگاه اصلی داعش است، انجام میشود. داعش با توجه به قبیلهگراییهای موجود در منطقه که حاصل وجود زیرساختهای فرهنگی تکفیری، سخنرانیهای مطبوعاتی کنترل نشده و ستونهای از پیش علم شده است، از فعالیتهای تروریستی خود در کشورهای منطقه خلیج فارس بهره میبرد چراکه شرایط این کشورها به گونهای است که تنها با چند عامل کمککننده میتوان آنها را به شکل مورد نظر درآورد و آشوب را در منطقه برپا کرد. داعش میداند که هدف قرار دادن شیعیان در منطقه مقامات این کشورها را در یک بنبست واقعی قرار میدهد به طوری که چه شیعیان واکنشهای شدیدی نشان دهند و چه این کشورها برای جلب رضایت و دلجویی از شیعیان تلاش کنند، در هر دو حالت
اقشار و گروههای جدید افراطیگرا شکل میگیرند که در نهایت به داعش ملحق میشوند. ابومصعب زرقاوی، رهبر هسته تروریستی داعش که ابتدا در عراق با نام "جماعت توحید و جهاد" فعالیت میکرد و کمی بعد به القاعده افغانستان پیوست و در نهایت با کشته شدن وی، این گروه کوچک به داعش تبدیل شد، همواره به این شیوه در کشوری چون عراق اهتمام زیادی داشت. زرقاوی بر این باور بود که حملات انتحاری در مساجد و بازارهای متعلق به شیعیان، این گروه مذهبی را خود به خود به افراطیگری و پاسخ خشونتآمیز علیه اهل تسنن سوق میدهد و این خود باعث تشکیل گروههای افراطی جدیدی میشود که در نهایت به تشکیلات وی میپیوندند. از طرف دیگر داعش نیز میتواند با طرح این مساله که کشورهای حوزه خلیج فارس در حمایت از شیعیان خود ضعیف هستند، تنشهای طایفهای را در این کشورها افزایش داده و اقتدار این دولتها را کاهش دهد. با این شیوه، شیعیان تلاش میکنند انحصار اقدامات خشونتآمیز را از دست اهل تسنن خارج کرده و با پاسخدهی به این حملات، واکنشهای دیگری شکل گیرد و حجم زیادی از اقدامات خشونتآمیز به راه افتاده و تا یک انفجار بزرگ ادامه مییابد. در این میان، ملاک اصلی
برای تعیین صداقت کشورهای حوزه خلیج فارس، تلاش آنان برای ممانعت از حملات انتحاری و پایبندی جدی آنان به حفظ امنیت تمامی طیفهای مردم از جمله شیعیان است که باید از راه نظارت بر سخنرانیهای مذهبی در داخل کشور و اتخاذ راهکاری قانونی برای جرم دانستن هرگونه سخنرانی مذهبی و سیاسی صورت گیرد که پیروان دیگر مذاهب را کافر خوانده و به تلاش برای نابودی آنها دعوت میکند. این گام دولتهای حوزه خلیج فارس میتواند پیام جدی برای مردم این کشورها به ویژه شیعیان آنها داشته باشد مبنی بر اینکه این دولتها به امنیت و حقوق آنها متعهد هستند و نه تنها به دنبال جایگزینی برای آنها نیستند بلکه در گامهای بعدی به دنبال تصویب تمامی حقوق شهروندی برای آنان و مشارکت دادن تدریجی آنان در تصمیمگیریهای داخلی و نیز سیاسی کشور خواهند بود. علاوه بر تلاش داعش برای گسترش نفوذ زمینی خود، این گروه ترورسیتی سعی میکند با افزایش پخش تصاویر و فیلمها از اعدامهای بسیار وحشتناک، در ذهنها نیز نفوذ کند. جنگ تبلیغاتی که داعش با کمک نمایش تصاویر وحشتناک اعدام در پیش گرفته، برای اشاعه و ایجاد احساس همیشگی ترس و وحشت در میان مردم ضروری است. احساسی ترسی که
داعش را از مرتبه انسانهای عادی به رتبه مخلوقاتی غیرقابل شکست ارتقا میدهند، موجوداتی ناشناخته که با ایجاد تصوراتی ترسناک در ذهن به مردم اجازه نمیدهد که اعضای این گروه را انسانهایی ضعیف، ناقص، بحرانزده و نگران تصور کنند و چه بسا آنچه ما به عنوان مخاطبان این تصاویر و فیلم ها به شدت به آن نیاز داریم «انسان و ضعیف دانستن» داعش است و نه چیز دیگر.