خیانتی که فرهنگ لیبرالی آمریکا به جهان کرد/ مریض القلبها چطور در برابر تصویب قانون همجنسبازی در آمریکا ذوق زده شدند؟
اگرچه بهرام رادان به اشتباه خود پی برد و پست توئیتر خود را پاک کرد اما برخی از افرادی که سعی دارند با رفتاری متجاهلانه به اصطلاح خود را روشنفکر معرفی کنند سعی کردند ارادت خود را هر چه بیشتر به فرهنگ لیبرالی غرب ابراز کنند و شروع به تبلیغ درباره این قانون ننگین ضد بشری کردند.
کد خبر :
427952
وَلُوطًا إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الْفَاحِشَةَ مَا سَبَقَكُم بِهَا مِنْ أَحَدٍ مِّنَ الْعَالَمِينَ ﴿٢٨﴾ أَئِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ وَتَقْطَعُونَ السَّبِيلَ وَتَأْتُونَ فِي نَادِيكُمُ الْمُنكَرَ ۖ فَمَا كَانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَن قَالُوا ائْتِنَا بِعَذَابِ اللَّـهِ إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ ﴿٢٩﴾ عنکبوت
لوط زمانی به قوم خود گفت: شما کار بسیار زشتی را انجام میدهید، کار زشتی که کسی از جهانیان پیش از شما مرتکب آن نشده است! (۲۸) آیا شما با مردان آمیزش میکنید، و راه تولید و تکثیر نسل را میبندید، و در مجالس خود ن) کارهای زشت انجام میدهید؟! پاسخ قوم او جز این نبود که بگویند: اگر راست میگوئی، عذاب خدا را بر سر ما بیاور .
فَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا جَعَلْنَا عَالِيَهَا سَافِلَهَا وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهَا حِجَارَةً مِّن سِجِّيلٍ مَّنضُودٍ هود ﴿٨٢﴾
هنگامی که فرمان ما (مبنی بر هلاک قوم لوط) فرا رسید، آن شهر و دیار را زیر و رو نمودیم و آنجا را با گِلهای متحجّر و پیاپی سنگباران کردیم.
وَلَقَد تَّرَكْنَا مِنْهَا آيَةً بَيِّنَةً لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ ﴿٣٥﴾ عنکبوت
ما از آن شهر(شهر قوم لوط) آثار نمایانی را برجای گذاشتیم تا درس عبرتی برای کسانی باشد که از روی خرد عمل میکنند.
بنابر آیات قرآن قوم لوط قومی بودهاند که مردان آن از جمله هم جنس گرایان بودهاند. و با کشیده شدن شهر آنها به پائین و باریده شدنِ لایه لایه سنگِ گِلِ پخته شده سفتِ گوگردی (یا متمایل به زرد) از بین رفته اند و اثری از آن نیز برای اندیشمندان بجا گذاشته شده است.
حال قانون جنجالی در آمریکا تصویب شده است که به نوعی تکرار تاریخ است و موضوع ازدواج همجنسبازان در ایالاتهای مختلف این کشور را قانونی قلمداد میکند. این موضوع به عنوان یکی از جنجالیترین مسائل روز جهان موجب تاثر و تاسف بسیاری از افراد در سرتاسر جهان شد و حتی رابرت موگابه رئیس جمهور زیمبابوه به کنایه نسبت به تصویب چنین قانونی از سوی دیوان عالی آمریکا که اصل زوجیت را به عنوان یکی از قوانین طبیعت زیر سئوال میبرد، انتقاد کرد و گفت: «حالا که ازدواج همجنسگرایان قانونی شده است، من قصد ازدواج با باراک اوباما را دارم!»
این قانون حتی در ایران با واکنشهایی همراه بود به طوری که بهرام رادان بازیگر سینما در واکنشی عجیب در توئیتر خود نوشت: «رأی دیروز دیوان عالی آمریکا در قانونی اعلام کردن ازدواج همجنسگراها اتفاقی تاریخی بود٬ شاید به اندازه لغو بردهداری ... از لینکلن تا اوباما...»
اما این تنها واکنش متجاهلانه در برابر موضوع همجنسبازی در آمریکا نبود. اگرچه بهرام رادان به اشتباه خود پی برد و پست توئیتر خود را پاک کرد اما برخی از افرادی که سعی دارند با رفتاری متجاهلانه به اصطلاح خود را روشنفکر معرفی کنند سعی کردند ارادت خود را هر چه بیشتر به فرهنگ لیبرالی غرب ابراز کنند و شروع به تبلیغ درباره این قانون ننگین ضد بشری کردند.
این افراد که از هر موضوعی دستاویز سیاسی برای حمله به انقلاب اسلامی ایران می سازند در همین راستا به کاربران اجتماعی فشار وارد کردند که پرچم رنگین کمان که مظهر همجنس بازی است را به جای عکس پروفایل خود در شبکههای اجتماعی بگذارند و به اصطلاح از این مساله حمایت کنند. این افراد متجاهل تصویب چنین قانونی در آمریکا را به عنوان مظهر آزادی لیبرالی معرفی کردند که هیچ حد و حصری ندارد. غافل از اینکه بیشتر این موضوع موید بی بندوباری و انحطاط فکری بشری است و در قفس کردن افکار آدمی است تا آزادی و رهایی و به خوبی نشان می دهد که فرهنگ غرب تا چه حد سقوط کرده است. البته این موضوع
در آمریکا نیز با انتقاداتی همراه است و کسانی که چنین قانون نگینی را تصویب کرده اند، این اختیار را هم به دفاتر ثبت ازدواج در این کشور دادهاند که به دلخواه خود در مورد ثبت یا عدم ثبت ازدواج همجنسگرایان تصمیم بگیرند.
اما این موضوع که با اصل وجودی و ذاتی بشری در تضاد است توسط بسیاری از کاربران شبکه های اجتماعی مورد استهزاء و اعتراض قرار گرفت. موضوع جالب توجه در چنین طرز تفکری لجام گسیختگی است که فرهنگ لیبرالی به جامعه تزریق می کند و به قولی نوعی آنومی یا بی هنجاری را تحت عنوان ازادی در جامعه بوجود می آورد. آنومی به فقدان هنجار یا بیهنجاری اطلاق میشود.این به به معنی عدم وابستگی شخص و جامعه است که به چندپاره شدن جامعه میانجامد. درواقع آمریکایی ها قانون بی قانونی را در کشور خود تصویب کرده اند که نتیجه ای جز انحراف جامعه ندارد.
تصویب چنین قانونی نیز بسیار تحت تاثیر موضوع نگرش لیبرالی است. نوع تعریفی هم که از آزادی در لیبرال دمکراسی مطرح می شود آزادی منفی است، بدین معنا که کسانی که ازادی لیبرالی را دنبال می کنند درواقع ازادی بی قید و شرط و بدون قانون را خواهان هستند که این موضوع تناقض بسیار زیادی در عینیت و جهان واقعیت دارد.
البته در موضوع اصطلاح همجنسگرایی نیز تشکیک وجود دارد چراکه ما چیز ذاتی به عنوان گرایش به همجنس نداریم و در این زمینه بیشتر اصطلاح همجنسبازی صحیح است اما در کشورمان اصطلاح همجنسگرایی بیشتر استعمال شده و بر سر زبانها افتاده که اصطلاح غلطی است.
همجنسبازی را نیز بایستی بیشتر به عنوان یک پدیده انحطاطی غربی قلمداد کرد چراکه در جهان شرق چنین تابویی هیچگاه به این شکل شکسته نشده است؛ چراکه این موضوع به عنوان یک اختلال روانی مطرح است تا یک گرایش روحی و روانی.
آنچه به این موضوع در غرب دامن زد نیز به مساله انحطاط مذهبی و ظهور سکولاریسم و لائیسم مربوط می شود. رسواییهای اخلاقی کلیسای کاتولیک و پروتستان و اظهارات پاپ فرانسیس در خصوص پذیرش رسمی همجنس بازی شاید آخرین ضربه را به جملگی موانع به رسمیت شناختن همجنس بازی وارد نمود و ابتدا در اروپا و حالا در ایالات متحده امریکا ازدواج همجنسبازان قانونی شد.
موضوع دیگری که به صورت یک خطر جدی فرهنگهای مختلف بشری را تهدید میکند، مانور رسانهای امپریالیسم آمریکاست. رسانهها و بویژه سریالها و فیلمهای هالیوودی و غربی مروج بحث همجنس بازی بودند و سعی کردند تا جامعه غرب را برای پذیرش این سبک منحط زندگی آماده سازند. از این رو موضوع ازدواج همجنسبازان و طریقه زندگی آنان که بعضا کودکی را هم به عنوان فرزند خود پرورش می دادند در سریالهای آمریکایی به نمایش گذاشته شد و عادیساز آن انجام گرفت. حال به نظر میرسد این موضوع در دستور کار آمریکا و غرب برای ترویج آن به کشورهای دیگر زیر لوای لیبرالیسم برای اعمال نفوذ
سیاسی قرار گرفته است. فریبخوردگان و مریض القلبهایی که کارشان در معاندت به جنون کشیده شده نیز در این زمینه خود را به خوبی نشان دادند اما آنچه مشخص است آمریکا روش تازهای برای سیطره بر جهان یافته است که بیشتر در حوزه انحطاط اخلاقی است اما باید گفت همانطورکه در بسیاری از فیلمهای هالیوودی از پایان جهان به نمایش گذاشته می شود، انحطاط اخلاقی دلیل چنین پیش آمد ناگواری است.