روایتی از جنگ ناتمام هستهای ایران و 5+1 / مستندی که فشار دولت مانع پخش آن شد چه می گوید؟ + دانلود
مستند با یادآوری یک قرینه تاریخی آغاز میشود. از جایی که میرزا علیاصغرخان امینالسلطان قراردادی با سفیر روسیه در ایران امضا میکند که طی آن ایران تا ده سال نه حق احداث راهآهن دارد؛ نه هیچ شخص حقیقی یا حقوقی غیرایرانی اجازه این کار را در داخل کشور دارد...
اولین قسمت این مستند، شروعی شلوغ و پرسروصدا و پایانی حماسی دارد. نقطه شروع و آغاز بحث این مستند از قوتهای آن محسوب میشود. این مستند نگاهی تازه به انرژی اتمی و دلایلی که ایران برای دستیابی به آن تلاش میکند، دارد.
«از هیروشیما تا لوزان» سعی کرده یک طرفه به قاضی نرود و از تمام آدمها، رسانهها و افراد در مستندش استفاده کند و به همان میزانی که از مسئولان و دانشمندان ایرانی سوال میکند، به سراغ خارجیها هم برود.
مستندساز در این اثر حرف نمیزند و اجازه میدهد که افراد و تصاویر با مخاطب صحبت کنند؛ هر چند در چینش صحنههای مستند هنرمندانه عمل کرده است. قرینهسازیها هم بسیار خوب از آب درآمدهاند و انتقال از مبحثی به مبحث دیگر در آن به نرمی صورت گرفته است. ریتم متناسبِ مستند و کند و تند شدن به موقع و موسیقی خوب آن هم باعث میشود که مخاطب خسته نشود و تا آخر آن را دنبال کند. موسیقی پایان هم بهجا انتخاب شده و تاثیر حماسی و احساسی مستند را افزایش داده است.
«از هیروشیما تا لوزان» از تاریخ شروع میکند و به فلسفه انرژی اتمی در ایران میرسد. از غیرقابل اعتماد بودن دشمن میگوید و به بقیه کشورهایی که انرژی اتمی دارند، سر میزند. در آخر هم از جنگ ناتمام هستهای میگوید و بهانه اصلی مخالفان دستیابی ایران به این انرژی.
1. از تعلیق راهآهن تا تعلیق انرژی هستهای
مستند با یادآوری یک حافظه تاریخی آغاز میشود. از جایی که میرزا علیاصغرخان امینالسلطان قراردادی با سفیر روسیه در ایران امضا میکند که طی آن ایران تا ده سال نه حق احداث راهآهن دارد؛ نه هیچ شخص حقیقی یا حقوقی غیرایرانی اجازه این کار را در داخل کشور دارد. قراردادی که باز بعد از این ده سال بارها تمدید میشود. حال باید پرسید ایران چه نیازی به راهآهن داشت و چرا کشورهای غربی و روسیه مانع از دستیابی ایران به این حق مسلم خود شدهاند.
دکتر بیژن پیروز، رئیس مرکز مطالعات عالی بینالملل دانشگاه تهران جواب این سوال را میدهد: «اصل قضیه فقط احداث راهآهن و افزایش سرعت حملونقل نیست. هر صنعتی که به کشوری وارد میشود با خود صنعتها و پیشرفتهای دیگر را به همراه دارد؛ پس محرومیت از راهآهن آن زمان به معنای محرومیت از صنایع راهسازی، پلسازی، تونلسازی، ذوبآهن و صنعت سیمان و همچنین متخصصان این حوزههاست.» حال باید دید که کشور با محرومیت از تکنولوژی هستهای، از چه صنایعی محروم میشود؟!
2. آیا ایران به انرژی اتمی نیاز دارد؟
مسئله دومی که مستند به آن میپردازد، این است که با وجود منابع نفتی و گازی، اصلا ایران چه نیازی به انرژی هستهای دارد. پاسخ این سوال هم اینگونه داده میشود: اولامنابع نفتی همیشگی نیستند و بالاخره روزی تمام میشوند. ثانیا تولید انرژی هستهای کاری یک شبه نیست و زمانبر است و از همه مهمتر ایران برای برخی صنایعش مثل پزشکی هستهای نیاز مبرم به این انرژی دارد. حقی که تمام کشورهایی که مانع از دستیابی ایران به آن میشوند از آن برخوردار هستند. حقی که به دلایل واهی و غیرمستند یک کشور از آن محروم میشود. مستند با طرح تمام این مسائل، بالاخره به اینجا میرسد که بهانه اصلی این محرومیتها ، دلایلی مثل بمب هستهای و غیره نیست. آمریکا و متحدانش آرزوی تکرار کودتای 28 مرداد را در سر دارند!
3. حقوق فقط برای بشر آمریکایی!
یکی از مصارف عمده انرژی هستهای، در پزشکی و به ویژه در درمان بیمای سرطان است و محروم کردن کشوری از آن یعنی مرگ هزاران نفری که میتوانستند با این صنعت به زندگی خود ادامه دهند. در اینجا هم سازندگان این مستند با انتخاب تصاویر و فیلمهایی از تلاش مسئولان آمریکایی برای ریشهکن کردن بیماری سرطان، به ظرافت به نکتهای اشاره میکنند که نشان میدهد حقوق بشر فقط شامل نژاد آمریکایی و انگلوساکسون میشود؛ چرا که برای پسربچه آمریکایی که مبتلا به سرطان است، شهر را تعطیل میکنند تا او را به آرزوی بتمن شدنش برسانند. حتی رئیسجمهور این کشور برای کودک پیام میفرستد؛ اما نوبت به کودکان ایرانی که میرسد نه تنها حق بهبودی با این رادیوداروها را ندارند که باید از نظر داروهای دیگر هم در تحریم قرار بگیرند. در اینجا هم قرینهسازی خیلی خوب از آب درآمده و در عین تاثیرگذاری، تلخ و گزنده نشده است.
4. چه کشوری به دنبال بمب اتمی است؟
«بهانه اصلی محرومیت ایران از انرژی هستهای تلاش ایران برای دستیابی به بمب اتمی است و این در حالی است که اولین و آخرین کشوری که از بمب اتمی استفاده کرده ایالات متحده آمریکا است.» این قسمت مستند هم با این حرف «بهروز افخمی» شروع میشود و با سخنان دکتر پیروز ادامه پیدا میکند: «هیروشیما و ناکازاکی فقط یک نمونه کوچک است. تاریخ کشورهای 5+1 پر از آدمکشی است. کشورهایی که در طول جنگ جهانی دوم 60 میلیون نفر را کشتهاند. تازه این تعداد منهای جمعیتی است که در جنگ جهانی اول و تاریخ امپراتوریهای اینها کشته شدهاند.
بزرگترین آدمکشهای عالم دارند با ما مذاکره میکنند که حقی که از ما بهناحق گرفتهاند را پس بدهند تا ما هم یک چیزی را خودمان داوطلبانه تحویل بدهیم ! » و ایران جز محدود کشورهایی است که حتی در تاریخ امپراتوریهای خود هم اغلب به صورت مسالمتآمیز کشورهای دیگر را فتح کرده و دست به کشتار نزده است. در این وضعیت باید از کشورهایی ترسید که بمب اتمی دارند و بارها هم اقدام به آدمکشی و قتل کردهاند یا از کشوری که نه بمب اتمی دارد نه در تاریخ خود اهل خشونت طلبی بوده است؟
5. جنگ ناتمام هستهای
دکتر پیروز در این قسمت مستند این مخالفتها با انرژی هستهای ایران را مدلی از جنگ میداند. ویروس استاکس نت، ترور دانشمندان هستهای ، هجمههای رسانهای و تحریمها همه نشان از جنگی هستهای هستند. درواقع دشمن این نظام، انرژی هستهای را میدانی از جنگ برای خود تعریف میکند و تمام تلاشش را هم میکند که در این جنگ کمترین بها را بپردازد. به همین خاطر تحریمها طوری وضع کرده که حتی با برچیده شدن کامل تاسیسات هستهای ایران باز چیز زیادی از دست نداده باشد و به همین دلیل بخش کوچکی از تحریمها به خاطر انرژی هستهای وضع شدهاند و بقیه به دلایل حمایت از تروریسم، حقوق بشر، وضعیت زنان و بالاخره انرژی هستهای هستند.
تازه این فقط مربوط به تحریمهای دولت آمریکاست و تحریمهای کنگره به قوت خود باقی است و اگر ایران از انرژی هسته ای خود دست بردارد، ممکن بخش کوچکی از تحریم های دولتی علیه آن برداشته شود که البته درباره آن هم هم شفافسازی صورت نگرفته است.
6. به آمریکا میتوان اعتماد کرد؟
تاریخ آمریکا نشان میدهد که نمیتوان به وعدههای او اطمینان کرد. مستند در اینجا به سراغ عراق میرود. کشوری که مثل ایران متهم به ساخت سلاحهای کشتار جمعی بود. عراقی که برای اعتمادسازی به آژانس انرژی اتمی اجازه بازرسی از کشور را داده بود و این آژانس در کشور عراق دسترسی نامحدود داشت. نتیجه این راستیآزماییها پس از هفت سال به رغم عدم ارائه مستندات شفاف از طرف آمریکا، به ضرر عراق و جنگ با این کشور انجامید. به چنین کشوری چگونه میتوان اعتماد کرد که حتی در صورت اعتمادسازی به برداشتن تحریمها اقدام کند؟
7. ایران؛ خطری برای امپراتوری آمریکا
در آخر، مستند با یک نتیجهگیری جالب تمام میشود. موج بیداریهای اسلامی در کشورهای منطقه در سالهای اخیر به یکی از نگرانیهایی که غرب و آمریکا تبدیل شده است و این نگرانی وقتی بیشتر میشود که ایران رهبری این شورشها را به دست بگیرد و به قول «شهریار زرشناس» اگر از تمام دلایلی که گفته شد بگذریم، میتوانیم بگوییم که مهمترین نفعی که آمریکا از عقبنشینی ایران از حق خود میبرد، تثبیت امپراتوری خویش است.
ایران از نظر آمریکا ویروسی است که اگر جلوی آن را نگیرد، به سرعت در تمام کشورهای منطقه پخش میشود و در آیندهای نه چندان دور همه مثل ایران ادعای استقلال میکنند و پایان عمر این امپراتوری فراخواهد رسید. تاریخ این امپراتوری پر از زورگویی و آدمکشی است. تاریخی که با نسلکشی مردم بومی آمریکا شروع شده با جنایت هستهای هیروشیما به اوج خود رسیده و حالا این زورگویی هستهای به لوزان کشیده شده است.
برای دانلود و یا مشاهده آنلاین مستند «از هیروشیما تا لوزان» می توانید اینجا کلیک کنید یا به پایگاه اینترنتی برنامه ثریا مراجعه کنید.
تیزر مستند «ازهیروشیما تا لوزان» :