در کنفرانس 2015 هرتزلیا چه گذشت؟
پانزدهمین کنفرانس امنیتی «هرتزلیا» با هدف بررسی میزان مصونیت امنیت رژیم صهیونیستی هفته گذشته برگزار شد و طی آن دهها شخصیت سیاسی، امنیتی، اقتصادی و نظامی اسرائیلی و غربی به بررسی مهمترین چالش های درونی و بیرونی این رژیم پرداختند.
این کنفرانس که سال جاری میلادی، پانزدهمین دور آن برگزار شد، دو بخش علنی و غیرعلنی داشت که در بخش علنی آن معمولا طرح مسئله میشود و در بخش غیرعلنی راهکارهای لازم از میان گزینههای مختلف، انتخاب و برای اجرا در اختیار مسئولان این رژیم قرار میگیرد.
از جمله مسائل و موضوعاتی که امسال در بخش علنی این کنفرانس مطرح شد، شامل مواردی چون تغییر بافت جمعیتی در اراضی اشغالی، تحریم کالاهای اسرائیلی، مذاکرات سازش با فلسطینیها، مقابله به حزبالله و توافق هستهای در حال شکلگیری با ایران بود که در نشست افتتاحیه این کنفرانس، از سوی شرکتکنندگان مطرح شد.
نگرانی رووئن ریولین از تغییر بافت جمعیتی در اراضی اشغالی
در این میان، رئیس رژیم صهیونیستی به عنوان یکی از سخنرانان اصلی در کنفرانس هرتزلیا به وجود شکاف و تفرقه گسترده در جامعه این رژیم اذعان کرد که تهدیدی خاموش برای صهیونیستها به شمار میآید. وی در این باره گفت: « جامعه اسرائیل چهره خود را تغییر میدهد. این تغییر، هویت ما را به عنوان اسرائیلی تغییر خواهد داد و تاثیر عمیقی بر مسیری دارد که ما از طریق آن خودمان و وطن ملی خود را میشناسیم. این تغییر اجتنابناپذیر است. تغییرات اساسی بافت جمعیتی، تغییراتی هستند که گریزی از آن نیست. البته من هرگز هیچ کسی را که عضو جامعه اسرائیل است خطری برای اسرائیل تلقی نکردهام اما واقعیت این است ما شاهد تهدیدی جدی از جانب تغییراتی هستیم که جامعه اسرائیل شاهد آن است و به آن بیتوجه هستیم. در واقع این مسئله در چارچوب نظم نوین در اسرائیل قابل بررسی است».
وی افزود: «در دهه نود قرن گذشته، جامعه اسرائیل متشکل از اکثریت بزرگ و اقلیتهای کوچک بود. اکثریت بزرگ متعلق به صهیونیستها بود که در کنار سه اقلیت صهیونیستهای مذهبی، اقلیت عرب و اقلیت ارتدوکس افراطی (حریدی ها)جامعه اسرائیل را تشکیل میدادند. شاید هنوز بسیاری در جامعه اسرائیل، در رسانهها و نظام سیاسی اسرائیل فکر میکنند جامعه اسرائیل همین شکل را دارد. اما از آن زمان تاکنون واقعیت به طور اساسی تغییر کرده است. هم اکنون کلاس اولیهای ما شامل 38 درصد صهیونیستهای سکولار، 15 درصد صهیونیستهای ملیگرا و مذهبی، 25 درصد عرب و حدود 25 درصد نیز ارتدوکس افراطی هستند. در هر حال، روند تغییر بافت جمعیتی واقعیتی است که چهره جامعه اسرائیل را شکل میدهد. در چنین نظمی، دیگر هیچ گروهی اکثریت بالا را ندارد و دیگر اقلیت کوچک وجود ندارد».
رئیس رژیم صهیونیستی افزود:« در واقع، هماکنون جامعه اسرائیل از چهار بخش تشکیل شده است که به طور بنیادین و اساسی با یکدیگر تفاوت دارند و هر چه بیشتر میگذرد اندازه این قسمتها به یکدیگر نزدیک میشود. چه باب میل ما باشد یا نباشد، مالکیت بر اسرائیل و ساختار آن در مقابل چشمانمان در حال تغییر است. متاسفانه این شکافها در درون همه این بخشها و در میان همه آنها وجود دارد. این شکافها و تقسیمات ساختار جامعه اسرائیل را تشکیل میدهند و نشاندهنده ساختار اساسی آن است؛ ساختاری که ما هرگز نخواهیم توانست آن را پاک کنیم، ساختاری که از نظر بسیاری از ما نوعی تهدید از یک طرف برای ماهیت سکولار و لیبرال اسرائیل و از طرف دیگر برای جنبش صهیونیسم است».
رووئن ریولین تاکید کرد: « در نظم جدید اسرائیل، هر بخش خود را اقلیت احساس میکند، این وضعیت حتی مخربتر است و ما باید پیامدهای اجتماعی آن را در نظر داشته باشیم. در گذشته ارتش اسرائیل به عنوان ابزار اصلی برای شکل دادن اسرائیلیها، به عنوان یک اسرائیلی واقعی حساب میشد. جامعه اسرائیل واقعیت خود را در ارتش پیدا می کند، خود را منسجم و دارای همبستگی میبیند و خود را از نظر ارزشها و ویژگیهای اجتماعی و تا حد زیادی اقتصادی میسازد. اما در نظم جدید اسرائیل، تقریبا نیمی از جمعیت اسرائیل در ارتش خدمت نمیکنند».
اشاره صریح ریولین که از لیبرال های صهیونیست محسوب می شود به این نکته است که در نیمی از جمعیت اسراییلی آینده در ارتش خدمت نخواهند کرد چون هم اینک از ان چهار دسته ای که رویولین در بالا نام برده نه اعراب ساکن در اراضی اشغالی 48 در ارتش خدمت می کنند و نه براساس قانون یهودیان ارتدوکس موسوم به حریدی ها به خدمت در ارتش می روند.
ریولین تا پیش از این تلاش داشت که از عبارت تهدید جمعیتی که اولین بار پرفسور سوفر از آن نام برد، استفاده نکند اما گویی نگرانی از فقدان اکثریت یهودی در جامعه صهیونیستی کار را به جایی رسانده که او نیز رویه معمول خود را به کناری نهاده و از تغییر سیاست های کلان بر اساس تغییرات جمعیتی سخن می گوید.
موسسه ندا در مطلبی در خصوص ابراز نگرانی مقامات بلندپایه صهیونیستی در کنفرانس هرتزلیا در باره تهدید جمعیتی نوشت: درباره تقسیم بندی ارائه شده توسط ریولین (سکولارهای صهیونیست، ملی گرایان متدین، حریدی ها و عرب ها)، باید به چند نکته مهم اشاره کرد و آن اینکه منظور از ملی گرایان متدین، کسانی هستند که به احکام شریعت و اصول ایدئولوژی صهیونیسم پایبندند و در عین حال برخی از ارزش های غربی و دمکراسی را نیز قبول دارند. این عده، تشکیل رژیم جعلی اسرائیل را نقطه آغازی برای رهایی یهودیان می دانند. در همین حال، حریدی ها یا ارتودکس های افراطی به تاثیرگذاری قوانین یهودی بر همه جوانب فردی ایمان دارند و معتقدند که این امر باید هویت و ماهیت رژیم اسرائیل را نیز تحت تاثیر قرار دهد. آنان ایدئولوژی صهیونیسم را سکولار و متناقض با رویکرد خود میدانند. این عده بر خلاف گروه اول معتقدند که وجود یک ملت یهودی فایده ای ندارد مگر اینکه آنان به تورات عمل کنند و برای نجات یهودیان نیز باید تا زمان ظهور مسیح یا به زعم خود ماشیح انتظار کشید. جامعه رؤسای حریدی عمدتا از سران مدارس دینی، حاخام ها و حاخام های حسیدی تشکیل می شود. گفتنی است حسیدی ها پیروان جنبش عرفانی اجتماعی یهودی اند که اولین بار در قرن نوزدهم شکل گرفتند. آنها با ایمان به شیوه کابالا در تفسیر کتاب مقدس، شیوه ای خاص دنبال می کنند و معتقدند که در ورای هر کلمه، یک معنا و عبارت نهفته وجود دارد.
هرتزوگ: دهه آینده جمعیت فلسطینی ها 52 درصد، جمعیت یهودی ها 48 درصد خواهد شد
این نگرانی ریولین را یتسحاق هرتزوگ رئیس حزب کار رژیم صهیونیستی به گونه دیگری در کنفرانس هرتزلیا عنوان کرد آنجا که هشدار داد، تشکیل یک دولت دو ملیتی، رژیم اسرائیل را به خطر خواهد انداخت. به زعم وی هم اکنون 6 میلیون و 100 هزار فلسطینی و 6 میلیون و 500 هزار یهودی، در فاصله رود اردن تا دریای مدیترانه (فلسطین اشغالی) زندگی می کنند و طی یک دهه آینده، عرب ها اکثریت را در این منطقه خواهند داشت و نسبتشان به 52 درصد در برابر 48 درصد خواهد رسید. او صراحتا در سخنرانی اش گفت: «من نمی خواهم 61 نفر فلسطینی را در کنست ببینم. من نمی خواهم اسرائیل، اسراطین شود. »
شیمون پرز توافق هستهای با ایران را به جنگ ترجیح میدهد
از دیگر سخنرانان اصلی و همیشگی کنفرانس سالانه هرتزلیا، «شیمون پرز» رئیس سابق رژیم صهیونیستی است که امسال نیز سخنان او حول دو محور «تحریم کالاهای اسرائیلی» و «پرونده هستهای ایران» بود.
وی تحریمهای بینالمللی علیه این رژیم را یکی از اشکال جنگ علیه اسرائیل دانست و گفت، دلیل اصلی این تحریمها، حمایت از فلسطینیان و تلاش برای سلب مشروعیت از اسرائیل است. این مقام صهیونیستی حتی مدعی شد عاملان تحریمها، مخالف مذاکرات سازش هستند و میخواهند مذاکرات را نابود کنند!
پرز، «محمود عباس» رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین را به مذاکره دعوت کرد و گفت: «من عباس را بیش از هر شخص دیگری میشناسم. او بهترین گزینه برای مذاکره است».
شیمون پرز درباره پرونده هستهای ایران نیز موضعی مغایر نظر «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر رژیم صهیونیستی اتخاذ کرد و ضمن «خوب» توصیف کردن آن، گفت: «هرگونه توافق هستهای با ایران خوب است و به جنگ ارجحیت دارد. من توافق را بهتر از جنگ میدانم، اما باید نظر نهایی درباره این توافق را پس از امضای کامل آن در اواخر ماه ژوئن جاری اتخاذ کنیم».
وی گفت، گزینه نظامی همواره روی میز است. علاوه بر این، شیمون پرز تعهد اوباما به امنیت اسرائیل را ستود و گفت پیش از این هیچ کدام از روسای جمهوری آمریکا تا این حد به تامین امنیت اسرائیل متعهد نبودهاند.
نتانیاهو، ایران را از داعش خطرناکتر میداند
نخست وزیر رژیم صهیونیستی نیز در پانزدهمین نشست سالیانه موسوم به هرتزلیا، پرونده هستهای ایران را محور اصلی سخنرانی خود قرار داد.
بنیامین نتانیاهو با تکرار لفاظیهای خود علیه جمهوری اسلامی، ایران را از داعش خطرناکتر توصیف کرد و گفت: «ایران داعش نیست بلکه حتی از داعش نیز خطرناکتر است».
وی در ادامه با اشاره به توافق هستهای احتمالی غرب با ایران گفت: «با توافق هستهای، ایران میتواند در زمان کوتاهی زرادخانهای از بمبهای هستهای بسازد و کشورهای منطقه معتقدند که این توافق مسیر ایران برای دستیابی به بمب هستهای را سد نخواهد کرد».
نتانیاهو همچنین با اشاره به کاهش تحریمهای ایران در صورت توافق هستهای افزود: «با کاهش تحریمها، ایران صاحب میلیاردها دلار خواهد شد که از آنها در جهت اقدامات خشونتآمیز استفاده خواهد کرد».
انتقاد یعلون از مبارزه ایران با داعش
وزیر جنگ رژیم صهیونیستی هم در نشست سالانه هرتزلیا «پرونده هستهای ایران» و «مذاکره با فلسطینیها» را محور سخنرانی خود قرار داد. او با انتقاد از حضور ایران در مبارزه با تروریستهای داعش در عراق اعلام کرد نباید این اقدام تهران را حرکتی مثبت قلمداد کرد.
موشه یعلون مدعی شد، باوجود تحریمهای بینالمللی، با هدف محدود ساختن جاهطلبیهای هستهای ایران، تهران به مداخله در فعالیتهای تروریستی در خاورمیانه، از جمله غزه ادامه میدهد.
وی در ادامه اعلام کرد، حضور ایران در مرزهای عراق و مبارزه با گروه داعش را نباید به عنوان یک اقدام مثبت قلمداد کرد چراکه مبارزه ایران با داعش، باعث گسترش و انتشار سیاست بیثبات سازی در عراق خواهد شد!
موشه یعلون همچنین با اشاره به توافق در حال شکلگیری با ایران مدعی شد، چنین توافقی تنها ایران را در آستانه هستهای شدن قرار خواهد داد و از لحاظ اقتصادی تقویت خواهد کرد.
وزیر جنگ رژیم صهیونیستی در بخش دیگری از سخنرانی خود به مسئله فلسطین پرداخت و با طرح این ادعا که فلسطینیها از سازش با اسرائیل سر باز میزنند، گفت: « امتناع فلسطین از به رسمیت شناختن اسرائیل به عنوان دولت یهود، یک چالش کلیدی برای دستیابی به توافق صلح است».
بهاعتقاد یعلون، مخالفت طرف فلسطینی با پذیرفتن پیشنهاد نخستوزیران اسرائیل، بیانگر این مسئله است که وضعیت در آینده نزدیک تغییر نخواهد کرد.
خوشحالی عاموس گیلعاد از ظهور خطر داعش
رئیس هیئت سیاسی و امنیتی وزارت جنگ رژیم صهیونیستی در بررسی خطرات امنیتی علیه این رژیم اعلام کرد که حجم این خطرها در مقایسه با سالهای گذشته کاهش یافته است چراکه اردن و عراق دیگر خطری برای این رژیم به شمار نمیروند؛ هر چند که در سایه نفوذ داعش در عراق و احتمال اخلال آن در امنیت اردن، احتمال بروز خطرات غیرمستقیم برای اسرائیل وجود دارد.
وی تصریح کرد، جنگ داخلی سوریه باعث از بین رفتن خطر سوریه علیه اسرائیل شده است و با توجه به اینکه داعش درگیر جنگ با نظام اسد در داخل سوریه است، هیچ خطری از سوی آن متوجه تلآویو نخواهد شد و در عین حال، ارتش اسرائیل آماده مقابله با هر گونه حمله احتمالی این گروه به مرزهای فلسطین اشغالی است.
وی درباره حزبالله لبنان نیز مدعی شد که این جنبش درگیر جنگ در سوریه در کنار نظام بشار اسد است و این مسئله باعث تضعیف قوا و کاهش خطر آن برای رژیم صهیونیستی شده است.
به گفته عاموس گیلعاد، در سایه جنگهای داخلی کشورهای عربی و خلأ رهبری، رژیم صهیونیستی به راحتی میتواند گروههای درگیر را شناسایی کرده و از ماهیت روابط میان آنها و نقاط اشتراک و اختلافشان اطلاع پیدا کند.
وی در بخش دیگری از سخنان خود به تداوم وجود «خطر ایران» برای رژیم صهیونیستی اشاره کرد و گفت، این کشور میتواند جامعه بینالمللی را در بحث پرونده هستهای فریب دهد و به تلاشهای خود برای تحقق اهدافش در زمینه تبدیل شدن به کشور هستهای ادامه دهد.
گیلعاد مدعی شد ایران پس از دستیابی به توافق هستهای با قدرتهای بزرگ جهان به تلاشهای خود برای اجرای طرحهای شیعی در خاورمیانه ادامه خواهد داد و بر اساس برآوردهای رژیم صهیونیستی، دامنه نفوذ خود را از عراق و یمن به شرق عربستان و بحرین گسترش خواهد داد تا امپراتوری خود را کامل کند.
وی درباره جبهه جنوبی و مرزهای فلسطین اشغالی با مصر نیز تاکید کرد که روی کار آمدن عبدالفتاح سیسی با کودتا علیه محمد مرسی رئیس جمهور منتخب مصر به منزله معجزه و هدیهای ارزشمند برای رژیم صهیونیستی و امنیت مناطق تحت اشغال آن بود.
عاموس گیلعاد افزود، اسرائیل از اجرایی شدن وعدههای سیسی درباره جنگ علیه جماعت اخوان المسلمین در مصر و محاصره غزه و تخریب تونلهای مرزی این منطقه سود برده است.
این مسئول وزارت جنگ رژیم صهیونیستی خواستار بهبود و گسترش روابط اسرائیل و مصر در دوره حکومت سیسی شد و گفت ارتش مصر هیچ تهدیدی را متوجه امنیت این رژیم نمیکند، بلکه به ارتشی مسالمت آمیز و «گنجی» تبدیل شده است که هرگز نباید آن را از دست داد.
شبیهسازی جنگ سوم لبنان در هرتزلیا
همانطور که گفته شد، این کنفرانس دارای بخش غیرعلنی نیز است. زمانی که نشست هرتزلیا وارد ابعاد محرمانه شد، هیچ خبر و گزارشی به بیرون درز نکرد، مگر موارد بسیار محدودی که در سایت این کنفرانس منتشر شد که از آن جمله میتوان به شبیهسازی جنگ آینده با لبنان و حزبالله بر اساس سناریوهای مختلف اشاره کرد که روزنامه الاخبار لبنان به انعکاس آن پرداخت.
در این سناریوی شبیهسازی شده، کارشناسان امنیتی و سیاسی به شکل محرمانه شبیهسازی آکادمیک ایجاد تنش در جبهه شمالی و کشیده شدن آن به سمت رویارویی نظامی را بررسی و گزینههای اسرائیل، شامل گزینههای بد و بدتر را تحلیل کردند.
در این شبیهسازی 29 کارشناس مسائل امنیتی و سیاست بینالمللی و تصمیمسازان صهیونیستی به نمایندگی از 17 طرف بین المللی مرتبط با فرضیه بحران حضور داشتند. این طرفها عبارت بودند از آمریکا، روسیه، اتحادیه اروپا، سازمان ملل متحد، حزبالله ، دولت لبنان، سوریه، سازمانهای مخالف دولت سوریه، داعش، ایران، تشکیلات خودگردان فلسطین، حماس، مصر، اردن، عربستان سعودی و اتحادیه عرب.
این مرکز سپس مهمترین نتیجه به دست آمده در این سناریو را در دو محور منتشر کرد. محور اول در راستای تلاش برای جلوگیری از این جنگ بود و محور دوم، احتمال وقوع آن بود که به صورت، ویژه بر نحوه پایان دادن به آن تمرکز داشت.
سناریوی اول: تنش در جبهه شمالی/ آیا امکان جلوگیری از جنگ وجود دارد؟
اول؛ دادهها: اسرائیل حملهای را در داخل اراضی سوریه و لبنان برای جلوگیری از روند انتقال موشکهای زمین به زمین پیشرفته و رسیدن آن به دست حزبالله لبنان انجام میدهد. حزبالله حدود 41 موشک به سمت اهداف نظامی و غیرنظامی اسرائیل در بلندیهای جولان شلیک میکند که در اثر شلیک این موشکها پنج نظامی اسرائیلی کشته و 20 نفر زخمی میشوند. آمریکا و ایران اعلام میکنند که توافق هستهای پیش از 30 ژوئن 2015 به امضا خواهد رسید. در عراق نیروهای دولتی و مبارزان شیعه و کُرد با کمک آمریکا و ایران برای انجام عملیات آزادسازی موصل آماده میشوند.
دوم؛ خلاصه تحولات: اسرائیل تصمیم به واکنش حساب شده و محدود برای جلوگیری از کشیده شدن به سمت جنگ سوم لبنان میگیرد (این موضوع در نتیجه ملاحظات ویژه و فشارهای خارجی و پیامهای حزبالله مبنی بر این است که تمایلی برای تنش بین دو طرف ندارد) محتوای این رویکرد پذیرش اسرائیل و تغییر قواعد بازی در برابر حزبالله لبنان است. توافق هستهای با ایران تأثیری در این بحران ندارد و تمامی طرفهای مرتبط به دنبال انجام آن در موعد مشخص شده هستند.
روسیه مداخله بیسابقهای برای جلوگیری از وقوع جنگ انجام میدهد (این موضوع در راستای حمایت از منافع خود در خاورمیانه دنبال میشود) در این چارچوب مسکو پیشنهاد سازش برای جلوگیری از انتقال توانمندیهای استراتژیک به حزبالله لبنان برای جلوگیری از بروز درگیریها و تنشها در آینده بین اسرائیل با حزبالله و سوریه و ایران را مطرح میکند. داعش و جبهه النصره و سایر گروههای مخالف دولت سوریه با تمامی توان حملات خود را بر ضد دولت و متحدان آن دنبال میکنند، این در حالی است که حزبالله مشغول رویارویی با اسرائیل شده است. داعش به یک عامل قدرت مهم منطقهای و بینالمللی تبدیل شده که به صورت موازی میتواند در چندین جبهه بر ضد ائتلاف غربی وارد عمل شود. ایران به مؤثرترین عامل قدرت در عراق و سوریه و لبنان و یمن تبدیل شده است.
تسلط حوثیها در یمن و تهدید کشتیرانی اسرائیل مانعی در مسیر اقدامات آمریکایی برای مهار تاثیر ایران در منطقه و ایجاد امنیت و آزادی کشتیرانی در منطقه برای تمامی طرفها از جمله اسرائیل ایجاد میکند. در سایه موقعیت پیچیده و چند جانبه خشونتها در خاورمیانه آرمان فلسطین از سوی تمامی طرفهای مرتبط به حاشیه کشیده میشود.
سناریوی دوم؛ روز سوم جنگ با لبنان
اول؛ دادهها: در طی سه روز مبارزه، حزبالله لبنان 4500 موشک شلیک میکند که بیشتر آنها مناطق شمالی سرزمینهای اشغالی را هدف قرار میدهد. موشکها همچنین بخشهای مرکزی فلسطین را نیز هدف میگیرند. حزبالله تسلط روستای الغجر را در دست گرفته و تلاش آن برای حمله به شهرک «مسکاف عام» با مقابله ارتش اسرائیل مواجه شده است. حزب الله همچنین موشکهای زمین به دریا به سمت کشتیهای اسرائیلی شلیک میکند. دو هواپیمای بدون سرنشین وابسته به حزبالله در مقابل سواحل الخضیره و نتانیا منهدم شوند. تاکنون خسارتهای اسرائیل بالغ بر 120 کشته و 700 زخمی برآورد شده است.
بندر حیفا و فرودگاه بنگوریون بسته شدهاند. بسیاری از زیرساختها و ساختمانها در فلسطین اشغالی دچار آسیب شدند. درگیری در جبههها بین اسرائیل و لبنان به ویژه در بلندیهای جولان ادامه دارد. ارتش اسرائیل به اهداف حزبالله لبنان در سوریه و لبنان و همچنین زیرساختهای لبنان حمله میکند. بیشتر ناوگان موشکهای دوربرد حزبالله لبنان منهدم شدند. همچنین بیشتر زیرساختهای حزبالله از بین رفته و تعدادی از مسئولان آن کشته شدند. اسرائیل هدف حملات سایبری گسترده قرار گرفته است. جهاد اسلامی فلسطین 30 موشک از نوار غزه به سمت اهداف داخلی اسرائیل شلیک میکند. اسرائیل با حملات هوایی به نوار غزه به این موشکها پاسخ میدهد.
در منطقه الخلیل در کرانه باختری یک نظامی اسرائیلی ربوده میشود و جهاد اسلامی مسئولیت این عملیات را برعهده میگیرد. مذاکرات برای امضای توافق هستهای بین ایران و دولتهای 5+1 همچنان ادامه دارد. در موصل نیروهای ائتلافی در برابر داعش با مشکل مواجه شدند. در سوریه داعش کنترل اردوگاه یرموک در نزدیکی دمشق را باز پس گرفته است. در نتیجه افزایش تنش در خاورمیانه قیمت نفت و گاز به شکل چشمگیری افزایش یافته است.
اسرائیل تمام تلاش خود را در نیروی هوایی بر ضد اهداف وابسته به حزبالله در لبنان و بلندیهای جولان معطوف کرده است. نیروهای ذخیره رژیم اسرائیل برای تعامل با احتمال بروز درگیریهای زمینی در لبنان احضار شده اند. اسرائیل به مقر هیئت ستاد ارتش سوریه در دمشق حمله میکند تا به اسد و ایران و حزبالله در مورد هزینههایی که در صورت ادامه جنگ باید پرداخت کنند، هشدار دهد. آمریکا و اتحادیه اروپا از اسرائیل حمایت میکنند، آنها به دنبال توقف جنگ بر اساس شرایطی هستند که مد نظر اسرائیل است.
حزبالله به دنبال رسیدن به آتشبس در کوتاهترین زمان ممکن است، چرا که معتقد است بیشتر اهداف خود را محقق کرده و سعی در حفظ این دستاوردها دارد. در صورتی که اسرائیل عملیات زمینی بر ضد حزبالله را آغاز کند، این حزب مبارزه را ادامه میدهد و موشکهای خود را تا عقبنشینی آخرین نظامی اسرائیلی از لبنان پرتاب خواهد کرد.
روسیه به صورت خصمانه و بیسابقهای وارد عرصه شده و بین جبهه خاورمیانه و اقدامات خود در اوکراین و دولتهای بالتیک ارتباطی ایجاد کرده است، این کشور عناصر داوطلب را به لبنان اعزام کرده و اردوگاههای کمکهای انسانی را در نزدیکی مراکز استراتژیک حزبالله با هدف حمایت از آوارگان احداث کرده است. روسها جنگ روانی و سایبری گستردهای را بر ضد اسرائیل آغاز کردند. برخی اخبار در مورد هک شدن سامانه ضدهوایی گنبد آهنین به گوش میرسد.
با وجود جنگ آماده سازیها برای امضای توافق هستهای با ایران ادامه دارد، داعش و جبهه النصره در حملة مشترک بر ضد دمشق با هم همکاری میکنند. حماس با وجود گفتمان شدیدالحن به دنبال ممانعت از تنش با اسرائیل از طریق ارسال پیام از سوی کانالهای متعدد از جمله مصر است. اتحادیه عرب اقدامات اسرائیل را محکوم میکند ، اما در عمل از ادامه روند حمله به حزبالله لبنان و منافع ایران حمایت میکند.
دوم؛ خلاصه تحولات
جنگ طولانی بر ضد اسرائیل (به ویژه در عملیات زمینی) به موازات جنگ ضد داعش و النصره میتواند تهدیدی موجودیتی برای حزبالله باشد. حزبالله این موضوع را به خوبی میداند و به همین علت به دنبال جنگ کوتاه مدت با اسرائیل است تا در آن دستاوردهایی در جهت تقویت موقعیت خود در عرصه داخلی لبنان به دست آورد.
این گزارش صهیونیستی مدعی شده که دولت اسرائیل در صورت اراده میتواند اقداماتی انجام دهد که به فروپاشی دولت بشار اسد و وارد آمدن ضربهای سخت به حزبالله لبنان شود، اما به این ترتیب ریسک بزرگی را در باز کردن مسیر پیروزیهای داعش و جبهه النصره در سوریه و کشیده شدن جنگ از سوریه به لبنان انجام داده است. اسرائیل همچنین باید به دنبال ممانعت از تنش در عرصه داخلی فلسطین باشد، البته طرفهای اصلی فلسطینی نیز منافع خود را در جلوگیری از تنش میبینند.
به این ترتیب تطابق تاریخی در منافع اسرائیل با اردوگاه سنی پراگماتیک (مصر، اردن، عربستان سعودی و دولتهای حاشیه خلیج فارس) به وجود آمده است بنابراین اسرائیل باید به دنبال توسعه همکاریهای علنی و مخفیانه با این دولتها باشد. روسیه به بازیگری مهم در تحولات خاورمیانه تبدیل شده و این موضوع در خلال ضعف آمریکا در منطقه خود را نشان میدهد. اسرائیل مجبور است که با مداخله رو به رشد روسیه نیز مقابله کند. تل آویو همچنین در سایر خطرات امنیتی موجود باید به اهمیت مناسبات ویژه آمریکا تأکید بیشتری بنماید. مبارزان حوثی شهر عدن را تحت سلطه خود میگیرند و ایران کمکهای نظامی برای آنها ارسال میکند، یک منبع بلندپایه حوثی تهدید به بستن تنگه باب المندب در برابر کشتیرانی اسرائیلی می کند.