روایت تحول از بریک دنس تا جوانان مشتاق ظهور! + عکس
طراحی جذاب صحنه و ایجاد فضایی متناسب با اعیاد شعبانیه با کاربرد صحیح رنگ و نور ، بهره گیری از امکانات صحنه متحرک تالار وحدت و تناسب موسیقی با صحنهها از نقاط قوت این نمایش است که در فضای هنری معاصر کشور جای خالی آن احساس میشود. در کنار این نقاط قوت ذکر چند نکته در خصوص نمایش مذکور ضروری به نظر میرسد.
1- در جای جای نمایش از رقص سماع استفاده شده است که به لحاظ بصری یکی از عناصر اصلی جذابیت نمایش است. اما اینکه سماع تا چه حد با آموزههای مهدویت پیوند دارد جای بحث دارد. به همین بسنده میکنیم که سماع در نظر اغلب فقهای قدیم و معاصر مشروعیت ندارد و علاوه بر فقهای شیعه، حتی عارفان و صوفیان نیز همواره دیدگاه مثبتی نسبت به سماع نداشته اند و شخصیتی همچون ابن عربی که خود از عرفای بزرگ بوده است سماع را در هر قالبش پدیدهای ضد عرفان و دور از وقار و طمأنینه حاصل از سلوک معنوی دانسته است.
کوروش زارعی، کارگردان نمایش، در گفتگو با فردا عنوان کرده است که حرکات موزون نمایش را سماع نمیدانند و هدف آن نمایش عبودیت و بندگی بوده است. بهزاد جاودانفرد، طراح حرکات موزون نمایش نیز در گفتگو با گزارش هنر منبع الهام خود را حرکات زابلی، بلوچ و تربت جام عنوان کرده است. اما در نهایت نوع پوشش بازیگران و حرکات چرخشی آنها تفاوت چندانی با سماع ندارد. حال این سوال مطرح میشود که چرا باید با هدف ایجاد جذابیت های بصری و فضای احساسی از سماع یا حرکاتی مشابه که اساسا بی ارتباط با مهدویت است و گاه میتواند به مانعی بر سر راه آن تبدیل شود بهره بگیریم؟
شوخی های بازاری در نمایش فاخر
2- شوخی های کلامی و بدنی ناشایستی که بین درباریان جریان دارد در میان خانوادههای ایرانی پذیرفته نیست. بنا به گفته کارگردان این اثر، هدف از این شوخیها به تصویر کشیدن وضعیت فرهنگی حاکم بر دربار عباسی و نیز ایجاد فضایی مفرح و متناسب با اعیاد شعبانیه بوده است. گرچه حجم این شوخیها زیاد نیست اما برای لحظاتی آن را از یک نمایش فاخر به تئاترهای بازاری نزدیک میکند که با حال و هوای اثر سازگار نیست. جا دارد که کارگردان به منظور نیل به اهدافش تدبیری دیگر اتخاذ نماید تا به یکدستی سطح اثر لطمهای وارد نشود.
تحول همراه با ابهام
3- آنگونه که کارگردان در گفتگو با سینما پرس عنوان کرده است شخصیت حجت به عنوان نماد انسان سرگشته در پایان نمایش متحول میشود و تصمیم میگیرد که تا آخر عمر برای شادی امام زمان (عج) خدمت کند که به نظر نگارنده این تحول در جریان نمایش به خوبی به مخاطب نشان داده نمیشود. حجت در پس کوچههای تاریخ با رویدادهایی مواجه میشود : ولادت حضرت ولی عصر (عج) ، غیبت صغری و انتخاب عثمان بن سعید به مقام نیابت و در پایان روایتی تاریخی از ماجرایی در بحرین که طی آن با عنایت امام زمان پرده از راز اناری که نام سه خلیفه نخست بر پوست آن نوشته شده بود برداشته میشود. اما اینکه این رویدادهای تاریخی چگونه باعث تحول در «حجت» می شوند و این تحول چگونه نمود مییابد چندان آشکار نیست. به خصوص قراردادن صحبتهای حجت که همچنان تلاش جوانان محل برای برگزاری جشن نیمه شعبان را کاری مسخره می داند در پایان نمایش، ابهام بیشتری را درباره تحول شخصیت حجت ایجاد میکند.
پرسش خوب اما بی پاسخ
4- در ابتدای نمایش حجت از رفتار مردم در نیمه شعبان انتقاد میکند و انتظار را فراتر از علاقه عوام به رؤیت هلال یا چراغانی و شربت دادن میداند و این سوال را در ذهن ایجاد میکند که منتظر واقعی کیست و انتظار واقعی چیست؟ مطرح ساختن این سوال در ذهن مخاطب و واداشتن او به تفکر در این باب فی النفسه ارزشمند است اما چه بهتر که بر اساس منابع معتبری که در نگارش اثر مورد استفاده قرار گرفته به این پرسش نیز پاسخ داده میشد.
در پایان باید گفت مهدویت و انتظار موضوعی است که تاکنون کمتر در آثار هنری بدان پرداخته شده است و با وجود حساسیتهایی که درباره چنین موضوعاتی وجود دارد شهامت ورود به این عرصه و خود را در معرض انتقادات قرار دادن درخور تحسین است. امیدواریم با توجه کافی به نقدهای سازنده در آینده شاهد اجراهای بهتری از این نمایش باشیم.