اردوغان چرا شکست خورد؟!
سرکوب وحشیانه اعتراض های خیابانی، ماجرای میدان استقلال و پارک گزی، انفجارهای اخیر در تجمع انتخاباتی مخالفان اردوغان در شهر دیاربکر و ... مواردی هستند که در کارنامه سیاست داخلی اردوغان ثبت شده اند، مواردی که بی شک در نتایج این انتخابات بی تاثیر نبوده اند.
کد خبر :
422728
فردانیوز: «اردوغان چرا شکست خورد؟!»عنوان یادداشت روز روزنامه کیهان به قلم جعفر بلوری است که در آن می خوانید؛ نتایج قطعی انتخابات مهم پارلمانی ترکیه در آخرین ساعات روز یکشنبه 17 خرداد ماه اعلام شد. شکست سنگین حزب حاکم عدالت و توسعه و به عبارت دقیق تر، رجب طیب اردوغان در این انتخابات، مسئله ای است که حقیقتا کمتر تحلیلگری می توانست آن را پیش بینی کند. تا پیش از اعلام نتایج، بیشتر تحلیل ها با این سمت و سو ارائه می شد که، حزب حاکم پس از پیروزی، برای تغییر نظام سیاسی از پارلمانی به ریاستی نیازمند همه پرسی خواهد شد یا بدون همه پرسی به این مهم دست خواهد یافت. اما اکنون دولت پس از 13 سال یکه تازی باید به فکر تشکیل یک دولت ائتلافی لرزان یا حتی تجدید انتخابات باشد. طبق قانون، اگر حزب عدالت و توسعه موفق به کسب 330 کرسی از 550 کرسی پارلمان می شد، می توانست با برگزاری همه پرسی و تغییر قانون اساسی، تغییر نظام سیاسی ترکیه از پارلمانی به ریاستی را کلید بزند تا بدین ترتیب باز هم بر قدرت اردوغان افزوده شود! طبق همین قانون، اگر این حزب موفق می شد 367 کرسی به دست آورد، می توانست حتی بدون برگزاری این همه پرسی بر بلندپروازی
های خود در داخل و خارج این کشور بیفزاید. اما نتایج اعلام شده، تمام محاسبات اردوغان و دولتش را به هم ریخت. براساس نتایج اعلامی، حزب عدالت و توسعه حدود 41 درصد آرا را به دست آورده و به پیروزی رسیده است، یعنی حدود 258 کرسی که 18 کرسی کمتر از حد نصاب لازم (50 درصد کل آراء) برای تشکیل دولت است. اما حزب حاکم ترکیه چرا در این انتخابات با چنین شکستی مواجه شد؟ و تبعات این شکست چه خواهد بود؟ می توان دلایل و پاسخ های متعددی برای چرایی وقوع این شکست برشمرد اما بدون شک برخی سیاست های داخلی و به ویژه خارجی اردوغان در حصول این نتیجه، نقش موثرتری داشته اند که در این جا به 4 مورد از آنها اشاره می شود. 1- همانطور که اشاره شد، بخشی از پاسخ سوال نخست را باید در «سیاست های داخلی» اردوغان جست و جو کرد. اردوغان بخش قابل توجهی از مقبولیت مردمی اش را مدیون سیاست های اقتصادی و موفقیت های پر اما و اگر خود در این حوزه است. پر اما و اگر از این جهت که، به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، رشد اقتصادی ترکیه در سال های اخیر صرفا یک رشد «حبابی» بوده که در نتیجه سرمایه گذاری مستقیم خارجی (FDI)حاصل شده است. کوتاه سخن این که، سرمایه های مستقیم
خارجی باعث افزایش «مصنوعی» تولید ناخالص داخلی (GDP) ترکیه شده و جایگاه آن را در رتبه بندی های اقتصادی به صورت «کاذب» ارتقا داده است. این رشد مصنوعی که با تکیه بر سرمایه خارجی و نه تولید داخلی رخ داده، باعث رشد سرسام آور بدهی خارجی (External Debt) ترکیه هم شده و آن را اکنون به بدهکار ترین کشور منطقه تبدیل کرده است. اما با همه این احوالات، مردم ترکیه احتمالا به دلیل آگاه نبودن نسبت به این مسئله، و صرفا به جهت مشاهده رشد - هرچند بادکنکی- اقتصاد کشورشان، به اردوغان متمایل شده بودند. اما لااقل انتخابات اخیر نشان داد برای مردم ترکیه، فقط اقتصاد ملاک نیست! 2- برخی اظهارنظرها، اقدامات و ژست های تبلیغاتی عجیب و بعضا مضحکی که طی ماه های گذشته از سوی اردوغان بروز یافت را هم می توان در کنار سایر دلایل شکست اردوغان قرار داد. اقداماتی که درست مثل تلاش وی برای تغییر نظام سیاسی ترکیه، نشان از قدرت طلبی اردوغان داشت. می توان به جرات گفت، جهت همه این تحرکات به یک نقطه ختم می شد و آن این که، اردوغان در رویای بازگرداندن امپراتوری عثمانی سیر می کرد؛ یک نظام امپراتوری که احتمالا شخص اردوغان در آن نقش امپراتور را داشته باشد!
ساخت کاخ مجلل 615 میلیون دلاری با 1150 اتاق آن هم به این بهانه که، کاخ قبلی سوسک داشت! استقبال عجیب از محمود عباس در این کاخ ( اردوغان در این مراسم رسمی با حضور 16 بازیگر شمشیر و نیزه به دست و با پوشش هایی که بیشتر یادآور دوران عثمانی بود، با محمود عباس عکس یادگاری گرفت.) تجاوز به خاک سوریه و نبش قبر سلطان سلیمان عثمانی را هم به این سلسله رفتارها اضافه کنید. سرکوب وحشیانه اعتراض های خیابانی، ماجرای میدان استقلال و پارک گزی، انفجارهای اخیر در تجمع انتخاباتی مخالفان اردوغان در شهر دیاربکر و ... مواردی هستند که در کارنامه سیاست داخلی اردوغان ثبت شده اند، مواردی که بی شک در نتایج این انتخابات بی تاثیر نبوده اند. 3- اما بخش مهمتر و موثر تر مسئله، به تحولات منطقه ای و سیاست خارجی دولت ترکیه باز می گردد. ترکیه به رغم سیاست اعلامی اش در حوزه خارجی، مبنی بر صفر کردن تنش ها با کشورهای منطقه، در حوزه سیاست خارجی، همچون سیاست داخلی، کارنامه قابل قبولی از خود به جای نگذاشته است. تلاش برای سرنگونی نظام سوریه به هر قیمت ممکن و حمایت های پیدا و پنهان از تکفیری های وحشی برای رسیدن به این هدف برای اردوغان و حزبش بسیار
گران تمام شده است. افشاگری های دقیقه نودی (چند روز قبل از آغاز انتخابات) روزنامه جمهوریت درباره کمک های تسلیحاتی اردوغان به تروریست های تکفیری، تکذیب آن از سوی دولت و بلافاصله انتشار اسناد محکم این کمک ها از سوی این روزنامه، دیگر برای مردم ترکیه شکی باقی نگذاشت که، دست اردوغان در دست های خون آلود تکفیری ها است. واکنش داوود اوغلو پس از انتشار تصاویر ویدئویی این کمک های تسلیحاتی این بود: «این محموله ها را برای ترکمان های سوری می فرستادیم...اصلا به کسی ربطی ندارد که داخل این محموله ها چه بوده است.»!!! 4- ماجرای شهر کردنشین «کوبانی» سوریه و اقدام ناجوانمردانه دولت ترکیه در جلوگیری از فرار زنان و کودکان این شهر که با هجوم وحشیانه تروریست های تکفیری مواجه شده بودند را هم باید در نظر داشت. تکفیری ها وقتی در حال تکه تکه کردن زنان و کودکان شهر کوبانی بودند، شمار زیادی از مردم این شهر با رساندن خود به مناطق مرزی ترکیه، اجازه عبور خواستند اما ارتش ترکیه نه تنها حاضر به کمک کردن به آنها نشد، بلکه با سرکوب مردم، آنها را وادار به عقب نشینی کرد. بعدها برخی رهبران محلی کوبانی فاش کردند، دولت ترکیه کمک به زنان و
کودکانشان را به «اعلان جنگ» آنها علیه بشار اسد مشروط کرده بود! نباید فراموش کرد که در دوره های قبل، شمار زیادی از کردهای ترکیه به ویژه ساکنان دیاربکر، بزرگترین شهر کردنشین ترکیه به حزب عدالت و توسعه رای می دادند. اما در این دوره اوضاع کمی فرق کرد. مثلا در انتخابات پارلمانی 4 سال پیش، از 11 کرسی نمایندگی دیاربکر، شش کرسی نصیب حزب عدالت و توسعه شد اما در این دوره تنها یک کرسی نصیب حزب حاکم شد. در این دوره کردها حتی موفق شدند برای نخستین بار، تحت عنوان حزب دموکراتیک خلق ها 13 درصد کرسی ها(حدود 82 کرسی) را آن هم تحت عنوان یک «حزب» نه «مستقل»، از آن خود کنند. کردهای ترکیه با این کار انتقام خون ساکنان کوبانی را هم گرفتند. بدون شک این شکست، تبعاتی در داخل و خارج این کشور به همراه داشته و سیاست های داخلی و خارجی ترکیه را دستخوش تحولاتی خواهد کرد. به نظر می رسد، شکست تلخ و پیروزی نمای اردوغان در این انتخابات، نه تنها باعث خواهد شد، وی از توهم احیای امپراتوری عثمانی خارج شود، بلکه از بلندپروازی های منطقه ای وی نیز خواهد کاست. طبیعتا اردوغان با یک دولت ائتلافی، نخواهد توانست همچون گذشته در منطقه جولان دهد. این شکست
تاریخی می تواند جلوی ماجراجویی های ترکیه در سوریه را تا حدود زیادی بگیرد. از این به بعد سوریه می تواند امیدوار باشد، مناطق و شهرهایش، با کمک های مالی، لجستیکی و نظامی ترکیه سقوط نمی کند و جلوی سرازیر شدن تکفیری ها از مناطق مرزی ترکیه تا حدود زیادی گرفته می شود. حذف ترکیه از معادلات جنگ سوریه، کمک بزرگی خواهد شد برای سوریه و مقاومت منطقه. شاید بعد از کردهای ترکیه، مردم سوریه خوشحالترین افراد از نتایج این انتخابات باشند. شاید کمی خوش بینانه به نظر برسد اما، این شکست می تواند بر نفوذ و محبوبیت ایران در منطقه نیز بیفزاید. همانطور که کمک های سردار محبوب ایرانی در نجات مردم مظلوم کوبانی، جرف الصخر، آمرلی و .... بر محبوبیت کشورمان بین مردم منطقه از جمله اکراد افزود. تا آنجا که این سخن در میان مردم مظلوم مناطق یاد شده دهان به دهان نقل می شود که ایران نشان داد اسلام حقیقی چیست و چه کسانی پیرو واقعی سنت پیامبر اسلام(ص) هستند.