انتشار جزئیاتی از ترور سفیر آمریکا در لیبی
اعضای بازداشتشده داعش در لیبی در بخش دوم مصاحبه خود اعتراف کردند گردانی ویژه حمله به نمایندگان دیپلماتیک دیگر کشورها و تبعههای خارجی در لیبی را بر عهده داشت.
گردانی ویژه حمله به نمایندگان دیپلماتیک
خبرنگار الشروق در ابتدا اعلام میکند: در خلال تحقیقات با فرماندهان بارز داعش و «انصارالشریعه» در لیبی متوجه شدیم که نیروهای ویژه مبارزه با تروریسم موفق شدهاند یک شبکه ویژه حذف فیزیکی و هدف قرار دادن دیپلماتها را دستگیر کنند و بارزترین کسانی که این عملیاتها را انجام دادهاند «عبدالسلام البطاتی» (تولد 1984) بوده است.
وی سپس نوشت: متهمی که در گروهک ویژه حمله به سفارتها بود به من گفت «اولین ماموریت من کنسولگری آمریکایی در بنغازی بود. نیروهایی از خیابان "وانیسیا" و گردان موسوم به "17 فوریه" را مجهز و آماده کردیم و با 4 تن از نگهبانان ویژه سفیر آمریکا در لیبی "کریستوفر استیونز" هماهنگیهایی انجام دادیم. نقشه این بود که به مدت نیم ساعت یک درگیری میان ما انجام شود و پس از آن نگهبانان سفیر عقبنشینی کنند و ما وارد کنسولگری شویم».
این متهم افزود: «نقشه با موفقت اجرا شد و ما به محل اقامت سفر آمریکا که تلاش میکرد فرار کند وارد شدیم و من و همراهانم "عمر عبدالسلام"، "علاء العجیلی"، "محمد سنوسی حمد"، "عبدالله العداری" و شخص دیگری ملقب به "نمس" او را خفه کردیم. بعد از اینکه ماموریت انجام شد و بین دستان ما خفه شد او را در خودرو گذاشتیم. اما کسانی که با ما همدستی کردند نگهبانان شخصی سفیر بودند، که آمریکایی بودند و همچنین 3 لیبیایی بودند. سپس از ما خواستند که این افراد را نیز بکشیم و ما هم همین کار را انجام دادیم.
دستورات مربوط به ترور سفیر آمریکا را از کجا دریافت کردید؟
وی پاسخ داد: از طرف « بوقتاله وأحمد النص ومحمد بن حمید» و اینها همان افرادی هستند که ما را برای بزرگترین عملیاتهایی که سفارتها و هیأتهای دیپلماتیک رهبری میکردند. اینها همچنین همان کسانی بودند که از ما خواستند کنسولگری آمریکا را با بمب و آر.پی.جی منفجر کنیم.
قضیه دوم چه بود؟
قضیه دوم ترور یک فرانسوی بود . در روز مشخص شده به خیابان «بلعون» رفتم و او را در حالی که ورزش میکرد با گلوله کشتم. دقیقا نمیدانم چرا از من خواسته شد او را بکشم زیرا او فقط یک معلم در یک مدرسه لیبی بود.
عملیاتهای دیگری نیز در کار بود؟
بله. از ما خواسته شد «فواز العیطان» سفیر اردن در لیبی را بدزدیم. نقشهاین بود که با حمله به سفارت ، همه را بکشیم و سفیر را به گروگان بگیریم تا در مقابل تحویل او «محمد الدرسی» یکی از اعضای خود را از زندانهای اردن بیرون بیاوریم. عملیات با موفقت انجام شد و محمد که برادر «النص» یکی از اعضای گردان «17 فوریه» بود آزاد شد.
همچنین برای انفجار سفارت مصر نیز نقشه کشیدیم واین عملیات با موفقت انجام شد. عملیات دیگر حمله به ساختمات مدیریت امنیت بنغازی بود. قرار بود تمام کسانی که در آن هستند را بکشیم و اسلحهها را به غنیمت بگیریم اما هنگام حمه متوجه شدیم کسی در آن نیست بنابراین اسلحهها را برداشتیم و ساختمان را کاملا منهدم کردیم.
عملیات هماهنگی میان شما چگونه بود؟
هماهنگی میان ما از ساعت 10 صبح تا زمان انجام عملیات در مغرب و عشا بود و معمولا 6 خودرو و 25 نفر بودیم. بیشتر فرماندهان اصلی را نمیدیدیم و در صورت حضور صورت خود را میپوشاندند.
شنیدهایم زنان نیز در کنار شما میجنگیدند آیا درست است؟
بله من خودم شخصا این موضوع را دیدم و دلیل حضور آنها در انجام عملیاتهایی که علیه سفارتها انجام دادیم این است که یکی از آنها از مقر امنیت داخلی سابق در منطقه «الصابری» با من همراه شد.
با من برای انجام عملیات تماس گرفته شد و همراهان من شخصی به نام «عبدالله الهدار» و دختری به نام «فاطمه» بودند. ماموریت ما متنشج کردن اوضاع و درگیرشدن برای شکت حضور نیروهای امنیتی بود. این دختر مسلط به تیراندازی و استفاده از سلاح کلاشینکف بود.