بازخوانی سیاست خارجی امام (ره)
امام (ره) بنیانگذار نبردی بی امان با کفر و الحاد جهانی و استبداد داخلی در عصر ماست و به ملت ها آموخت دو دست خود را گره بزنند و یک مشت به استبداد داخلی و یک مشت به استکبار جهانی بکوبند و شرط رهایی و رسیدن به آزادی و کرامت انسانی، همین مسیر الهی است.
امام (ره) کار عظیم تاسیس مبارزه با طواغیت زمان را از 15 خرداد سال 1342 شروع کرد و در همین روز، این امر عظیم را پس از خود به مردی سپرد که مومنانه و صادقانه و امانتدارانه این راه پرخطر را ادامه داد.
امام (ره) بنیانگذار نبردی بی امان با کفر و الحاد جهانی و استبداد داخلی در عصر ماست و به ملت ها آموخت دو دست خود را گره بزنند و یک مشت به استبداد داخلی و یک مشت به استکبار جهانی بکوبند و شرط رهایی و رسیدن به آزادی و کرامت انسانی، همین مسیر الهی است.
امام (ره) پا جای پیامبران الهی گذاشت و اسلام را در عصر تباهی ناشی از سمومات فکری مدرنیسم، احیاء کرد و یک تنه به نبرد با کفر و الحاد و نفاق در جهان پرداخت. مبانی امام (ره) در سیاست خارجی و ترسیم خطوط کلی در این باره امر پنهانی نیست. آن را در لا به لای 22جلد آثار باقی مانده از او از آغاز نهضت اسلامی تا پایان عمر پربرکتش در "صحیفه امام (ره)" می توانیم بخوانیم. امام در وصیتنامه سیاسی الهی خود و نیز آخرین پیام ها در روزهای پایانی حیات خود شفاف و روشن، آن را بیان کرده است.
امام (ره) آشتی ناپذیری خود را با استبداد جهانی بویژه آمریکای جهانخوار و زاده نامشروع آن یعنی رژیم صهیونیستی و نیز دیکتاتورهای وابسته او در منطقه بارها اعلام کرد. امام(ره) تا آخرین لحظات عمر خود اجازه نداد کسانی که می خواستند برای برقراری روابط با آمریکا دلالی کنند، جایی در کشور داشته باشند. او هدایای رئیس جمهور آمریکا را در حقه بازی که قرار بود مک فارلین عملی کند پس زد و با مواضع صریح خود تقریباً کنار آمدن ملت و دولت با آمریکایی ها را تعلیق به محال کرد.
هم او بود که فرمود: "ما این حقیت را در سیاست خارجی و بین الملل اسلامی مان بارها اعلام نموده ایم که در صدد گسترش نفوذ اسلام در جهان و کم کردن سلطه جهانخواران بوده و هستیم. حال اگر نوکران آمریکا نام این سیاست را توسعه طلبی و تفکر تشکیل امپراتوری بزرگ می گذارند، از آن باکی نداریم." (1)
و نیز فرمود: "ما در صدد خشکاندن ریشه های فاسد صهیونیسم، سرمایه داری و کمونیسم در جهان هستیم. ما تصمیم گرفتیم نظام هایی را که بر این سه پایه استوار گردیده اند نابود کنیم و نظام اسلام و رسول الله (ص) را در جهان استکبار ترویج نماییم." (2)
هم او بود که صریحاً فرمود: "ما با تمام وجود از گسترش باج خواهی و مصونیت کارگزاران آمریکایی حتی اگر با مبارزه قهرآمیز هم شده باشد جلوگیری می کنیم و نخواهیم گذاشت از کعبه و حج ... صدای سازش با آمریکا و شوروی و کفر و شرک نواخته شود. از خدا می خواهیم که این قدرت را به ما ارزانی دارد که نه تنها از کعبه مسلمین، که از کلیساهای جهان نیز ناقوس مرگ بر آمریکا و شوروی را به صدا درآوریم." (3)
امام (ره) تکلیف ما را با ابرقدرت ها بویژه آمریکا مشخص فرموده، سیاست خارجی ما باید بر این ابتناء، ادبیات گفتگوی خود را با آمریکا تنظیم کند. تعامل با جهان متناسب با این گفتمان شکل بگیرد.
امام (ره) در این باره با ما و دولت هایی که در جمهوری اسلامی سر کار می آیند حجت را تمام کرده و فرموده است: "راهی جز مبارزه نمانده است و باید با چنگ و دندان، ابرقدرت ها و خصوصا آمریکا را شکست و الزاماً یکی از دو راه را انتخاب کرد؛ یا شهادت یا پیروزی که در مکتب ما هر دوی آنها پیروزی است." (4)
امام(ره) هوشمندانه کارگزاران سیاست خارجی نظام را نصیحت کرده و یک معیار عقلایی برای دشمن شناسی در این باره داده که واقعا شنیدنی است. او فرمود: «نکته مهمی که همه باید به آن توجه کنیم و آن را اصل و اساس سیاست خود با بیگانگان قرار دهیم این است که دشمنان ما و جهانخواران تا کی و تا کجا ما را تحمل می کنند و تا چه مرزی استقلال و آزادی ما را قبول دارند؟ به یقین آنان مرزی جز عدول از همه هویت ها و ارزش های معنوی و الهی مان نمی شناسند. به گفته قرآن کریم، هرگز دست از مقاتله و ستیز با شما برنمی دارند مگر اینکه شما را از دینتان برگردانند. ما چه بخواهیم و چه نخواهیم آمریکا و صهیونیست ها و... در تعقیبمان خواهند بود تا هویت دینی و شرافت مکتبی ما را لکه دار کنند.» (5) این محکمات در نگاه به دشمنان واقعی ایران و اسلام را نمی توان تفسیر به رأی کرد. خوشبختانه مقام معظم رهبری پس از قبول تصدی امامت امت در این خط مستقیم، نظام مقدس جمهوری اسلامی را هدایت فرمود و ذره ای از آن عدول نکرد.
امام در تبری از قدرت های سلطه جو و مستکبر طی نیم قرن مبارزه با کفر و الحاد جهانی چیزی کم نگذاشته است. با سیری کوتاه در پیام ها و سخنرانی های امام (ره) به راحتی خطوط کلی این «تبری» روشن می شود. اما امام در سیاست خارجی خود تصویری از «تولی» هم به دست می دهد و می فرماید: «ما باید در ارتباط با مردم جهان و رسیدگی به مشکلات و مسائل مسلمانان و حمایت از مبارزان و گرسنگان و محرومان با تمام وجود تلاش نماییم و این را باید از اصول سیاست خارجی خود بدانیم. ما اعلام می کنیم که جمهوری اسلامی ایران برای همیشه حامی و پناهگاه مسلمانان آزاده جهان است و ایران به عنوان یک دژ نظامی و آسیب ناپذیر، نیاز سربازان اسلام را تامین و آنان را به مبانی عقیدتی و تربیتی اسلام و همچنین به اصول و روش های مبارزه علیه نظام های کفر و شرک آشنا می سازد.» (6)
ای کاش امام (ره) امروز در میان ما بود تا ضرب شست حزب الله و حماس را در جنگ های 33 روزه، 22 روزه، 55 روزه و 8 روزه می دید. ای کاش امام (ره) در میان ما بود و حمایت دولت و ملت ایران در بیداری اسلامی و حمایت از مسلمانان را می دید. ای کاش امام (ره) سقوط دیکتاتوری های وابسته به آمریکا در منطقه را می دید و شاهد سلوک سیاسی خارجی نظام در همان مسیری که ترسیم فرموده، می بود.
دولت امروز گرفتار پدیده مذاکرات هسته ای به عنوان پیچیده ترین راه دیپلماسی خارجی است. آهنگ دولت در مواجهه با آمریکا و تجمیع کفر جهانی در 1+5 اگر آهنگ امام (ره) در نگاه به استبداد جهانی نباشد به بیراهه می رود. خطوط قرمزی که رهبری در این باب معین فرمود، در حقیقت تفسیری ناب از همان خطوطی است که امام (ره) در سیاست خارجی مد نظر داشت.
دولت در مقابله با بدعهدی آمریکایی ها باید فریاد خود را همراه با ملت بر سر آمریکا بکشد نه اینکه نامهربانانه بر کسانی فریاد کشد که به پیروی از امام (ره) تحت هیچ شرایطی نمی خواهند زیر بار تحمیل، تحقیر، تهدید و تحریم قدرت های زورگو بروند.
دولت برای توفیق در مذاکرات نیاز به بازخوانی خط استکبارستیزی امام در سیاست خارجی دارد. باید به ابرقدرت ها تفهیم کرد تا آخرین قطره خون برای اعتلای کلمه الله ایستاده ایم. دولت در اعلام این موضع از طرف امام و امت نمایندگی دارد.
ملت زیر بار «توافق به هر قیمت» نمی رود. ملت قیمت انقلاب و نظام را می داند و هزینه های آن را تاکنون پرداخته است.
اینکه جهان را یک دهکده بدانیم و کدخدای این ده را آمریکا بخوانیم معلوم نیست چه نسبتی با مبانی امام (ره) در باب سیاست خارجی دارد. ما در هزاره سوم به سر می بریم نه عصر حجر!
دنیا وسیع تر از آن است که آن را یک دهکده بدانیم. قدرت زورگویان جهانی کوچک تر از آن است که فکر می کنیم. یک نفر در 15 خرداد 42 در قم شهر قیام تصمیم گرفت پوزه ابرقدرت ها را به خاک بمالد، توانست این کار را عملی کند. او در حالی به جنگ قدرت ها رفت که بر زرادخانه های اتمی تکیه زده بودند، اما او حتی یک فشنگ هم نداشت. امروز فرزندان او دست روی ماشه موشک ها، بمب ها و تفنگ هایی دارند که یکی از 10 ارتش غیرهسته ای جهان است.
آن روز ما با دست خالی به جنگ ابرقدرت ها رفتیم. امروز با دست پراز جمله حضور در دامنه قله های بزرگ علمی می خواهیم با دشمن رو به رو شویم. اگر سیاست خارجی امام (ره) را خوب درک کنیم، حاضر نخواهیم شد کوچک ترین لبخندی بر چهره ها در مذاکرات بنشیند. ما باید خشم و کینه انقلابی خود را حداقل به اندازه ای که دشمن در روند مذاکرات علیه ما اعمال می کند، در واکنش به بدعهدی ها نشان دهیم.
خودشگفتی و خودرأیی در این کار بزرگ، سمّ است. تدبیر دولت باید با اعتنای جدی به منتقدین سیاست خارجی شکل گیرد. منتقدین چیزی جز رعایت خطوط قرمز امام (ره) و رهبری در سیاست خارجی نمی خواهند. پی نوشت ها: 1و2و3- صحیفه امام جلد 21 صفحات 81 و 82 4- همان، صفحه 83 5- همان، صفحه 90 6- همان، صفحه 91 و92