ترسوها زودتر میمیرند آقای برانکو
بسیار خوب آقای برانکو! روز بهخیر آقای ایوانکوویچ! بازی تیمت را دیدیم که اثری از پیشرفت انضباطی در آن محسوس بود! بازی پرسپولیس را دیدیم که در دقایقی پرشمار، ۱۰ نفره در زمین خودش جمع میشد!
بسيار خوب آقاي برانكو! دفاع ۱۰ نفره، فقط با حضور ۱۰ بازيكن، در زمين خودشان شكل ميگيرد؟ اين زمين - نيمه زمين خودي- طول و عرضي ندارد؟ اين طول و عرض؛ بستن، تنگ كردن، محدود كردن، فشرده كردن و غيرقابل عبور كردن ندارد؟ جمع شدن در زمين خود نبايد به پوشش و نبايد به حمايت منجر شود؟ درهاي فرضي در ديواره دفاعي را نبايد بست؟ كانالهاي واقعي و معبرهاي عبور توپ حريف را نبايد تنگتر و تنگتر كرد؟ روي گل اول الهلال، از اين همه بايدها، چه خبر؟ روي گل اول الهلال، از رعايت اصول جايگيري و از بستن ديوار سمت راست دفاع چه خبر؟ از جمع شدن دفاع چپ و از پر كردن فضاي خالي در نقطه مقابل چه خبر؟ بد بود آقاي برانكو! بسيار بد بود آقاي برانكو! بازي با توپ، بعد از خوب جمع شدن در دفاع بد بود! بازي مالكانه تيم پرسپوليس بعد از قطع بازي حريف بد بود! حفظ توپ و رد و بدل كردن پاسهاي كوتاه در تيم پرسپوليس خوب نبود! اين حركت (حفظ توپ بعد از مال خود كردن توپ، بعد از گرفتن توپ) بد بود! بسيار بد بود! پاسهاي بلند پرسپوليس - كه ۶۰ دقيقه به طول انجاميد - بسيار غلط بود! لو دادن توپ توسط مردان پرسپوليس و توسط تيم پرسپوليس يك فايده بيشتر نداشت؛ بازي را به الهلال سپردن! خود را تحت فشار مضاعفي قرار دادن! بر شدت، بر دامنه و بر فشار حملات صاحبخانه افزودن! خود را بيدست و پا، خود را پياده - و حريف را سواره - نشان دادن! بيخيال اداره بازي شدن! بيخيال مديريت زمان شدن! بيخيال كشتن وقت به سود خود شدن! دفاع را «ديمي» انجام دادن! توپ را از خود دور و دورتر كردن! ۶۶ درصد بازي با توپ را به آبيپوشان هبه كردن! خود را به ۳۴ درصد بازي با توپ قانع كردن! گل اول را خوردن! آقا برانكو، شروع نيمه دوم هم بد بود! آغاز نيمه دوم هم کپیهای بود از هر آنچه در وقت اول شد و نتيجهاش نداشتن حتي يك بخت گل شد! تكرار حركات بد و غلط نيمه دوم، يك نتيجه بد ديگر هم داشت: ...گل دوم كه زودهنگام بود! گل دوم كه نشان داد الهلال براي دفاعهاي راست، چپ و مدافعان كناري پرسپوليس نقشهها دارد! لو دادنهاي مكرر و پيدرپي توپ، به پرسپوليس و به برانكو نكتهاي را آموخت: بدون توپ نميتوان روي پاي خود ايستاد! بدون توپ نميتوان حريف را به عقب راند! بدون توپ نميتوان از فشارهاي بيپايان جان سالم به در برد! توپ را بايد محترم شمرد! توپ را نبايد زير پاي حريف انداخت! ۱۰ نفره نميتوان ۹۰ دقيقه همه حملات شدتيابنده حريف را تحمل كرد! برانكو كه نفس در سينهاش حبس شده بود! برانكو كه نفس در سينه پرسپوليس (۱۰ پرسپوليسي پركار اما نامهربان با توپ، اما فاقد درك صحيح از اصول دفاع فردي) حبس كرده بود، از دقيقه ۶۰ راحت شد! پس از آنكه دستورات حركتياش به خوردن گل دوم از الهلال منجر شد! پس از اينكه براي بد دفاع كردن بهانهاي نداشت! و حالا آقاي برانكو، در نقش خودش، در نقش يك مربي خوشفكر، در نقش يك مربي نترس ظاهر شد! پرسپوليس ۶۰ دقيقه ترسيد تا ۳۰ دقيقه بدون ترس بازي كند! پرسپوليس ۶۰ دقيقه توپ را نخواست تا ۳۰ دقيقه با توپ بازي كند! پرسپوليس در حالي كه سزاوار صعود به مرحله يك چهارم بود، خود را شايسته باخت نشان داد! پرسپوليس پس از آنكه از توپ و از توپداري و از بازي براي حفظ توپ و از پاسهاي كوتاه نهراسيد، تيم مسلط و تيم برتر ميدان شد! پرسپوليس اگر براي استفاده از طارمي برنامه دقيقي داشت، پرسپوليس اگر نوروزي و طارمي را در بيبرنامگي غرق نميكرد، عاليشاه سر بزنگاه، اگر «شكارش» نميگرفت، پرسپوليس تك گلي را كه لازم داشت، ميزد و كار به عيان شدن حفره دفاعي تيمش نميرسيد! بسيار خوب آقاي برانكو! بسيار بد آقاي برانكو! يك فرصت خوب ديگر را با «ترست» از دست دادي! آقاي برانكو، از دقيقه ۶۰ به بعد تنها ۱۰ درصد بر توان توپداري پرسپوليس افزوده شد و شما بازي را در دست گرفتيد! ترسوها زودتر ميميرند! منبع: روزنامه خبر ورزشی