افغانستان جاده ابریشم داعش
یک کارشناس مسائل خاورمیانه گفت که داعش برای دست یابی به اهداف بلند مدت خود برآسیای مرکزی بویژه افغانستان تمرکز کرده است و تلاش دارد از یک سو از طریق فروش مواد مخدر منابع خود را تامین کند و از سوی دیگر هم با افزایش تبلیغات باجذب افغان ها بر نیروی انسانی خود بیفزاید.
وی ادامه داد: داعش تمامی این مناطق به سمت چین را در چارچوب ولایت خراسان نامگذاری کرده است. عمده تمرکز بر این منطقه طبیعتا به سمت افغانستان و پاکستان خواهد بود. اینها مناطقی هستند که دچار بحران های جدی اقتصادی و اجتماعی هستند و از سوی دیگر کنترل یک قدرت مرکزی بسیار کم است و توانایی امنیت بخشی چندانی وجود ندارد.
وی با بیان اینکه «مناطق قبایلی پاکستان با نبود یک قدرت مرکزی قوی روبرو هستند»، گفت: افغانستان نیز به دلایل گوناگون هنوز نتوانسته است یک وضعیت امن و قابل قبول را توسط دولت حاکم کند. به عبارت دیگر تداوم مشکلات اقتصادی و اجتماعی و همچنین بیثباتی سیاسی و ناتوانی دولت از انجام کارویژه امنیتبخشی سبب میشود فضای مناسبی برای فعالیت هر گونه گروه رادیکال از جمله داعش فراهم شود.
این کارشناس ارشد مسائل خاورمیانه ادامه داد: در چنین شرایطی آنها میتوانند در خطوط این اختلافات حرکت کنند و حوزه نفوذ خود را گسترش بدهند. این مسئله از جمله مسائلی بود که سبب شد داعش نسبت به حضور در افغانستان و حتی پاکستان علاقهمند شود . البته دلایل دیگری هم جهت جلب توجه داعش وجود دارد. اینکه بخشی از رهبران و فعالان داعش گفته میشود سابقه حضور در جبهه افغانستان یا آموزش و بهرهگیری از تجربه در آن جا دارند سبب شده است که نوعی شناخت و حتی تعلق خاطر نسبت به آن منطقه به وجود بیاید. کشت مواد مخدر منبع درآمدی جدید داعش
وی با بیان اینکه «نمیشود تلاش داعش برای استفاده از منابع موجود درآمدی در افغانستان را نادیده گرفت» گفت: افغانستان در سالهای اخیر شاهد رشد کشت و فروش مواد مخدر بوده است و دولت مرکزی نیز توانایی کنترل این وضعیت را به هیچ عنوان نداشته است. طبیعتا گروههای اینچنینی میتوانند با دست گذاشتن بر روی کشت و فروش مواد مخدر منابع درآمدی کلانی را به دست آورند.
وی در مورد طریقه گسترش نفوذ داعش خاطرنشان کرد: داعش بخشهایی از سوریه و عراق را به عنوان پایگاه اصلی خود قرار داده است، اما تلاش میکند همزمان در چند جبهه رشد کند. داعش استراتژی زمانبندی شده برای مناطق مختلف ندارد و هرزمان احساس کند امکان نفوذ در منطقه ای وجود دارد از موقعیت استفاده خواهد کرد.
نبوی در رابطه با احتمال گرایش اعضای طالبان به داعش نیز خاطرنشان کرد: طالبان یک پدیده کاملا افغانی است و با توجه به بحثهای قومی و هویتی در افغانستان و پاکستان میتوان طالبان و نحوه فعالیت و موفقیتهای آن را شناخت. البته طالبان طی سالهای اخیر بخاطر مبارزه با حکومت کابل و نیروهای ائتلاف وتا حدودی هم بابت فشارهای بینالمللی به پاکستان قدرت خود را از دست داده است. تلاش پاکستان برای جایگزینی داعش به جای طالبان
وی خاطرنشان کرد: پاکستان به شدت تحت فشار است که از نفوذ خود استفاده کند و طالبان را پای میز مذاکرات صلح بیاورد. پاکستان بابت این فشار ممکن است برگهای برنده و اهرمهای فشار خود را برای بازی در منطقه آسیای مرکزی و قفقاز،هند و افغانستان از دست بدهد. بنابراین عده ای از محققان این بحث را به طورجدی مطرح کرده اند که شاید پاکستان از این فضا استفاده کرده و به صورت پنهان از داعش و رشد و گسترش آن حمایت میکند تا به تدریج داعش را جایگزین طالبان کند. بر اساس این تحلیل، پاکستانیها طالبان را پای میز مذاکره صلح میآورند تا فشارهای بینالمللی را کاهش دهند اما با بازکردن فضا برای داعش همان کاریرا که می خواستند از طریق طالبان انجام دهند همچنان از طریق داعش دنبال میکنند. فراموش نکنیم که امنیت پاکستان بابت وضعیت خاصی که دارد تا حدودی منوط به ناامنی در کشورهای اطراف است. به همین دلیل برخی از محققان این نکته را مطرح میکنند که بعید نیست ارتش و نیروهای امنیتی پاکستان به صورت پنهانی دنبال آن باشند که داعش را جایگزین طالبان کنند.
وی با بیان اینکه «نکته مهم این است که داعش پدیدهای از ورای مرزهای افغانستان است یا خیر؟»، خاطرنشان کرد: با توجه به ترکیب نیروهای فعال در داعش و بیعت تعدادی از رهبران شبه نظامی افغان، پاسخ به سوال یادشده منفی است؛ زیرا آنها تحت تاثیر ایدئولوژی داعش هستند و میدانیم که ایدئولوژی داعش تفاوتی با ایدئولوژی القاعده یا نحوه تفسیر طالبان از مسائل دینی ندارد. البته داعش نیرویی تازه ظهور و تازه نفس محسوب میشود که ممکن است در ورای مرزهای قومی هم حرکت کند، مشابه چیزی که در رابطه با القاعده دیدیم. در عین حال از آنجایی که داعش نوظهور است، توانایی مالی و انگیزه فراوانی برای مبارزه دارد. شاخه داعش در افغانستان بومی است
نبوی با بیان اینکه «شاخه داعش در افغانستان افراد بومی برای مقاصد خود استفاده میکند»، افزود: اولین فرمانده طالبان که با ابوبکر البغدادی بیعت کرد ملاعبدالرئوف خادم بود که افغان و عضو شورای کویته بود . همچنین او 5 الی 6 سال در زندان گوانتانامو به سر برده است و پس از آن معاونت ملاعمر نیز پیش رفت وچند ماه بعد کشته شد. سپس برادرزاده او به نام حافظ واحدی رئیس شاخه داعش درافغانستان شد که در نهایت او نیز در هلمند کشته شد.
وی ادامه داد: در حال حاضر گفته میشود حافظ سعید رهبر داعش در افغانستان است که قبلا رهبر طالبان در منطقه اورکزی بوده است و ده فرمانده شبه نظامی هم با او بیعت کردهاند. بنابراین فرماندههایی که با ابوبکر البغدادی بیعت کردهاند همه در واقع افغان و همه به نوعی فعال یا فرمانده سابق طالبان بودهاند که از گرایش طالبان به سمت صلح ناراضی هستند. در عین حال منابع درآمدی و توانایی حمایتی داعش را نیز بیشتر از طالبان دیده و به سمت داعش گرایش پیدا کردهاند. این امر در صورت استمرار سبب میشود قدرت طالبان کمتر از گذشته شود. موضع القاعده در قبال داعش مشخص است
وی در رابطه با موضع القاعده در قبال طالبان نیزگفت: القاعده قبلا موضع خود را در برابر داعش در جبهه سوریه روشن کرده بود. در جریان اختلاف بین ابومحمد الجولانی و ابوبکر البغدادی، رهبری القاعده طرف جولانی را گرفت و جبهه النصره را به عنوان شاخه خود در سوریه معرفی کرد.
این کارشناس مسائل خاورمیانه ادامه داد: همین امر سبب شد که داعش به عنوان یک گروه جدید و متفاوت با القاعده نه به لحاظ ایدئولوژی بلکه اهداف و کادر رهبری ظهور کند؛ بنابراین القاعده نیز از گسترش دایره نفوذ داعش ناراضی است. به همین دلیل بود که بلافاصله پس از حضور داعش در افغانستان، رهبر القاعده اعلام کرد که ما جبهه جدیدی را در شبه قاره هند خواهیم گشود تا بدین وسیله از کورس رقابت ها عقب نماند.
وی با بیان اینکه «ما شاهد رقابت بین طالبان و القاعده از یک سو و داعش ازطرف دیگر هستیم» افزود: این رقابت در آینده بیشتر هم خواهد شد. نکته این است که در این کورس رقابت بین نسل قدیم اسلام گرایان رادیکال در منطقه یعنی طالبان ونسل جدید اسلام گرایان رادیکال در منطقه یعنی داعش میتوانیم انتظار خشونت بیشتر را داشته باشیم. یعنی هر گروهی سعی میکند در این رقابت برای نشان دادن قدرت و استحکام سازمانی خود خشونت بیشتری را انجام دهد و این به ضرر امنیت در افغانستان خواهد بود و میتواند ضربه بزرگی به تمرین دموکراسی در آن کشور باشد. اختلاف داعش و طالبان برسر رهبری
وی با تاکید بر اینکه «تعدادی از اعضای طالبان همچنان به سمت پیوند با داعش پیش خواهند رفت»، گفت: اختلاف بین طالبان و داعش به نوعی بر سر رهبری نیز هست. دعوای ابومحمد الجولانی با ابوبکر البغدادی نیز در واقع بر سر همین امر بود. در این رقابتها هم مسائل ایدئولوژیک نقش دارد و هم مسائل شخصی و روانی؛ یعنی همواره بخش مهمی از اختلافات بر سر این است که چه کسی رهبر باشد و فتوا بدهد. نتیجه این میشود که امروزه یکی از سنگینترین فحاشیها و انتقادها در فضای مجازی بین طرفداران داعش و طرفداران طالبان صورت میگیرد و هریک رهبر گروه مقابل را به سخره میگیرد.
نبوی در رابطه با نقشه حضور داعش در افغانستان گفت: آنها در حال حاضر در ایالت های سرپل، قندوز، هلمند، اروزگان و غزنی حضور دارند. در سه منطقه فراه، زابل و کابل هم فعالیتهای آنها مشاهده شده است و پرچمهای آنها بالا رفته و ترورهایی صورت گرفته است. داعش می کوشد از وضعیت فقر در تاجیکستان هم استفاده کند، هرچند که این کشور فشارهای خود را برای مقابله افزایش داده است تا جلوی نفوذ و فعالیت های آن را بگیرد. عربستان به طور جدی مورد تهدید داعش است
وی در رابطه با نقش عربستان در گسترش سیطره داعش گفت: بحثها در این زمینه زیاد است که آیا عربستان پشت صحنه از داعش حمایت میکند یا خیر. اگر به یاد بیاوریم که خود عربستان نیز به طور جدی مورد تهدید القاعده و داعش بوده و هست و طی یک سال اخیر تعدادی از طرفداران القاعده و داعش در عربستان دستگیر شدهاند، شاید بتوانیم درباره این نکته نتیجهگیری منطقیتری داشته باشیم.
وی در رابطه با موضع غرب در قبال حضور داعش در افغانستان، خاطرنشان کرد: غرب در رابطه با افغانستان سعی دارد از طریق تقویت حکومت مرکزی در این کشور و همچنین به سرانجام رسیدن مذاکرات صلح با طالبان وضعیت افغانستان را تا حدی سامان ببخشد. غرب دیگر تمایلیبرایحضورکاملدرخاکافغانستانندارد
یک کارشناس ارشد مسائل خاورمیانه ادامه داد: یکی از مهمترین دلایل آن است که حضور در افغانستان هزینههای انسانی و مادی بسیاری را برای نیروهای ائتلاف به دنبال داشته است. آنها در ضمن مایل نیستند افغانستان دوباره به دامان رادیکالیسم اسلامی بیفتد و از سوی دیگر تمایل چندانی هم برای حضور کامل در خاک افغانستان مانند گذشته ندارند. رشدرادیکالیسماسلامیدرمنطقهبرایایرانخطردارد
وی گفت: در رابطه با دیپلماسی ایران در قبال حضور نیروهای داعش در افغانستان،گفت: ظهور و رشد هرگونه رادیکالیسم اسلامی در منطقه برای ایران خطر دارد و میتواند منافع و امنیت ملی ایران را به مخاطره بیاندازد و البته ایران جدیت خود را در مبارزه با داعش چه در سوریه و چه در عراق نشان داده است، ولی نباید فراموش کنیم که رشد فعالیتهای رادیکال در منطقه تنها برای ایران خطرناک نیست بلکه برای کشورهای منطقهای و فرامنطقهای هم خطرساز است.
وی در رابطه با حضور اعضای داعش در کشورهای مختلف منطقه، گفت: آنها برای اینکه فشارهای بینالمللی و فشارهای منطقهای را بر روی اعضای خود کم کنند در جبهههای مختلفی حرکت میکنند و یکی از دلایل حمایت داعش از فعالیتها در افغانستان نیز این است که فشارها علیه این گروه تروریستی درعراق و سوریه کاهش یابد.
این کارشناس ارشد مسائل خاورمیانه در رابطه با توان دولت افغانستان برای مقابله با داعش گفت: دولت افغانستان با حمایت بینالمللی میتواند بر داعش غلبه کند ولی اگر حمایتهای بینالمللی نباشد قطعاً توان چندانی برای کنترل بحرانهای داخلی افغانستان و از جمله مبارزه با داعش نخواهد داشت. مسأله جدی در آن کشوراختلافات مداوم و دامنهدار سیاسی است که باعث تضعیف توان و ظرفیت دولت شده است.