تاریخ پزشکی به زبان ساده
کتاب «سرگذشت پزشکی در ایران» برای نمایشگاه کتاب امسال آماده شد. این کتاب که مروری سریع بر تاریخ و تمدن کشورمان، از دید دانش پزشکی است، به توصیف ظهور علم پزشکی، روش های آموزش پزشکی در دوران های مختلف، اصول اخلاقی پزشکی در هر عصر و پیشرفت ها و ناکامی های علمی در هر برهه از تاریخ کشورمان می پردازد.
متن کتاب بسیار روان و برای خواننده عمومی که هیچ اشنایی قبلی با اصطلاحات پزشکی ندارد نوشته شده است. به علاوه در این کتاب، رگه هایی از طنز هم به چشم می خورد. مثلا در فصل پزشکی صفوی، می خوانیم که پادشاهان مختلف چه علایقی به دانستن اطلاعات پزشکی داشتند، کوروش به یادگیری طب علاقمند بود، انوشیروان تحصیلات پزشکی داشت، غازانخان گیاهان دارویی را میشناخت ونوعی پادزهر تهیه کرد، ... شاه عباس اول هم در زمینه جراحیهای خاصی نظیر مقطوعالنسل کردن غلامان ماهر بود.
این کتاب از سری کتابهای مجموعه «تمدن و فرهنگ ایرانی» است که نشر افق آن را تهیه می کند. ویژگی این کتابها زبان ساده، حجم کم و همراهی متن با تصویر است. تاکنون شش جلد از این مجموعه دربرگیرندهی «سرگذشت شعر»، «سرگذشت نقاشی»، «سرگذشت موسیقی»، «سرگذشت سینما»، «سرگذشت تئاتر» و «سرگذشت بازیگری» منتشر شده و کتاب «سرگذشت پزشکی» از سری دوم این مجموعه است. نویسندگان این کتاب، در حال حاضر نگارش کتاب «سرگذشت رزم در ایران» را در دست دارند.
نمونه هایی از متن کتاب «سرگذشت پزشکی در ایران» را بخوانید:
دستمزد پزشکان در ایران باستان
- در ایران پیش از اسلام، به آسایش و رفاه پزشکان توجه زیادی داشتند. علاوه بر وعده پاداش در بهشت، در «دینکرد» آمده که درآمد یک طبیب باید طوری باشد که بتواند در محله معروف شهر و در خانهای مناسب با اسباب و اثاثیه لازم زندگی کند. طبیب باید خوراک سالم، پوشاک کافی و یک اسب تندرو داشته باشد تا بتواند از بیمارانی که دور از او زندگی میکنند، عیادت کند. ... مزد اطبای ایرانی نه به طبیب یا نوع درمان، که به جایگاه و درآمد بیمار بستگی داشت: حاکم ایالت چهار رأس گاو نر، حاکم شهر یک شتر نر خوب، کدخدا یک نریان و مالکین بزرگ یک الاغ را به عنوان حقالعلاج به پزشک میدادند. حقالعلاج زنان، جنس ماده و حقالعلاج کودکان، بچة هر یک از این حیوانات بود. حقالعلاج مستخدمان کمی بیشتر از کودک ارباب محاسبه میشد. روحانیان پول نمیدادند و فقط پزشک را دعا میکردند. مزد دامپزشک هم دقیقا مشخص بود. ... در بعضی موارد مزد درمان تمام بدن با مزد درمان فقط یک عضو تفاوت داشت. گاهی هم (خصوصا در مورد حیوانات) مزد پزشک فقط در صورت علاج بیمار پرداخت میشد. زیاد گرفتن حقالعلاج، جرم محسوب میشد. دارو هم مثل غله جزء کالاهای اساسی و تحت اختیار حکومت بود و کسی حق گران کردن آن را نداشت.
مقایسه رازی و ابن سینا
- رازی در جوانی نوازنده و آوازخوان بود (بعدها دایرهالمعارفی هم در موسیقی نوشت) ولی ناگهان فکر کرد که این کار بیفایده است و به صرافی یا زرگری پرداخت. بعد به این فکر افتاد که به جای خرید و فروش طلا، خودش طلا تولید کند .... به گفته مورخان رازي در ميانسالي (بین سی تا چهل سالگي) آموختن طبابت را آغاز كرد و فقط هم حدود شصت سال زندگی کرد که در اواخر آن کاملا نابینا بود. این شگفتآور است که کسی طی حدود بیست سال، علم پزشکی را از صفر تا صد (و بلکه خیلی بیشتر از آن!) طی کند و بتواند این حجم عظیم تجربیات، ابداعات و تالیفات را داشته باشد. به اضافه اینکه در کنارش، به طور مفصل به علوم دیگر هم از فلسفه و اخلاق گرفته تا موسیقی و ریاضیات و شیمی پرداخته باشد (شهرت رازی در شیمی از جمله برای کشف الکل خیلی بیشتر از پزشکی است). در مقام مقایسه، ابنسینا از پنج سالگی انواع معلمهای خصوصی را داشت، پزشکی را از شانزده سالگی شروع کرده بود، هیچوقت نیاز مالی نداشت، هرگز وقتش را صرف آوازخوانی یا دکانداری یا کیمیاگری نکرده بود، از نعمت بینایی کامل برخوردار بود و به علاوه، شاگردانی داشت که کتابهایش را برایش مینوشتند و تنظیم میکردند.
اولین هشدار درباره مضرات دود تنباکو
- قهوه تقریبا صد سال پیش از تاسیس حکومت صفوی وارد ایران شده بود ولی در این دوره با گسترش تجارت از هند به واسطه پرتغالیها و انگلیسیها، رواج پیدا کرد. تنباكو را پرتغاليها به هند و ايران آوردند. جالب آنکه در هند، پزشك ايراني به نام ابوالفتح گيلاني براي تصفيه و خنك کردن دود تنباکو، آن را از ظرف آبي عبور داد و به اين ترتيب قليان را اختراع كرد. جالبتر آنکه اولین پزشك تاریخ که به مضر بودن دود تنباکو اشاره کرده، یک پزشک ايراني دیگر در همین عصر به نام كمالالدين است که نوشته: «فقط خدا ميداند كه چرا تنباكو از ملزومات حياتي مردم گرديده و چرا مردم سراسر جهان دود مسموم آن را وارد بدن خود ميسازند؟» این در حالی است که کشف زیانآوری سیگار در غرب فقط حدود پنجاه سال قدمت دارد.